با توجه به نقش سازنده مادران در عرصه های مختلف علمی،هنری، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و هر آنچه مجموعه علوم و معرفت بشری را شامل می شود، و با در نظر گرفتن مسؤولیتهای سنگین مادران فعال در اجتماع که همزمان بار مسئوولیت و وظایف خانوادگی را نیز به عهده دارند. می توان به اهمیت نقش بهداشت و سلامت مادران در پیشبرد جامعه پی برد..کلید تندرستی کودک در دست مادر است. کودکان سرمایه های فردای جامعۀ بشری هستند و کودکان امروز حساس ترین وآسیب پذیرترین گروه اجتماع را نیز تشکیل می دهندومسایل آنان اهمیت ویژه ای دارد. به دلیل ارتباط بدیهی و عمیق میان رشد ذهنی و جسمی کودکان از یکسو و پیشرفت اجتماعی و اقتصادی جوامع آنان از سوی دیگر، امنیتی که جامعه برای کودکانشان فراهم می آورد، معیار محک رشد اجتماعی است؛ که این امنیت در ارتباط مستقیم با سلامت روحی و جسمی مادران و نیز تأمینی است که اجتماع برای آنان فراهم می آورد. از آنجا که بارداری درزن با ایجاد تغییراتی طبییعی و بعضاً غیر طبییعی همراه است که آنان و جنین (ها) شان را هر آن در معرض خطر قرار داده و از آنجا که آسیب های دراز مدت ممکن است حتی ناشی از محرومیت ها ویا فشارهای کوتاه مدت باشند، پس بر جریان های اجتماعی طبیعی که بر کودکان تاثیر مستقیم می گذارند، باید بیش ازپیش از نزدیک مراقبت ونظارت کرد.حق طبیعی کودک است که از سلامت فیزیکی و روانی برخوردار باشد. از جمله عوامل بسیارمهم که توجه زیاد محققین را به خود معطوف کرده،وزن وسن هنگام تولد نوزاد بوده که این اهمیت به دلیل وجود خطرات زیادی است که نوزادان کم وزن و نارس را تهدید می کند، به طوری که برخی از مؤلفین در مورد عاقبت متولدین کم وزن و نارس معتقدند هر چه نوزاد در زمان تولد کوچکتر باشد، خطر بیشتری او را تهدید می کند. زایمان زودرس یکی از مهمترین مشکلات مامایی در جهان امروز است و اهمیت این مسأله در این موضوع است که یکی از عوامل منجر شونده به مرگ زودرس نیز می باشد، از طرفی بیماری های ناشی از نارس بودن نوزاد، شایعترین علت مرگ ومیر نوزادی محسوب می شود. میزان مرگ و میر بچه هایی که وزنشان بهنگام تولد کمتر از 2500 گرم است، به طور قابل توجهی زیاد می باشد وبخش بزرگی ازمرگ و میر نوزادان و شیرخواران راتشکیل می دهد. بنابراین وزن کم هنگام تولد یکی از جدی ترین مسایل بهداشتی جامعه در دنیای امروز است. تقریباًسالانه بیش از بیست میلیون نوزاد با وزن کم متولد می شوند که بیش از 90 درصد از این تولدها در کشورهای توسعه نیافته اتفاق می افتد در این مورد تحقیقات نشان می دهد که یکی از عوامل کمتر شناخته شده ولی بسیار مهم مرگ و میر در جهان سوم این است که 10 تا 15 درصد کودکان با وزن کم متولد می شوند(کمتر از 2500 گرم)، و این نوزادان30 ـ 40 در صد مرگ ومیرهای سال اول زندگی را تشکیل می دهند. تولد نوزاد نارس و کم وزن علاوه بر تأثیر بر سلامت نوزاد باعث تأثیر بر وضعیت روحی خانواده نیز می گردد. خانواده ها هم معمولاً احساس خوبی از تولد نوزاد نارس ندارند. اضطراب ناشی از زنده ماندن نوزادممکن است باعث احساس گناه، عصبانیت، و افسردگی شود. همچنین نگهداری از این نوزاد از نظر اقتصادی هزینه بالایی را به خود اختصاص می دهد. بسیاری بر این عقیده اند که آموزش دختران یکی از مهمترین سرمایه گذاری هایی است که در هر کشور در حال توسعه برای آینده خویش می تواند انجام دهد. در دراز مدت تقریبا هر یک از جنبه های پیشرفت، از تغذیه تا تنظیم خانواده، از بهداشت کودک تا حقوق مادران، عمیقاً متأثر از این موضوع است که آیا در آن کشور دختران از آموزش بهره مندند یا نه. در همین راستا در مواجهه با افزایش تعداد مادران شاغل در اجتماع و با توجه به اینکه درهر دو استرس فیزیکی و روانی با نتایج زیانبار حاملگی توأم بوده است، این موضوع که آیا این قشر از زنان در دوران حاملگی خود از تسهیلات ویژه ای بهره می جویند یا نه، قابل تأمل می باشد. گزارشات متعدد نشان می دهد که کارکردن در جریان حاملگی می تواند اثرات مضری روی عاقبت حاملگی اعمال کند و نیز تحقیقات نشان داده که وزن زمان تولد نوزادانی که مادرانشان در طول سه ماهه سوم کار می کنند، 150 ـ 400 گرم کمتر از نوزادان مادرانی که کار نمی کنند، گرچه طول مدت حاملگی در هر دو گروه برابر است. کاهش وزن تولد نوزاد در مادرانی که قبل ازحاملگی کم وزن بوده و افزایش وزن آنها در طول حاملگی مطلوب نباشد، و نیز در مادرانی که از فشارخون رنج می برند و آنهایی که کارشان نیاز به ایستادن دارد، بیشتراست.نتایج دیگری از مطالعات حاکی از آن است که کار زیاد فیزیکی وذهنی منجر به ریسک بالاتری برای زایمان زود رس و کم وزنی هنگام تولد قراردارند، به خصوص در مورد آنهایی که انگیزه ای برای ادامه کار نداشته باشند. مطالعات متعدد دیگری حکایت از آن دارد که شیفت کاری نیز می تواند در ایجاد کم وزنی موقع تولد و زایمان زودرس موثر باشد. جدا از اثر بر روی میزان مرگ ومیر، کم وزنی هنگام تولد نوزاد، عامل عمده ای در معلولیت نیزمی باشد و در صد زیادی از نقایص هوشی و عصبی که از لحاظ فردی ناتوان کننده و پر هزینه از لحاظ اجتماعی را موجب می گردد. بنابراین با توجه به شرایط موجود و با تکیه بر مشاهدات پژوهشگر در مواردی چون بروزتولد نوزادان نارس و کم وزن در مادران شاغل، و نظر به اینکه تاثیر شغل مادر بر پیامدهای حاملگی توجه علمی زیادی را به خود معطوف کرده، و با توجه به اینکه مادران به طور روز افزون به نیروی فعال کار وارد می شوند، شایسته است که تاثیر نوع اشتغال مادر در دوران بارداری بر پیامد حاملگی، مورد بررسی قرار گیرد. با توجه به اهمیت پیامد حاملگی از لحاظ مختلف اجتماعی، روانی و اقتصادی می توان به این جنبه از اهمیت بهداشت و تأمین اجتماعی ـ اقتصادی خانم های باردار تأکیدنموده و توجه بیشتر سیستم های بهداشتی ـ درمانی و سایر مقامات مسؤول کشور را به مسأله اشتغال مادر در دروان بارداری جلب نمود و بابی در جهت اصلاح قوانین در این زمینه، به نحوی که منافع خانم شاغل باردار در دوران بارداری تأمین کند، گشود.[141] یکی از مهم ترین معیارهایی که جهان غرب برای تعیین جایگاه مادر در اجتماع پذیرفته ، میزان مشارکت مادران اقتصادی و اشتغال آنان است؛ واز سوی دیگر، یکی از مهم ترین نقش های مادر، نقشی است که در خانواده ایفا می کند. تردیدی نیست که خانواده از ارکان جامعه ومحور اساسی رشد و اعتلای انسان به شمار می رود. این نقش از منظر جهان غرب و غرب باوران بسیار کم رنگ و بی اهمیت بوده ودر برخی موارد یکی از مشکلات فراروی مادران ، قلمداد شده است. شورای عالی انقلاب فرهنگی ، در تدوین سیاست های اشتغال زنان در جمهوری اسلامی ایران به نقش مادری توجه کرده است:
- با توجه به قداست مقام مادری و تربیت نسل آینده و مدیریت خانه و با عنایت به نقش زنان در فرایند رشد فرهنگی و توسعه اقتصادی، باید ارزش معنوی و مادی نقش زنان درخانواده و کارآنان درخانه در نظر گرفته شود.
2- با توجه به اهمیتی که نظام جمهوری اسلامی ایران به استحکام بنیان خانواده نقش تربیتی وسازنده زنان درخانه قائل است، مقررات و تسهیلات لازم ،به مناسبت «شغل مادرانه» در نظر گرفته شود؛ از قبیل استفاده از مرخصی با حقوق ،تقلیل ساعات کار، مزایای بازنشستگی باسنوات کمتر خدمت، امنیت شغلی، برخورداری از تأمین اجتماعی در مواقع بیکاری، بیماری، پیری یا ناتوانی از کار. 3- فرصت های شغلی مناسب برای مادران خانه دار در محیط خانه و در کنار فرزندان، بدون محدودیت وقت وبا منظور کردن مزد در قبال کار وتسهیلات تعاونی، ایجاد شود. مشکلی که در رابطه با کارگران زن از سوی کارفرما عنوان می شود بارداری و فرزند آوری است. در بعضی از موارد داوطلبان زن را به دلیل نگرانی از این که پس از استخدام بلافاصله بچه دار می شوند نپذیرفته اند. بارداری کارگران زن می تواند مشکلات مختلفی را برای کارفرما در رابطه با باروری و فرزند آوری کارگر زن متحمل «هزینه های» مستقیمی نظیر پرداخت مزد ایام مرخصی زایمان و هم چنین هزینه های غیر مستقیمی نظیر جانشین کردن کارگر دیگری در مدّت مرخصی زایمان، بهره وری پائین تر طی دوره بارداری یا بعد از مرخصی زایمان می شود. این نگرانی نیز وجود دارد که کارگر زن بعد از تولد بچه به کار باز نگردد یا اگر به کار باز گردد مسئولیتهای جدید خانوادگی بر کار او تأثیر بگذارد. منطقاً می تواند انتظار داشت که کارفرمایان با اتخاذ خط مشی هایی نظیر اجتناب از این هزینه ها (مانند عدم استخدام زنها یا اخراج زنهایی که باردار می شوند یا ازدواج می کنند) یا با پرداخت مزد کمتر به زنان به عنوان راهی برای جبران خسارت نسبت به این وضعیت، عکس العمل ابراز کنند. مبحث دوم : مسائل صرفا مالی مادر در غالب مسائل حقوقی صرف نظر از بعد صرف حقوقی آن می توان ابعاد دیگری از آن را نیز بررسی کرد . بعد مالی ، مهم ترین مسئله ای است که در بررسی حقوقی نباید به آن بی توجه بود ..نظر به این اهمیت ،ما آن دسته از مسائل حقوقی مادر که دارای این شاخصه باشند را جداگانه و با عنوان مسائل صرفا مالی مادر ، در این مبحث آورده ایم. گفتار اول : نفقه یکی از اسباب وجوب انفاق قرابت است. ولی در روابط بین اقارب فقط اقارب نسبی در خط عمودی، اعمّ از صعودی یا نزولی ملزم به انفاق یکدیگر هستند. کسی در بین اقارب مستحق نفقه خواهد بود که فقیر باشد و نتواند بوسیله اشتغال به شغلی، وسائل معیشت خود را فراهم کند، وکسی ملزم و مسئول انفاق است که متمکن از دادن نفقه باشد، یعنی بتواند نفقه بدهد بدون اینکه از این حیث در وضع معیشتی خویش دچار مشکل و مضیقه شودنفقه اقارب، عبارت است از مسکن، البسه، غذا و اثاث البیت به قدر حاجت با در نظر گرفتن درجه استطاعت منفق. تعریفی که فقها از نفقه کردهاند، تعریفی است که از قرآن کریم اقتباس شده است.[142] از نظر بعضی از حقوقدانان، نفقه عبارت از: تأمین مخارج ضروری فرد یا افرادی که تحت تکفل شخص بوده و انسان قانوناً ملزم به رعایت آن میباشد و بر دو قسم است: نفقه زوجه و نفقه اقارب. افراد واجب النفقه از نظر اسلام به دو دسته تقسیم میشوند: 1- افرادی که از طریق سبب با انفاق کننده، نسبت دارند که فقط شامل زوجه دائمه[143] میشود و در صورتی که پرداخت نفقه در عقد موقت شرط شده باشد، به آنها واجب میشود. 2- افرادی که از طریق نسب با انفاق کننده نسبت دارند. مانند مادر، پدرو اولاد که واجب النفقه هستند. در روابط بین اقارب فقط اقارب نسبی در خط عمودی، اعمّ از صعودی یا نزولی ملزم به انفاق یکدیگر هستند. کسی در بین اقارب مستحق نفقه خواهد بود که فقیر باشد و نتواند بوسیله اشتغال به شغلی، وسائل معیشت خود را فراهم کند، وکسی ملزم و مسئول انفاق است که متمکن از دادن نفقه باشد، یعنی بتواند نفقه بدهد بدون اینکه از این حیث در وضع معیشتی خویش دچار مشکل و مضیقه شود. بنابراین نفقه اولاد بر عهده پدر اوست و بر مادرچیزی واجب نیست در صورت فوت پدر یا عدم قدرت او وظیفه انفاق، به عهده اجداد پدری او می باشد، اما در صورت نبودن پدر و اجداد پدری و یا عدم قدرت آنها نفقه بر عهده مادر است. و چنانچه مادر هم زنده نباشد و یا قادر به انفاق نباشد وظیفه انفاق به عهده اجداد و جدّات فوق الذکر که از حیث درجه اقربیّت مساوی باشند، نفقه را باید به اندازه مساوی پرداخت نمایند.
[دوشنبه 1398-12-12] [ 09:24:00 ب.ظ ]
|