از سوی دیگر برخی از پژوهشگران مانند ساکو(1989) با مرور چندین پژوهش پیرامون ترس از جرم معتقد است که رابطه معناداری بین سن و ترس از جرم وجود دارد. به این ترتیب که سالمندان بیش از هر گروه سنی دیگر ترس از جرم را ابراز میکنند. دادههای حاصل از پیمایشهای انجام شده در کانادا نشان میدهد که زنانسالمندی که تنها زندگی میکنند در خصوص امنیتشخصی خود بیشتر در هراس هستند. همچنین به نظر میرسد ارتباط بسیاری بین جنس، سن، و محل سکونت وجود دارد چنان که 55 درصد از زنان شهری بالای 65 سال احساس ناامنی و ترس از جرم را تجربه میکنند اما تنها 5 درصد از مردان بین 25 تا 45 سال ساکن در مناطق روستایی احساس ترس و ناامنی را گزارش دادهاند. ساکو معتقد است که ترس از جرم در میان سالمندان ممکن است در حقیقت بیش از چیزی باشد که پیمایشها به آن اشاره کردهاند. از آن جا که بسیاری از پیمایشها و تحقیقات احساس امنیت سالمندان را هنگام قدم زدن در شب مورد پرسش قرار دادهاند به احتمال زیاد، ترس درباره مورد تعرض قرارگرفتن در خانه از سوی افراد غریبه و همچنین مورد سوء استفاده قرار گرفتن از سوی مراقبان و سرپرستانشان را در نظر نگرفته اند. آنها به احتمال زیاد ترس از کلاهبرداری، فریب، استثمار شدن را نادیده گرفتهاند. این مصاحبهها آنچه را که وار ترس نوع دوستانه میخواند را مورد توجه قرار ندادهاند، در حالی که سالمندان عمدتاً ممکن است از این که اعضای خانواده، فرزندان، نوهها و دوستان نزدیکشان، مورد تعرض قرار بگیرند و بزه دیده واقع شوند، در هراس باشند. تحقیقات در خصوص ترس از جرم در میان سالمندان ابعاد دیگری از این بحث را روشن کرد. مطالبی مانند این که میان نوع جرایم، به اقتضای سن افراد و میزان ترس نیز تفاوتهایی وجود دارد. لاگرانژ و فرارو معتقدند زمانی که ما یک جرم خاص را معیار قرار میدهیم، ترس افرادمسن ممکن است کمتر از همتایان جوان خود باشد و هنگامی که جرم دیگری را معیار قرار میدهیم ممکن است افراد مسن ترس بیش تری را داشته باشند؛ به عنوان مثال اگر تحقیق ما در مورد جرم سرقت باشد، دراین صورت ترس افراد مسن بیشتر است، اما اگر همین پژوهش در رابطه با جرم تجاوز به عنف باشد، میزان ترس افراد مسن کمتر از جوانان است. علت ترس بیشتر سالخوردگان در اکثر جرایم را میتوان در ضعف و آسیب پذیری آنها جستجو کرد. آسیبپذیری بیشتر سالخوردگان نیز به نوبه خود از ضعف فیزیکی و محدودیتهای اجتماعی آنها نشأت میگیرد که سبب میشود نتوانند از خود دفاع کنند و نیازمند یاری و کمک دیگران باشند. سالخوردگان سیبل اصلی بسیای از جرایم نمیباشند و در این جا شاهد آن هستیم که میزان ترس از جرم از احتمال واقعی بزه دیدگی فزونی میگیرد. گاه ترس از جرم افراد مسن که در مناطق خالی از جرم و مزاحمت زندگی میکنند، ریشه در تجربه بزه دیدگی مستقیم آنها نداشته بلکه به طور کلی به آگاهی و اطلاعات ناقص آنها از آمار مربوط به جرایم بستگی دارد. تحقیق به عمل آمده در میان 180 شهروند ولز 1991 نشان داد که ترس از جرم یک مشکل اساسی برای تمامی اقشار جامعه میباشد به ویژه این که ترس به شدت توانایی تعداد زیادی از شهروندان سالمند برای رفت و آمد آزادانه در داخل محله شان، استفاده از پارکهای محله، حمل و نقل همگانی و حتی استفاده از مراکز خرید، تحت تأثیر قرار داده است آنها نه در خانههایشان احساس امنیت میکنند و نه هنگام ترک خانه و اموالشان.
مبحث دوم : سالمندان، افرادی با احتمال بزه دیدگی پایین و ترس از جرم بالا
با افزایش سن احتمال بزهدیدگی کاهش مییابد و در مقابل میزان آسیبپذیری و رفتارهای احتیاطی افزایش مییابد. این امر باعث میشود که متعییر سن، یکی از پیچیدهترین مسائل در حوزه مطالعات ترس از جرم باشد. در این مبحث با بررسی علت سطح بالای ترس از جرم سالمندان، به رغم احتمال بزه دیدگی اندک آنها، به تشریح این تناقض خواهیم پرداخت.
گفتار نخست: علت سطح بالای ترس از جرم در میان گروه سالمندان
سالمندان به دلیل سبک زندگیشان نسبت به سایر گروهای سنی، بزه دیدگی کمتری را تجربه میکنند، با این حال میزان ترس از بزهدیده واقع شدن در آنها بالا است. عوامل متعددی که ترس از جرم آنها را تحت تأثیر قرار میدهد عبارت است از:
بند نخست) آسیب پذیری
به نظر می رسد معقول است فرض کنیم که میزان ترس از جرم یک شخص تابع درک و فهم وی نسبت به میزان آسیبپذیری خویش است آنهایی که خود را در برابر بزه دیدگی، آسیبپذیر میدانند مانند زنان، کودکان و سالمندان، احتمالاً در مقایسه با کسانی که احساس آسیب پذیری کمتری میکنند و یا خود را شکست ناپذیر می دانند، ترس بیش تری را ابراز خواهند کرد. کاهش قدرت جسمانی و چابکی، ضعف حواس مانند ضعف در بینایی و شنوایی، نداشتن قدرت دفاعی لازم در برابر حملات که بسیاری از افراد سالمند از آن رنج می برند، احتمالاً احساس آسیب پذیری آنها را افزایش خواهد داد، در نتیجه باعث میشود آنها بیش از سایر گروههای سنی در هراس باشند. چنان چه ساکو و گلاک من معتقدند، افراد خطر ناشی از جرم را بر اساس درکی که از آسیب پذیری خود دارند، تعریف میکنند. مسائلی از قبیل عوض کردن کارت شناسایی، دسته چک و اسناد دیگر، بعد از کیف قاپی ممکن است با افزایش سن برای افراد خسته کننده و هزینه بردار باشد. همان طور که اشاره شد دوره سالمندی با کاهش قدرت بدنی و چالاکی همراه است، بنابراین مقاومت در برابر متجاوزان برای افراد سالخورده – در مقایسه با جوانان – نه تنها موثر نیست بلکه خطرآفرین نیز میباشد. چه بسا صدمات جزئی عواقب جدی را به همراه داشته باشد و شاید آسیب دائمی را برای سالمند بزه دیده ایجاد کند. بنابراین ترس بیش تر افراد سالمند از جرایم خیابانی در مقایسه با سایر گروههای سنی، چندان غیر معقول نمیباشد. به نحوی که افزایش خطر بزه دیدگی در خیابانها، می تواند به انزوای اجتماعی بیش تردر سالمندان منجر شود. بند دوم) بیماری: سالمندان به دلیل بالا رفتن سن با انواع مختلفی از بیماریهای جسمی و روانی روبه رو هستند. آنها به علت ناتوانی جسمی و مشکلات روانی، حمایت نشدن از سوی نهادهایی همچون خانواده و مراکز مراقبتی و نیز نگرانی از بهبود آسیبهای ناشی از بزه دیدگی، ترس ا زجرم بالایی دارند. برای مثال زنی هفتاد و یک ساله که به علت درد شدید یا قادر به حرکت زیاد نبوده و همچنین مرد شصت و یک ساله ای که دچار بیماری ام اس بود، چنین بیان داشتند که در زمان وقوع بزه قادر به واکنش مطلوب نبوده و خود را در این زمینه ناتوان میدانند. به این ترتیب سالمندان بیمار به علت از دست دادن کنترل یا ناتوانی در دفاع از خود و پیش بینی پیامدهای بزهدیدگی به مراتب بیش از افرادی که در سلامت به سر میبرند، ترس از جرم را ابراز میکنند.
بند سوم) آثار شدید بزه دیدگی
همچنین منطقی است که فرض شود، ترس از جرم افراد متناسب با ارزیابی ذهنی آنها از آثار ناشی از بزه دیدگی است. اگر آثار و پیامدهای ناشی از جرم مخرب، شدید و ناتوان کننده باشد، ترس از بزه دیده واقع شدن نیز بالا است. در صورتی که فرد اعتقاد داشته باشد که آثار جرم برای او چندان شدید نیست و به سرعت می تواند بر آن غلبه کرده و به سادگی پیامدهای منفی بزه دیدگی را ترمیم کند، از بزه دیده واقع شدن چندان هراسی نخواهد داشت. ضعف، آسیب پذیری، انزوا، کمبود بهداشت، بیماریهای مزمن، توان جسمانی کم و طول درمان نسبتاً طولانی مدت، دلایل مناسبی برای احساس ترس بیشتر در میان سالمندان است. علاوه بر این از دست دادن اموال و کاهش توان مالی در نتیجه جرم واقع شده، تأثیر بیش تری بر افراد مسن دارد تا جوانان که از لحاظ اقتصادی، گروه فعال و کاردانی محسوب میشوند.
بند چهارم) جنسیت
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت