• پادشاهان این تفکر را در مردم بوجود آورده بودند که سلطنت نعمت داده شده از سوی خداوند است و شاه تنها در برابر خداوند مسئول بوده و پاسخگو خواهد بود.
  • سلطنت موروثی بوده و شاه هیچ حقی برای مردم قائل نبود.

وضع قانون، اعمال قانون، ایجاد عدالت و… تماما بر سلیقه شخصی پادشاهان بود و هیچ مرجع قانونگذاری یا مجلس جهت قانونگذاری و یا رفراندوم وجود خارجی نداشت و حرف اول و آخر با شاه مملکت بود. تا اوایل دوران صفویه با وجود این تفکر در بین جامعه و دست نداشتن دیگر کشورها در امورات ایران وضع به همین گونه می گذشت. از اوایل دوران صفویه و با توجه به شروع رنسانس ادبی در اروپا باب رفت و آمدهای دول اروپایی و دیپلمات های آنان به ایران باز شد اما با توجه به مشکلات و سختی های عدیده ای که در رفت و آمد بین ایران و اروپا وجود داشت تاثیرات زیادی بر کشور ما ایجاد ننموده و تنها درگیریهای جزئی و یا پیمان نامه های دوستی و همکاری در ا ین دوران شکل گرفت. اوج فعالیت اروپائیان در دوره قاجار و همزمان با اختراع ماشین بخار و کشتی بخار و رنسانس صنعتی، می باشد. که بایستی به تفصیل این برهه از تاریخ را بررسی نمائیم. چرا که بسیاری از مشکلات کنونی سر منشأ در آن تاریخ دارند. سلسله قاجار تشکیل شده از کلکسیونی از شاهان و امرای نالایق، انسانهایی که بجز حفظ حکومت، امیال و خواسته های نفسانی خود و بدست آوردن رفاه برای خود به چیز دیگری نمی اندیشیدند. همزمان با قدرتمند شدن اروپا و رشد صنعت و ادب در آن ممالک کشور ایران بدست شاهانی افتاد که هیچگاه در راستای تعالی و رشد علم و صنعت در ایران گام بر نداشتند و تنها بعضی انگشت شمار از مردان با غیرت ایرانی در این برهه از تاریخ درخشیدند. در زمان فتحعلیشاه قاجار با امضاء دو معاهده نگین گلستان و ترکمانچای بسیاری از سرزمین های خود را تقدیم روس ها نمودیم. در این دوران با توجه به انقلاب صنعتی در اروپا و اختراع ماشین بخار و کشتی بخار رفت و آمد دولتهای اروپائی به ایران گسترش یافت ایران از یک سوی شاهراه رسیدن به هندوستان و چین بود و از سوی دیگر خود دارای منابع و ذخایر سرشاری بود و چون حکومت مرکزی نیز بدست افرادی نالایق اداره می شد گرفتن امتیازات گوناگون کار دشواری نشان  نمی داد. پیشرفت اروپائیان و ایجاد تحولات بزرگ علمی و صنعتی در اروپا، پادشاهان ایران را مقهور آنان نموده بود و تفکر برتر بودن تمدن اروپائیان در پادشاهان ایرانی با تمام وجود رسوخ کرده بود و پادشاهان ایرانی نیز مانند بچه ای که در مواقع خطر به مادر خود پناه می برد. برای حفظ حکومت خود و مقابله با دیگر دول اروپائی با نوشتن پیمان نامه های گوناگون و دادن امتیازات مختلف به آنان سعی در جلب حمایت آنان را از حکومت خود داشتند. و غافل از آن بودند که به گواه تاریخ بسیاری از این پیمان نامه های اروپائیان تنها یک اتوبان یک طرفه را ایجاد کرده بودند و تنها به منافع خود در پیمان نامه ها عمل کرده و از انجام تعهدات خود در قبال ایران سرباز می زدند. و بدین ترتیب شاهان قاجار بازیچه دول اروپائی قرار گرفته و معاهده های گوناگونی با آنان به امضا رساندند. در این دوران شاهان قاجار کمتر به فکر بهره برداری از علم و آگاهی اروپائیان و گرفتن امتیازات علمی و صنعتی از آنان پرداختند. در طول دوره قاجار تنها دوران صدارت مدبرانه امیر کبیر را می توان نقطه روشنی در راستای حکومت داری قاجار بیان کرد دورانی طلائی که اگر بواسطه کوته فکران منفعت طلب به پایان نمی رسید دورانی طلائی برای ایرانیان جهت رسیدن به اهداف بزرگ می گردید که متأسفانه اینگونه نگردید. در اواخر دوره قاجار با توجه به تحصیل عده ای از ایرانیان در اروپا، رفت و آمد بعضی از تجار به اروپا و آشنا شدن به واژه های پارلمان، قانون، احزاب و غیره و همچنین به سطوح آمدن علما دینی و مردم از فساد درباری و دادن امتیازات پی در پی به اروپائیان و دست اندازی شاهان و عمال آنها بر تمامی امور مردم و عدم رسمیت مالکیت شخصی باعث بوجود آمدن قیام مشروطیت گردید. در انقلاب مشروطه ایرانیان برای اولین بار ایده انتخاب کردن و انتخاب شدن را تجربه کردند اما اکثریت مردم مشروطه خواه نمی دانستند مشروطیت چیست و چه خواهد کرد اوضاع آن زمان را اینگونه وصف می کنند. «صحن مدرسه نظامی پر است از تجار و کسبه و مردم تماشایی. در این مجلس شعفی در  مردم دیده می شود که هرگز دیده نشده و  هیچکس باور نکرده در مملکت ایران به زودی بشود اینگونه اقدامات را نمود. اما به غیر از معدودی که می دانند چه می کنند و مقصود چیست، دیگران نمی دانندچه خبر است؛ اسم مجلس می شنوند، حرف قانون اساسی و مشروطه به گوششان می خورد اما قانون یعنی چه؟ مجلس کدام است؟ مشروطه چیست؟ نمی دانند. کسبه تصور می نمایند مجلسی برای نرخ ارزاق تشکیل میشود، روحانیون تصور می کنند مجلسی است برای رسیدگی به محاکمات و اجرای احکام شرعیه و هیچ کدام از آنها که نمی دانند و حاضر نیستند از اهلش بپرسند این میهمان تازه وارد شده خصوصیات احوالش چیست. » همانطور  که همگان می دانند پس از استقرار نظام مشروطیت با توجه به تضاد بوجود آمده بین روشنفکران غربی که غرب و الگوی غرب را مدنظر خود داشتند و دین را عامل باز دارنده می پنداشتند و روحانیون که مذهب را زیر بنای حکومت می دانستند، مشروطه از اهداف والای خود خارج گردید و بنوعی با انحراف از مسیر اصلی پایگاه نفوذ اروپائیان و سلطه ایشان بر بعضی منابع را فراهم آورد. اما علی رغم بوجود آمدن مجلس، سیستم حکومتی ایران همچنان بصورت پادشاهی باقی ماند و در بسیاری از موارد نظر شاه با نفوذ در مجلس غالب می گردید و مجلس از قدرت واقعی خود دور ماند. سلسله قاجار با تمامی کاستی ها و تخریباتی که در کشور باعث گردید و یک دوره سیاه عقب ماندگی را در کشور رقم زد با بوجود آمدن اعتراضات پنهانی در بین مردم و مجلس و سیاست رضاخان پهلوی به انتهای راه خود رسید و سلسله پهلوی بر روی  کار آمد. روشنفکران غربی که در دوره قاجار متولد شده بودند در دوره پهلوی بیشتر جولان دادند. بواسطه تفکر روشنفکران غربی بزرگترین عامل عقب ماندگی جامعه ایران پابست بودن به عادت و سنن گذشته و همچنین دخالت دادن دین در کلیه شئونات زندگی و اجتماع بود. با این تفکر تمدن اروپائی و غرب، الگوی بسیار مناسب جهت پیشرفت و رسیدن به تعالی اجتماعی به جامعه نشان داده شد. در این دوره سیاست دین زدائی با الهام از آتاترک در پیش گرفته شد که از آنجمله مسئله کشف حجاب را می توان نام برد.  وبا این سیاست روشنفکران غربی و درباریان به تقابل با مردم و روحانیون پرداختند. که این کشمکش تا انقلاب ایران ادامه پیدا کرد. در دوران رضاخان با استمداد از اروپائیان کارهایی همچون ساخت راه آهن سراسری احداث خطوط تلگراف در شهرهای مختلف، ایجاد کارخانه های مختلف و … انجام گرفته که تمامی کارهای مهندسی و پایه ای آنها توسط مهندسین اروپائی و آمریکایی انجام گرفته و از رسیدن کشورمان به علوم پایه ای و زیر ساختهای صنعتی و تبدیل شدن به یک تولیدکننده صنعت تا حدود زیادی ممانعت بعمل آمد. و عملا کشور وابستگی شدیدی به اروپائیان و غربیان پیدا کرد که ضعیف بودن کشورمان در مقابل دول اروپائی و غربی با اشغال ایران توسط ایشان و بر کنار کردن رضاخان از سلطنت و تبعید به جزیره موریس نمایان گردید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...