بخش نخست :

راهبردهای عمومی پلیس برای کاهش ترس از جرم

امنیت اساسی ترین نیاز انسان‌ها در طول زندگی است و دغدغه انسان‌ها به منظور یافتن راهی برای تأمین امنیت، تاریخی به بلندای تمدن بشری دارد. تشکیل جوامع و شکل دادن حکومت‌ها در ذیل تلاش انسان‌ها برای برقراری امنیت، جای می گیرد. هر چند مهم ترین هدف دولت ایجاد امنیت بیش تر برای افراد جامعه است، اما ایجاد احساس امنیت تقریباً به همین اندازه دارای اهمیت است، زیرا پدیده ترس از جرم و احساس ناامنی، پیامد‌های منفی برای سیاست، اقتصاد و زندگی اجتماعی را به همراه خواهد داشت. هدف مهم دولت در خصوص ایجاد امنیت و آرامش برای جامعه به طور منطقی و برحسب ضرورت بر عهده پلیس گذاشته شده است و پلیس به عنوان نماد اقتدار دولت، بخش مهمی از مسئولیت کاهش ترس از جرم و احساس ناامنی را بر عهده دارد و در این مسیر از راهبردهای گوناگونی استفاده کرده است. به این ترتیب در فصل نخست از این بخش، راهکارهای کلاسیک سازمان‌های پلیس برای کاهش ترس از جرم را مورد تبیین قرار می‌دهیم و سپس در فصل دوم به بررسی راهکارهای نوین سازمان‌های پلیس در این راستا، خواهیم پرداخت.

فصل نخست : راهبردهای کلاسیک پلیس برای کاهش ترس از جرم

در ابتدا تصور می‌شد که ترس از جرم رابطه مستقیمی با نرخ جرایم ارتکابی دارد و هراسناک ترین افراد کسانی هستند که در معرض جرایم بیش تری بوده اند یا آنهایی که سابقه بزه دیدگی داشته‌اند. به این ترتیب پلیس در راستای کاهش ترس از جرم در جامعه بر روی مسائلی همچون مقابله با جرم، بی نظمی و پیش گیری کیفری تمرکز داشته است و در عرصه عمل با وقایع سر و کار داشته و صرفاً زمانی مداخله می نمود که جرم و جنایتی اتفاق افتاده باشد. در فصل حاضر در طی دو مبحث، رویکرد‌های سنتی پلیس برای کاهش ترس از جرم و مبارزه با جرایم خرد و بی نظمی را مورد بررسی قرار خواهیم داد.

مبحث نخست: پلیسی گری سنّتی، مبانی و راهبردها

در مدل پلیسی گری سنّتی، سازمانهای پلیسی از منابع بالقوه موجود در خارج از ساختار پلیس، کمترین بهره را می برند و راهبردهایی را اتخاذ میکنند که به طور عمده متمایل به اجرای قوانین است. از این رو در منابع و مآخذ مربوط به الگوی سنّتی پلیس، پلیس را اداره اجرای قانون می خوانند. در این مدل، پلیس در راستای پیشگیری از جرم و برقراری احساس امنیت، بر اقدامات و تدابیر پیشگیرانه از طریق نظام عدالت کیفری تأکید دارد و تمام تلاش پلیس به پیگیری، تعقیب و کشف جرم معطوف می‌شود.

گفتار نخست : بررسی رویکرد پلیسی گری سنّتی

حیطه کار پلیس سنّتی که عموماً یک نهاد دولتی محسوب می‌شود، براساس قانون مجازات تعریف می شد. به این ترتیب پلیس تنها با آن چه قانون آن را جرم می دانست، به مبارزه بر می خواست و اصولاً بر پایه پیشگیری کیفری، در عمل با وقایع سر و کار داشته و صرفاً زمانی در جرایم مداخله می کرد که جرم و جنایت اتفاق افتاده باشد. پلیس سنّتی مبتنی بر دیدگاه واکنشی است. دیدگاه مزبور، با یک ایدئولوژی امنیتی شناخته می‌شود که مبتنی بر مجازات، اقدام پس از ارتکاب عمل مجرمانه و نیز پاسخ به تماس‌های درخواست خدمات پلیسی و مدیریت بحران است، آن هم بدون حمله به منبع تنش و جرایم ارتکابی. این دیدگاه عملیات پلیس را محدود به دسته‌ه ای خاصی از جرایم می‌کند مانند جرایمی که بیش تر توسط شهروندان گزارش می‌شود و پلیس را وادار به عکس العمل می‌کند. در پلیس سنتی، پیشگیری از جرم اغلب بر تغییر تکنیک‌های اِعمال قانون مانند تحول در حقوق جزا یا سیاست کیفری و شیوه‌های عملیاتی پلیس تمرکز داشته است. این رویکرد‌های پیشگیری از جرم، عموما به عنوان رویکردهای «پایین دستی » نامیده شده اند، به این سبب که آن‌ها به جای پرداخن به علل جرم، به اقدامات کیفری پس از وقوع آن واکنش نشان می دهند. معروف است که این رویکردها، سرزنش اخلاقی بزهکار را به رسمیت می شناسند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...