تاکید روی نکات مثبت وارج نهادن به موفقیت و نتیجه مطلوب. (اسکات، 1375، ص 115)

2-1-13-7- تحریکات احساسی[55] :

تحریکات احساسی، می‌تواند بر انتظارات افراد از شایستگی شان تاثیر بگذارد. احساسات منفی از قبیل ترس، اضطراب، استرس، افسردگی و…. که به طور معمول هم در حین وهم پس ازانجام وظیفه، ظاهر می‌شوند می‌توانندمنجر به کاهش اعتمادبه نفس افراد گردند. در بسیاری از مواقع مدیران می‌توانند با جایگزین کردن احساست مثبت، مانند اشتیاق، ایجادفضای اعتماد گروهی و تعریف واضح نقشها به میزان زیادی از استرس وتنش شغلی کارکنان کاسته و در جهت توانمند کردن آنان گام بردارند. (محمدی، 1381، ص 183)

2-1-13-8- باز خورد [56]:

یکی دیگر از راه‌های توانمندسازی کارکنان، آگاهی کارکنان ازنتایج کارشان می‌باشد. بهترین محرک انگیزشی برای کارکنان، بازخوردی است که در زمینه کارشان دریافت می‌کنند. اگر کارکنان در مورد کارهایشان بازخوردی دریافت نکنند، اغلب به سختی می‌توانند عملکردشان را تصحیح کرده و بهبود بخشند. درنظام بازخوردی، مدیران از طریق تشویق و قدردانی ازافراد، ارزش افزوده ایجاد می‌کنند. (بلانچارد، 1384، ص 5)

2-1-13-9- ایجاد اعتماد:

آخرین راهکار توانمندسازی این است که در میان کارکنان نوعی حس اعتماد به شایستگی مدیر به وجود آوریم. (وتن، 1381، ص 58) اعتماد بنیادی‌ترین احساسی است که هر فرد می‌تواند آن را تجربه کند. اعتماد زیربنای توانمندسازی و اساس رهبری محسوب می‌شود. شایسته نیست از اعتماد افراد سوءاستفاده کرده، به آنها خیانت شود. جهت تقویت اعتماد میان کارکنان و مدیریت، اقدامات زیرسودمند می‌باشد: – توجه واحترام به نقطه نظرات کارکنان؛ – تشویق کارکنان به تبادل آزاد اطلاعات؛ – فراهم نمودن سهولت دسترسی کارکنان به مدیریت سازمان؛ – دادن آزادی عمل به کارکنان در ارائه طرح‌های مربوطه. (آقایار، 1383، ص 1)

2-1-14- نقش توانمندسازی در رفتار کارکنان:

توانمندسازی در کارکنان دلگرمی، درستکاری و اطمینان شرایطی فراهم می‌آورد که در لوای آن زندگی کاری خود را کنترل و به رشد کافی برای پذیرش مسوولیت‌های بیشتر در آینده دست خواهندیافت. توانمندسازی، ضمن تغییر در نحوه نگرش افراد و قضاوت آنها در رابطه با مسائل مختلف فردی و سازمانی، باعث به وجود آمدن این باور در آنها می‌شود که آزادی و اختیار منابع مطمئنی برای توانا شدن است. از این رو، وقتی گروهی از افراد درسازمان‌ها توانمند می‌شوند، روابط آنها با صاحبان قدرت تغییر می‌کند و در اهداف مشترک‌شان سهیم خواهندشد. افراد توانمندشده در ارتباطات خود با دیگران و صاحبان قدرت مانند شرکت‌ها و دولت تغییر عمل می‌کنند. این افراد در کسب و کار، تجارت نیز در رابطه خود با دیگر همکاران، مدیریت و فرایندکاری تغییر ایجاد خواهند کرد. (قاسمی، 1382، ص22) یک مدیر توانمندساز برای توانمندکردن دیگران، حداقل یکی از موارد زیر را در ارتباط با آنها انجام می‌دهد: – به آنها کمک می‌کند تا نیرویی که داشته‌اند را شناسایی کنند؛ – نیرویی که در آنها در گذشته وجود داشته و آن را از دست داده‌اند، دوباره بازیابی می‌کند؛ – به آنها نیرویی می‌دهد که در گذشته هرگز نداشته‌اند. (همان منبع)

2-1-15- زمینه‌های ایجاد توانمندسازی:

زمینه‌های ایجاد توانمندسازی را می‌توان به دوزمینه سازمان و افراد تقسیم‌بندی نمود:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...