پایان نامه :بررسی آرایه های بدیعی در اشعار استاد یدالله بهزاد |
سرکار خانم دکتر زهرا لرستانی
مرداد 1392
(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
فهرست مطالب
چکیده .1
مقدمه. 2
فصل اول
1-1 . موضوع تحقیق. 9
1-2. بیان مسأله. 9
1-3. اهمیت و ضرورت انجام تحقیق. 10
1-4. پیشینهی تحقیق. 11
1-5. اهداف تحقیق. 11
1-6. سؤالات تحقیق. 12
1-7. فرضیهی تحقیق. 12
1- 8 . جامعهی آماری. 13
1-9. روش کار. 13
فصل دوم
1-2. زیبایی و زیبایی شناسی. 15
2-2. زیبایی در شعر. 19
3-2. عوامل پدید آورنده زیبایی در شعر. 23
1-3-2. روانی شعر. 23
2-3-2. صداقت. 25
3-3-2. اغراق شاعرانه. 27
4-3-2. صفت شاعرانه (تنسیق الصفات ). 30
فصل سوم
1-3 . استاد بهزاد. 32
1-1-3. اشعار استاد بهزاد. 34
فصل چهارم
آرایههای بدیعی در اشعار استاد یدالله بهزاد کرمانشاهی 48
1-4. تکرار. 48
2-4. جناس ( همنامی) . 56
3-4. تناقض ( پارادوکس ). 71
4-4. حس آمیزی. 72
5-4. تضاد. 75
6-4. مقابله. 79
7-4. اشتقاق. 81
8-4. ردالقافیه. 83
9-4. تناسب ( مراعات نظیر ). 84
10-4. تلمیح. 89
11-4. تضمین. 94
12- 4. واج آرایی. 95
نتیجه گیری. 102
فهرست منابع. 104
چکیده :
علم زیبا شناسی Aesthetic از جمله مقوله هایی است که مخصوصاً در دو قرن اخیر محور خاصی از پژوهش های ادبی را به خود اختصاص داده است . به لحاظ آنکه شعر نیز یک هنر متعالی ارزیابی می شود و هر اثر هنری در بنیان خود زیباست می توان آن را از دیدگاه زیبایی شناسی بررسی کرد . در شعر ظهور هر عاطفه و احساس در قالب زبانی مخیل شکل می گیرد و با موسیقی متناسب و هماهنگ توان تأثیر و القا پیدا می کند . مجموعهی حاضر پژوهشی است در باره بررسی آرایه های بدیعی در شعر استاد یدالله بهزاد کرمانشاهی .
باید بگویم بهزاد شاعریست معنا گرا که شعر او در ژرف ساخت شعری متعهد است . شعر استاد بهزاد را از دو جنبه می توان مورد بررسی قرار داد :
یکی از جهت روساخت و لفظ
و دیگری از جهت معنوی و درون ساخت
در این پروژه سعی بر آن شده صنعت بدیع را در مجموعهی استاد بهزاد استخراج کرده و مورد بررسی قرار دهیم .
واژه های کلیدی :
1-ادبیات معاصر 2- شعر 3- آرایه های بدیعی 4- یدالله بهزاد
مقدمه
مجموعهی حاضر شرح مختصری است ازبررسی آرایههای بدیعی درشعر استاد یدالله بهزاد کرمانشاهی. اگر چه معترفم حق مطلب را ادا نکرده ام اما بی پرده باید گفت با توجه به بکر بودن موضوع و نیز اجحاف در حق شاعر ارجمندی چون استاد بهزاد بنده جهت جمع آوری پروژه با کمبود منابع روبرو شدم که دراین راستا کمکهای شایان جناب آقای مولایی فر و نیز جناب آقای گلستانی فر در پیشبرد این مجموعه بسیار مؤثر واقع شد از این بزرگواران کمال سپاس را دارم و اما .
یدالله بهزاد کرمانشاهی در نیمهی بهمن 1304 در کرمانشاه متولد شد و در پانزدهم فروردین سال 1386 از کرمانشاه به جهان دیگررفت .تولد و مرگ او در کرمانشاه برای آرام کردن شدت علاقه و وابستگی اش به این شهر کافی نبود . نام کرمانشاه را به نام خانوادگی اش پیوست تا تمام عمرش با او همراه باشد . این فرزند فرزانه و سلحشور کرمانشاه جز برای تحصیل در دانشگاه تهران که آن زمان تنها دانشگاه ایران بود و او بالاجبار باید کرمانشاه را ترک میکرد و به گفته خودش « .دو سه سالی به تباه کردن زندگی در دانشگاه تهران » از کرمانشاه دور شد و تا آنجا که اطلاع دارم جز چند مسافرت کوتاه در داخل ایران هرگز این شهر را ترک نکرد حتی زمان جنگ هشت ساله ایران و عراق از این فضای ملکوتی تکان نخورد . (گوهران ،1387 : 8).
استاد بهزاد جدا از همکاری با انجمن ادبی سخن کرمانشاه، البته به طور غیرمستقیم در بیشتر فرصتهای مناسبی که بدست میآورد با سایر انجمنهای ادبی شعر کشور از جمله برخی از انجمنهای ادبی تهران ،مشهد و .ارتباط برقرار میکرد و در جمع شاعران سرآمد انجمنهای مذکوربا ارائه یکی از سرودههای خویش در واقع نشان میداد که در سخنوری به درستی سرآمد دیگر شاعران هم عصرخویش است به همین دلیل اکثرشعرای معروف دیگر استانهای کشور که در انجمن ادیبان شعر و ادب حضور پیدا میکردند قلباً شیفتهی جزالت کلام و رسالت پیام استاد بهزاد میشدند و در همان دیدار اول دست ارادت به سویش دراز میکردند .
استمرار این گونه ارتباط کلامیدر حلقهی مجالست انجمنهای ادبی هر اهل ذوقی را جداً مفتون مرام ساده زیستی ،استغنای طبع ، نگاه درویش مسلکانهی وی به زندگی و فروتنیش مینمود . به شهادت بیشتر دوستان شاعرش، استاد بهزاد در طول بیش از نیم قرن سخن گستری در عرصهی نازک خیالی شعر وشاعری ، همچنین فخامت کلام در قصیده ، لطافت بیان در غزل و جادوی خیال در زبان شاعران برجستهی کشور در جهت تکریم جایگاه وی در حوزهی زبان ادب فارسی ، سروده ای به محضرش تقدیم نمایند و هر گاه مجالی نیز پیش میآمد که به کرمانشاه سفرداشته باشند مشتاقانه دوست داشتند که از نزدیک ملاقاتی با وی داشته و از محضرش توشه ای برگیرند .(روزنامهی باختر ،شمارهی 1156).
در کلیات دیوان اشعار به جا مانده از استاد بهزاد که میزان ابیات آن را حدود 10هزار بیت در قوالب گوناگون شعر کلاسیک و شعر نو ، مثنوی ، قصیده ، غزل، رباعی و .تخمین زده اند ،مضامین مختلفی به چشم میخورد . سید علی موسوی گرمارودی یکی از شاعران نوپرداز که سخنانش در باب شعر و شاعری مورد توجه ارباب اهل قلم است مضامین شعر استاد بهزاد را این گونه ارزیابی میکند :« بهزاد شاعری معنا گرا و شعر او متعهد انه بود . تعهد در شعراو دارای چند جنبه است که میتوان مهمترین آن را (تعهد سیاسی)عنوان کرد . وی (تعهد مذهبی)و تعهد نسبت به خانواده را از صفات استاد بهزاد میداند و برجسته ترین شعراستاد بهزاد را که ( تعهد اجتماعی ) در آن بسیار به چشم میخورد ، شهر کعبه عنوان کرد » ( روزنامهی باختر ، شمارهی 1154 ).
فراموش نکنیم استاد بهزاد معلمیبود رها شده از هر گونه جارو جنجالهای شهرت طلبانهی دنیوی ، این شاعر گوشه نشین کیمیا فروشی مفلس بود که در کارگاه زندگی و کلاس درس ، اکسیر عشق و دوستی و هنر را به نو آموزان ایثار میکرد وبی دلیل نبود که استاد عالیقدر معاصر دکتر شفیعی کد کنی کتاب ( مفلس کیمیا فروش ) را به این شاعر دلباختهی فرهنگ ایران زمین تقدیم کرده است . روانشاد بهزاد چنان از نفسانیات ، خود را دور کرده بود که آرزو داشت نهان از خلق بمیرد تا کسی را به زحمت نیندازد (روزنامهی باختر ، شمارهی 1159 ) .
به قول یکی از شاعران جوان کرمانشاهی – پیمان سلیمانی . . . « برخی از افراد و جریانها نفع خود را در منزوی شدن بهزاد و دوستانش میدیدند . آنها فکر میکردند با بودن بهزاد جای آنها تنگ شده است به همین دلیل بود که در مجامع ادبی هم حتی اسمیاز او به زبان نمیآوردند ، شعری از او نمیخواندند و سعی داشتند همیشه او را انکار کنند . . . .آنها از این امر غافل بودند که شاعر خوب هیچ گاه به تریبون وتبلیغ احتیاج ندارد . یک شعر خوب ، یک شاعر خوب همیشه جایگاه خودش را در ادبیات خواهد داشت. برای مثال استاد بهزاد را خیلی از مردم ندید ند ولی نام او وشعرهایش را هیچ گاه فراموش نخواهند کرد .»
غیر مستقیم میتوان سرودهی « حرف حق » زنده یاد بهزاد را پاسخی به آن گروه از افرادی به حساب آورد که همواره نق میزدند ، انزوا طلبی بهزاد و چاپ نکردن آثارش از دههی 40 به بعد موجب گردید شاعران نسل جوان در برابر خویش آیینه ای برای محک زدن شعر سره وناسره پیش رو نداشته باشند . وی شاعری است بیگانه از تحولات جهان مدرن وپسا مدرن ، سخن منظومش هر چند از جزالت و نجابت موج میزند اما نظر به این که از مردم بریده است و نغمههای شیرین خود را در لولهی شیپور سبک مرده خراسانی سدهی پنجم و ششم میدمد ، صور اسرافیل شعرش در قرن سنت شکنیها ونو آوریهای مدرنیته مردگان هیچ قبرستانی از جوامع عقب مانده را زنده نمیکند .و . . .
زیبایی واژه ای است که افراد مختلف متناسب با معیارهایی که خود تعیین کرده اند برای آنچه مایه ای از لذت را برای آنها فراهم میکند به کار میبرند به گونه ای که بنا به گفته ولتر اگر « از وزغی بپرسید زیبایی چیست . . . . پاسخ خواهد داد جفتم .» ( ولک، 1377(ج1) : 77) .از سوی دیگر زیبایی و زیبایی شناسی با آن که مورد توجه هنرمندان و فلاسفه و زیبایی شناسان بوده هنوز تعریفی که مورد پذیرش همگان باشد پیدا نکرده است . در حالی که برخی از دانشمندان زیبایی شناس تعریفهایی را برای زیبایی ارائه کرده اند . گروهی دیگر زیبایی را غیر قابل تعریف دانسته اند . برخی نیز همچون آناتول فرانس وجود ارکان یا معیارهای زیبایی را انکار کرده گفته اند : « زیبا شناسی بر چیزی محکم استوار نیست . کاخی است پا در هوا » ( ولک ، 1377(ج4) : 42 )
بررسی مصادیق ومعیارهای زیبایی در کلام گفتاری و نوشتاری و تلاش در جهت به کار بردن آرایههای زیبا سازی سخن در زبان و ادبیات فارسی سابقه ای دیرینه دارد . پژوهشهای محققان و دانشمندان ادبی نشان داده است پردازش به این مهم ریشه در توجه سخنوران ایرانی به ادبیات عرب دارد و در واقع آنچه در اکثر قواعد عروضی (اوزان و بحور شعری ) و صنایع لفظی و معنوی بدیع و بیان و مقاصد معانی در میراث ادبی ما به جا مانده مشابه الگویی در میان آثار مکتوب عربی داشته نوعی قصد نمونه سازی و تقلید ادبی در میان این زیبا سازیهای بیانی در نظر بوده است . با این حال آنچه مسلم است این که هر چند بسیاری از این صنایع بلاغی – چنان که
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1398-12-06] [ 02:45:00 ب.ظ ]
|