آراء عمومی از راه انتخابات و همه پرسی خریداری اکثر نهادهای سیاسی را به طور مستقیم یا غیرمستقیم متکی به آراء مردم نموده است . در اینخصوص قانون اساسی از طریق آزادی احزاب ، کثرت گرایی سیاسی و شناسایی رسمی ادیان مهم کثرت گرایی یا عقیدتی را پذیرفته است . اما به هرحال چون نظام سیاسی کشور جمهوری اسلامی است زمامداران انتخاب شونده نوعا” مشروط به شرایط اسلامی هستند . علاوه بر رقابت احزاب سیاسی در صحنه انتخابات در محدوده شرایطی است که باید با موجودیت نظام هماهنگ باشد . طبق آموزه های دینی که در اصل 56 قانون اسایس نیز بیان گردیده است حاکمیت مطبق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است . هیچکس نمی تواند این حق الهی را از انسان سلب کند یا در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد براین اساس قانون اساسی برای حاکمیت 2 مبنای الهی و انسانی قائل شده است . الف – حاکمیت الهی : براساس اعتقاد به حاکمیت مطلق خداوند این نتیجه به دست می آید که فرمان تنها از جانب خدائی است که به حق دستور می دهد و از بهترین حکمفرمایان می باشد . این اصل زیربنای تشکیل حکومت اسلامی می باشد و جمهوری اسلامی ایران نیز نظامی است که بر پایه ایمان به خدای یکتا و اختصاص حاکمیت و تشریع به او و لزوم تسلیم در برابر امر او بنا شده است و قدرت حاکمیت در الله خلاصه می شود و در قانون اساسی حاکمیت خداوند از طریق اعمال قوانین اسلامی و رهبری اسلامی اجرا می گردد .   ب – حاکمیت ملی و مردمی : در نظریات مربوط به منشاء حاکمیت بین حاکمیت ملی و حاکمیت مردم این تفاوت وجود دارد     که درحاکمیت مردم هر یک از افراد حق تعیین سرنوشت فردی و اجتماعی خویش را                   دارد ( دموکراسی مستقیم ) در حالیکه در حاکمیت ملی قدرت یکپارچه و متحد مجموعه افراد از طریق نمایندگی ( دموکراسی غیرمستقیم ) بر سرنوشت افراد فعلیت می یابد .                            در این باب قسمتی از اصل 56 قانون اساسی که مقرر می دارد “” خداوند انسان را بر سرنوشت خویش حاکم ساخته است “” مبین حاکمیت مردم و دموکراسی مستقیم است و در قسمت دیگر که اعلام می نماید ملت این حق خداداد را از طرفی که در اصول بعد می آید اعمال می کند         نشان دهنده قبول حاکمیت ملی و دموکراسی غیرمستقیم است . در اصل مذکور حاکمیت ملی و مردمی بدین ترتیب تضمین شده است که هیچکس نمی تواند این حق الهی را از انسان سلب کند یا در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد . به عبارت بهتر : اولا” به دلیل الهی بودن حاکمیت سلب این حق از مردم عمل غاصبانه ای است که می بایست در مقابل آن ایستادگی نمود . ثانیا” کلیه افرادی که مدیریت سیاسی جامعه را به عهده دارند تنها از طریق انتخابات سالم و صحیح حق اعمال قدرت از طریق مردم را خواهند داشت . شکل حکومت : قوای حاکم در جمهوری اسلامی ایران طبق اصل 57 قانون اساسی عبارتند از : قوه مقننه ، قوه مجریه و قوه قضائیه که زیر نظر ولایت مطلقه امر و امامت امت بر طبق اصول آینده این قانون اعمال می گردد و این قوا مستقل از یکدیگرند . در برخورد دموکراسی و استبداد برخی اندیشمندان غیرمذهبی حکومتهای دینی و مذهبی را در ردیف حکومتهای استبدادی قرار داده اند . لیکن برای رفع این شبهه نکاتی به این شرح باید ذکر

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...