کند خود مبحث پیچیده ایست، اما مراد خود را از مفهوم فرهنگ مشخص کنم تا معلوم باشد که چه معنایی از آن را در ضمن کاربرد این واژه در رساله، در ذهن داشته ام. تغییر در ناحیه فرهنگ تا قبل از رنسانس و آغاز عصر روشنگری و به تبع آنها آغاز مدرنیته و به طور کلی، در عصرسنت آنچه فرهنگ انسان را می ساخت، سنت بود که به تصور انسان همگی آنها آسمانی و الهی و در نتیجه، مقدس و تغییرناپذیر بودند. به همین دلیل تغییر در ناحیه ی فرهنگ در عصر سنت بسیار به کندیو اغلب به صورت ناخودآگاه و در اثر گذشت زمان انجام می پذیرفت به همین دلیل جوامع سنتی در یک شرایط یکنواخت و یکسان فرهنگی زیست می کرد و تمام افراد جامعه چه در ناحیه ی باورها، چه در ناحیه ی احساسات و چه در ناحیه ی نیازها بسیار شبیه به هم بودند. ولی با غلبه ی فرهنگ مدرن بر فرهنگ سنتی و حاکم شدن خرد مدرن و از میان رفتن تقدس باورهای سنتی، توجه انسان از آسمان به زمین، و از خدا به انسان معطوف شد و این چنین شد که انسان جدید با تفکر اومانیستی، باورهای سنتی را به چالش کشیده و، باورهای جدید مبتنی بر عقل را جایگزین آنها کرد. حال دیگر آنچه ماندگاری باورهای انسان را ضمانت می کرد نه ارزش گذاری نهادهای رسمیِ دینی بود، و نه قرب و بعد آنها به آسمان بلکه میزان  شواهد و دلایل عقلانیِ به سود آن اعتقادات بود که به آنها قدرت و مانایی، می بخشید.با مشخص شدن تفاوت انسان سنتی و انسان مدرن به راحتی می توان تفاوت عمد ه ی جوامع سنتی و جوامع مدرن را نیز، درک کرد. هر چه جامعه سنتی به لحاظ فرهنگی متصلّب و تغییرناپذیر بود، جامع ی مدرن پویا و تغییرپذیر، میباشد و همواره افرادی در میان این جوامع به نظر یه پردازی و در نتیجه، تغییر فرهنگ اشتغال دارند.
1-2- 3- توسعه فرهنگی توسط فرهنگسرا :
فرهنگ جامعه همواره در تحول و تطور است و، اگر تغییرات کنترل شده (کنترل تغییرات فرهنگ : ساز و کاری اندیشیده شود که، بوسیله ی آن فرهنگ جدید به« توسعه فرهنگی » ساحت آگاهی مردمان بیشتری برسد) نباشند خود می توانند عامل مشکلات عدیده ای باشند؛ بنابر این برای جلوگیری از این بیمار یهای فرهنگی ، باید چاره اندیشی کرد. در جامعه همواره کسانی که به ارائه نظریه و بطور کلی به بالندگی فرهنگ می پردازند از جمعیت زیادی  برخوردار نمی باشند؛ عامه مردم تنها می توانند استفاده کننده های این فرهنگ ها باشند. اگر در جامعه ایی سیاست گزاران فرهنگی نتوانند شرایطی را مهیا کنند که مردمان بیشتری به فرهنگ جدید دسترسی پیدا کنند، در آن صورت آن جامعه نتوانسته است، در مسیر توسعه گام بگذارد .آراء و نظرات تازه که توسط نظریه پردازان جامعه برای حل مسائل نظری و یا رفع مشکلات عملی انسان بوجود می آیند، اغلب برای عامه مردم قابل فهم و در نتیجه، قابل استفاده نیست. به همین دلیل همواره به لحاظ فرهنگی فاصله ایی بین نظریه پردازان و عامه مردم وجود دارد، که باعث می شود، اکثریت افراد جامعه قادر به درک نظریه های جدید نباشند، نظریه هایی که برای حل مسائل و یا رفع مشکلات همین مردم ایجاد شده اند.بنابراین سیاست گزاران فرهنگی باید شرایطی را در جامعه طراحی کنند « سیاست های توسعه فرهنگی » ، تا گروه دیگری از افراد جامعه و مورد نیاز فرایند توسعه که از آنها به روشنفکران و هنرمندان تعبیر می کنیم، به لحاظ کمی و کیفی رشد یابند. این قشر در فاصله بین نظریه پردازان و عامه مردم قرار می گیرند تا بدینوسیله فکر و نظر ارائه شده توسط نظریه پردازان را به زبانی عامه فهم برای عموم مردم، ارائه کنند تا برای آنها قابل استفاده باشد. اگر چنین امری محقق شود، می توان ادعا کرد که گام مهمی در مسیر توسعه فرهنگی برداشته ایم. از آنچه در مورد روشنفکران و هنرمندان گفته شده؛ این چنین برمی آید که، اهمیت این لایه اجتماعی در فرایند توسعه به هیچ روی کمتر از نظریه پردازان نیست و، غیبت آنها به همان اندازه خطرآفرین است که عدم حضور پدیدآورنده گان اندیشه؛ بنابراین، در یک جامعه همواره باید نهادهایی باشند که به تربیت این افراد در سطح جامعه دست بزنند. با توجه به مطالب فوق، با اندکی مسامحه و صرفاً جهت فهم آسا نتر موضوع، می توان افراد جامعه را از منظر فرهنگی (کارکرد آنها در فرایند توسعه) به سه گروه یا لایه ی اجتماعی تقسیم کرد که به شرح زیرند لایه ی اول: نظریه پردازان؛ که همواره در جامعه از جمعیت کمی برخوردارند.لایه ی دوم: هنرمندان و روشنفکران؛ که جمعیت آنها نسبت به لایه ی اول بیشتر است.لایه ی سوم: عامه ی مردم؛ که بیشترین جمعیت را در بین این سه گروه دارند.هر چه ارتباط، میان این سه لایه فرهنگی جامعه از کیفیت بالاتر و دوام بیشتری برخوردار باشد، می توان ادعا کرد، که، جامعه در مسیر توسعه گام برمی دارد. زیرا به این ترتیب افکار، آراء و نظرات بواسطه ی لایه دوم به ساحت آگاهی لایه سوم می رسد. که البته این نیازمند آن است که:
اولاً: شرایط و بستر لازم، جهت تربیت نظریه پردازان یعنی لایه اول و روشنفکران و هنرمندان یعنی، لایه دوم فراهم باشد.ثانیاً: ساز و کار مناسب برای در تماس مداوم بودن این سه لایه اندیشیده شود.نکته ای که لازم است در اینجا به آن پرداخته شود، این است که، فرهنگسرا به عنوان یک کالبد معماری  تنها یکی از راهکارهایی است که با هدف ایجاد شرایط مناسب برای رویارویی این لایه های فرهنگی جامعه و خصوصاً لایه های دوم و سوم ایجاد شده است و، هدف نهایی آن کمک به فرایند توسعه فرهنگی است.کارکرد فرهنگسرای موسیقی  های موجوددر راستای تامین هدف عمده فرهنگسرای موسیقی  – یعنی کمک به توسعه ی فرهنگی- دو فعالیت اصلی در آن جریان دارند:
-1 آموزشی
-2 برگزاری محافلی در رابطه با موسیقی
عملکرد آموزشی: آموزش افراد و شکوفا کردن استعدادهای آنها برای فراگرفتن همه ی مواردی است که، به واسطه ی آنها بتوانند ایده های جدید موسیقی خلق شده را تجسم بخشیده و به زبان لایه سوم جامعه ارائه کرده ودر معرض استفاده آنها قرار دهند. یعنی، افرادی در اینجا، تحت آموزش قرار می گیرند، تا همه ی توانایی های لازم را برای متبلور کردن موسیقی بیابند و به زبان دقیق تر آموزش هنرمند و روشنفکر. بر این اساس در حال حاضر مهمترین فعالیت فرهنگسرای موسیقی  همین است زیرا هر چه آموزش این افراد به عنوان حلقه اتصال لایه اول و لایه سوم از سطح بالایی برخوردار باشد مشکل فاصله فرهنگی کمتر می شود.
عملکرد نمایشی: آنچه فرهنگسرای موسیقی  در پیوند با این وظیفه ی محول به خود انجام می دهد تامین فضاها و شرایط لازم برای تقابل فراورد ه های موسیقیایی و استفاده کنندگان است که بسته به نوع فرآورده ی موسیقیایی شکل و فضای این تقابل تغییر می کند. با توجه به اینکه حضور مردم در فرهنگسرای موسیقی  با نیروهای انگیزاننده ممکن است و در واقع، نیروهای مجبورکننده جایی در این فرایند ندارند، باید نوع این تقابل و فضایی که در آن انجام می شود و تمام شرایط حاکم در جهتی باشد که، انگیزه را برای حضور همواره افزایش دهد.از آنچه گفته شد، چنین برمی آید که در واقع، در فرایند توسعه و رشد فرهنگی، کالبدی مثل فرهنگسرای موسیقی  در جهتی شکل یافته که ارتباطی تنگاتنگ با لایه ی دوم (هنرمندان و روشنفکران )و لایه سوم (عامه ی مردم ) دارد و هر چه فرهنگسرای موسیقی بتواند افراد متخصص را در سطح بالایی از نظر کیفی و کمی آموزش دهد و در تقویت این ارتباط موثرتر باشد، در انجام رسالت خود موفق تر خواهد بود.در فرهنگسرای موسیقی  علاوه بر این دو عملکرد،کاربری های جنبی از قبیل تفریحی، تجاری و هم وجود دارند که هر چند ابزاری هستند برای رسیدن به هدفی دیگر، ولی در جای خود از اهمیتی بسیار برخوردارند.
تعداد صفحه :۱۱۲
قیمت : 14700 تومان

 

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...