2-10) سیر تاریخی مفهوم کارآفرینی واژه کارآفرینی در طول زمان همراه با تحول شیوه های تولید و ارزش های اجتماعی دچار دگرگونی و افزایش مفاهیم در برگیرنده شده است. از آنجا که بررسی این تحولات و موارد کاربرد این واژه تا حد زیادی در راستای توسعه نظریه کارآفرینی حرکت کرده است، می توان تاریخچه تحولات مفهوم کارآفرینی را به پنج دوره تقسیم نمود. 2-10-1) دوره اول: (قرن 15و16میلادی،صاحبان پروژه های بزرگ) اولین تعاریف کارآفرینی دراین دوره ارائه می شود، در این دوره هم زمان با دوره قدرتمندی ملاکین و حکومت های فئودالی در اروپاست. کارآفرین کسی است که مسئولیت اجرای پروژه های بزرگ را بر عهده می گیرد و البته در این راه مخاطره ای نمی پذیرد. زیراعموماً منابع توسط حکومت محلی تأمین می شود و او صرفاً مدیریت می کند. نمونه بارز کارآفرین دراین دوره معماران ساخت کلیسا، قلعه ها و تأسیسات نظامی هستند (شاه حسینی و کاوسی، 1388). 2-10-2)دوره دوم : (قرن 17میلادی، مخاطره پذیری) در این دوره هم زمان با شروع انقلاب صنعتی بعد جدیدی به کارآفرینی اضافه شد؛ مخاطره. کانتیلون یکی از اولین محققین این موضوع، کارآفرینی را این گونه تعریف می کند: کارآفرین کسی است که منابع را با قیمتی نامشخص و تضمین نشده می فروشد، از این رو مخاطره پذیر است. کارآفرین دراین دوره شامل کسانی نظیر بازرگانان،صنعتگران و دیگر مالکان خصوصی می باشد (میرزا محمدی و همکاران، 1387). 2-10-3)دوره سوم: (قرون 18و 19میلادی و اوایل قرن بیستم متمایز کارآفرینان ازدیگر بازرگانان صحنه اقتصاد) در این دوره ابتدا کارآفرین از تأمین کننده­ سرمایه متمایز می گردد. یعنی کسی که مخاطره می کند با کسی که سرمایه را تأمین می کند، متفاوت است. ادیسون به عنوان یکی از کارآفرینان این دوره پایه گذار فن آوری های جدید شناخته می شود ولی او سرمایه مورد نیاز فعالیت های خود را از طریق اخذ وام از سرمایه گذاران خصوصی تأمین می­کرد. هم چنین در این دوره میان کارآفرینان و مدیر کسب و کار نیز تفاوت گذارده می شود. کسی که سود حاصل از سرمایه را دریافت می کند با شخصی که سود حاصل از توانمندی های مدیریتی را دریافت  می کند، تفاوت دارد (امیری، 1388). 2-10-4)دوره چهارم: (دهه های میانی قرن بیستم میلادی- نوآوری) “مفهوم نوآوری دراین دوره به یک جزء اصلی تعریف  کارآفرینی تبدیل می شود. این مفهوم می تواند شامل همه چیز، از خلق محصول جدید تا ایجاد یک نظام توزیع نوین یا حتی ایجاد یک ساختار سازمانی جدید برای انجام کارها باشد. اضافه شدن این مفهوم به خاطر افزایش رقابت در بازار محصولات و تلاش در استفاده از نوآوری برای ایجاد مزیت رقابتی درکسب وکارهای موجود و بقای آن­هاست. 2-10-5)دوره پنجم: دوران معاصر (از 1980 تا کنون) رویکرد چند جانبه دراین دوره هم زمان با موج جدید ایجاد کسب وکارهای کوچک و رشد اقتصادی و شناخته شدن کارآفرینی فقط از دیدگاه محقق اقتصادی مورد بررسی قرار می گرفت، ولی در این دوره توجه جامعه شناسان و روان شناسان نیز به این رشته معطوف گردید. عمده توجه این محقق برشناخت ویژگی های کارآفرینان و علل حرکت فرد به سوی کارآفرینی است” (همتی، 1388: 49).   2-11) نظریه های کارآفرینی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...