کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


شهریور 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 




2-2-1-1-1 بلوغ در قرآن کریم

قرآن کریم به عنوان کتاب جامع وکامل دینی ما که یک کتاب انسان ساز است و از تمام زوایا به انسان توجه نموده است و به مناسبت های مختلف از بلوغ هم سخن به میان آورده هر چند که به طور خاص سن مشخصی را به عنوان سن بلوغ ذکر ننموده است در قرآن درباره بلوغ سه تعبیر به کار رفته است که در ذیل به بیان آیات شریفه در این موردمی پردازیم:

2-2-1-1-1-1 بلوغ حلم

حلم در لغت به معنای خواب دیدن است و فرق آن با روایت آن است که به خواب های خوب و نیکو و به خواب های زشت و شهوت انگیز حلم گویند. حلم در لغت به معنای زمان بلوغ هم، معنی شده است. (دهخدا، فرهنگنامه دهخدا، 1372، ج2، ص236) «واذا بلغ الاطفال منکم الحُلُم فلیستأذنوا کما استأذن الذین من قبلهم کذلک یبیّن اللّه لکم آیاته واللّه علیم حکیم».(توبه/سوره۹، آیه۵۹) آن گاه که کودکان شما به حد بلوغ و احتلام رسیدند، باید مانند سایر بالغان با اجازه وارد شوند. خدا آیات خود را برای شما به این روشنی بیان می‌کند که او دانا و محکم کار است. «یا ایها الذین آمنوا لیستأذنکم الذین ملکت ایمانکم والذین لم یبلغوا الحلم منکم ثلاث مرات من قبل صلاه الفجر وحین تضعون ثیابکم من الظهیره ومن بعد صلاه العشاء ثلاث عورات لکم» (نور/سوره۲۴، آیه۵۸) ای ایمان آورندگان، باید بندگان شما که مالک آن‌ها هستید و اطفالی که هنوز به وقت احتلام نرسیده‌اند در شبانه روز سه مرتبه برای ورود اجازه بخواهند: پیش از نماز صبح،  پس از نماز عشا و هنگام ظهر، آنگاه که جامه از تن بر می‌گیرید که این سه وقت هنگام خلوت شماست. به هر حال از آیه فوق چنین استفاده می شود که حکم بالغان با افراد نابالغ متفاوت است، زیرا کودکان نابالغ طبق آیه قبل تنها در 3 وقت موظف به اجازه گرفتن هستند، چون زندگی آنان آنقدر با زندگی پدر و مادرشان آمیخته شده است که اگر بخواهند در همه وقت اجازه بگیرند مشکل خواهد بود و از طرف دیگر احساسات جنسی آنان هنوز بیدار نشده است که نیازمند اجازه گرفتن باشند، در حالی که نوجوانان بالغ طبق این آیه، اجازه گرفتن مطلقا بر آن ها واحب دانسته شده است. البته این حکم مخصوص مکانی است که پدر و مادر در آنجا استراحت می کنند وگرنه وارد شدن در اتاق مهمانی خصوصا به هنگامی که دیگران در آنجا حضور دارند هیچ مانعی ندارد. ذکر این نکته نیز لازم است که جمله” کمااستاذن الذین من قبلهم” اشاره به بزرگسالان دارد که در همه حال به هنگام وارد شدن در اتاق موظف به اجازه گرفتن از پدران و مادران بودند. در این آیه افرادی را که تازه به بلوغ رسیدند را همردیف بزرگسالان قرار داده است.(تفسیر نمونه، آیه 58 سوره نور، 1375، ج 14، صص542-541)

2-2-1-1-1-2 بلوغ اشد

«ولا تقربوا مال الیتیم الا بالتی هی احسن حتی یبلغ اشدّه.»(انعام/سوره۶، آیه۱۵۳/اسراء/سوره۱۷، آیه۳۴)به مال یتیم نزدیک نشوید، مگر آن‌که راه بهتری را برگزینید، تا آن‌که به حد رشد برسد.«ولمّا بلغ أشدّه اتیناه حکماً و علماً وکذلک نجزی المحسنین»(یوسف/سوره۱۲، آیه۲۲) چون یوسف به رشد رسید، او را حکمفرمایی و دانش بخشیدیم و چنین نیکوکاران را پاداش می‌دهیم. «وامّا الجدار فکان لغلامین یتیمین فی المدینه وکان تحته کنز لهما وکان ابوهما صالحاً فاراد ربک ان یبلغا اشدهما و یستخرجا کنزهما رحمه من ربّک»(کهف/سوره۱۸، آیه۸۲) اما بازسازی دیوار به آن جهت بود که زیر آن گنجی از دو کودک یتیمی که پدری صالح داشتند، پنهان بود. خدا خواست تا آن کودکان به حد رشد برسند، تا به لطف خدا خودشان گنج را بیرون آورند.« یا ایها الناس ان کنتم فی ریب من البعث فانا خلقناکم من تراب ثم من نطفه ثم من علقه مضغه مخلقه لتبین لکم و نقر فی الارحام ما نشاء الی اجل مسمی ثم نخرجکم طفلا ثم لتبلغوا اشدکم…» (حج/سوره۲۲، آیه۵ )ای مردم اگر در رستاخیز شک دارید ( به این نکته توجه کنید که) ما شما را از خاک آفریدیم سپس از نطفه و بعد از خون بسته شده، پس از مضغه ( چیزی شبیه گوشت جویده) که بعضی شبیه شکل و خلقت است و بعضی بدون شکل و هدف این است که ما برای شما روشن سازیم (که بر چه چیزی قادر هستیم) و جنین هایی را که بخواهیم تا مدت معینی در رحم مادر قرار می دهیم ( و آنچه بخواهیم حفظ می کنیم) و بعد شما را به صورت طفل بیرون می فرستیم. سپس هدف این است که به حد بلوغ و رشد برسید و … (تفسیر نمونه، آیه 59 سوره نور، 1375، ج 14، صص 18-17) بر مبنای این آیه نتیجه می گیریم که دوران زندگی محدود و وابسته به شکم مادر نیست و پس از آن قدم به محیطی وسیع تر و مملو از نور و صفا می گذاریم  و همچنان در این راه ادامه می دهید و در نهایت هدف این است که به حد بلوغ و رشد و کمال عقل برسید. بنابراین آنچه بر مبنای این آیه یافتیم این است که پس از دوران کودکی، دورانی از زندگی آغاز می شود که فرد به حد بلوغ و کمال جسم و عقل می رسد و این دوره را قرآن به نام ” بلوغ اشد” یاد کرده است.

2-2-1-1-1-3 بلوغ نکاح

«وابتلوا الیتامی حتی اذا بلغوا النکاح فان انستم منهم رشدا فادفعوا الیهم اموالهم و…»(نساء/سوره۴، آیه۶) و یتیمان را بیازمایید تا هنگامی که به حد بلوغ برسند، ( در این مواقع) اگر آن ها در رشد  کافی یافتید اموالشان را به آنها بدهید و..” از تعبیر ” اذا بلغوا النکاح فان انستم منهم رشدا” استفاده می شود که یتیمان باید به حدی برسند که قدرت بر ازدواج  داشته باشند و واضح است که کسی که قدرت بر ازدواج داشته باشد قدرت بر تشکیل خانواده را خواهد داشت و چنین کسی بدون سرمایه نمی تواند به اهداف خود برسد. پس آغاز زندگی زناشویی با آغاز زندگی اقتصادی مستقل همراه است و به عبارت دیگر ثروت آن ها موقعی به دستشان داده می شود که هم به بلوغ جسمی برسند و نیاز به داشتن مال برای آن ها شدید شود و هم به بلوغ فکری برسند و توانایی حفظ مال را داشته باشند. (تفسیر نمونه، آیه 6 سوره نساء، ج 3، صص272-271) در این آیه صرفا از لفظ ” یتامی” استفاده شده است و به نظر می رسد که فقط این حکم مربوط به یتیمان اعم از دختر و پسر است، در صورتی که با کمی تامل می توان دریافت که حکم این آیه می تواند به همه کودکان اعم از یتیم و غیر یتیم اختصاص یابد. به این دلیل که علت عدم تصرف کودکان در این مرحله، عدم صلاحیت آن ها برای انجام امور اقتصادی است و از این جهت بین کودک یتیم و غیر یتیم تفاوتی نیست. اگر اصل حجر را در همه کودکان به طور یکسان پذیرا باشیم شرایط و علل رفع حجر نیز در آن ها یکسان است و تفاوت گذاشتن در خصوص این مورد میان یتیم و غیر بتیم عاقلانه نیست و در توجیه حکم اختصاصی این آیه به یتیمان، می توان وضعیت خاص این کودکان و توجه بیشتر به آنان را بیان نمود. در تکمیل این سخن آوردن سخنی از امام خمینی خالی از لطف نیست. ایشان می فرمایند:” آنچه نزد عقل و اهل آن آشکار است اینکه رشد و بلوغ برای رفع حجر تمام موضوع هستند و در این جهت وجود پدر یا نبود آن هیچ مانعی ندارد.” (امام خمینی، کتاب البیع، بی تا، ج 2، ص16) در ” وابتلوا الیتامی حتی اذا بلغوا” ابتدا بیان می دارد ” و ابتلوا” که این واژه به معنای آزمودن است. بدین معنا که پیش از رسیدن به حد بلوغ به طور مکرر مورد آزمایش قرار گیرند تا هنگامی که در آستانه بلوغ قرار گرفتند و وضع آنان از نظر رشد عقلی برای امور مالی مشخص شده باشد باید اموالشان به آنها داده شود.(تفسیر نمونه، آیه 6 سوره نساء، ص271) ملاک و معیار اصلی عبور از دوره کودکی و رسیدن به دوره بزرگسالی (دوره مردانگی و زنانگی)، احتلام و قدرت و توانایی جنسی و عمل زناشویی و تحقق بلوغ اشد (یعنی توانایی جنسی و فکری) است. لذا نمی‏توان برای بلوغ، سن خاصی را معین کرد؛ چرا که رسیدن به مراحل حُلم، نکاح و اشد، از امور تکوینی به حساب می‏آید و تشخیص مسائل و امور تکوینی و طبیعی، عُرف است، نه شرع. از این رو، تعیین سن خاص در امور تکوینی، خارج از وظیفه شارع است و از این جهت مشاهده می‏شود که در قرآن، هیچ سخنی از سن دختر و پسر به عنوان سن بلوغ به میان نیامده است، بلکه به جای آن، معیارهای کلی ارائه شده است.

2-2-1-1-2 بلوغ وسن مسئولیت کیفری در سنت

بعد از قرآن کریم (که به عنوان اصلی ترین ادله استنباط احکام شرعی است) احادیث روایت شده از پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار(ع) می تواند به عنوان یکی از مهم ترین منابع برای

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1398-12-14] [ 11:42:00 ق.ظ ]





  1. دیدگاه قرآن کریم در مورد رفتار با غیرمسلمانان آیات متعددى از قرآن کریم به صورت هاى گوناگون با تأکید و صراحت کامل به هم زیستى مسالمت آمیز یا هم زیستى دینى سفارش نموده است. از نظر قرآن کریم پیش گرفتن روش هاى اهانت آمیز نسبت به دیگران یک روش ناپسند به شمار مى آید. قرآن کریم گروهى از مسیحیان و یهودیان را یاد مى کند که راه تمسخر و تکفیر در پیش گرفته اند و با تحقیر، اهانت و پایمال نمودن حقوق انسانى یکدیگر همواره آتش جنگ و اختلاف را شعلهور مى سازند: (وَ قالَتِ الْیَهُودُ لَیْسَتِ النَّصارى عَلى شَیْء وَ قالَتِ النَّصارى لَیْسَتِ الْیَهُودُ عَلى شَیْء وَ هُمْ یَتْلُونَ الْکِتابَ…);[18] یهود گفتند: نصرانى ها بر حق نیستند و نصرانى ها گفتند: یهود بر حق نیستند حال آن که اینان کتاب را تلاوت مى کردند… . یکى از ابعاد آزادى، «آزادى فکر و اندیشه» است. قرآن در آیات متعددى انسان را به تعقل، تدبر و اندیشه در جهان هستى فرا مى خواند; از او مى خواهد که به وسیله ى نیروى عقل، منافع و مضار خویش را بشناسد و در جهت کمال و آزادى از هرگونه اسارت ها، پلیدى ها و گمراهى ها قدم بردارد: (سَنُرِیهِمْ آیاتِنا فِی الْآفاقِ وَ فِی أَنْفُسِهِمْ حَتّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَ وَ لَمْ یَکْفِ بِرَبِّکَ أَنَّهُ عَلى کُلِّ شَیْء شَهِیدٌ);[19] به زودى آیات خود را در بیرون و درونشان به ایشان مى نمایانیم، تا بر آنان آشکار شود که آن حق است. آیا کافى نیست که پروردگارت بر همه چیز گواه است. (وَ فِی الْأَرْضِ آیاتٌ لِلْمُوقِنِینَ وَ فِی أَنْفُسِکُمْ أَ فَلا تُبْصِرُونَ);[20] و در زمین مایه هاى عبرتى براى اهل یقین هست و نیز در وجودتان; آیا به چشم بصیرت نمى نگرید؟ اسلام آیینى است که با شعار هم زیستى مسالمت آمیز دعوت خویش را به جهانیان عرضه نمود. این آیین خطاب به اهل کتاب مى گوید: (قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا إِلى کَلِمَه سَواء بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ أَلاّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللّهَ وَ لا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئاً وَ لا یَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنّا مُسْلِمُونَ);[21] بگو اى اهل کتاب! بیایید تا بر سخنى که بین ما و شما یکسان است بایستیم که جز خداوند را نپرستیم و براى او هیچ گونه شریکى نیاوریم و هیچ کس از ما دیگرى را به جاى خداوند به خدایى نگزیند; و اگر روى گردان شدند، بگویید: شاهد باشید که ما فرمان برداریم. قرآن کریم هرگونه تفکر نژادپرستانه را محکوم نموده و همه ى انسان ها را فرزند یک پدر و مادر و فاقد برترى نژادى، قومى و مذهبى مى داند: (یا أَیُّهَا النّاسُ إِنّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَر وَ أُنْثى وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ);[22] هان اى مردم! همانا شما را از یک مرد و یک زن آفریدیم و شما را به هیأت اقوام و قبایلى درآوردیم تا با یکدیگر انس و آشنایى یابید، بى گمان گرامى ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست; همانا خداوند داناى آگاه است. قرآن کریم به مسلمانان دستور اکید مى دهد که با «جدال احسن» و «گفتوگوى مسالمت آمیز» با اهل کتاب سخن بگویند و روابط خود را براساس «اصول مشترک» قرار دهند: (وَ لا تُجادِلُوا أَهْلَ الْکِتابِ إِلاّ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِلاَّ الَّذِینَ ظَلَمُوا…)[23] و با اهل کتاب جز به شیوه اى که نیکوتر است مجادله نکنید، مگر کسانى از آن ها که مرتکب ظلم و ستم شده اند، و بگویید به آنچه بر ما و بر شما نازل شده ایمان آورده ایم و خداى ما و خداى شما یکى است و ما همه فرمان بردار اوییم. قرآن کریم به حقوق اقلیت، اعتراف دارد. هیچ دینى همانند دین اسلام، ضامن آزادى اقلیت ها و حافظ شرف و حقوق آن ها نیست. اسلام عدالت اجتماعى کامل را در کشور اسلامى، نه تنها براى مسلمانان، که براى تمام ساکنان سرزمین خود، با وجود اختلاف مذهب، نژاد، زبان و رنگ تأمین مى کند. (لا یَنْهاکُمُ اللّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ);[24] خداوند شما را از کسانى که با شما در کار دین کارزار نکرده اند و شما را از خانه و کاشانه تان آواره نکرده اند، نهى نمى کند از این که در حقشان نیکى کنید و با آنان دادگرانه رفتار کنید; بى گمان خداوند دادگران را دوست دارد.
  2. دیدگاه پیشوایان اسلام در مورد رفتار با پیروان ادیان دیگر از مطالعه ى روایات و احادیث چنین به دست مى آید که هم زیستى مسالمت آمیز و ایجاد مودّت و دوستى با بیگانگان امرى است که مسلمانان در روابط خود با دیگران مى توانند از آن بهره گیرند; چه این که اسلام آیین فطرت است و هرگز با احساسات طبیعى و انسانى بشر ضدیت ندارد. اسلام به این نکته توجه دارد که با ایجاد یک جو آرام و مودت آمیز مى توان با مخالفان عقیدتى خود به گفت و گو و جدال احسن پرداخت. پیشوایان اسلام پیوسته به رعایت عدالت، انصاف، اداى حقوق و پرهیز از آزار و اذیت پیروان مذاهب دیگر توصیه مى نمودند که در این جا به چند روایت در این مورد اشاره مى شود: روایت اول: عن النبى(صلى الله علیه وآله): مَن آذى ذِمیاً فَاَنا خصمه و من کنت خَصمه خَصَمته یومَ القیامهِ;[25] پیامبر اکرم صلى(صلى الله علیه وآله) فرمود: هر کس به اهل ذمه (یهودى، مسیحى و زرتشتى که در پناه اسلام
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:41:00 ق.ظ ]





                      1-1-مفهوم وعده برای شروع بحث بهتراست ابتدا معنای «وعده» را از منظر اهل لغت و فرهنگ نویسان که ذکرو بیان گردیده است را مورد توجه قرار بدهیم وسپس به بررسی معنای اصطلاحی وحقوقی آن بپردازیم. 1-1-1- مفهوم لغوی وعده وعده در لغت فارسی یا فرهنگ نامه فارسی به معنای “عهد وپیمان” بیان شده است. (معین، 1386، ش 5039) وکلمه‏ای عربی بوده و در لغت عرب به معنی همان عهد و پیمان است. (البعلبکی، روحی، 1388، ش 1158) وعد یعد و موعودا و موعده و موعودا و موعوده فلانا الامر و بالامر، ئعده انجام کار یا طلبی را به فلانی داد. اوعده ایعادا، به او وعده داد و اعده مواعده، متقابلا به او وعده داد،به یکدیگر وعده دادند. انعد ایعادا ، وعده را پذیرفت و آن را قبول کرد و به آن اعتماد کرد.(بند ریگی،1379، ش 680) چنان که از مفهوم جمله بر می آید وعده التزام واعتماد متقابل ایجاد میکند.در کتب تفسیر قرآن کریم نیز وعده را واجب الوفاء دانسته اند به عنوان مثال علامه طبابایی صاحب کتاب المیزان در شرح آیه107 سوره هود می‏فرمایند : اینکه خداوند ورود اهل ثواب را به بهشت وعده داده است عمل به این وعده به عنوان یک قاعده مسلم عقلی واجب است. چون وعده حقی را برای موعود که بوجود می آورد و عدم وفاء به عهد، اضاعه حق غیر را سبب می شود و این عین ظلم می باشد.(طباطبایی،سی تا، ص 35) آیات بسیاری در قرآن کریم در خصوص وعده و لزوم وفاء وتعهد به آن آمده است و وفای به وعده را از صفات خدا شمرده است . به عنوان مثال در آیه 3 سوره ی آل عمران آمده است،”پروردگار تو گردآورنده‏ی مردمان در روزی هستی که شکی در آن نیست، چرا که خداوند خلف وعده نمی‏کند” و از نظر خداوند خلف وعده از صفات شیطان می باشد که قصدی جز فریب آدمی ندارد. در آیه 4 سوره نساء می فرمایند ” شیطان به آنان وعده می دهد و ایشان را به دام آرزو می اندازد و شیطان وعده ای جز فریب به آنان نمیدهد و نیز خداوند به کسانی که  به عهد وپیمان خود وفاء کنند وعده ی رستگاری داده است”،” و نیز رستگار شوند کسانیکه در برابر امانت هایشان و پیمان هایشان رعایتگر هستند”(مومنون آیه 23)اما در فرهنگ های عمومی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:41:00 ق.ظ ]





[154]. داودی، سعید، زنان و سه پرسش اساسی، ص 241تا 242. نوبت چاپ اول 1382ناشر مدرسه امام علی ابن ابی طالب. [155]. نساء/ 1، حجرات/ 13، اعراف/ 189. [156]. نساء/ 124، نحل/ 97، توبه/ 72، احزاب/ 35. [157]. توبه/ 68، 67، نور/ 26، آل عمران/ 43. [158]. بقره/ 183، نور/ 2، 31، 32، مائده/ 38. [159]. ممتحنه/ 10، 12، … [160]. نساء/ 33. [161]. عنکبوت/ 8، اسراء/ 24، 23، بقره/ 83، مریم/ 14، انعام/ 151، نساء/ 36، لقمان/ 15، 14، احقاف/ 15. [162]. مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، ص 220، چاپ شصت و دوم، تیر 1391، ناشر: انتشارات صدرا. [163]. کاظم زاده، علی، تفاوت زن و مرد در نظام حقوقی ایران، ص 70، چاپ دوم، 1386، نشر میزان. [164]. ابن منظور، لسان العرب، ج 1، ص 113- 112. [165]. همان. [166]. طباطبایی، محمّد رضا، صرف ساده بضمیمه صرف مقدماتی، ص 139، قاعده چهارم، چاپ پنجاه و ششم، 1382، ناشر: مؤسسه انتشارات دار العلم، قم. [167]. گلپایگانی، محمّد ابراهیم، تحقیقی پیرامون ارث از دیدگاه امامیه، ص 16- 15، چاپ اوّل، دفتر انتشارات اسلامی، 1380ش. [168]. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن، ج 13، ص 78. [169]. صابونی، محمّد علی، ارث در پرتو قرآن و حدیث، ترجمه: محمّد بهاأ الدّین حسینی، ص 37- 366، چاپ حیدری. [170] طباطبایی، محمّد حسین، تفسیر المیزان، ج 4، ص 355، ترجمه: باقر موسوی همدانی، ناشر: دفتر انتشارات اسلامی. [171]. همان. [172]. مهرپرور، حسین، میراث زوجه در حقوق اسلام و ایران. [173]. سوره نحل، آیه 58 و 59. [174]. حکیم پور، محمّد، حقوق زن در کشاکش سنّت و تجدّد، ص 181، چاپ اول، 1382، ناشر: انتشارات نغمه، نواندیش. [175]. طباطبایی، محمّد حسین، المیزان، ج 4، ص 355- 353.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:40:00 ق.ظ ]





[154]. داودی، سعید، زنان و سه پرسش اساسی، ص 241تا 242. نوبت چاپ اول 1382ناشر مدرسه امام علی ابن ابی طالب. [155]. نساء/ 1، حجرات/ 13، اعراف/ 189. [156]. نساء/ 124، نحل/ 97، توبه/ 72، احزاب/ 35. [157]. توبه/ 68، 67، نور/ 26، آل عمران/ 43. [158]. بقره/ 183، نور/ 2، 31، 32، مائده/ 38. [159]. ممتحنه/ 10، 12، … [160]. نساء/ 33. [161]. عنکبوت/ 8، اسراء/ 24، 23، بقره/ 83، مریم/ 14، انعام/ 151، نساء/ 36، لقمان/ 15، 14، احقاف/ 15. [162]. مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، ص 220، چاپ شصت و دوم، تیر 1391، ناشر: انتشارات صدرا. [163]. کاظم زاده، علی، تفاوت زن و مرد در نظام حقوقی ایران، ص 70، چاپ دوم، 1386، نشر میزان. [164]. ابن منظور، لسان العرب، ج 1، ص 113- 112. [165]. همان. [166]. طباطبایی، محمّد رضا، صرف ساده بضمیمه صرف مقدماتی، ص 139، قاعده چهارم، چاپ پنجاه و ششم، 1382، ناشر: مؤسسه انتشارات دار العلم، قم. [167]. گلپایگانی، محمّد ابراهیم، تحقیقی پیرامون ارث از دیدگاه امامیه، ص 16- 15، چاپ اوّل، دفتر انتشارات اسلامی، 1380ش. [168]. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن، ج 13، ص 78. [169]. صابونی، محمّد علی، ارث در پرتو قرآن و حدیث، ترجمه: محمّد بهاأ الدّین حسینی، ص 37- 366، چاپ حیدری. [170] طباطبایی، محمّد حسین، تفسیر المیزان، ج 4، ص 355، ترجمه: باقر موسوی همدانی، ناشر: دفتر انتشارات اسلامی. [171]. همان. [172]. مهرپرور، حسین، میراث زوجه در حقوق اسلام و ایران. [173]. سوره نحل، آیه 58 و 59. [174]. حکیم پور، محمّد، حقوق زن در کشاکش سنّت و تجدّد، ص 181، چاپ اول، 1382، ناشر: انتشارات نغمه، نواندیش. [175]. طباطبایی، محمّد حسین، المیزان، ج 4، ص 355- 353.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:40:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم