منبع پایان نامه : ارتباطات بین سازمانی، مزیت رقابتی پایدار |
- هزینه های اقتصادی مبادله
هزینه های اقتصادی مبادله در ادبیات موضوع، توجه بسیار زیادی را به خود جلب نموده است. به طور خلاصه محور تأکید و توجه این تئوری عبارت است از چگونگی سازماندهی فعالیتهای بین سازمانها به گونهای که مجموع هزینه های تولید و مبادله حداقل گردد. امروزه تولید یک کالا یا خدمت دربرگیرنده اجزای بسیار زیادی است. چنانچه فرض شود تهیه کلیه اجزای مزبور توسط سازمان تولیدکننده کالا یا خدمت، امکان پذیر باشد، آنگاه تصمیم به انجام آن هزینه های زیادی را در پی خواهد داشت. به ویژه زمانی که محصول پیچیده و تهیه اجزای آن تخصص و مهارتهای زیادی را طلب نماید. هزینه های تولید سازمان متنوع و تابعی از عواملی همچون مقیاس تولید، تأثیرات ناشی از یادگیری یا تجربه، مکان تولید و حقوق مالکیت تجارت همچون حق ثبت اختراعات میباشد (کوگوت،1988: 310). این امر در خصوص ارائه کالا یا خدمات به بازار و تحویل به مصرف کننده نهایی، نیز صادق است. در بسیاری از موارد تولید کالا یا خدمت و مصرف کننده نهایی آن در دو مکان جغرافیایی دور از یکدیگر قرار دارند که این موضوع مستلزم عبور محصول از کانالهای متعدد و پیچیده عرضه میباشد. مدیریت کامل عرضه نیز چنانچه از طرف سازمان مربوط قابل انجام باشد، هزینه های قابل توجهی را به دنبال خواهد داشت. هزینه های مبادله نیز متنوع و شامل هزینه های مربوط به تنظیم، مدیریت و نظارت بر تعاملات بین بازارها میباشد. در نتیجه به استناد دیدگاه تئوری هزینه های اقتصادی مبادله، جهت ایجاد کارایی و کاهش هزینهها سازمانها ناگزیر از ایجاد یکسری ارتباطات با یکدیگر هستند. سرمایهگذاریهای مشترک و سازمانهای شبکهای از مصادیق تئوری هزینه های اقتصادی مبادله میباشند (بروسی و جفری،2000: 376). سرمایهگذاریهای مشترک موجب صرفهجویی در هزینه های ناشی از رفتار فرصت طلبانه و هزینه های نظارت بر فعالیتهای بین سازمانی میگردد (اسبورن و بایگهن[5]،1990: 503). همچنین سرمایهگذاری مشترک در راستای افزایش کارایی تولید، این فرصت را پدید میآورد که فعالیتهای متعدد تولیدی، حسب زمینه تخصصی هر یک از اعضاء، به آنها واگذار شود (هاریگن[6]،1988: 141). سازمانهای شبکهای نوعی دیگر از اشکال ارتباطات بین سازمانی میباشند که از نقطه نظر تئوری هزینه های اقتصادی مبادله، گزینهای جایگزین برای سازماندهی فعالیتهای بین سازمانی محسوب میشود. از این رو سازمانهای شبکهای به سوی نوعی تخصصگرایی میل مینمایند، که عمدهترین پیآمد آن کاهش هزینه های تولید است. علیرغم سادگی این تئوری، بسیاری از نویسندگان توانایی آن را در تبیین شکل گیری ارتباطات بین سازمانی زیر سوال بردهاند. دلایل این تئوری در تبیین اتحاد بین سازمانها، کارایی و حداقل نمودن هزینه است. در حالی که برخی ارتباطات و اتحادها به دلائل دیگر همچون یادگیری و کسب مشروعیت اجتماعی- سیاسی ایجاد میگردد. شاید بزرگترین انتقاد وارده به این تئوری آن باشد که هزینه های اقتصادی مبادله برای تصمیمگیرندگان، موضوع مهمی نیست. در این راستا فالکنر در بررسی چندین مورد از سرمایهگذاریهای مشترک بین سازمانی، به دقت مفاهیم تئوری هزینه های اقتصادی مبادله را برای تصمیم گیرندگان کلیدی که در شکلگیری اتحاد نقش تعیینکننده ای داشته اند، تشریح نمود و دریافت که هیچکدام به این تئوری حتی به طور ضمنی، در ایجاد اتحاد توجه نکرده اند (جاریلو[7]،1998: 31).
- وابستگی منابع
این تئوری ریشه در چارچوب سیستمهای باز دارد که به استناد چارچوب مزبور، سازمانها جهت کسب منابع میبایست به تعامل با محیط خود بپردازند. در واقع از دیدگاه این تئوری، منابع مورد نیاز در محیط قرار دارند و هیچ سازمانی از حیث نیاز به منبع خودکفا نمی باشد، لذا سازمانها جهت تداوم حیات، برای کسب منابع میبایست با محیط در تعامل باشند. میزان نیاز به منابع، معلول وابستگی میان سازمانها و واحدهای بیرونی است. واحدهای بیرونی می تواند عرضهکنندگان، رقبا، بستانکاران، نمایندگیهای دولت و هرگونه هویت تأثیرگذار در محیط سازمان باشد (بارنی،1991: 99). این تئوری با نگرش مبتنی بر منابع که در سالهای اخیر توجه زیادی را به خود جلب نموده است، متفاوت میباشد. نگرش مبتنی بر منابع، به دنبال شناسایی منابع کلیدی در کسب، حفظ و ارتقاء مزیت رقابتی است که در این راستا بر آن دسته از منابع داخلی سازمان که نادر و به سختی قابل تقلید باشند، تأکید می کند. از این رو محور نگرش یاد شده، منابع داخل سازمان است ضمن آنکه ملاحظاتی نیز در کسب این منابع مهم از بیرون سازمان دارد. اما در مقابل، تئوری وابستگی منابع به تبیین نیاز سازمان به منابعی که باید از واحدهای بیرونی سازمان تامین شود، می پردازد. ازنقطه نظر این تئوری برای انجام مدیریت موفقیت آمیز این وابستگیها، سازمانها باید تلاش کنند تا کنترل دو نوع از منابع را در اختیار داشته باشد:
- منابعی که وابستگی آنها را به سایرین کاهش میدهد.
- منابعی که وابستگی سایرین را به آنها افزایش میدهد.
ایجاد و مشارکت در ارتباطات بین سازمانی راهی برای دستیابی به این اهداف میباشد. به استناد تئوری وابستگی منابع، جهت دسترسی و کنترل منابع فوق و در پی آن افزایش قدرت در مقابل رقبا، سازمانها میبایست با یکدیگر متحد و به مشارکت بپردازند. علاوه بر این، در برخی مواقع ممکن است سازمانی به منظور بی اثر کردن اقدامات یک رقیب و یا حذف شکاف منابع و تخصص خود، به دنبال مشارکت با سایر سازمانها باشد (میتچل و سینگ،1996: 169). در این زمینه نیز ایجاد اتحاد برای دستیابی به منابع، بیشتر از دیگر راهکارها، مورد استفاده قرار گرفته است. یکی دیگر از عمدهترین دلایل شکل گیری ارتباطات بین سازمانی که در راستای دیدگاه تئوری وابستگی منابع قرار دارد، ایجاد مزیت رقابتی از منابع مکمل است. سازمانها به واسطه مشارکت با یکدیگر به منابعی دسترسی پیدا می کنند که تکمیل کننده ظرفیت و توانمندی اولیه آنها میباشد. در این راستا ارتباطات بین سازمانی حداقل از دو جنبه دارای توانایی منحصر به فرد در تولید این نوع منابع است:
- به گردهم آوردن مجموعه گستردهای از اندیشهها را گرد هم میآورند.
- از تلاشها و کوششهای سازمانهای تعاملکننده منابع کمیاب و غیر قابل تقلید ایجاد می کند (دی یر و سینگ،1998: 660).
یکی از انتقادات وارده بر استدلالهای پشتیبان این تئوری، به نقش آن در ایجاد، حفظ و ارتقاء مزیت رقابتی سازمان مربوط میشود. اگرچه ارتباطات بین سازمانی می تواند منابع منحصر به فردی را ایجاد نماید اما به همان میزان نیز ممکن است توانایی سازمان را در کسب مزیت رقابتی پایدار تضعیف نماید.
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1398-12-11] [ 04:31:00 ب.ظ ]
|