کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


شهریور 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 




این کتاب در سال1386 توسط حسین سرتیپی نوشته شده است او در این کتاب به برسی روند اجرایی مداخله بشر دوستانه پرداخته و این پرسش را پیش کشیده که ایا به صرف مواجهه با موضعی بشری توسل به مداخله نظامی توجیه پذیر خواهد بود یا خیر  واگر قرار باشد توسل به چنین مداخله ای را مشروع بدانیم چگونه با چه مجوز و با چه اصولی باید ان را به اجرا دراورد.او سپس پرسشهای دیگر از این دست مطرح کرده وبا توجه به دگرگونیهای پدید امده در مفاهیم حاکمیت ومداخله بشر دوستانه به انها پاسخ داده است. 2-مداخله بشر دوستانه اندیشه در عمل: این کتاب را زهرا نوع پرست از انگلیسی به فارسی برگردانده است نویسنده کتاب توماس ج.وایس در سال2007 این کتاب را نوشته است است در این کتاب به موضوعاتی چون مداخلات بشر دوستانه، حاکمیت ، جنگهای امروزی و مسئولیت حمایت پرداخته شده است نویسنده در ارزیابی نظر کشورهای توسعه یافته و جهان سومی درباره مداخله بشر دوستانه سیاست  یکی به نعل یکی به میخ را در پیش گرفته اما در تحلیل هاو موضع گیری های خود بیشتر به دیدگاه های غربی گرایش نشان داده است. 3-مداخله بشر دوستانه  ومسئولیت حمایت :چه کسی باید دخالت کند جیم پتیسون در سال 2010 در این کتاب  با این توضیح که مداخله بشردوستانه ومسئولیت حمایت به معنای پشتیبانی از انسانها در زمانی است که دولتهای انها توان یا تمایل به حمایت از انها را در برابر بحرانهایی مانند انچه در کوزوو  رواندا ودارفور سودان سودان پیش امد ندارند می نویسد مشخص نیست چه کسی کدام دولت چه گروه یا سازمانی باید این مسئولیت را بپذیرد ودست به کار شود او در پاسخ به این پرسشها میگوید انچه مهم است انگیزه مداخله گران است. 4-دکترین مسئولیت حمایت ومداخله بشر دوستانه :ابهامات فراوان برای یک دکترین  موثر : این نوشتار به قلم کارول فوکارلی  ایتالیایی است ودر  سال 2008 منتشر شده است وبه معرفی مسئولیت حمایت ومداخله بشر دوستانه پرداخته و نظردولتهای موافق ومخالف این مفهوم را تشریح کرده ومیگوید مقبول افتادن این دکترین به معنای این نیست که کشورهایی مانند روسیه بپذیرند چنین مفهومی در حقوق بین الملل وجود دارد .و روی این نکته انگشت میگذارد که اگر شورای امنیت یا دیگر نهادهای بین المللی تمایل یا توان پذیرش مسئولیت در این زمینه نداشته باشند  خود دولتها چه زمانی مجازند وارد عمل شوند. 5-مداخله بشر دوستانه مشروع کردن غیر قانونی: این نوشتار در سال 2005 در مجله مطالعات دفاعی منتشر شده است. لینتر در این نوشته به برسی مفهوم مداخله بشر دوستانه پرداخته وچند نظر مهم داده است. او بر این باور است که مداخله بشر دوستانه ومسئولیت حمایت برگرفته از مفهوم جنگ عادلانه است. به گفته او درست است که درحقوق بین الملل اصلی زیر عنوان مداخله بشر دوستانه وجود ندارد واز همین رو شاید بتوان گفت که غیر قانونی است اما باید دانست که مداخله در بیشتر مواقع از دیدگاه اخلاقی مشروع است 6-تحلیل مداخله بشر دوستانه در لیبی: این مقاله در مارس 2011توسط جرمی کانل نوشته شده است.او در این با تاکید بر اینکه عملکرد نیروهای مداخله گر باتفسیر بسیار وسیع از قطعنامه سازمان ملل درباره منطقه پرواز ممنوع  صورت گرفته  است میگوید که هدف ائتلاف به رهبری امریکا  از دخالت  در لیبی جلو گیری از گسترده و طولانی  شدن درگیریها وکم شدن ثبات بین المللی است. 7-لیبی ریاکاری مداخله بشر دوستانه: این نوشتار که توسط جان ولش در مارچ 2011منتشر شده است با برشمردن قیامهای مردمی در دیگر کشورهای منطقه  از جمله عربستان  بحرین یمن و…وبرخورد حاکمان این کشورها با مردمشان وهمچنین شرایط مردم غزه به عکس العمل امریکا با این برخوردها پرداخته واینگونه استدلال می کند که بر طبق مداخله بشر دوستانه باید در این کشورها نیز مداخله صورت میگرفت  و نتیجه میگیرد  که دلایل بشر دوستانه  برای دخالت کشورهای بزرگ کافی نمی باشد. 8-لیبی قربانی امپریالیسم بشر دوستانه دکتر حسین دهشیار در این مقاله که درمجله اطلاعات سیاسی اقتصادی در 1389منتشر شدهاست. با برشمردن مداخلات بعد از جنگ سرد وتوضیح دادن سیاست خارجی لیبی به کاهش محبوبیت قذافی واستبدادی تر شدن حکومت قذافی در گذر زمان پرداخته است ودلیل اصلی دخالت در لیبی را تحت تاثیر قرار گرفتن  اوباما از رهبران جناح لیبرال اخلاق گرا در حزب دموکرات میداند. د-روش پژوهش در برسی ادبیات موجود در رابطه با موضوع پژوهش به چند دسته از منابع بر می خوریم 1-اسناد منتشره از سوی سازمان ملل این اسناد شامل قطعنامه های صادر شده توسط شورای امنیت که شامل قطعنامه های 1970و1973 واسناد صادر شده  توسط مجمع عمومی میباشد و همچنین گزارش هایی که توسط سازمانهای وابسته به سازمان ملل به سازمان ملل داده شده است. 2-گزارش های خبری که توسط شبکه های مختلف در رابطه با چگونگی دخالت کشورهای در لیبی داده شده است عواقب ونتایج ان. 3-برسی کتابها ومقالات تخصصی که به مقایسه و تطبیق مورد دخالت در لیبی با مداخله بشر دوستانه و رویه مداخلات بشر دوستانه گذشته پرداخته باشد .وهمچنین به برسی  تطبیق مداخله در لیبی با حقوق بین الملل در روش تصمیم گیری ونوع دخالت پرداخته باشد. در بخش اول این پژوهش که در رابطه با مباحث تاریخچه و دلایل حقوقی مداخله است بیشتر از منابع کتابخانه ای استفاده شده است و هدف ان رسیدن به شرایط کلی ورویه ای که تاکنون در مداخلات بشر دوستانه  از انها استفاده شده است . بخش دوم که مربوط به شرایط لیبی ،دلایل دخالت،توجیهات حقوقی واسناد سازمان ملل است بیشتر از منابع اینترنتی  استفاده شده است و  بدست اوردن قواعد وروش دخالت و مقایسه این دلایل وشرایط  با شرایط گذشته است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1398-12-14] [ 07:57:00 ب.ظ ]





فصل اول          تعریف مداخله بشردوستانه وبررسی دیدگاه‌های موافق ومخالف در این فصل  ابتدا تعریف هایی که ازمداخله بشر دوستانه وجود دارد گفته خواهد شد  سپس دلایل و استدلال های حقوقدانان در موافقت و مخالفت  با مداخله بشر دوستانه  بررسی خواهد شد وپس از آن به دیدگاههاو عملکرد ها در رابطه با حاکمیت  ومداخله بشر دوستانه  در سازمان ملل ورویه قضایی  پرداخته می شود و در آخر فصل نیز این مطلب را بررسی می کنیم که آیا می توان  مداخله بشر دوستانه را از نظر اخلاقی توجیه کرد. الف ) تعریف مداخله بشردوستانه سابقه  نظریه مداخله برای حمایت از حقوق بشر به قرن هفدهم بر می‌گردد. اندیشمندانی نظیر گروسیوس و واتل مداخله یک دولت در امور داخلی دولت دیگر جهت حمایت از حقوق بشر را مورد بحث قرار داداند . گروسیوس  معتقد بود که نوع و سیستم یک دولت مربوط به خود آن دولت است اما در عین حال اقداماتی که توسط سایر حکام در امور کشورهای دیگر انجام شده را جهت حمایت از حقوق انسان‌ها مورد حمایت قرار داده  و می­گوید: «اگر یک فرمانروای زورگو و مستبد اقدام  به بیرحمی نسبت به اتباع خود کند که مورد  تایید انسان منصف و عادل نباشد در چنین موردی حق رابطه اجتماعی انسان قطع نمی‌شود .کنستانتین سپاهی را علیه ماکزیتیوس و لوسیوس گسیل داشت و چندین امپراطور روم علیه ایرانیان لشگرکشی کردند و یا آن‌ها را تهدید به این امر کردند که اگر از ظلم وستمی که نسبت به مسیحیان به خاطر دینشان اعمال می‌شود جلوگیری نگردد اقدام نظامی خواهند کرد.»1 واتل نوع دیگری از این نوع دخالت را مجاز شمرده  است به اعتقاد وی: «اگر یک پرنس قوانین بنیادی را نقض کند، به اتباع خود بهانه‌هایی داده است که در مقابل وی ایستادگی و مقاومت کنند. اگر به علت ظلم غیرقابل حمایتش سبب شورش ملی علیه خودش گردد هر قدرت خارجی می‌تواند به مردم تحت ستم که درخواست کمک نمایند کمک کند. ملت‌های خارجی می‌توانند به یکی از طرفین که محق باشد کمک کنند.»2 آدام رابرتز در تعریف مداخله بشر دوستانه می‌گوید: «اقدام قهریه و اجباری توسط یک یا چند دولت با بهره گرفتن از نیروی مسلح در کشور دیگر بدون رضایت مقامات آن کشور و با هدف جلوگیری از رنج یا کشتار گسترده ساکنان آن کشور.»3 استویل مداخله بشر دوستانه را کاربرد زور  برای پشتیبانی از مردمان یک کشور در برابر حکومت آن کشور می‌داند که حاکمیت خود را بی توجه به اصولی همچون عدالت و بی توجه به محدودیت‌های حاکمیت  اعمال می‌کند.4 تعریف کنستانتین ابرادوویک از مداخله بشر دوستانه چنین است: «دخالتی که با کاربرد زور و برای جلوگیری از پایمال شدن حقوق افراد صورت گیرد. »5 با توجه به تعاریف فوق می توان به این نتیجه رسید که مداخله بشر دوستانه در مفهوم کلاسیک به معنای هر اقدام مسلحانه دولتی علیه دولت دیگر است که قادر یا مایل نیست حقوق بشر را رعایت کند . ولی می‌توان تعریف کامل‌تری نیز داشت که شامل هم اقدامات مسلحانه و هم اقدامات غیر مسلحانه شامل تحریم ، بلوکه کردن اموال و سایر اقدامات باشد و یا به طور کلی هر اقدامی که باعث فشار بر دولت خاطی شود .               به طور کلی شرایط مشروعیت  مداخله بشردوستانه به شرح زیر می باشد: 1 – در مداخله بشردوستانه کشتار و رنج گسترده‌ای اتفاق می‌افتد که یاتوسط حکومت صورت گرفته  و یااینکه حکومت اقدامی جهت جلوگیری از آن انجام نداده  باشد.  اقداماتی مانند سرنگونی یک حکومت دموکراتیک و یا مواردی از نغض حقوق بشر که باعث رنج گسترده وهلاکت انسان‌ها نشود موجب مشروعیت مداخله بشر دوستانه نمی‌شود. همچنین عوامل طبیعی نیز که باعث نابودی گسترده انسانها می‌شود ولی عوامل انسانی در آن نقشی ندارند شامل تعریف  مداخله بشر دوستانه نمی‌شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:56:00 ب.ظ ]





2-استثنای دیگر جنگهای آزادیبخش است قطعنامه شماره (xx) 2105 مجمع عمومی مصوب 20 دسامبر 65 کمکهای مالی و معنوی همه کشورها به مردم تحت استعماری را که بر مبنای حق تعیین سرنوشت خود در سرزمینهای تحت استعمار می جنگند به رسمیت شناخته است. بند دوم:شیو­های عملیات گروهی برای ازبین بردن و دفاع مشروع گروهی علیه آن آیا کشورهای خارجی قبل کمک به دولت درگیر در جنگ داخلی را در صورت متخاصم شناخته نشده اند شورشیان و کمک دریافت نکردن آنها دارند یا خبر ابهام وجود دارد اما یک نظریه مشترک میان کشورها و نویسندگان وجود دارد مبنی بر اینکه کمک به دولتی که شورشیان واقع در قلمرو آن دولت کمکی دریافت کرده اند قانونی است کمکهای خارجی که به شورشیان می شود غالباً واژگون سازی تلقی می شود این واژگون سازی ممکن است کمک به شکل گیری یک شورش باشد با کمک به شورشی که قبلاً شکل گرفته است بدیهی است هر کشوری خودش را محق می داند که در برابر واژگون سازی خارجی تحت عنوان دفاع دسته جمعی از خود دفاع کند این حق مورد مناقشه است اما در مفهوم مضیق آن همان حق دفاع مشروع مندرج در ماده 51 مشروع است که در صورت وقوع حمله مسلحانه قابل اعمال است امکان توجیه دفاع مشروع دسته جمعی علیه براندازی وجود دارد چرا که کشوری سعی در واژگون سازی کشور دیگری نماید در واقع به طور غیرمستقیم حمله مسلحانه می کند یعنی از طریق شورشیانی که آنها را از لحاظ تسلیحاتی حمایت می کند این نوع دفاع دسته جمعی غالباً از سوی کشورهای مورد استفاده قرار می گیرد آمریکا دخالت نظامی اش را در لبنان 1958 جمهوری دومنییکن 1965 و ویتنام 1973-1964 به موجب این حق توجیه نمود و شوروی نیز در خصوص دخالت نظامیش در لهستان، چکسلاواکی 1968و افغانستان 1979ادعای مشابهی را مطرح نمود. بسیاری کشورها چنین دخالتهای نظامی را غیرمشروع تلقی کرده اند ولی به ندرت عملیات دسته جمعی علیه واژگون سازی را زیر سوال برده اند و در عوض چنین بیان می دارند که هیچگونه واژگون سازی خارجی بوقوع نپیوسته تا دفاع جمعی در مقابل آن مشروعیت داشته باشد. به هر حال رویه کشورها در این خصوص متفاوت است و این واقعیت که این توجیهات اغلب مغایر حقیقت هستند در اینجا مطرح نیست. نکته مهم این است که این توجیهات مورد استفاده با سوء استفاده قرار می گیرد و به هر حال به نظر می رسد که معنی ضمنی رویه دولتها این است که مداخله در شرایط دیگر غیرقانونی است. گفتار سوم: موانع موجود در زمینه جنگ های غیر بین المللی (داخلی): توسل به زور تنها به موجب ماده 51 منشور تحت عنوان دفاع مشروع یا توسط ارگانهای سازمان ملل به موجب فصل هفتم و هشتم منشور مجاز شناخته شده است منع مداخله در مسائل داخلی یک کشور نیز هم در مقررات و اصول حقوق بین الملل مورد تایید قرار گرفته است هم در قطعنامه های متعدد مصوب مجمع عمومی سازمان ملل مهمترین اصل حقوق بین الملل اصل حاکمیت کشور است که غالباً از آن به عنوان حاکمیت ملی یاد می شود در حقوق بین الملل هر کشوری حق دارد که تصمیم نهایی را در خصوص آنچه باید در قلمرو انجام شود اتخاذ شد. از اصل حاکمیت کشورها که وابستگی مطلق به صلاحیت سرزمینی دارد اصل عدم مداخله نیز نشات می گیرد حکومت که به مقابه صدای یک کشور حمل می کند سیاست خارجی را در قلمرو صلاحیت داخلی یک کشور تعریف می کند. نکته ای که باید مورد توجه قرار گیرد وابستگی و روابط فرامرزی کشورها در زمان حاضر است که وجود گستردگی چنین روابطی که وابستگی متقابل کشورها را به یکدیگر به دنبال دارد عملاً وضع قواعد مشخصی که میان مداخلات مشروع و غیرمشروع تفکیک قائل شود را غیرممکن ساخته است با توجه به نوع ارتباطات کشورها در عرصه بین المللی و اصل عدم مداخله اگر منطبق با تحولات عرصه سیاسی منحل نشود شانسی برای موثر بودن نخواهد داشت. در عمل نیز بسیاری از کشورها که طرفدار و حامی مفهوم وسیع عدم مداخله بوده اند به شکل دیگری رفتار کرده اند (همانند مداخله هند در پاکستان شرقی / بنگلادش در سال 1971، کاربرد زور توسط تانزانیا در اوگاندا در سال 1978، جمله نظامی ویتنام به کامبوج در سال 1979) صرف نظر از رویه کشورهای مختلف و مطالعات دقیقی که بر جنبه های متفاوت مداخلات انجام شده است، مفهوم دقیق عدم مداخله مشخص نمی باشد. باید بخاطر داشت که دیوان دائمی بین المللی دادگستری در سال 1923 چنین ابراز نمود که این سوال که یک موضوع خاص در قلمرو صلاحیت یک کشور می باشد یا خیر بستگی به توسعه روابط بین المللی دارد، به این ترتیب آنچه زمانی یک موضوع و مقوله صرفاً داخلی بوده می تواند با گستردگی روابط بین المللی تبدیل به یک مقوله بین المللی شود. و به این ترتیب هیچ تمایز و تفکیک دائمی میان موضوعات داخلی و بین المللی و صلاحیت داخلی و بین المللی وجود نخواهد داشت. آنچه عملاً وجود دارد تفاوت تعریف شده ای در قوانین است که نشات گرفته از دنیای است و برای برهه نا معینی از زمان می باشد. و به این ترتیب آنچه زمانی مداخله ای غیرقانونی و در صلاحیت داخلی کشور محسوب می شد ممکن است با گذشت زمان موجه قلمداد شود. تغییر دیدگاه ها در دنیای سیاست و حقوق بین الملل توسل به حاکمیت کشور را حداقل در برخی موارد تضعیف می کند آنچه زمانی مدعی مداخله محسوب می شد و لذات غیرقانونی نامشروع تلقی می شد الزاماً همین گونه باقی نخواهد ماند. مقوله حقوق بشر روز به روز در قلمرو مسائل بین المللی بیشتر وارد می شود. حقوق بین الملل کلاسیک روابط میان یک کشور و اتباعش را در قلمرو مسائل داخلی تلقی می نمود و تحت شمول اصل حاکمیت کشور افراد هدف اقدامات کشور بودند. از سال 1945به بعد و در روند فزاینده ای از سال 1970 حقوق بین الملل تاکید ورزیده است که افراد حداقل قسمتی از موضوعات حقوق بین الملل هستند گرچه پیش از سال 1945 نیز گامهای در جهت بین المللی کردن حقوق بشر برداشته شد اما پس از تصویب منشور سازمان ملل، حقوق بشر در زمره مسائل بین المللی درآمد توسعه حقوق بشر یکی از اهداف اساسی سازمان ملل می باشد که در منشور نیز مورد اشاره قرار گرفته است. و مواد 55 و 56 وظیفه کشورها را در زمینه توسعه و حمایت از حقوق بشر مورد تاکید قرار داده اند. متعاقباً اعلامیه جهانی حقوق بشر 1948 و میثاق حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نیز به تصویب رسید. معاهدات منع ژنوساید و تبعیض نژادی حقوق سیاسی زنان و غیره منعقد گشت و بسیاری از کشورهای جهان به اینگونه معاهدات ملحق شدند. درست است که تقریباً نیمی از کشورهای جامعه بین المللی تعهدات خاص و تعریف شده حقوقی را در این زمینه و به موجب این معاهدات نپذیرفتند اما این به این مفهوم نیست که آنها بین المللی شدن مقررات مربوط به حقوق بشر را نقض حاکمیت داخلی تلقی نموده اند. یک کنسانسوس رسمی میان کشورها وجود دارد که بحث در زمینه حقوق بشر یک موضوع کاملاً بین المللی است حتی اگر عدم توانائیهایی در زمینه تعریف و اجرای حقوق وجود داشته باشد. در اروپای غربی، نیمکره غربی و آفریقا معاهدات مربوط به مقررات حقوق بشر تنظیم شد . در کشورهای غربی برخی توجهات منطقه ای به این موضوع شد ولی منجر به انعقاد معاهده نشد شورای اروپا و سازمان کشورهای آمریکایی دادگاههای ویژه حقوق بشر را تاسیس نمودند که می نویسد احترام به حاکمیت ملی و تمامیت ارضی از شرایط تحقق پیشرفتهای بین المللی محسوب می گردد. با این وجود عصر عملی بودن حاکمیت مطلق و انحصاری دولتها سپری شده است. این تئوری هیچگاه با واقعیات منطبق نبوده است. این وظیفه رهبران کشورهاست تا این مساله را درک کنند و نوازنی را بین اداره خوب جامعه و ضروریات جهانی که بیش از وابستگی به یکدیگر را ایجاد می کنند، بیابید یک شرط ضروری برای حل مشکلات دنیای امروز پایبندی به حقوق بشر است که حساسیت خاصی نسبت به اقلیتهای قومی، مذهبی، و اجتماعی یا زبانی نشان می دهد. آنچه مسلم می باشد این است که این است که منشور سازمان ملل فاقد شاخصه هائی است که بتواند مسائل مورد اشاره هر دو دبیرکل سازمان ملل را پاسخگو باشد. اصل عدم مداخله سازمان ملل در اموری که اساساً در حوزه صلاحیت دولتها تشخیص داده شده (مفاد بند 7 ماده 2) با تاکید برفصل 7 منشور و گسترش دامنه مداخله ملل متحد عملاً اعتبار و معنای خود را از دست داده است. زیرا یک دولت با امضای منشور عملاً درگیر همه موضوعات مورد نظر در زمینه بین المللی که فراتر از حوزه صلاحیت وی که همان اداره امور داخلی است می گردد. ضوابط و معیارهای مربوط به کمکهای بشردوستانه حاکمیت دولتها را به سختی در مقابل اراده و قدرت اجتماع بین المللی قرار می دهد. این مساله در سالهای اخیر بطور حادتری برای میلیونها پناهنده و آواره که شدیداً نیازمند حمایتهای بین المللی هستند مطرح بوده است. عملیات سازمان های بین المللی تحت عنوان عملیات بقاء در سودان در سال 1989 عملیات بازگشت امید در سومالی در سال 1992 ایجاد مناطق امن در شمال عراق در سال 1991 اقدامات نیروهای حافظ صلح در یوگسلاوی سابق در بحران بوسنی هرزگوین و اخیراً اقدامات نانو در کوزوو که همگی در جهت حمایت از مقررات حقوق بشر و حفظ کرامت انسانی و جلوگیری از فجایع بشری صورت گرفت نشان دهنده تضعیف اصل حاکمیت در عرضه بین المللی می باشد. بنابراین در تحول مفهوم حاکمیت به خصوص پس از سال 1945 و پایان جنگ سرد تردیدی وجود ندارد و نوع برخورد سازمان ملل متحد با جنگهای داخلی در کشورهایی چون آنگولا، کامبوج، السالوادور، عراق یوگسلاوی سابق لبریا روندا، هانیتی از جلوه های بارز تحولات بین المللی واز سوی نشانگر نقش فعالتر سازمان ملل در برخورد با حوادث بین المللی است. در نتیجه می توان گفت اینکه اصل حاکمیت دولتها با تحول جامعه بین المللی متحول شده مورد قبول است وموضوع حقوق بشر وحفظ کرامت انسانی از قلمرو صلاحیت داخلی کشورها خارج شده است نیز جای تردید ندارد انچه باقی می ماند مقام صالح درجهت انجام مداخله در امور داخلی کشورها به هنگام نقض فاحش حقوق بشر از جمله درجنگهای داخلی می باشد مساله دخالت یک جانبه کشورها در امور داخلی سایر دول همانطور که قبلا نیز اشاره شد مشروعیت ندارد مطابق ماده 39 منشور شورای امیت می تواند هر وضعیتی را که موجب تهدید صلح نقض صلح و یا علل تجاوز گردد شناسایی طبق مواد 41 و 42 منشور اقدام نماید این وضعیت می تواند بر اثر نقض گسترده خود حقوق بشر در یک بحران داخلی به وجود آید به نحوی که صلح و امنیت را به موجب ماده 39 منشور به خطر اندازد و نقد حقوق بشر چنان باشد که احساسات جامعه بین المللی را جریحه دار ساخته و از سوی این جامعه قابل تحمل نباشد در چنین شرایطی شورا می تواند اقدام به مداخله بشردوستانه و یا احراز به خطر افتادن صلح امنیت بین المللی نماید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:56:00 ب.ظ ]






در صورت اول، مساعدت با شرط حسن نیت قابل قبول است؟ در صورت سوم جاى تردید است; چرا که این نوع مداخله، یعنى سرکوبى مردم و نادیده گرفتن حق آن ها. اما در مواقعى که مشکل از ناحیه احزاب باشد، اگر احزاب داراى اکثریت قاطع باشند، هر نوع اقدامى باید کاملا سنجیده و جامع گرا باشد; زیرا در این موارد امکان بروز مشکلات جدّى وجود دارد. در همین زمینه، تفاوت «مداخله» و «وساطت بشر دوستانه» نیز معلوم مى گردد. اگر گفتیم مداخله حالت عمومى دارد، تفاوتى نخواهد بود، ولى اگر گفتیم مداخله حالت نظامى دارد، وساطت، انواع فشارهاى اقتصادى یا سیاسى را در برمى گیرد. براین اساس، لى لیک معتقد است: از نظر تاریخى، مداخله بشر دوستانه نظریه اى است که به یک دولت یا گروهى از دولت ها اجازه مى دهد با بهره گرفتن از زور براى حمایت از زندگى افراد در کشورهاى دیگر، مداخله کنند که با تدوین منشور ملل این نظر تغییر اساسى کرده است(اسکندرى، 1372،  113).

1-6.شرایط مداخله بشر دوستانه

با توجه به اعلامیه ها و قطعنامه هاى سازمان ملل متحد، مداخله بشر دوستانه باید طبق شرایط ذیل باشد:

  1. ملاحظات بشر دوستانه: رفتار دولت مداخله گر باعث لگدمال شدن حقوق مردم آن سرزمین نگردد و صرفاً بنا به ملاحظات بشر دوستانه، مداخله صورت گیرد. براى مثال، مداخله در شمال عراق و جنوب آن کشور به نظر مى رسد فاقد این جنبه باشد.

این شرط را از بندهاى مختلف قطعنامه هاى سازمان مى تواند فهمید; چرا که این قطعنامه ها هدف را تأمین صلح و حقوق بشر و نجات مردم آن کشور مى دانند.

  1. فوریت و ضرورت زمانى: مراد آن است که دولت سرزمینى در مورد اتباع خود، طورى عمل نماید که این مداخله حالت فوریت پیدا کند، این شرط نیز در قطعنامه هاى سازمان ملل متحد هست; مثلاً، در مورد عراق (در قطعنامه 688 ـ 5 آوریل) در بند 2 مى خواهد که عراق فوراً به اقداماتش خاتمه دهد و در بند 3 از عراق مى خواهد که فوراً دست رسى سازمان هاى بین المللى بشر دوستانه را فراهم کند و در بند 4 باز همین معنا تکرار مى شود.
  2. رفع تهدید علیه صلح بین المللى: این معیارى است که به صراحت در قطعنامه آمده، بخصوص که این معیار در حیطه اختیارات سازمان ملل متحد نیز هست. در مورد عراق، اقدامات دولت بر روى کردهاى شمال و شیعیان جنوب آن کشور طورى بود که تلقّى جامعه بین المللى آن را تهدیدى براى صلح و امنیت مى دانست ( اسکندرى، 1372، 123).
  3. قصور دولت مداخله شونده در دفع یا جلوگیرى از خطر: مداخله در صورتى داراى مجوّز مى گردد که معلوم شود دولت سرزمینى دچار قصور شده است، یا نمى خواهد خطر قریب الوقوع را از مردم خود دفع کند یا سهل انگارى مى نماید. البته باید بین ناتوانایى یک دولت و تعمّد او فرق گذاشت; چرا که دولتى ناتوان باشد و این از نظر جامعه بین المللى نیز ثابت شود، جاى مساعدت وجود دارد و باید آن دولت را کمک کرد تا بتواند مشکل ایجاد شده را دفع کند، ولى آن گاه که تعمّداً حاضر نیست به مردم سرزمین خود کمک کند یا خودش نقش محورى در پاى مال کردن حقوق مردم دارد، شرط مداخله مذکور تحقق مى یابد. نکته مهم احراز قصور دولت است، چرا که این ممکن است ابزارى در دست دولت هاى قدرتمند قرار بگیرد.
  4. مداخله در جهت نجات اتباع کشور: بر این مبنا اگر مداخله گر اهداف شوم دیگرى را به این بهانه تعقیب کند، نمى توان آن را یک مداخله بشر دوستانه تلقّى نمود; مانند آن که کشورى به بهانه مداخله بشر دوستانه، در پى دست یابى به منابع اولیه باشد. مداخله بلژیک و فرانسه در زئیر 1978 هرچند به ظاهر مداخله بشر دوستانه بود و براى نجات گروگان ها از دست ارتش رهایى بخش ملى کنگو، ولى هدفواقعى پس گیرى ناحیه «کلوسى» در ایالت مس خیز «شایا» بودکه به تصرّف ارتش رهایى بخش درآمده ودر واقع ، تسلط بر صنایع مس بود.
  5. انحصارى بودن این راه: اگر بتوان از راه هاى دیگر دولت سرزمین را وادار کرد که حقوق مردم سرزمین خود را رعایت کند، استفاده از اهرم نظامى کار پسندیده اى نیست و از نظر بین المللى نیز نمى تواند موجّه تلقّى شود. این باید به عنوان اخرین حربه مورد استفاده قرار بگیرد. باید از شیوه هاى سیاسى، اقتصادى و اجتماعى در سطح بین الملل استفاده کرد و در صورت عدم کارایى آن ابزارها، به سراغ اهرم نظامى رفت.

1-7.مشروعیت مداخله

پروفسور روژیه[7] در سال 1910 براى اولین بار مداخله بشر دوستانه را مطرح کرد و نمونه هایى مانند مداخله فرانسه در لبنان به هنگام کشتار مارونى ها در سوریه و لبنان در سال 1860 نیز ذکر نمود. آنچه در این مورد بحث برانگیز شده و نظرات متفاوتى و بعضاً بسیار دور از هم در مورد آن مطرح گردیده، مسأله مشروعیت این نوع مداخلات است; بعضى آن را تجویز کرده اند و بعضى نیز آن را ممنوع دانسته اند. شاید ریشه بحث هم در امورى مثل اصل حاکمیت دولت ها، تعارض قول و گفتار کشورهاى مداخله گر و مسائل سیاسى ـ فرهنگى در این نوع مداخلات نهفته باشد. بدبینى هایى که بیش تر حقوقدانان در مورد این مسأله دارند، ناشى از منفعت طلبى کشورهاى مداخله گر است. آن ها بیش از آن که در فکر نجات بشریت باشند، در فکر منافع خود هستند و این امرى است که مخالفان این نوع مداخله متذکر شده اند. نکته اى که باید بدان اشاره کرد این که تا پیش از تدوین منشور سازمان ملل متحد، که بر اساس بند 4 ماده 2 آن هر نوع استفاده از زور را ممنوع مى کرد، این بحث اهمیت چندانى نداشت، چرا که دولت ها ملزم به ارائه یک توجیه قانونى براى ملاحظات خود نبودند; زیرا اصل جنگ ممنوع نبود. اما پس از تدوین منشور، این موضوع داراى اهمیت خاصى گردید; چرا که با ممنوع بودن هر نوع اعمال زور، دولت ها مى بایست یک توجیه قانونى براى مداخلات خود ارائه کنند و در این جهت، بند 4 ماده 2 منشور ملل متحد را ناظر به موارد دفاع مشروع و مداخله بشر دوستانه ندانستندآنچه در این مقال مطرح شده، طرح ادلّه موافق و مخالف و بررسى آن ها و پاسخ به سؤالاتى است مانند: آیا این نوع مداخله تحت عنوان دفاع مشروع قرار مى گیرد؟ آیا فقدان رابطه تابعیت مجوّز این نوع دخالت هاست؟ آیا این دخالت نقض حاکمیت محسوب مى شود؟ آیا این نوع مداخله شامل اتباع کشورهاى مداخله شونده نیز مى گردد؟

1-8.بررسی مشروعیت مداخله بشر دوستانه

ماده یکم کنوانسیون شماره 3، 1907 لاهه توسل به زور را بدون اطلاع رسمی و دادن مهلت کافی برای طرف مقابل منع نمود. در ماده یک کنوانسیون شماره 2 توسل به زور برای مسائل اقتصادی نظیر عدم پرداخت بدهی منع گردید. بدین سان جامعه ملل با شرکت 42 کشور تشکیل گردید و توسل به شیوه های نظامی جز در مواردی بسیار محدود اعلام شد. بر اساس بند 4 ماده 2 منشور ملل متحد دولت ها ملزم هستند در روابط بین الملل خود از توسل یا تهدید یا کاربرد زور خودداری نمایند. این ممنوعیت براساس ماده 51 منشور لطمه ای به حق طبیعی دفاع مشروع، خواه فردی و خواه جمعی در مواردی که یک عضو ملل متحد در معرض حمله مسلحانه قرار گرفته است وارد نمی سازد. ماده 42 منشور نیز استثنای دیگری نسبت به این قاعده در نظر میگیرد و آن به گونه ای است که شورای امنیت می تواند به زور توسل جسته یا اجازه اعمال آن را برای حفظ یا استقرار صلح بدهد. اصل عدم مداخله در امورداخلی یا خارجی کشورها ما را به الگوی قدیمی جامعه جهانی می کشاند. در واقع این اصل یکی از پر معناترین اصول الگوی وستفالیایی است.هدف این اصل همراه با اصل برابری مطلق کشورها،تضمین احترام به حق حاکمیت تمام کشورها ی عضو جامعه جهامی است. اما این اصل قدیمی با تکامل روابط بین المللی و افزایش بیش از حد ارتباطات کشورها و گسترش قابل ملاحضه سازمان بین المللی اهمیت بسیار زیادی از جهت حفظ حق حاکمیت ملی پیدا کرد (روحانی، 1383، 39).

ggnews-author-wrapper clearfix">
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:55:00 ب.ظ ]





  نتیجه­گیری و پیشنهاد­ها الف- نتیجه گیری: در قرن 19 و اوایل قرن بیستم میلادی، یعنی پیش از تکوین منشور ملل متحد، هیچ ضابطه بین المللی کشورها را از توسل به زور نسبت به ساکنین قلمرو خود منع نمی کرد. از سوی دیگر این فرض نیز وجود داشت که دولتها موظف هستند. در روابط خود با اتباع خود و سایر کشورها حداقل معیارهای حقوقی را مراعات کنند. چنانچه کشوری از این اصل تخطی می ورزید، سایر دول می توانستند علیه آن متوسل به زور گردند و چنین مداخله ای نیز قابل توجیه بود. به عبارت دیگر چنانچه کشور مداخله شونده قادر  به تأمین حقوق اولیه اتباع ساکن در قلمرو خویش، به ویژه  اتباع خارجی نبود کشورها به بهانه حمایت از جان و تأمین حقوق اتباع خویش علیه کشور خاطی توسل به زور می نمودند. این هرج و مرج در عرصه بین المللی به این دلیل بود که دو قاعده مداخله و عدم مداخله به موازات یکدیگر اعمال می شدند و اولویت یکی بر دیگری مشخص نبود و تفسیرها و تعبیرهای متفاوت و بعضاً متضادی از این دو قاعده می شد. در آن توسل به جنگ از حقوق کشورها به شمار می رفت. پس از خاتمه جنگ جهانی اولو تصویب میثاق جامعه ملل، این میثاق نیز صراحتاً کشورها را از توسل به زور منع نکرد و تحت شرایطی توسل به زور را مجاز اعلام نمود و در نهایت هرگز نتوانست به خواسته های تشکیل دهندگانش جامه عمل بپوشاند. ضعف این جامعه و فقدان ابزارهای اجرایی باعث شد که جهان با گذشت زمانی بالنسبه کوتاه دومین جنگ عالمگیر را تجربه کند. آثار این جنگ، بالاخص تشکیل سازمان ملل متحد در سال 1945 و متعاقباً تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر، وضع را دگرگون کرد. پیوستن کشورها به این سازمان جهانی و پذیرش آن اعلامیه از جانب کشورهای جهان، اختیارات شورای امنیت را به نفع جامعه بین المللی افزایش داد. در منشور تعمداً از کاربرد واژه جنگ، جز در مقدمه، اجتناب گردید و کشورها صراحتاً از توسل به زور و مداخله در امور داخلی سایر دول منع شدند. احترام به حقوق بشر در منشور مورد تائید قرار گرفت و از اصول و اهداف جامع ملل متحد برشمرده شد. بر اعمال اصل عدم مداخل و عدم توسل به زور نیز دو استثنا وارد گردید. این دو استثنا عبارتند از ماده 51 منشور که حق دفاع مشروع را در صورت وقوع حمله مسلحانه علیه یکی از اعضا تا زمانیکه شورای امنیت اقدامات لازم را جهت حفظ صلح و امنیت بین المللی به انجام نرسانده، مجاز می داند و استثنا دیگر، توسل به اقدامات قهرآمیز در صورتی است که شورای امنیت به موجب فصل هفتم، تهدید یا به خطر افتادن صلح و امنیت بین المللی را احراز نماید. یکی از این مقولات حقوق بشر است که روز به روز بیشتر در قلمرو مسائل بین ­المللی وارد می­شود. در گذشته رفتار یک کشور با اتباع ساکن در قلمرواش از زمره مسائل داخلی به شمار می­رفت اما پس ازتصویب منشور این موضوع بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت و در زمره اهداف سازمان ملل بر شمرده شد و در اسناد بین ­المللی مورد تاکید قرار گرفت. تا قبل از سال 1990 شورای امنیت موارد متعدی را در رابطه با نقض حقوق بشر مورد بررسی قرار داد. دهه 90 میلادی، یعنی با این جنگ سرد نقطه عطفی در این زمینه به شمار می­رود، پس از بحران خلیج­ فارس و اشغال کویت توسط عراق و متعاقباً سرکوب شورش کردها در شمال عراق توسط رژیم عراق که سیل آوارگانی را که به مرزهای کشورهای مجاور سرازیری شده بودند. به همراه سوی مرزهای کشورهای مجاور تهدید علیه صلح و امنیت بین ­المللی تلقی گردید و متعاقباً نیروهای چند ملیتی تحت عنوان اعطای کمکهای بشر دوستانه متوسل به زور شده و مناطق امن را در این کشور ایجاد نمودند. این اقدامات با سکوت شورای امنیت مواجه گشت و شورای امنیت در این قضیه موضع­گیری خاصی ننمود.  آنچه حائز اهمیت است این نکته می­باشد که شورای امنیت در قطعنامه 688 مجوز توسل زور را صادر نکرد و صرفاً وضعیت موجود را تهدید صلح و امنیت بین ­المللی قلمداد نمود. افکار عمومی نیز از انجام عملیات نیروهای چند ملیتی در عراق حمایت نمود چرا که نقض گسترده حقوق بشر وجدان عمومی را به شدت جریحه­دار ساخته بود. نیروهای چندملیتی در ایجاد مناطق امن به قطعنامه 688 استناد نمودند و عمل خود را نوعی مداخله بشر دوستانه نامیدند. با بررسی مصادیق فوق و موضع سازمان ملل به ویژه شورای امنیت می­توان به این نتیجه رسید که ملاحظات بشر دوستانه در عرصه بین ­المللی روز به روز اهمیت بیشتری یافته و حساسیت جامعه بین ­المللی در قبال نقض بشر روز به روز افزایش است. در عصر امروزی نمی­توان نسبت به رخدادها و فجایع انسانی که در قلمروها حاکمیت دولتها رخ می دهد بی تفاوت بود. وسایل ارتباط جمعی این رخدادها را در سطح جامعه جهانی منعکس و افکار عمومی جهان به شدت این فجایع را محکوم می­نماید. جامعه جهانی و نماینده آن یعنی سازمان ملل ناگزیر از ارائه واکنشی مثبت و موثر در قبال این فجایع است که متاسفانه روز به روز بر تعداد آنان افزوده می­شود. با در نظر گرفتن اقداماتی که در دهه 90 میلادی تحت عنوان بشر دوستانه انجام شد چنین پذیرفته شده که با شکل­ گیری عرفی در عرصه بین ­المللی مواجه می­باشیم که بر مبنای آن نقص معیارهای بشر دوستانه می­گشاید. این واقعیتی است که علیرغم مشکلات عدیده ناشی از آن باید آن را پذیرفت و خود را برای مواجهه با آن آماده ساخت. از جمله این مشکلات می­توان به نسبی بودن مفهوم حقوق بشر و طرز تلقی­های مختلف  از این حقوق اشاره نمود. کشورهای مختلف جامعه بین ­المللی با تفاوتهای فرهنگی و مذهبی مختلف از این حقوق تفاسیر متفاوتی دارند. این اختلاف در نوع تفسیر، غالباً از جانب کشورهای قدرتمند دنیا نادیده گرفته می­شود و این کشورها در ارائه تفسیر از این حقوق تابع سیاستهای خاص خود می­باشند و در راستای اهداف سیاسی خویش در مواجهه با نقض چنین حقوقی وارد عمل می­شوند. با بررسی مصادیق مختلفی که به مداخله ابر قدرتهای جهانی در امور داخلی سایر کشورها و به ویژه کشورهای جهان سوم منجر گشته است در خواهیم یافت که در ورای ظاهر بشر دوستانه اقدامات آنان، اهداف سیاسی  بلند مدتی نهفته است. از سوی دیگر تعبیر مداخله بشر دوستانه در نوع خود مفهومی زیبا و امید بخش است و در بر گیرنده این معنا است که سازمانی ما فوق دولتها و حکومتها بر اعمال نظارت دارد و در موارد تجاوز آنها از ضوابط و معیارهای شناخته شده جهانی ناظر بر رعایت حقوق بشر و آزادیهای فردی و اجتماعی، بدون توجه به حاکمیت دولتها و حرمت مرزهای ملی، برای احقاق حق و اعاده نظم دخالت می­ کند. پرسش این است که اگر قائل به شکل­ گیری چنین عرفی شویم چگونه می­توان از آثار سوء احتمالی آن اجتناب نمود. در پاسخ باید گفت همانگونه که پس از تکوین منشور ملل متحد توسل به قوای قهری صرفاً در قالب فصل هفتم منشور و احراز به خطر افتادن صلح و امنی بین ­المللی توسط شورای امنیت سازمان ملل امکان­پذیر بود همچنان باید این اختیار را صرفاً در اختیار این سازمان بین ­المللی قرار داد. در عین حال با توجه به حق وتوی اعضای دائم شورای امنیت باید تدابیری جهت کاهش اختیارات این شورا به نفع جامعه بین ­المللی که نمایندگان آنها در مجمع عمومی سازمان ملل حضور مستمر دارند، اندیشیده شود. به این معنا که مواردی که واقعاً قهرآمیز جهت نجات جان انسانها ضرورت دارد، مجمع عمومی با تصویب قطعنامه ای شرایط چنین مداخله ای را تعیین نماید. اگرچه در خصوص لازم الاجرا بودن قطعنامه و ضمانت اجرای آن همواره بحثهای فراوان وجود دارد و قطعنامه قابلیت تغییر منشور را ندارد اما اگر چنین قطعنامه ای دربرگیرنده رضایت و توافق آراء همه دولتهای عضو جامعه بین المللی باشد شاید راه حل مناسبی برای این مشکل به شمار رود. از آنجا که در بسیاری از موارد چنانچه اشاره شد، مداخلات بشر دوستانه برای تضمین اعطای صحیح کمک های بشر دوستانه به قربانیان فجایع بشری صورت می پذیرد. شرایط اعطای  این کمک ها و ضوابط دقیق حاکم بر اعطای آنها را روشن نمود گرچه مقرراتی در این زمینه وجود دارد لیکن بطور صحیح اجرا نمی شود و در صورت عدم رعایت چنین مقرراتی ضمانت اجرای کافی و موثری برای مجازات کشورهای خاطی وجود ندارد. چنانچه امتناع از پذیرش چنین کمک هایی در شرایط بحرانی در عرصه بین المللی جرم بشمار آید می توان امیدوار بود از میزان آلام بشری در جسارت خاطیان از اجرای این مقررات کاسته شود. در مواردی که شرایط بحرانی مستلزم توسل به قوای قهری از یکسو و اعطای کمک های بشر دوستانه به قربانیان بحران از سوی دیگر است باید سلسله مقررات مدونی جهت همکاری ارگانهای مختلف امدادرسانی و قوای نظامی ایجاد شود و چهارچوب وظایف این ارگانها دقیقاً تعریف و مشخص شود چرا که التفاط وظایف این ارگانها تاثیر مثبت اقداماتشان را کم رنگ

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:55:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم