صاحبنظر دیگری فرهنگ سازمان را متأثر از عوامل زیر می داند: ۱- تأثیرات خارجی : یعنی عواملی که خارج از کنترل سازمان هستند ؛ مانند محیط طبیعی و حوادث تاریخی که سرنوشت جامعه را رقم می زنند. ٢ -ارزشهای اجتماعی و فرهنگ ملی : ارزشهائی مانند آزادی فردی، ستایش، انسانیّت، عمل گرائی، زمان گرائی، فاصلهء قدرت و مانند اینها. ٣- عوامل خاص سازمان: تغییرات سریع ف نآوری بر مهارتهای مورد نیاز سازمان. (همان ص ۳۱ )

2-5 بقا و ادامه حیات فرهنگ سازمانی

پس از اینکه فرهنگ سازمانی بتدریج تحت تأثیر عوامل مختلفی که در بحث شکل گیری فرهنگ سازمانی بدان اشاره شد بوجود آمد، حضور خود را در انحاء مختلف در سیاستها، رویه ها، هنجارها، الگوهای رفتاری و باورهای مشترک اعضاء سازمان نشان می دهد در چنین مرحله ای فرهنگ اولیه مورد قبول همگان بوده، سازمان رسمی هنوز متغیر است، سیستم پاداش انعطاف پذیر وجود داشته، استراتژی ها به همگان تفهیم شده است، در این موقعیت فرهنگ سازمانی پویا، کاربر و در خدمت فعالیتهای سازمان و مدیریت می باشد. پس از اینکه فرهنگ سازمان تثبیت شد، باید اقدامات متعددی صورت پذیرد تا فرهنگ حفظ شده و دچار تغییر اساسی و یا ضعف و نابودی نگردد، چرا که این احتمال وجود دارد که پس از شکل گیری آن به پدیده ای مستقل و فارغ از دلایل وجودی اولیه و اقداماتی که آن را شکل بخشیده است تبدیل گردد، در این هنگام فرهنگ سازمان از استراتژیهای رسمی سازمان، ساختار سازمانی، سیستم های جزا و پاداش فاصله می گیرد و به تدریج که سازمان گسترش یافت و سیستم های جدیدی تعبیه و جایگزین شد و روابط مدیریت و کارکنان از کانال های تنگ سلسله مراتب رسمی اختیار جریان گرفت، کارکنان جدایی خود را از مدیریت احساس کرده و بی خبری مدیران از زیر مجموعه نیز به لحاظ حجم عظیم امور اجرایی آغاز می شود، در این شرایط کارکنان به تدریج از فرهنگ اولیه سازمان فاصله می گیرند. در چنین شرایطی فرهنگ اولیه از ماهیت خود تهی شده و ممکن است تبدیل به فرهنگ جدیدی با ویژگی های متفاوت و یا بعضًا متضاد با فرهنگ اوّلیه شود با این ویژگیها به صورت فرهنگ غالب سازمان در می آید. جهت احتراز از چنین رویدادی در سازمان و ادامه و گسترش فرهنگ سازمانی مدیران و مسئولان باید تدابیری بیندیشند تا تحت هر شرایطی میان آنان و اعضاء سازمان فاصله نیفتد و ارزش های سازمان همواره به طرق مختلف در سازمان حفظ گردد.

2-6 تثبیت فرهنگ سازمانی

بطور خلاصه تدابیری که می توان در جهت تثبیت فرهنگ سازمان اعمال نمود سه دسته میباشند: ۱ -تدابیری که بایستی در جهت هم سو نگهداشتن باورهای کارکنان با باورهای مدیریت سازمان اعمال شود. ۲ -گزینش افرادی که دارای باورهای مناسب با ارزشهای سازمان را دارا هستند. ۳-تدابیری جهت زنده نگاهداشتن هنجارها و ارزش های مشترک افراد که در گذر زمان بوجود آمده اند. علاوه بر تدابیر فوق می توان از شاخص های ارزیابی عملکرد، شیوه های تخصیص پاداش، اجرای برنامه های آموزشی، سیاست ارتقای کارکنان برای اینکه سازمان مطمئن شود افراد استخدام شده با فرهنگ حاکم و رایج سازگارند می کوشد تا اعضایی را تقویت نماید که به فرهنگ سازمان ارزش قای لاند، جهت بقا و تقویت و گسترش فرهنگ سازمانی استفاده نمود. (ترابی کیا، ۱۳۷۷ ، ص ۸) رابینز در این ارتباط سه عامل گزینش، مدیریت عالی سازمان و شیوه هایی که افراد خود را با فرهنگ وفق می دهند را بعنوان عوامل عمده حفظ و بقای فرهنگ سازمانی برمی شمرد که به شرح هر یک می پردازیم: 2-6-1 گزینش: هدف از گزینش این است که افرادی استخدام شوند که برای انجام کار مورد نظر دانش، اطلاعات، مهارت ها وتوانائی های لازم را داشته باشند، همچنین افرادی در خور و متناسب با سازمان باشند، به عبارتی دارای ارزش هایی باشند که سازمان به آنها ارج می نهد، گذشته از این در فرایند گزینش به داوطلبان اطلاعاتی درباره سازمان داده می شود، این داوطلبان درباره سازمان اطلاعاتی به دست می آورند و اگر ببینند که ارزشهای سازمان با دیدگاه های آنان در تعارض است به میل خود از پیوستن به آن منصرف می شوند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...