دانلود یک نمونه فایل پایان نامه ارشد رشته مدیریت دانلود رایگان متن کامل یک نمونه فایل پایان نامه ارشد رشته حقوق دانلود رایگان یک نمونه فایل متن کامل پایان نامه ارشد رشته روانشناسی سرمایه گذاری خطرپذیر یکی از عوامل مهم در توسعه کارآفرینی و منابع تامین آن از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. در کشورهای مورد مطالعه، سرمایه مورد نیاز کارآفرین از دو منبع اصلی زیر تامین می‌گردد: 1- سرمایه خطر پذیر رسمی : این سرمایه‌ها از طریق منابع رسمی کشور تامین و در اختیار کارآفرین قرار می‌گیرد. مانند سازمان‌های حمایت کننده از کارآفرینان و بانک‌های مرتبط با توسعه صنایع. 2- منابع مالی غیررسمی : این بخش از سرمایه توسط خود کارآفرین، بستگان، دوستان و سایر افرادی که می‌خواهند در پروژه مشارکت داشته باشند تامین می‌گردد. این بخش از منابع مالی در سراسر جهان از اهمیت بیشتری برخوردار است. به طور متوسط به ازای هر یک دلار سرمایه گذاری از نوع سرمایه خطر پذیری رسمی مقدار 6/1 دلار سرمایه گذاری از نوع منابع مالی غیررسمی وجود دارد میانگین سرمایه گذاری غیررسمی در کشورهای مورد مطالعه %1/1 از تولید ناخالص داخلی (GDP ) کشورهاست که حداکثر آن %7/3 در کره و حداقل آن %14/0 در برزیل است. 1.3.19 نااطمینانی شرایط بازار امروزه ریسک و نااطمینانی به عنوان دو پدیده اجتناب ناپذیر نه فقط در حوزه های نظری و تجربی اقتصادی و مالی، بلکه در بسیاری دیگر از زمینه های سایر علوم، جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده اند و از این بابت تحلیل های ریسک و نااطمینان بخشی از حوزه متدولوژی دانش نظری اقتصاد و عرصه تصمیم گیری تجربی مالی و اقتصادی را تشکیل می دهد. برای انکه جایگاه این مفاهیم در حوزه های نظری و تجربی اقتصادی و مالی روشن تر شود، بهتر است ابتدا تعریفی از این دو مفهوم و تفاوت های آن دو ارائه شود. ریسک را به احتمال یا امکان ظهور و بروز زیان بالفعل و مستقیم از طریق کاهش جریان درآمدی و زیان سرمایه ای، یا به صورت بالقوه و غیر مستقیم از طریق ایجاد محدودیت بر ظرفیت در تحقق هدف های مورد نظر، تعریف کرده اند. اگر این تعریف از ریسک پذیرفته شود، آنگاه می توان با قاطعیت ادعا کرد که هیچ یک از عرصه فعالیتهای مالی و اقتصادی برای هیچ سطحی از فعالان و کارگزاران اقتصادی خالی و غایت از ریسک نیست. لذا با این تعبیر و تعریف، ریسک، ذات تمتم فعالیتهای اقتصادی و مالی تلقی می شود. در مقایسه با مفهوم ریسک، مفهوم نا اطمینانی به شرایط نامشخص و غیرقابل اطمینان ارجاع دارد. تفاوت دو مفهوم نااطمینانی و ریسک در آن است که در پدیده های ریسکی به دلیل تکثر و تعدد در وقوع حادثه یا پدیده در واحد زمان، استخراج اعداد و ارقام ناظر بر احتمال وقوع با دامنه اطمینان با بهره گرفتن از روش های آماری و ریاضی، قابل انجام است. در پدیده های نامطمئن، گرچه ممکن است تعدد و تکثر وقوع پدیده هم وجود داشته باشد، اما بدلایل متعدد از جمله وجود عوامل ناشناخته، جدید، و غیرقابل پیش بینی یا نبود نمونه های متعدد در واحد زمان، استنباطات و استنتاجات ریاضی و آماری قابل انجام نیست. بسیاری از تحقیقات بر این باورند که عدم اطمینان می تواند از طریق برخی کانالها مثل مصرف و سرمایه گذاری بر اقتصاد کلان تاثیر گذارد. بنابراین در مقوله سرمایه گذاری نمی توان موضوع نوع رفتار سرمایه گذاران در برابر ریسک را نادیده گرفت.افراد متفاوت دارای گرایش به ریسک متفاوتند. در ادبیات گرایش ریسک، افراد به سه دسته دوستدار(موافق) ، بی تفاوت و متنفر(مخالف) تقسیم می شوند.اما مسئله مهم، پیچیدگی های مربوط به چگونگی تعیین رفتار افراد در مقابل ریسک است. از آنجایی که ماهیت ارتباط سرمایه گذاری و عدم اطمینان مالی و پیچیدگی های آن در شرایط گوناگون و زوایای مختلف مورد مطالعه و تحقیق قرار گرفته است، در این میان، متغیرهای نقدینگی، هزینه های نمایندگی، عدم تقارن اطلاعات ، فاینانس داخلی و خارجی و گرایش تصمیم گیرندگان نسبت به ریسک عوامل کلیدی در فهم ارتباط سرمایه گذاری و عدم اطمینان می باشند. هرچند که به دلیل وجود کانال های(مکانیزم ها ) انتقال متعدد جهت هدایت اثر عدم اطمینان بر سرمایه گذاری نمی توان به قطعیت قضاوت نمود؛ اما بسیاری از تحقیقات بر وجود یک رابطه منفی توافق دارد . به د لیل گستردگی این کانالهای انتقال، در بسیاری از تحقیقات، محقق مجبور به تحمیل یکسری از فرضیات همچون رفتار خنثی سرمایه گذار در برابر ریسک (بیتفاوتی در برابر ریسک ) شده است . برخی از محققان با اعمال روش های متفاوت بر روی عدن اطمینان بازار سهام کار کرده اند و عدهای از آنان مدعی اند که رابطه سرمایه گذاری و عدم اطمینان، پیچیده تر از آن است که بتوان آن را درک کرد. 1.3.20نقش سود یک مبتکر از قدرت ابتکار خود برای کسب سود استفاده می‌کند. سود (به مثابه مازاد درآمد به هزینه) تابعی از پیشرفت‌های فنی است. به عقیده شومپیتر «تحت شرایط تعادل رقابتی قیمت هر یک از محصولات برابر است با هزینه‌های تولید و در نتیجه هیچ سودی وجود نخواهد داشت. سود تنها زمانی افزایش می‌یابد که تغییرات دینامیک که نتیجه یک ابداع و نوآوری است، صورت گیرد. این سود همواره تا زمانی که نوآوری ادامه دارد، وجود خواهد داشت.» در واقع مدل شومپیتر با شکسته شدن جریان دوری توسط یک مبتکر و در جهت کسب سود از طریق نوآوری در تولید کالاهای جدید شروع می‌شود. برای این که بتوان جریان دوری را شکست، مبتکرین باید از طریق اعتبار بانکی از نظر مالی پشتیبانی شوند. از آن جا که سرمایه‌گذاری در شیوه‌های نوین تولید با ریسک و خطر همراه است، مسلماً هزینه هایی را در بر دارد. زمانی که ابداع و نوآوری به موفقیت برسد، سایر تولیدکنندگان نیز در همان راستا گام خواهند گذاشت. نوآوری در روش تولید یک کالا یا صنعت ممکن است به نوبه خود به طور همزمان موجب افزایش سرمایه‌گذاری در سایر صنایع شود (در این جا به نوعی به پیوندهای پسینی و پیشینی اشاره شده است). اما گسترش یک نوآوری و اختراع جدید یک باره صورت نخواهد گرفت، بلکه گسترش آن به تدریج و سیستماتیک خواهد بود. از سوی دیگر از آن جایی که فرض بر این است که سرمایه‌گذاری از طریق احداث بانک‌های اعتباری تامین مالی می‌شود، این امر سبب افزایش قیمت‌ها، و درآمدهای پولی خواهد شد که گسترش همه‌جانبه اقتصادی را در پی خواهد داشت. همگام با افزایش قدرت خرید مصرف‌کنندگان، تقاضا برای محصولات تولید شده در صنایع قدیمی متناسب با عرضه افزایش می‌یابد لذا قیمت‌ها افزایش یافته و سود این صنایع نیز بالا می‌رود. در این شرایط صنایع قدیمی با به کارگیری منابع اعتباری از سیستم بانکی ظرفیت و حجم تولید خود را افزایش خواهند داد و این امر خود موجب موج ثانویه تورم پولی خواهد شد که بر موج اولیه نوآوری تحمیل می‌شود. خوش‌بینی و انتظارات امیدوارکننده در مورد بازار آینده بر دوران رونق خواهد افزود. بعد از یک دوره انتظارات محصولات جدید به بازار سرازیر خواهند شد. به طور طبیعی در این شرایط تقاضا برای محصولات قدیمی کاهش خواهد یافت و قیمت‌های آن‌ها کاسته می‌شود؛ در نتیجه بنگاه‌های قدیمی یا مجبور به تغییر خط تولید شده و یا از بازار خارج می‌شوند. زمانی که ابتکار جدید شروع به سوددهی کند، وام‌های بانک ها از طریق سود ایجاد شده پرداخت خواهند شد، حجم پول کاهش می‌یابد و در نتیجه قیمت‌ها نیز شروع به کاهش می‌کنند. در این حالت سود کم شده و ناامنی و ریسک افزایش می‌یابد. (سود حاصل از نوآوری جدید کاهش می‌یابد و این روند تا صفر شدن سود ادامه می‌یابد) و رکود اقتصادی به وجود می‌آید. شومپیتر معتقد بود پستی و بلندی‌های زیادی در جریان اقتصادی وجود دارد. هر نوسان افزایشی زمانی رخ می‌دهد که هنوز مراحل اولیه خود را طی می‌کند و تولید هنوز برای بازار، جدید است؛ سازمان تولید جدید است؛ مواد اولیه و کالاهای واسطه‌ای جدید وجود دارد و از همه مهم‌تر بازارهای جدید وجود دارند. (به عبارت دیگر منابع متنابهی برای توده‌های مردم وجود دارد.) در کلام شومپیتر تولید انبوه به معنی تولید برای توده‌هاست. وقتی که نوسان افزایشی، اثر خود را از دست بدهد و منحنی شیب نزولی خود را آغاز کند، روند جدیدی شروع می‌شود. نیرو‌های طبیعی (ابداع جدید) شرایطی را ایجاد می‌کنند که مجدداً شرایط رونق قبلی بر اقتصاد حکم‌فرما ‌گردد. به عبارت دیگر برخی از بنگاه‌های خلاق و مبتکر با طرح‌های جدید همان روند را ایجاد می‌کنند تا رونق قبلی ایجاد گردد. جریان دورانی توسعه اقتصادی شومپیتر در نمودار زیر آمده است. بر روی محور عمودی درآمد و روی محور افقی زمان قرار دارد. بر روی این منحنی می‌توانیم [1] – Global Entrepreneurship Monitor [2] [2] برمبنای تجارب کارآفرینی در کشورهای آمریکایی، اروپایی و برخی از کشورهای آسیایی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...