تئوری اداری همزمان با تحقیقات وشکل گیری جنبش مدیریت علمی تیلور در آمریکا ، مهندسی فرانسوی بنام هنری فایول (1925 -1841 )مشغول تحلیل وبررسی سازمانها بود .در حالیکه نوع مدیریت تیلور بواسطه تجربیاتش معطوف به سطوح پائینی سلسله مراتب سازمانی عمدتا در سطح عملیاتی تولید وکارگران بود ، هنری فایول که فردی از طبقه بورژوازی با تجربه سی سال مدیریت در مقام مدیر کل یک شرکت بزرگ ذوب آهن بود .نظریاتش را در ارتباط با سطوح بالای سلسله مراتب سازمانی ومدیران مطرح کرد .( نکویی ، 1379 : 21 )                                                                   در بحث فایول از توانایی هاو ویژگیهای مدیر ، نکاتی همچون موارد زیر مطرح می شود : ویژگیهای جسمانی ، توانایی های ذهنی یا فکری ، خصوصیات اخلاقی ، اطلاعات عمومی ، دانش تخصصی ، تجربه ی مفید وکارامد در نهایت ، نامبرده عناصر مدیریت را به نیروهای فنی ، تجاری ، امنیتی ، حسابداری ، مالی واداری تقسیم می کند .ضمن اینکه فعالیتهای اداری ( برنامه ریزی ، سازماندهی ، فرماندهی ، هماهنگی ، نظارت ) را بیش ازبقیه درخوراهمیت میداند.(تورانی،1389:24) به نظر وی توانایی های مورد نیاز مدیران در سطوح گوناگون متفاوت است و در حالی که مدیران رده پائین سازمانی بیشتر به آگاهیهای فنی نیاز مندند ، مدیران ارشد به آگاهیهای عمومی ومدیریتی نیاز دارند . ( رضایی نژاد ، 1375: 21 ) کار مهم فایول در مطالعه مدیریت ، تفاوت قایل شدن بین وظایف مدیریتی مثل : برنامه ریزی ، سازماندهی ، ونظایر آن با سایر فعالیهای سازمانی مثل ، امور فنی ، بازرگانی و نظایر آن می باشد ( احمدی ، 59:1388 ) فایول برای دستیابی به ساختاری سازمانی مناسب با شرایط فنی ومحیطی کار ، رعایت 14 اصل را ضروری می داند که به اصول مدیریتی وی معروفند: 1-تقسیم کار 2- اختیار ومسولیت 3- وحدت فرماندهی 4- وحدت مدیریت 5- تبعیت منافع فردی از منافع سازمانی 6- جبران خدمت 7- متمرکز سازی وتمرکز کنترل 8- مشخص کردن خط اختیار بالا به پایین 9- نظم 10- عدالت 11- انضباط کارکنان 12- ثبات 13 – تشویق ابتکار عمل 14- تقویت روحیه گروهی (همان منبع:56 ) *  بروکراسی  ، ماکس وبر در حالی که تیلور و فایول بر مسائل مدیریت وکارایی ، برای کسب اهداف توجه داشته اند ، توجه “ماکس وبر “به این مساله اساسی تر معطوف بود که ، چگونه می توان ساختار سازمانها را به طور مناسب طراحی کرد .ماکس وبر یک جامعه شناس آلمانی بود ودر سال 1910 با این استدلال که یک سازمان هدفدار دارای هزاران کارگروکارمند است وبرای انجام دادن کارها ناگزیر است قوانین ومقررات را به صورت دقیق رعایت کند ، تئوری مدیریت “دیوان سالاری ” یا “بروکراسی ” را ارائه کرد ودر آن ، به سلسله مراتب اختیار ، خطوط ارتباطی قوانین ومقررات بسیار دقیق توجه کرد(احمدی،58:1388) اصطلاح بروکراسی در معانی مختلفی بکار برده می شود ، مشهور ترین آنها عبارتند از : الف – بروکراسی ” تشریفات زائد ” است ، یعنی کاغذ بازی ومقررات اضافی که موجب ازبین رفتن کارآیی می شود ، این معنی منفی کلمه است ب – بروکراسی ” دستگاه اداری ” است . یعنی همه ابزارها وامکانات دولت مرکزی ومحلی ، این معنا ، مشابه تشریفات زائد است . ج – بروکراسی ، نوعی شکل سازمانی است ، دارای ویژگیهای مشخص از قبیل سلسله مراتب اختیار ونظام مقرارات با توجه به کار اساسی وبر ، توضیح ومورد بحث قرار دادن این شکل سازمانی پر اهمیت و فراگیر است . ( نکویی،1379 : 22 )

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...