بروفی نظریه‌های رضایت شغلی را به شرح زیر تقسیم‌بندی نموده است: 1) نظریه نیاز‌ها: میزان رضایت شغلی هر فرد که از اشتغال حاصل می‌شود به دو عامل بستگی دارد. اول، چه مقدار از نیاز‌ها و به چه میزان از طریق کار و احراز موقعیت مورد نظر تأمین می‌گردد. دوم، چه مقدار از نیازها و به چه میزان از طریق اشتغال به کار مورد نظر تأمین نشده باقی می‌ماند. نتیجه‌ای که از بررسی عوامل دسته اول و دوم حاصل می‌شود، میزان رضایت شغلی فرد را معین می‌کند. 2) نظریه‌ی انتظارات: انتظارات فرد در تعیین نوع و میزان رضایت شغلی مؤثرند. اگر انتظارات فرد از شغلش زیاد باشد، در این حالت رضایت شغلی معمولاً دیرتر و مشکل‌تر حاصل می‌گردد. لذا رضایت شغلی مفهومی کاملاً یکتا و فردی است و باید در مورد هرفرد به طور جداگانه، عوامل و میزان و نوع آن مورد بررسی قرار‌گیرد. 3) نظریه‌ی نقش: در این نظریه به دو جنبه‌ی اجتماعی و روانی توجه می‌شود. رضایت کلی نتیجه‌ای است که از ترکیب دو جنبه اجتماعی و روانی حاصل می‌شود. (شفیع آبادی، 1385، صص101-100).

2-1-11-3- نظریه پارسون :

“پارسون” رضایت شغلی را وابسته به پنج عامل بشرح زیر میداند: 1-عزت نفس : انسانها با هنجارها و نیازهای اخلاقی که درون خود بوجود می آورند زندگی میکنند. محترم شمردن این هنجارها و الگو های رفتاری در کسب رضایت شغلی آنان تاثیر بسزائی دارد . مدیر شایسته آن است که کار کنان را در خلق  این هنجارها یاری نماید. 2- شناسائی : همه انسانها علاقه دارند تا از سوی دیگران مورد شناسائی و احترام قرار گیرند. مدیران میتوانند در ایجاد یا فقدان این احساس بسیار موثر باشند. 3- ارضای خواسته ها : انسان ها همواره در پی ارضای نیازهای مادی و معنوی خویش اند و این امر بر رضایت شغلی آنان مؤثر است . تحقیقات نشان می دهد غالبآ ترک خدمت افراد به سبب عدم حصول رضایت شغلی و تامین خواسته های آنان است . 4- لذت : لذت بخش بودن شغل و فعالیت های شغلی در کارکنان ایجاد خشنودی و رضایت شغلی می کند. 5-صمیمیت : درستی و صمیمیت در روابط میان کارکنان یک محرک قوی انگیزشی است که به رضایت شغلی منجر می شود فقدان این امر مشکلاتی را بوجود می آورد برخوردهای منفی گسترش پیدا می کند و ضعف روحیه را همراه دارد. علائم ضعف روحیه ؛ پرخاشگری ؛ بدگوئی ؛ سخن چینی ؛ کاهش تولید؛ تاخیر ورود و تعجیل خروج میباشد . ( عباس زادگان ؛ 1379 ؛ ص 192).

2-1-11-4- نظریه تفاوت:

« لاک» عقیده دارد که رضایت شغلی یا نارضایتی شغلی به تفاوتی که شخص بین آنچه از شغلش به دست آورده و آنچه که آرزو داشته و می‌خواسته، بستگی دارد. اگر بین میزان آرزوهای شغلی فرد و دستاوردهای واقعی‌اش تفاوت وجود نداشته باشد وی خشنودی و رضایت خواهد داشت و اگر دستاوردهای حاصل از شغل وی کمتر از میزان خواسته‌هایش باشد ناراضی خواهد بود. « لاولر» رضایت شغلی را تفاوت بین درک کارکنان از شرایطی که بایستی ایجاد شود با شرایطی که به طور واقعی در شغل وجود دارد، می‌داند. اگر بین آنها تفاوتی وجود نداشته باشد فرد راضی خواهد بود. مانند زمانی که فرد انتظار افزایش درصدری در حقوقش را دارد و این انتظار برآورده می‌شود. « پورتر» نیز رضایت شغلی را به عنوان تفاوت بین میزان عواملی که بایستی در شغل وجود داشته باشد و میزانی که اکنون وجود دارد تعریف کرده است (دلجو، 1374).

2-1-11-5- نظریه انگیزشی – بهداشتی هرزبرگ:

یکی از نظریه های مشهور رضایت شغلی ، نظریه انگیزشی – بهداشتی  « هرزبرگ » است که به تأثیر انواع مشخصی از عوامل شغلی بر رضایت شغلی متمرکز است . مطابق تئوری هرزبرگ هر کارمندی دو دسته نیاز یا خواسته دارد . نیازهای انگیزشی و نیازهای بهداشتی . نیازهای انگیزشی مربوط به خود کار و کیفیت چالشی بودن کار نظیر جالب بودن کار ، استقلال شغل و پاسخگویی می باشد .  نیازهای بهداشتی مربوط به زمینه روانی و فیزیکی که کار در آن انجام می گیرد نظیر شرایط فیزیکی کار ( مثل حرارت و دلپذیر بودن محیط ) ، ماهیت نظارت ، پرداخت و امنیت شغلی می باشد . هرزبرگ روابط بین نیازهای انگیزشی و نیازهای بهداشتی و رضایت شغلی را چنین مطرح کرد:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...