در این شعر که شاعر در ماده تاریخ وفات جعفر قلی میرزا سروده است ضمن توصیف دو جهان او را پادشاه زادهای معرفی میکند که چون فرشته زیبارو است ایرج عم خود را به فرشتهای زیبارو مانند کرده است پس زن از حیث ظاهر مورد ستایش شاعر است که اگر بخواهند کسی را به زیبایی مثال بزنند نام او را متذکر میشوند.

۳- شراب
ابلیس شبی رفت به بالین جوانی آراسته با شکل مهیبی سر و بر را
گفتا که منم مرگ و اگر خواهی زنهار باید بگزینی تو یکی زین سه خطر را
یا آن پدر پیر خودت را بکُشی زار یا بشکنی از خواهر خود سینه و سر را
یا خود زمی ناب کشی یک دو سه ساغر تا آن که بپوشم زهلاک تو نظر را
گفتا پدر و خواهر من هر دو عزیزند هرگز نکنم ترک ادب این دو نفر را
جامی دو بنوشید و چو شد خیره زمستی هم خواهر خود را زد و هم کُشت پدر را
ای کاش شود خشک بن تاک و خداوند زین مایه شر حفظ کند نوع بشر را (ایرج میرزا، ۱۳۵۰، ص ۱۶۴)
شاعر ضمن بیان یکی از مشکلات جامعه که در قالب داستانی آن را مذمت میکند شاید سر مستی حکام را بیان میکند که به خاطر غفلت به انواع ظلم و ستم روی میآورند پس شعر مضمونی سیاسی و اجتماعی را تصویر میکند زن (خواهر) در این شعر برابر با پدر و عزیز و گرامی است که به خاطر اوضاع نابسامان جامعه حقوقش نادیده گرفته میشود و زیر پنجه مشکلات شخصیتش نابود و از بین میرود شاعر آرزو میکند که این مشکلات ریشه کن شود تا مردم جامعه در امان بمانند.
 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
۷- مرثیه
رسمست هر که داغ جوان دید دوستان رأفت برند حالت آن داغ دیده را
یک دوست زیر بازوی او گیرد از وفا وان یک زچهره پاک کند اشک دیده را
القصه هر کسی به طریقی زروی مهر تسکین دهد مصیبت بروی رسیده را
آیا که غم گساری و انده بری نمود لیلای داغ دیده زحمت کشیده را
بعد از پسر دل پدر آماج تیر شد آتش زدند لانه مرغ پریده را (ایرج میرزا، ۱۳۵۰، ص ۱۶۶)
در این شعر شاعر ضمن بیان شرح حال مصیبت دیده و کارهایی که دوستان برای تسلی خاطر او انجام میدهند حادثه کربلا را بیان میکند و به مادر علی اکبر که نماد صبر و شکیبایی است اشاره میکند او ضمن غمگساری برای این مادر او را موجودی رنج دیده معرفی میکند که بیش از همه از مرگ فرزند اندوهگین است و کسی او را تسلا نمیدهد.
از دید او زن روحیهای حساس و مهربان دارد که بیشترین آلام را تحمل میکند و ستودنی است.
۹- مرثیه
سرگشته بانوان وسط آتش خیام چون در میان آب نقوش ستارهها
اطفال خردسال زاطراف خیمهها هر سو دوان چو از دل آتش شرارهها
سبط شهی که نام همایون او برند هر صبح و ظهر و شام فراز منارهها
در خاک و خون فتاده و تازند بر تنش با نعلها که ناله بر آرد زخارهها (ایرج میرزا، ۱۳۵۰، ص ۱۶۷)
در این شعر که باز هم شاعر در سوگ شهیدان کربلا سروده است سرگذشت زنانی را بیان میکند که در میان آتش خیمهها مانند ستارهای بودند که در آب میدرخشیدند او ضمن بیان ستمی که بر اهل بیت رفت تصویر زنان حرم را تکان دهندهتر و تأثیر گذارتر به تصویر میکشد زن در اینجا نیز هم دوش مرد متحمل بار مشقت زندگی و پیرو امام و پیشوای خود است و حاضر است در راه دین و مولای خود در موج بلا بیفتد و شکایت هم نکند همانگونه که حضرت زینب بود.
۱۰- مادر
گویند مرا چو زاد مادر PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است) به دهن گرفت آموخت
شبها بر گاهواره من بیدار نشست و خفتن آموخت
پس هستی من زهستی اوست تا هستم و هست دارمش دوست (ایرج میرزا، ۱۳۵۰، ص ۱۶۷)
ایرج در این قطعه مقام مادر و زن را ستوده است این قطعه بسیار نفیس و زیبا را ادوارد براون در صدر جلد چهارم تاریخ ادبیات ایران خود قرار داده است شاعر زحمات مادر را از ابتدای تولد کودک به تصویر میکشد و از نظر او زن موجودی تأثیرگذار است که پایه و اساس هستی میباشد.
۲۱- تاریخ فوت
این جهان پیش رادمرد حکیم هست محنت فزای غم آباد
زن و مرد و شه و گدا دارند همه از دست این جهان فریاد
پیر زالی است نو عروس نمای کرده در زیر خاک بس داماد (ایرج میرزا، ۱۳۵۰، ص ۱۷۱)
در این شعر که در تاریخ فوت یکی از شاه بانوان سروده شده است شاعر از فلک و زمانه گله میکند و اوضاع جهان را بر وفق حال هیچ کس نمیداند و جهان را چون پیرزنی میداند که خود را به شکل نوعروسی در میآورد تا بسیاری را به غرقاب فنا رهنمون سازد.
و سپس از فوت عزیز علیا (دختر شاه) سخن میگوید که اگرچه از دنیا رفته پا به بهشت نهاده است پس زن موجودی زمینی است که گاهی ستوده میشود و گاهی مورد مذمت قرار میگیرد.
۲۳- حق استاد
گفت استاد مبر درس از یاد یاد باد آنچه به من گفت استاد
هیچ یادم نرود این معنی که مرا مادر من نادان زاد (ایرج میرزا، ۱۳۵۰، ص ۱۷۲)
در این جا زن به عنوان مادر، کسی است که فرزند را به دنیا میآورد و به جهت تعلیم به نزد استاد میفرستد شاعر خود را مرهون زحمات استاد میداند و روان او را شاد میخواهد ایرج باز هم مقام مادر و زن را ستوده است.
۲۹- جواب به حامی عارف
میم سپاسی کجاست تا که نگویند عارف بیچاره دادخواه ندارد
تا که روان دیده اشک مام وطن را خنده شیرین و قاه قاه ندارد (ایرج میرزا، ۱۳۵۰، ص ۱۷۴- ۱۷۵)
او در این
شعر ضمن اعتراف به دوست داشتن عارف و پیام دادن به حامی عارف وطن را به مادر تشبیه میکند که نماد عشق سرشار است و این به جهت قداست بخشیدن به شخصیت زن است.
۳۰-
هر کس که نمود … دایم به … علیل باشد (ایرج میرزا، ۱۳۵۰، ص ۱۷۵)
شاعر ضمن بیان یکی از مشکلات اجتماعی که در اثر ارتباط نامشروع به وجود میآید از بی بند و باری بعضی انتقاد میکند که به زن به عنوان کالا نگاه میکنند در ضمن تیره روزی زنان آن روزگار که به دام افتادهاند را به تصویر میکشد.
۳۴- مهر مادر
رنج کشد مادر از جفای پسر لیک آنچه کشیدست هیچ رنج نداند (ایرج میرزا، ۱۳۵۰، ص ۱۷۷)
در این شعر شاعر ضمن ستایش مهر و محبت مادر که هیچ گاه مهرش را دریغ نمیکند زن را موجودی حساس و فداکار معرفی میکند.
۳۶- تصویر زن
در سر در کاروانسرایی تصویر زنی به گچ کشیدند (ایرج میرزا، ۱۳۵۰، صص ۱۷۷- ۱۷۸)
در اینجا شاعر از به تصویر کشیدن زنی صحبت میکند که به خاطر حفظ آبرو و دین تصویرش را با گل پوشاندند در واقع در این شعر نیز شاعر حجاب را مذمت و تمام گناهان و انحرافات را از رو پوشیدن بی مورد میداند او معتقد است که زن بدون حجاب نیز میتواند خود را حفظ کند و آسیب نبیند او از کج اندیشان و ظاهر بینان انتقاد میکند.
۳۸- بهشت و دوزخ
رسول دید که جمعی گسسته افسارند به چاره خواست کشان رِبقَه در رِقاب کند
برای ذوق تو شهوت پرست عبدالبطن حدیث میوه و حوریه و شراب کند (ایرج میرزا، ۱۳۵۰، ص ۱۷۹)
به نظر شاعر عذاب خداوند مختص به آن دنیا و بهشت و دوزخ نیست بلکه آنها را بیان میکند تا عدهای که ظاهر بین هستند پی به عذاب خداوند ببرند در اینجا حوریه مصداقی از زن است که در زیبایی و وجاهت بی نظیر است و پاداشی برای اعمال صالحان است.
۴۲- انتقاد از سازندگان آرام گاه فردوسی
یک وجب ساخته آخر نشود قبر حکیم شاید از خود دو سه پارک دگر آباد کنند
روح فردوسی از این زن جلبان در تعبست کاش این روح گرامی را آزاد کنند (ایرج میرزا، ۱۳۵۰، صص ۱۸۱- ۱۸۲)
شاعر ضمن انتقاد از حاکمان ظالم که فقط به فکر خود و خانواده هستند و به اسم ساختن بنا و تحت تأثیر قرار دادن مردم همه را به خانواده خود اختصاص میدهند از اوضاع نابسامان جامعه سخن میگوید و به عاملان حکومتی برای تحقیر فحشهای ناموسی نثار میکند و زن را تحقیر مینماید.
۴۴- در رثای کلنل محمد تقی خان
دلم به حال تو ای دوست دار ایران سوخت که چون تو شیر نری را در این کُنام کنند (ایرج میرزا، ۱۳۵۰، صص ۱۸۲- ۱۸۳)
شاعر در این شعر شخصیت کلنل محمد تقی خان را به خاطر کارهای شگرف و وطن دوستی دوستدار ایران لقب میدهد او مردان حکومتی را به عروسی تشبیه میکند و به گمان من به جهت تحقیر است که همطراز با زنان در نظر گرفته شدهاند او معتقد است که مادری نیست که فرزندی چون محمد تقی خان به دنیا آورد پس چنین مادری دارای قداست و زنی والا مقام است.
۴۷- تاریخ وفات عزیز علیا
یکی قمر طلعتی که بُد فرشته نهاد به عصمت و شرم او زنی به گیتی نبود (ایرج میرزا، ۱۳۵۰، صص ۱۸۴- ۱۸۵)
ایرج در این شعر به توصیف زن (عزیز علیا) میپردازد و او را با خاطر نسبت فامیلی میستاید و تاریخ فوت او را با شعر بیان میکند.
۵۴- مهر مادر
باز چون جوجه ماکیان بیند از پی صید برگشاید پر
پس روا باشد ار کنند اطفال جان به قربان مهربان مادر (ایرج میرزا، ۱۳۵۰، ص ۱۸۷)
در این شعر با بیان داستانی مهر مادر و عطوفت او را ذکر میکند زن موجودی فداکار است که بسیار شایسته تقدیر است.
۵۷- بامداد
دست مادر بوسد و روی پدر این در آغوشش کشد آن در کنار (ایرج میرزا، ۱۳۵۰، صص ۱۸۸- ۱۸۹)
در این شعر شاعر ضمن معرفی زن به عنوان مادر موضوع احترام و دست بوسی مادر را بیان میکند و همگان را به ارزش گذاری به مقام مادر تشویق میکند.
۵۸- مادر
پسر رو قدر مادر دان که دایم کشد رنج پسر بیچاره مادر (ایرج میرزا، ۱۳۵۰، صص ۱۸۹- ۱۹۰)
در این شعر نیز که در بزرگداشت و قداست مادر سروده شده است ضمن بیان مرارتهای مادر شخصیت او را میستاید و فداکاری او را متذکر میشود.
۶۵- قلب مادر

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...