پایان نامه ارشد : تحلیل ماده 265 قانون مدنی در فقه امامیه و حقوق ایران با تأکید بر رویه قضایی |
یا پرداختِ وجه مشخص نباشد، یا به طورکلی، رسیدی وجود نداشته باشد، امّا دهنده، در مقام استردادِ مال برمیآید، حقوقدانان، در انتخابِ عنوان، برای چنین تسلیم و یا پرداختی، دچارِ تردید شده اند، خصوصأ که، این تردید، توأم با اجمالِ ماده 265 قانون مدنی افزون میگردد»[1]. زیرا، در ماده 265 قانون مدنی، مقرر شده: «هرکس مالی به دیگری بدهد، ظاهر در عدم تبرّع است، بنابراین، اگرکسی، چیزی به دیگری بدهد، بدون اینکه مقروض آنچیز باشد، می تواند استرداد کند». با توجه به ابهامِ عبارتِ «عدم تبرّع»، در ماده مذکور، این پرسش مطرح میشود که، آیا مقصود از بیان قانونگذار، فرض وجودِ دین، برای پرداختکننده است، یا فقط پرداختِ رایگان و تبرّعی را خلاف ظاهر میداند؟ ماده 265 قانون مدنی، بین دکترینِ حقوقی، به شدت محل اختلاف است و رویه قضایی نیز در خصوص این ماده، پریشان است. اکثر حقوقدانان ایران، در تفسیر ماده مزبور، اعتقاد به ایجادِ تعهّد برای گیرندهی مال دارند، بدینترتیب، هرگاه،کسی، مالی به دیگری بدهد، ظاهر این است که قصدِ بخشش نداشته، لذا هنگامیکه شخص، مالی به دیگری، تسلیم می کند، بدون اینکه، عنوانِ تسلیم، مشخص شود، در دعوی استرداد، این گیرندهی مال است، که برای عدم استردادِ مال دریافتی، باید مدیونیّتِ دهنده و استحقاقِ فعلی خود را، نسبت به مالِ دریافتی، اثبات نماید، و دهنده، تکلیفی جزء، اثباتِ تسلیم مال به گیرنده ندارد، در مقابل، گروهی دیگر معتقدند: چنانچه، کسی مالی را به دیگری میدهد، بدون اینکه رسیدی اخذ شود، مانند این است که دینِ خویش را به گیرنده می پردازد و دهندهی مال است که جهت استردادِ مال، باید عدم مدیونیّت خویش را به گیرنده، اثبات نماید، طرفداران این دو دیدگاه، دلایل و مستنداتی را برای اثبات نظر خود ارائه نموده اند که در ادامهی این پژوهش، هریک را به طور مفصّل تحلیل و بررسی مینماییم.
واژگان کلیدی: پرداخت، وفای به عهد، ماده 265 قانون مدنی، اماره مدیونیّت، عدم تبرّع، رویه قضایی
فهرست
مقدمه.1
بخش اول: ماهیّت و آثار حقوقی پرداخت7
گفتار نخست: ماهیت حقوقی پرداخت.8
بنداول: تعریف پرداخت.8
بند دوم: انواع پرداخت.14
الف: پرداخت ناروا (ایفای ناروا).14
ب: پرداخت دین طبیعی21
پ: پرداخت دین25
بند سوم: برخی مفاهیم مرتبط با پرداخت28
الف: حواله و ضمان.29
ب: قبض و تسلیم.33
گفتار دوم: آثار حقوقی پرداخت35
بند اول. اثر پرداخت در اثبات دین35
الف: مفهوم وفای به عهد.35
ب: مشروعیّت وفای به عهد.38
پ: ماهیّت وفای به عهد40
بند دوم: اثر پرداخت در سقوط دین55
گفتار سوم: مبنای فقهی، حقوقی ماده 265 قانون مدنی59
بند اول: تعریف تبرّع.59
بند دوم: ماهیت تبرّع.62
بخش دوم: دیدگاه قائل به عدم ظهور اماره مدیونیت در ماده 265 ق.م.66
گفتار اول: مستندات و دلایل.67
بند اول: عدم امکان اثبات امر عدمی70
بند دوم: اصل برائت ذمه دهنده74
بند سوم: ارتباط بین ماده 265 قانون مدنی ایران و ماده 1235 قانون مدنی فرانسه88
بند چهارم: مواد 336 و 337 قانون مدنی92
بند پنجم:سابقه فقهی دادن مال به طور مستقیم94
گفتار دوم:رویه قضایی.97
بخش سوم: دیدگاه قائل به ظهور اماره مدیونیت در ماده 265 قانون مدنی.98
گفتار اول: ادله و مستندات.103
بند اول: موقیعت و ظهور حکم ماده 265 قانون مدنی103
بند دوم:کیفیت اقتباس ماده 265 قانون مدنی ایران از ماده 1235 قانون مدنی فرانسه.113
بند سوم: استقراء حکم در سایر مواد قانونی116
الف: ماده 302 قانون مدنی.117
ب: ماده 724 قانون مدنی121
پ: ماده 320 قانون تجارت.126
بند چهارم: سازگاری تفسیر« ظهور» پرداخت مدیونیت با اماره تصرف (قاعده ید.138
بند پنجم: تمایل رویه قضایی به ظهور اماره مدیونیت.144
گفتار دوم: تعریف و اقسام اماره146
بند اول: تعریف أماره.146
بند دوم: اقسام امارات.148
گفتارسوم: تعریف ظاهر و تعارض آن با اصول.154
بند اوّل: تعریف ظاهر154
بند دوم: تعارض ظاهر با اصل157
گفتار چهارم: تعریف فرض حقوقی و تفاوت آن با اماره.161
بند اول: تعریف فرض حقوقی.163
بند دوم: عناصر فرض حقوقی166
بند سوم: تفاوت فرض حقوقی با اماره167
نتیجه گیری.169
تحلیلِ نگارنده از ماده 265 ق.م175
پیشنهاد176
فرست منابع و مآخذ.177
مقدمه
بیان مسأله
وفای به عهد، از صفاتی است که، همواره مورد تأکید و تحسینِ تمام ادیان الهی، از ابتدای خلقت آدمی بوده و هست، تا جاییکه، دین مبیّنِ اسلام، وفاداری به عهد و پیمان را از واجباتِ فعل آدمی به حساب آورده است، و پیامبران و امامان معصوم (ع) احادیث زیادی در این خصوص فرمودهاند، که همگی از اهمیّت و ضرورتِ وفاداری به عهد و پیمان، حکایت دارد، وجوبِ وفای به عهد، نه تنها از لحاظ بُعد مذهبی و عبادی، دارای اهمیّت است، بلکه، جمیعِ عقلاء در تمام اقوام و ملل، آن را مورد پذیرش قرار دادهاند و بر انجام آن، اتفاقنظر دارند.
از بین مخلوقاتِ خداوندِ متعّال، بشر موجودی است که، در طول حیاتش تا به امروز، براساس نیازهایی که محتاج آنها بوده، سعی و تلاش نموده تا در جهتِ بهتر شدن زندگیاش، بتواند به نحو احسن، نیازهای خود را برآورده و زندگی راحت و بیدغدغهای برای خود رقم بزند و در راستای رفع این نیازها و ضروریاتِ زندگی، به این مهم پی برده که این امکان که فرد بتواند در اجتماع، مستقلأ تمامِ نیازهایش را برآورده کند و در رفعِ نیازهایش، متکی به همنوعان خود نباشد، ممکن نیست، پس درگام نخست، انسان به این فکر فرو میرود که برای تحقق رفاه و بهبود سطح زندگی خویش، به دارایی خود بیفزاید، و این امر مستلزم انجامِ معاملات و داد و ستد با دیگران است.
امروزه، سطح معاملات و داد و ستد در بین مردم، به حدی افزایش یافته است که، به جرأت میتوان اظهار نمود، حتی اگر، سازمان یا نهادی، جهت آمارگیری معاملاتی که در روزانه، انجام میگیرد، شکل گیرد، توانایی شمارش آن را نخواهد داشت، به ویژه، وقتی، انجام معاملات از طریقِ وسایل پیشرفته مدرن یا تکنولوژی جدید صورت میگیرد، در همین راستا، فروش برخی از محصولاتِ تبلیغاتی به نحوی است که، ابتدا، مشتری باید، ثمن مبیع را تأدیه نماید، سپس، کالا، بعد از مدتی در اختیار مشتری قرار میگیرد، (این معاملات شبیه بیع سلم یا سلف در فقه است)، در اینگونه، معاملات، خریدارِ نیازمند، یا باید به صرفِ اعتبارِ فروشنده، اعتماد کند و پول را به وی پرداخت نماید یا اینکه، از فروشنده، رسید یا سندی که مبیّن تعهّد اوست، از وی دریافت کند، در خیلی از معاملات و عقود، دریافت رسید از فروشنده امکانپذیر نیست، (خصوصأ زمانیکه، فروشنده در نقطه دیگری از محل اقامت خریدار قرار دارد یا در شهر دیگری است)، حال، چنانچه، خریدار پول را در اختیار فروشنده نهاد، امّا، فروشنده از تسلیم کالا، امتناع نمود، بحث وفای به عهد مطرح میشود؛ یا در فرضِ دیگری، شخصی مبلغی را به دیگری پرداخت می کند و مدعی میشود آن را قرض یا ودیعه، عاریه و. داده است، امّا، با وجودِ قبول گیرنده به دریافتِ وجه، گیرنده، مدعی پرداختِ دینِ دهنده میشود، به عبارتِ دیگر، هردو به قبض و اقباضِ وجه، متفقالقولند، امّا، در عنوانِ تسلیم، اختلاف دارند، به نحویکه، دهنده، عنوان و جهتِ تسلیم را امانت یا قرض و. میداند، امّا،گیرنده، تسلیم را وفای به عهد و پرداختِ دین میداند، ماده 265 ق.م. به صورت مبهم و مجمل به این موضوع پرداخته است، از یک سو، ماده مذکور را به نحوی به کار برده است که فرضِ وجود دین یا نهادِ وفای به
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1398-12-06] [ 01:54:00 ب.ظ ]
|