پرداخت مخارج نگهداری، در صورتی که کودک خود دارای مالی باشد، فرضا کسی مالی را به کودک بخشیده یا به وی ارثی رسیده باشد، بر عهده خود کودک است زیرا ماده 1197 قانون مدنی مقرر می دارد: “کسی مستحق نفقه است که ندار بوده و نتواند به وسیله اشتغال به شغلی وسیله معیشت خود را فراهم سازد.” بنابراین طفلی که پدرش فوت کرده و به او ارثی رسیده است و یا کودکی که مادرش خانه ای به او بخشیده است و این خانه در اجاره بوده و هر ماهه مبلغی مال الاجاره به حساب شخصی کودک واریز می شود، این کودک دیگر فاقد مال محسوب نمی گردد و هزینه نگاهداری مستقیما ازاموالش پرداخت خواهد شد. یاد آوری می شود که اگر پدر طفل فوت کرده باشد، در صورتی جد و یا اجداد پدری ملزم به انفاق طفل هستند که از پدر مالی به ارث به کودک نرسیده باشد. در هر صورت در مواردی که پرداخت نفقه اولاد بر پدر یا جد پدری یا مادر یا جد مادری وامثال آن ها واجب می شود، اگر از پرداخت نفقه خود داری کنند، به موجب ماده 642 قانون مجازات اسلامی قابل تعقیب کیفری هستند و در صورت اثبات جرم به تحمل حبس از سه ماه و یک روز تا 5ماه حبس به تشخیص قاضی محکوم می شوند. ب : نفقۀ مادر نفقه مادر وپدر نیز طبق اصل «الاقرب فالاقرب» به عهده اولاد و اولاد اولاد می باشد. هرگاه شخصی در خطّ عمودی صعودی و هم در خط عمودی نزولی، اقارب قرار گرفته باشد که از حیث لزوم انفاق مساوی باشند، اقارب مزبور باید نفقه را به حصه مساوی بپردازند. «بنابراین اگر کسی که مستحّق نفقه است هم پدر و مادر و هم اولاد بلافصل، داشته باشد که امکان پرداخت نفقه را دارند، مخارج را باید پدر و اولاد او به نحو مساوی بپردازند. ولی مادر وظیفه ای در پرداخت نفقه نخواهد داشت، ولی اگر شخص مستحق نفقه، مادر و اولاد داشته باشد که هر دو قادر به انفاق باشند هر دو به نحو مساوی وظیفه انفاق به او را خواهند داشت.[147] درخصوص نفقه والدین باید دانست که نفقه پدرومادربراولادآنها واجب است،خواه فرزند پسرباشدخواه دختر و خواه هم پسر و هم دختر. که البته دروجوب انفاق واجب است والدین فقیرباشند وفرزندان توان پرداخت نفقۀ آنها راداشته باشند که دراین صورت اگرهمه فرزندان غنی باشند،نفقه والدین به نحومشترک ومساوی بین آنها تقسیم می شودواگر تنها یک نفرغنی باشد،پرداخت نفقه به عهده اوست،امّااگر یکی ازفرزندان یاشخص متبرعّی نفقه والدین را پرداخت قهراًوجوب پرداخت نفقه ازدیگران ساقط است،حال اگر فرزندان آنها تمکّن پرداخت نفقه را ندارند یا فوت کرده اند یا در دسترس نیستند و یا به هر دلیل نمی پردازند ، نفقه آنها به عهده اولاد اولاد آنهاست،حال اگر کسی مادرش وفرزندش وجود داشته باشند،وتمکّن مالی هم داشته باشند واوفقیرباشد،نفقه مشترکاًبه عهده مادروفرزنداوخواهدبود. وکلاًملاک درقرابت،الاقرب فالاقرب براساس طبقات ارث خواهد بود،حال اگرهریکی ازکسانی که وظیفه درپرداخت نفقه به والدین دارند،ازاین تکلیف خوداری کنند،براساس مادّه642قانون مجازات اسلامی قابل تعقیب کیفری ومجازات مربوطه هستند. پدر ومادر واجداد هم جزواشخاص واجب النفقه می باشند زیرا به موجب ماده 1200قانون مدنی نفقه آنها به شرح زیر تجویز گردیده است: «نفقه ابوین بارعایت قاعده الاقرب فالاقرب به عهده اولاد واولاد اولاد است»با توجه به ماده مزبور می توان گفت: 1- در تأدیۀ نفقه پدر ومادر بین فرزندان ذکور واناث فرقی نیست چه قانون به طور مطلق اولاد را ذکر نموده است. 2- دادن نفقه به والدین واجداد با رعایت قاعده الاقرب فالاقرب انجام می گیرد به این معنا که اگر پدر ومادری دارای فرزند ونوه بوده واستحقاق اخذ نفقه داشته باشند در درجه اول فرزندان آنها مکلف به انفاق هستند ودر صورتی که فرزندان آنها فوت نموده ویا قادر به پرداخت نفقه نباشند وظیفه نسل بعد یعنی نوه های آنها است که نفقه آنان را بدهند. گفتار دوم : ارث  مادر یکی از وسایل تملک اموال، ارث است. ارث سبب قهری انتقال اموال از یکی به دیگری است که در آن اراده شخص تأثیری ندارد. به محض اینکه شخصی فوت شود دارائی او بطور قهری به افراد معینی منتقل میگردد.از نظر ارث، متوفی را «وارث» و اموالی را که از متوفی باقی میماند «ترکه» میگویند. مادر نیز ارث مخصوصی در فقه امامیه دارد. دوچیز موجب میشود که کسی از دیگری ارث ببرد: یکی نسب و دیگری سبب. الف) نسب : اشخاصی که برحسب نسب ارث میبرند سه طبقه‌اند: طبقه اول – پدر، مادر، اولاد و اولاد اولاد طبقه دوم – اجداد، برادران، خواهران و اولاد آنها طبقه سوم – اعمام، عمات، اخوال، خالات و اولاد آنها تا وقتی که از طبقه اول کسی وجود دارد ارث، به طبقه دوم نمیرسد و تا وقتی که کسی در طبقه دوم باشد ارث، به طبقه سوم نخواهد رسید. در هر طبقه، آنکه به متوفی نزدیکر است ارث میبرد و آنکه دورتر است از ارث محروم میگردد. مثلا تا زمانی که در طبقه اول، اولاد وجود دارد، اولاد اولاد ارث نمیبرند و تا وقتی که در طبقه دوم، برادر و خواهر وجود دارد، اولاد آنان ارث نمی برند و در طبقه سوم با بودن عمو، عمه، دائی و خاله، اولاد آنها ارث نمی برند. ب) سبب : بین زن و شوهر، آنکه در حین فوت دیگری زنده باشد از همسر خود ارث می برد ولی سایر خویشاوندان سببی، هیچ یک ارث نمی برند. حق مادر بر ارث فرزند،در صورت فوت فرزند به چند حالت متصوّر است: حالت اوّل) اگر برای فرزندی که فوت شده اولاد یا اولاد اولاد موجود نباشد، هریک از پدر یا مادر در صورت انفراد تمام ارث را می برد یعنی اگر کسی که فوت کرده تنها وارثش پدر یا مادر باشد، پدر یا مادر به تنهائی تمام ماترک متوفی را به ارث می برند. دراین حالت بین اولاد دختر و پسر هم فرقی نمی کند. حالت دوّم) اگر برای متوفی اولاد یا اولاد اولاد موجود نباشد و پدرومادرهر دو زنده باشند، یک ثلث ترکه متعلق به مادر و دوثلث ترکه متعلق به پدر است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...