عزت نفس تحصیلی 21
مولفه های عزت نفس. 21
ماهیت عزت نفس. 22
نظریات مرتبط با عزت نفس 23
سلامت روان. 28
تعریف سلامت روانی 29
تعریف بهداشت روانی در فرهنگهای مختلف 31
اصول بهداشت روانی 33
خصوصیات افراد دارای سلامت روانی 35
عوامل موثر درتامین سلامت روانی 37
نقش خانواده درتامین سلامت روانی 37
نظریات مرتبط با سلامت روانی. 38
بهزیستی روانشناختی. 44
عقب ماندگی ذهنی . 48
عقب ماندگی ذهنی آموزش پذیر 49
ویژگیهای کودک استثنایی. 49
نیازهای والدین کودکان استثنایی. 50
احساسات والدین کودکان استثنایی. 50
پژوهشهای انجام شده در ارتباط با موضوع. 62
فصل سوم فرایند پژوهش
روش پژوهش 73
جامعه آماری . 73
نمونه و روش نمونه گیری. 73
ابزار پژوهش. 73
پرسشنامه بهزیستی روانشناختی 74
پرسشنامه عزت نفس. 75
پرسشنامه سلامت روانی 75
روش های تجزیه و تحلیل داده ها. 79
فصل چهارم یافته های پژوهش
تجزیه و تحلیل داده ها 81
بررسی جمعیت شناختی آزمودنیها 81
بررسی حجم نمونه به تفکیک محل سکونت. 81
بررسی حجم نمونه به تفکیک سن. 82
بررسی حجم نمونه به تفکیک میزان تحصیلات. 83
بررسی حجم نمونه به تفکیک نوع شغل 84
بررسی حجم نمونه به تفکیک میزان درآمد. 85
بررسی متغیرهای اصلی فرضیات تحقیق. 86
فرضیه اول 91
فرضیه دوم 92
فرضیه سوم. 93
فرضیه چهارم 94
فرضیه پنجم. 95
فرضیه ششم.96
فصل پنجم نتیجه گیری
خلاصه یافته های پژوهش. 102
بحث و نتیجه گیری 103
محدودیت های تحقیق 107
پیشنهادهای تحقیق. 108
فهرست منابع و ماخذ. 109

فهرست جداول

عنوان صفحه
جدول4-1-1 توزیع پاسخگویان به تفکیک جنسیت . 81
جدول4-1-2 توزیع پاسخگویان به تفکیک محل سکونت. 81
جدول4-1-3 توزیع پاسخگویان به تفکیک سن 82
جدول4-1-4 توزیع پاسخگویان به تفکیک میزان تحصیلات. 83
جدول4-1-5 توزیع پاسخگویان به تفکیک نوع شغل 84
جدول4-1-6 توزیع پاسخگویان به تفکیک میزان درآمد. 85
جدول4-2-1 میانگین و انحراف معیاردر خرده مقیاس بهزیستی روانشناختی. 86
جدول4-2-2 میانگین و انحراف معیاردر خرده مقیاس بهزیستی روانشناختی در بین والدین عادی. 87
جدول4-2-3 میانگین و انحراف معیاردر خرده مقیاس بهزیستی روانشناختی در بین والدین مرزی. 88
جدول4-2-4 میانگین و انحراف معیاردرمقیاس عزت نفس به تفکیک والدین دانش آموزان عادی ومرزی. 89
جدول4-2- 5 میانگین و انحراف معیاردرمقیاس سلامت روانی به تفکیک والدین دانش آموزان عادی ومرزی. 90
جدول4-3-1 نتایج ضریب همبستگی پیرسون بین عزت نفس با بهزیستی روانشناختی در بین والدین دانش آموزان عادی ومرزی. 91
جدول4-3-2 نتایج ضریب همبستگی پیرسون بین سلامت روانی با بهزیستی روانشناختی در بین والدین دانش آموزان عادی ومرزی 92
جدول4-3-3 بهزیستی روانشناختی در بین والدین دانش آموزان عادی ومرزی. 93
جدول4-3-4 عزت نفس در بین والدین دانش آموزان عادی ومرزی. 94
جدول4-3-5 سلامت روانی در بین والدین دانش آموزان عادی ومرزی. 95
جدول4-3-6 نتایج ضریب همبستگی پیرسون بین دو متغیر سن و بهزیستی روانشناختی. 96
جدول4-3-6-1 نتایج ضریب همبستگی پیرسون بین دو متغیر میزان درآمد و بهزیستی روانشناختی. 97
جدول4-3-6-2 نتایج ضریب همبستگی پیرسون بین دو متغیر میزان تحصیلات و بهزیستی روانشناختی. 98
جدول 4-4 بهزیستی روانشناختی به تفکیک جنس والدین. 99
جدول 4-5 بهزیستی روانشناختی به تفکیک محل سکونت 100
مقدمه:
یکی از طبیعی ترین گروههایی که می تواند نیازهای انسان را ارضا کند خانواده است. وظیفه خانواده مراقبت از فرزندان و تربیت آن ها، برقراری ارتباطات سالم اعضا با هم و کمک به، استقلال کودکان است، حتی اگر کودک کم توان ذهنی1، نابینا2 ، یا ناشنوا 3باشد. کم توان ذهنی یک وضعیت و حالت خاص ذهنی است که در اثر شرایط مختلف قبل از تولد و یا پس از تولد کودک پدید می آید.
تولد و حضور کودکی با کم توانی ذهنی در هر خانواده ای می تواند رویدادی نامطلوب و چالش زا تلقی شود که احتمالا تنیدگی، سرخوردگی، احساس غم و نومیدی را به دنبال خواهد داشت. شواهد متعدد حاکی از آن است که والدین کودکان دارای مشکلات هوشی، به احتمال بیشتری با مشکلات اجتماعی، اقتصادی و هیجانی که غالبا ماهیت محدود کننده، مخرب و فراگیر دارند، مواجه می شوند. در چنین موقعیتی گر چه همه اعضای خانواده و کارکرد آن، آسیب می بیند فرض بر این است که مشکلات مربوط به مراقبت از فرزند مشکل دار، والدین، به ویژه مادر را در معرض خطر ابتلا به مشکلات مربوط به سلامت روانی قرار می دهد بررسیها نشان داده اند که والدین دارای فرزند کم توان ذهنی، در مقایسه باوالدین کودکان عادی، سطح سلامت عمومی پایین تر و اضطراب بیشتر احساس شرم و خجالت بیشتر و سطح بهزیستی روانشناختی پایین تری دارند (میکائیلی ،1388).
در سالهای اخیر در کشور ایران مانند سایر کشور های جهان علاقه بخصوص مهم از طرف مقامات دولتی و هم از جانب مردم به امر بهداشت روانی نشان داده شده است و اثرات آن در بهبود و اوضاع بیمارستانهای روانی و به کاربردن روش های صحیح در پیشگیری مشاهده می گردد. عدم سازش وجود اختلالات رفتار در جوامع انسانی بسیار مشهور و فراوان است و در هرطبقه و صنفی و در هر گروه و جمعی اشخاص نامتعادل وجود دارند.
هر شخص ممکن است گرفتار ناراحتی روانی شود خود به خود کافی نیست زیرا که بهداشت فقط منحصر به تشریح علل اختلالات رفتار نبوده بلکه هدف اصلی آن پیشگیری ا ز وقوع ناراحتی ها می باشد. پیشگیری عبارت است از به وجود آمده عاملی که مکمل زندگی سالم و نرمال باشد و نیز درمان اختلالات جزیی رفتار به منظور جلوگیری از وقوع بیماریهای شدید روانی است. یکی از شرایط اصولی بهداشت اصولی بهداشت روانی این است که شخص به خود احترام بگذارد و خود را دوست بدارد(شاملو، 1376).
در طول یک قرن گذشته بسیاری از روانشناسان اتفاق نظر دارند که انسان نیازمند به عزت نفس است. در ادبیات روانشناختی مطالب مفصلی درباره عزت نفس وجود دارد و تا امروز تحقیقات و مطالعات زیادی درباره عزت نفس و ارتباط آن با متغیرهای متعدد دیگر انجام گرفته است که بیشتر تحقیقات این مطلب مهم و اساسی را تایید می کنند که عزت نفس بالا از عوامل مثبت و موثر در بهداشت روانی و عزت نفس پایین از عوامل مستعد کننده ناراحتی های روانی می باشد. عزت نفس عبارت است: از احساس ارزشمند بودن، این حس از مجموع افکار احساسات، عواطف و تجربیاتمان در طول زندگی ناشی می شود. همه افراد، صرف نظر از سن، جنسیت، زمینه فرهنگی، جهت و نوع کاری که در زندگی دارند، نیازمند عزت نفس هستند. افرادی که احساس خوبی نسبت به خود دارند، معمولاً احساس خوبی نیز به زندگی دارند.آنها می توانند با اطمینان، مشکلات مواجه شوند و از عهده آنها بر آیند(کلمز 1375).
کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر به گروهی از کم توانان-ذهنی اطلاق می شود که دارای بهره هوشی 50 تا75 هستند و از نظر سنی در محدوده 6-12 در قرار دارند. در پژوهش حاضر منظور از کم توان ذهنی آموزش پذیر کسی است که براساس تشخیص کارشناسان سنجش آموزش و پرورش در آموزشگاههای استثنایی مشغول به تحصیل هستند. همچنین والدین دارای کودکان کم توان ذهنی از جمله گروه های مورد بررسی در مطالعه حاضر هستند. در پژوهش حاضر کودک عادی به کودکی گفته می شود که مشکل کم توان ذهنی یا نابینایی و ناشنوایی ندارد و دچاراختلالات یادگیری نیست و از نظر روانی مشکل خاصی ندارد. کودک استثنایی و والدین نه تنها بر یکدیگر تاثیر متقابل دارند بلکه سایر اعضای نظام خانواده یعنی دیگر فرزندان را تحت تاثیر قرار می دهند. وجود کودک استثنایی اغلب ضایعات جبران ناپذیری را بر پیکر خانواده وارد می کند. میزان آسیب پذیری خانواده در مقابل ضایعه گاه به حدی است که وضعیت سلامت روانی خانواده دچار آسیب شدیدی می شود. در تعریف سلامت روانی باید این نکته را در نظر داشت که هر انسانی که بتواند با مسائل عمیق خود کنار بیاید، باید با خود و دیگران سازش یابد و در برابر تعارض های اجتناب ناپذیر درونی خود دچار استیصال نشود و خود را به وسیله جامعه طرد نسازد فردی است دارای سلامت روانی(نریمانی و همکاران،1386).
تقریباً 60 سال پیش سازمان بهداشت جهانی سلامت را به عنوان حالتی از بهزیستی کامل جسمی، ذهنی و اجتماعی و نه صرفاً بیمار نبودن تعریف کرد(سازمان بهداشت جهانی،2001 و 2004). جاهودا(1958) از نداشتن بیمار روانی به عنوان معیار سلامت روانی انتقاد و به جای آن معیارهای چندگانه را برای سلامت روانی ارائه کرد. متاسفانه تا مدتها پیشرفت قابل ملاحظه ای در کاربرد این دیدگاه های در قلمروهای علمی و عملی مشاهده نشد. سلامت یک مفهوم چند بعدی است که علاوه بر بیمار و ناتوان نبودن، احساس شادکامی و بهزیستی1را نیز در بر می گیرد. اغلب روانپزشکان، روان شناسان و محققان بهداشت روانی جنبه های مثبت سلامت را نادیده می گیرند. تلاش هایی که در جهت گذر از الگوهای سنتی سلامتی صورت گرفته گر چه زمینه لازم را برای تلقی سلامت به عنوان حالتی از بهزیستی(نه صرفا نبود بیماری) فراهم ساخته ولی کافی نیست. البته الگوهای جدید سلامت نیز به طور عمده بر ویژگیهای منفی تاکید دارند و در آنها ابزارهای اندازه گیری سلامت اغلب با مشکلات بدنی(تحرک2، درد3، خستگی و اختلالات خواب)، مشکلات روانی (افسردگی4، اضطراب5 و نگرانی) و مشکلات اجتماعی(ناتوانی در ایفای نقش اجتماعی، مشکلات زناشویی) سروکار دارند. در دهه گذشته ریف6 و همکارانش(1926) 6 الگوی بهزیستی روانشناختی یا بهداشت روانی مثبت را ارائه کردند. بر اساس الگوی ریف بهزیستی روانشناختی از 6 عامل تشکیل می شود. پذیرش خود(داشتن نگرش مثبت به خود) رابطه مثبت با دیگران(برقراری روابط گرم و صمیمی با دیگران و توانایی همدلی)، خودمختاری(احساس استقلال و توانایی ایستادگی در مقابل فشارهای اجتماعی) ، زندگی هدفمند ( داشتن هدف در زندگی و معنا دادن به آن) رشد شخصی(احساس رشد مستمر) و تسلط بر محیط(توانایی فرد در مدیریت محیط). الگوی ریف به طور گسترده در جهان مورد توجه قرار گرفته است. ریف این الگو را بر اساس مطالعه متون بهداشت روانی ارائه کرد و اظهار داشت مولفه های الگو، معیارهای بهداشت روانی مثبت است و این ابعاد کمک می کند تا سطح بهزیستی و کارکرد مثبت شخص را اندازه گیری کرد.
از ویژگیهای عمده انسان آگاهی او از رفتار خود و برخوداری وی از نیروی تفکر است، انسان می تواند از رفتار خود آگاه باشد و در برخورد با مسائل و امور مختلف از

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...