کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 




 

  • دیه جنین که گوشت واستخوان بندی آن تمام شده وهنوز روح در آن پیدا نشده،یکصد دینار.

  لازم به ذکر است که مراحل فوق در فقه نیز با اختلافات جزئی در شیوه تعیین آن مورد توجه قرار گرفته است : بدین توضیح که در نطفه سن جنین تا حدود دو هفته است، در علقه سن جنین تا حدود چهار هفته است؛ در مضقه تا حدود هشت هفته از سن جنین می گذرد؛ در مرحله تشکیل استخوان یا عظام عمر جنین تا حدود دوازده هفته از سن اوست ودر مرحله آخر یعنی خلقت کامل قبل از دمیدن روح تا حدود شانزده هفته از سن او می گذرد، از این دوره به بعد که جمعاً حدود چهار ماه و نیم بعد از انعقاد نطفه در رحم زن است؛ صدای قلب بچه شنیده می شود و حرکات وتکان های او محسوس تر می گردد. اختلاف در خصوص دیه در جایی پررنگ تر می گردد که روح در جنین دمیده شده باشد. در این خصوص بعضی از فقها دیه را یکصد دینار می دانند. حتی پس از دمیده شدن روح؛ مانند شیخ طوسی که بیان می دارد: « اذا ضرب بطن امراه خالقت جنیناً کاملاً و هو الحر المسلم فدیه عندنا مائه الدینار»[60] که البته قانونگذار در ماده 487 قانون مجازات اسلامی از نظر مشهور مانند حضرت امام  که می فرمایند:« جنین اگر روح در او دمیده شده باشد در او دیه کامل (هزار دینار) است در صورتی که در حکم مسلمان حر و پسر باشد ودر دختر نصف آن می باشد» [61] تبعیت کرده واینگونه بیان شده است که دیه جنین که روح در آن پیدا شده ، اگر پسر باشد دیه کامل واگر دختر باشد نصف دیه کامل واگر مشتبه باشد سه ربع دیه کامل خواهد بود.[62] لازم به ذکر است که موارد فوق در فقه امامیه مطرح می شوند ودر فقه عامه در سقط جنین صحبت از (غره) می شود که به معنی دادن برده یا کنیز می باشد. که البته بحث فقه عامه مورد نظر این بررسی نبوده است.ونیز لازم به توضیح می باشد که موارد فوق جدای از مبحث اصلی این نوشتار در خصوص اختلافات مربوط در نحوه مجازات سقط جنین می باشد.(قصاص یا دیه) بلکه فرضی را متذکر می شود که در آن فرض؛ دیه مطالبه شده است؛ ومیزان ومقدار دیه تعلق گرفته به هر مرحله از رشد جنین را متذکر می گردد.

مبحث دوم : مفهوم سقط جنین ازدیدگاههای مختلف و علل عمده سقط:

کلمه سقط در لغت به معنی افتادن ، سقوط کردن ، انداختن وخارج شدن، از بین رفتن و واقع شدن است .[63] ابن منظور گفته است: سقط، یسقطٌ  مسقوطاً در لغت به معنی افتادن و انداختن و واقع شدن است. در زبان عربی گفته می شود: «سقط شئ من یدی» یعنی وسیله از دست من افتاد. در حدیثی از پیامبر (ص) نقل است:«علی الخبیر سقطت» یعنی بر کسی که از آن آگاه است، واقع شد. همین طور «اسقطت الناقه» یعنی شتر فرزندش را انداخت.[64] در کتاب القاموس المحیط آمده است: «سقط الولد من بطن امه» : یعنی فرزند از شکم مادرش خارج شد، همچنین«سِقط» (بکسرسین)؛به معنی فرزند ناقص؛ و «سقیط» به معنی فرزند ناقص العقل است.[65] همچنین سقط در فقه و حقوق؛ در اصطلاح فقها به معنی خارج شدن جنین از رحم مادر، قبل از کامل شدن آن است. به عبارت دیگر اگر جنین قبل از پایان دوره حمل وکامل شدن به صورت مرده از رحم خارج شود، بدان «سِقط» گویند. مانند آن که جنین در شش ماهگی به صورت مرده از رحم خارج گردد.[66] با نظر به معنای مذکور سقط در اصطلاح فقه به همان معنای لغوی است؛ با این فرق که سقط در لغت دارای معنای عام است ولی در اصطلاح فقه برای سقط جنین به کار می رود.در واقع به حذف یا بیرون آمدن یا بیرون آوردن رویان یا جنین مرده یا زنده از رحم، سقط جنین  یا «آفگانه شدن» گفته می شود. و اما قانون مجازات اسلامی که در جلسه مورخ 7/9/1370 مجمع تشخیص مصلحت نظام با تصویب ماده 5 آن ، بدانگونه که قبلا در مجلس شورای اسلامی تصویب شده بود به تصویب نهایی رسید نیز به پیروی از احکام فقه اسلامی سقط جنین را تعریف نکرده است بلکه در کتاب چهارم در باب دیات مواد 487 الی 493 را به دیه مقرر برای سقط جنین اختصاص داده است و این همان موادی است که قبلاً قانون گذار در قانون دیات مصوب بیست وچهارم آذر ماه 1361 در مواد 194 الی 200 بعنوان دیه سقط جنین آنرا تصویب و دادگاهها آنرا اجرا واعمال می نمودند که لازم است قبل از ورود به بحث این مقاله ابتدا ذیلا با توجه به حقوق اسلامی و نیز حقوق تطبیقی تعریف این جرم؛ وارکان تشکیل دهنده آن مورد بررسی قرار گیرد تا با شناخت کامل از جرم بودن عمل بتوان اعمال مجازات مقرر قانونی در آنرا مورد توجه قرار داد .[67] منتها تا حدودی می توان اینگونه بیان نمود که سقط جنین در حقوق عبارتست از اخراج عمدی وغیر طبیعی و قبل از موعد طبیعی جنین به نحوی که حمل خارج شده از بطن مادر زنده نباشد یا قابل زیستن نباشد. لذا می توان اینگونه نتیجه گرفت که مفهوم سقط جنین در حقوق نیز تا حدودی نزدیک به تعریف فقها؛ و مفهوم فقهی آن می باشد. در اصطلاح پزشکی نیز سقط جنین اخراج عمدی یا مصنوعی یا خروج خود به خود حمل ناقص الخلقه و یا ناتمام قبل از موعد طبیعی می باشد. از نظر پزشکی قانونی اگر خروج جنین پس از شش ماه با بدست آوردن توانایی زندگی خارج از رحمی آن صورت گیرد ، زایمان قبل از موعد نامیده می شود و اگر جنین قدرت زیستن نداشته باشد، سقط جنین محسوب می گردد[68] . برای وقوع سقط؛ فعل مرتکب ممکن است به چند صورت به وقوع بپیوندد منتها این افعال می بایست تنها به صورت فعل مثبت مادی خارجی واقع گردند و ترک فعل نمی تواند موضوع جرم سقط جنین قرار گیرد. فعل مرتکب ممکن است به صور زیر انجام گیرد: حالت اول- گاهی عمل سقط جنین ممکن است توسط افراد ثالث وغیر متخصص صورت گیرد، هم چنانکه در ماده 623 قانون مجازات اسلامی آمده است: « هرکس به واسطه دادن ادویه یا وسایل دیگری موجب سقط جنین زن گردد به حبس از شش ماه تا یک سال محکوم می گردد واگر عالماً وعامداً زن حامله ای را دلالت به استعمال ادویه یا وسایل دیگری نماید که جنین وی سقط گردد به حبس از سه تا شش ماه محکوم خواهد شد»[69] در اینجا عمل شخص ثالث نوعی معاونت در جرم است. چرا که از طرفی موجب وقوع جرم شده واز طرف دیگر با هدایت و راهنمایی خود، زن را دلالت به استعمال ادویه یا وسایل دیگری نموده است؛ ولی قانونگذار عمل شخص ثالث را به عنوان جرم خاص تلقی و برای مرتکب مجازات خاصی را مقرر نموده است. حالت دوم- گاهی عمل سقط جنین ممکن است توسط افراد متخصص یا ماما یا دارو فروش وغیره صورت گیرد. در اینجا اگر شخص متخصص با علم و عمد اقدام به سقط جنین نماید، عمل او «بالمباشره» واگر فقط وسایل سقط جنین را فراهم کند ، بدون اینکه مستقیماً در اسقاط جنین دخالتی کرده باشد، عمل او «بالتسبیب» است. همانگونه که مطابق ماده 623 قانون مجازات اسلامی «اگر طبیب یا ماما یا دارو فروش واشخاصی که به عنوان طبابت یا مامایی یا جراحی یا داروفروشی اقدام می کنند؛ وسایل سقط جنین را فراهم سازند و یا مباشرت به اسقاط جنین نماید به حبس از دو تا پنج سال محکوم خواهند شد…»[70] حالت سوم- گاهی ممکن است توسط افراد غیر متخصص توأم با قهر وخشونت وآزار بر روی زن حامله صورت گیرد و موجب اسقاط جنین شوند. در این حالت مجازات مرتکب که با علم و عمد صورت گرفته باعث اعمال مجازات شدیدتری خواهد بود. که ماده 622 قانون مجازات اسلامی مقرر می دارد : «هرکس عالما وعامدا به واسطه ضرب یا اذیت وآزار زن حامله، موجب سقط جنین وی شود. علاوه بر پرداخت دیه یا قصاص حسب مورد به حبس از یک تا سه سال محکوم خواهد شد»[71]. حالت چهارم-  زمانی است که خود زن بالمباشره اقدام به سقط جنین می نماید وآن موقعی است که زن عالماً وعامداً و بدون اجازه پزشک به خوردن ادویه یا مأکولات یا مشروبات یا استعمال وسایل مذکوره اقدام نماید[72] . لازم به ذکر است تفاوتی بین اینکه حاملگی زن ناشی از رابطه مشروع باشد ویا زنا یا وطی به شبهه وتا تلقیح مصنوعی نیست ودر این قبیل موارد شامل عمومات حرمت و احترام به جنین بوده ودلیل خاصی که بتوان موجب جواز سقط در این قبیل موارد دانست وجود ندارد»[73]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1398-12-13] [ 03:03:00 ب.ظ ]






ابتدا بهتر آن است که به بررسی مواد قانون مجازات اسلامی بپردازیم و با بررسی قوانین پیشین و حال؛ و دقت در نظرات و عقاید حقوقدانان در خصوص مجازات سقط جنین به یک جمع بندی کاملی دست یابیم . قانون تعزیرات مصوب 18 مرداد 1362 مجلس شورای اسلامی در مواد 90 و 91 خود، حالاتی را به شرح ذیل پیش بینی نموده بود : « ماده 90 – هرکس زن حامله را دلالت به استعمال ادویه یا وسایل دیگری که موجب سقط حمل می گردد بنماید به سه الی شش ماه حبس محکوم خواهد شد .» که مقصود از هرکس اعم است از پزشک و غیر پزشک [179] « ماده 91 – اگر زن حامله برای سقط جنین به طبیب یا قابله مراجعه کند و طبیب هم عالماً ، عامداً مباشرت به اسقاط جنین بنماید دیه جنین بعهده اوست و اگر روح در جنین دمیده شده باشد باید قصاص شود و اگر او را به وسایل اسقاط جنین راهنمایی کند به شش ماه تا سه سال حبس محکوم خواهد شد.”[180] حال با بررسی و مطالعه ماده 91 قانون فوق الذکر مشخص می شود که مقنن موارد خاصی را در این ماده پیش بینی نموده است که تا حد زیادی متعارض با قانون مجازات اسلامی در باب دیه سقط جنین است که ذیلا به برخی از این تعارضات می پردازیم  : 1– مجازات مادری که سقط جنین می نماید با توجه به سکوت این ماده و با توجه به ماده 489 قانون مجازات اسلامی پرداخت دیه خواهد بود . 2– مجازات سقط جنین وسیله طبیب یا قابله ( کسی که تخصص در این امر دارد ) : الف- اگر روح در جنین دمیده نشده باشد مجازات طبیب یا قابله دیه است . ب- اگر روح در جنین دمیده شده باشد و پزشک یا قابله اقدام به سقط جنین نماید مجازات او قصاص است . ج- و اگر طبیب یا قابله مادر را به وسایل اسقاط جنین راهنمایی کند اعم از اینکه روح در جنین دمیده شده باشد یا خیر مجازات طبیب یا قابله شش ماه تا سه سال حبس است؛ و با توجه به ماده 90 قانون تعزیرات اگر غیر طبیب یا قابله همین راهنمایی را به زن حامل بنماید مجازات او سه الی شش ماه حبس تعزیری خواهد بود ( بدیهی است همانطور که فوقاً گفته شد کلمه هرکس می تواند اعم از پزشک یا غیر پزشک را شامل گردد ). ملاحظه می فرمایند این دو ماده با عمومات مواد 487 الی 493 که دیه موارد مختلف سقط جنین از سقط نطفه ای که در رحم مادر مستقر شده است تا جنین کامل که در آن روح دمیده شده است را مشخص نموده مغایرت دارد؛ بدیهی است در مواد فوق الذکر مشخص نگردیده است که این سقط بوسیله چه کسی باید بعمل آید و با توجه به اصول کلی باید گفت عامل سقط چه مادر باشد یا غیر او مجازات یکسان دارند ( از نظر پرداخت دیه )؛ از این رو مواد 90 و 91 فوق الذکر در باب دیات ؛ با نظر فقهای عظام نیز مغایرت و تعارض پیدا مینماید زیرا در فقه میزان دیه سقط جنین از بیست دینار برای نطفه ای که در رحم مستقر شده است آغاز و تا دیه کامله پسر و نصف دیه کامله برای دختر پس از پیدایش روح در حمل پایان می پذیرد. و حضرت امام خمینی نیز با این عبارت” الجنین اذاولج فیه الروح ففیه الدیه الکامله” [181] و در جای دگر با ذکر” لا کفاره علی الجانی فی الجنین قبل ولوج الروح”[182] نیز همان قاعده را مورد تأکید قرارداده اند و حال آنکه برقراری مجازات دیگری غیر از دیه با صراحت عدم وجود کفاره قبل از پیدایش روح ( که در قانون سابق دیات نیز در ماده 200 مؤکداً ذکر شده بود که قبل از پیدایش روح سقط جنین کفاره ندارد و همچنین کفاره ودیه کامل او بعد از احراز حیات او خواهد بود ) ؛ بخصوص اعمال قصاص مذکور در ماده 91 قانون تعزیرات تا حد زیادی موجب اشکال است؛ زیرا با صراحت مواد قانون مجازات اسلامی در باب قصاص نفس و عضو و حتی تساوی اعضاء در قصاص عضو و همچنین تأکید بند ج ماده 295 قانون بر اینکه در مواردی از جنایات عمدی که قصاص در آنها جایز نیست باید دیه پرداخت گرد[183] ؛ این تعارض بیشتر آشکار گردیده و علی الاصول این سؤال مطرح میگردد که قصاص چگونه باید اجرا شود؟ آیا پزشک و قابله؛ خود در مقابل سقط جنین که روح در آن دمیده شده است قصاص می شوند؟ یا با تساوی در قصاص باید قصاص بصورت سقط جنین باشد ؟ و آیا با تفاوت پسر یا دختر بودن جنین؛ و تفاوت جنسیت پزشک و قابله؛ به چه صورتی باید قصاص اعمال گردد ؟ مگر این که بگوییم ذکر این ماده در قانون تعزیرات و بخصوص ذکر کلمه « قصاص » در قانون تعزیرات که علی الاصول جای آن در قانون حدود و قصاص بوده است ناشی از تساهل وعدم عنایت قانون گذار بوده است که به هر حال لزوم هصلاح این مواد در قوانین آینده به وضوح احصاص گردیده است کما اینکه اینگونه نیز شد. حال پس از بررسی مواد قانون تعزیرات به بررسی قانون مجازات اسلامی مصوب 1370 در این خصوص می پردازیم؛ قانون گذار در ماده 622 مقرر می دارد، « هرکس عالماً و عامداً به واسطه ضرب یا اذیت وآزار زن حامله موجب سقط جنین وی گردد، علاوه بر پرداخت دیه یا قصاص حسب مورد به حبس از یک تا سه سال محکوم خواهد شد[184]».  این جرم با توجه به تعداد مجنی علیه دارای دو بزه دیده است که عبارتند از، زن حامله و جنین؛ در تمامی موارد صدمه اعم از مادی و غیر مادی ابتدا متوجه زن حامله وسپس متوجه جنین می باشد. از جمله حقوقدانان دکتر حسن اقایی نیا می باشد که ایشان ماده فوق الذکر را اینگونه تفسیر کرده اند.[185]   الف ) رکن مادی: اجزای تشکیل دهنده این جرم در بخش رکن مادی شامل: ( شخصیت مجنی علیه )، ( عمل مرتکب)، ( نتیجه ) و( رابطه سببیت ) می باشد .

  • شخصیت مجنی علیها : تصریح مقنن به اصطلاح « زن حامله» در ماده مذکور متضمن دو نکته مهم است نخست اینکه صدمه به جنین آزمایشگاهی که هنوز به زن منتقل نگردیده از شمول این ماده خارج است و به همین ترتیب است وضعیت جنینی که قبل از موعد طبیعی زایمان شده به علت عدم قابلیت زیست در دستگاه های حمایتی نگهداری می شود، دوم تحقق حاملگی وعینیت یافتن جنین ضروری است. بنابراین اشتباه مرتکب در ایراد ضرب به قصد سقط جنین به زنی که حامله نیست را نمی توان در مقوله سقط جنین بررسی کرد. به نظر می رسد که مقنن در وضع این ماده حمایت از جنین و زن حامله را توأمان مد نظر داشته است.
  • عمل مرتکب : اعمالی که مقنن برای تحقق این جرم انتخاب نمود به قید حصر عبارتند از: ضرب، اذیت وآزار

ضرب : منظور از ضرب انجام فعلی است که بر تمامیت بدنی زن حامله وارد شده و منتهی به سقط جنین شود. نتیجه حاصل از ایراد ضرب بر زن حامله اعم است از اینکه موجب تغییر رنگ پوست، جرح، شکستگی، نقص عضو وحتی مرگ شود؛ تأثیری در عنوان اتهام مرتکب (سقط جنین) نخواهد داشت، به عبارت دیگر آنچه در مصداق ضرب برای محکومیت مرتکب به جرم سقط جنین در این ماده (ماده 622) لازم است[186]؛ اثبات انجام فعلی است از سوی مرتکب؛ که علیه تمامیت بدنی زن حامله صورت گرفته باشد. بنابراین اصابت ضربه به جنین شرط نیست و وسیله ایراد ضرب هم موثر در مقام نخواهد بود. چنانچه ضربه وارده پس از اصابت به زن حامله بر تمامیت بدنی جنین هم صدمه وارد آورد و منتهی به سقط شود مرتکب را نمی توان به اتهام ارتکاب جنایت بر جنین و نیز سقط جنین تعقیب نمود.


lass="entry-footer">Edit“مقاله سقط جنین، قصاص”
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:02:00 ب.ظ ]





لذا سقط جنین مطلقاً نامشروع و قتل به شمار می رود . 2-روایات: رفاعه می‌گوید: به امام صادق (ع)گفتم: کنیزی خریده‌ام . گاهی حیض او به خاطر خرابی خون یا باد در رحم بند می‌آید. دوایی به این منظور می‌آشامد که در همان روز حیض می‌بیند. امام فرمودند : چنین نکن ( و دوا به او نده ) گفتم تنها یک ماه حیض او به تأخیر افتد که اگر به علت حمل هم باشد هنوز در مرحله‌ی  نطفه است ( نه جنین کامل به عقیده او ) همانند نطفه‌ی مردی که به وسیله‌ی عزل و کنار کشیدن خود در موقع آمیزش آن به هدر می‌دهد. امام به من فرمود : وقتی نطفه در رحم قرار گیرد به سوی علقه و سپس به سوی مضغه می رود و سپس به اذن خدا مراتب جنینی خود را طی می‌کند و اگر در خارج رحم بیفتد چیزی از او خلق نمی‌شود به آن زن اگر یک ماه حیض او بند بیاید و از وقت حیض او بگذرد، دوا نده (کلینی ، 1402 ه.ق.،‌ ص 108). ابی عبیده می‌گوید: از امام صادق (ع) در مورد زن بارداری پرسیدم که دارو می‌نوشد تا جنینش را سقط نماید. درحالی‌که شوهرش از این قضیه مطلع نیست و جنین سقط می‌شود. امام فرمود: در صورتی که جنین دارای استخوان است و گوشت برتن وی روییده است (یعنی خلقت وی کامل شده) باید به شوهرش دیه کامل جنین سقط شده را پرداخت نماید اما اگر جنین در حین سقط در مرحله‌ی علقه و مضغه بوده به ترتیب باید40 و60 دینار به شوهرش پرداخت کند. سپس به امام (ع) گفتم : آیا از این دیه به زن ارث می‌رسد؟ امام فرمود : خیر ، زیرا زن به واسطه‌ی این که جنین را کشته است، قاتل است و قاتل مانع ارث بردن می‌شود. با استناد به این روایات ، فقهای امامیه معتقدند : مادری که به سقط مبادرت ورزیده از ارث  بردن دیه‌ی فرزندش محروم است. (نجفی ،1409ه.ق.، ص 696، به نقل از: نمازی و همکاران ، 1390 ، ص 57). هم چنین سقط نمودن جنین در هر مرحله‌ای که باشد از لحاظ اخلاقی و به دلیل پدید آوردن عوارض و لطمات بی‌شماری برای مادر محکوم به حرمت است (محسنی ، 1420ه.ق.، ص 286، به نقل از: نمازی و همکاران ،1390، ص 57). در نتیجه‌ی استدلال به این روایات مشهور، فقهای امامیه بر این عقیده‌اند که هیچ یک از زوجین و یا غیر آن دو مجاز به سقط جنین در هر مرحله از حیات جنین نیستند.(راملی ،1393ه.ق.، ص 418). تعدادی از فقهای حنفیه و مالکیه بر این عقیده‌اند که خارج نمودن اسپرم مستقرشده در رحم زن اگر چه قبل از چهل روز باشد جایز نیست. پس بی‌شک باید سقط جنین در هر مرحله در حیات جنین حرام باشد. (ابن قدامه ، 1404ه.ق.، ص 802). استدلال کنندگان به این دلیل معتقدند به علت این که سقط نمودن جنین در هر مرحله‌ای مشمول دیه می‌شود لذا پرداخت دیه دلالت بر حرمت سقط جنین حتی قبل از دمیده شدن روح دارد (طوسی ،1404 ، ص 296) لذا مواردی که دیه را بر تمام مراحل جنین از آغاز استقرار نطفه در رحم واجب می‌کند، دلالت بر وقوع قتل می‌کند. اولاً معنای لغوی دیه بنا بر شهادت دانش مندان و ادیبان لغت شناس در مقابل قتل است. از آن جمله زبیری در تاج العروس چنین می‌گوید: دیه حق کشته‌شده می‌باشد (زبیری، 1411ه.ق. ، ص 386) هم چنین ابن منظور در لسان العرب (ابن منظور ، 1405ه.ق. ، ص 716) گفته است: دیه مقتول را که حق او است پرداخت و من دیه‌ی او را دادم. بنابراین صحیح است، که وجوب پرداخت دیه جنین پیش از تعیین هویت کامل از باب قتل نفس به شمار نمی رود اما چنان که از روایات معتبر نقل شد، سقط جنین در واقع قتل موجود زنده‌ای است که در گذرگاه حیات انسانی در حال حرکت است و این توانایی را دارد که به انسان کاملی تبدیل شود و این از بااهمیت‌ترین دلایل احترام و حیثیت جان آدمی است (جعفری ، 1419ه.ق.، ص 249). قرطبی از فقهای اهل سنت نیز بر این عقیده است که اگر یک بارداری مشروع توسط سقط جنین از بین برود بر جنین جنایتی تحمل شده است درجه‌ی این جنایت نسبت به رشد جنین متفاوت است. یعنی در صورتی که جنین در مرحله‌ی نطفه از بین رود جنایتی خفیف تر دارد نسبت به زمانی که جنین به مرحله‌ی علقه و مضغه می‌رسد و اگر خلقت جنین تکمیل شود روح در او دمیده شده باشد جنایت بر او مانند جنایت بر انسان زنده است (قرطبی ، 1404ه.ق.، صص 9و6). بنابراین مادر نمی‌تواند به علت بیماری که دارد جنین خود را سقط نماید و اگر پزشک در این مسئله دخالت کند، پزشک نیز مسئول است. (ابن قدامه 1404ه.ق.، صص 9و6). مقدم بودن حیات جنین بر اجرای حد و قصاص: در فقه اسلامی مشهور است اگر زن باردار مرتکب جرمی شود که مجازات آن حد و سنگسار باشد، قاضی اسلامی صبر می‌کند تا مادر زایمان نماید و سپس حد را اجرا می کند (قرطبی ،1404ه.ق.، صص 9و6). البته این فتوا از روایتی که در زیر اشاره می‌شود استنباط شده است. روایت شیخ مفید از امام علی (ع) که فرمودند: زن باردار زنا کاری را نزد عمر آوردند عمر حکم سنگسار نمودن زن را صادر کرد، حضرت علی (ع) به عمر فرمودند: اگر سلطه و اختیاری بر زن به واسطه‌ی زناکار بودن او داری، چه اختیاری نسبت به فرزند داخل رحم او داری؟ خداوند می‌فرمایند: هیچ کس بار گناه دیگری را بر دوش نمی‌کشد، عمر گفت: در مشکلی که پیش آید و ابوالحسن آن جا حاضر نباشد زنده نباشیم و ادامه داد: ای ابوالحسن با او چه کنم؟ امام علیه‌السلام فرمود: از او نگهداری کن تا زایمان نماید و زمانی که فرزند به دنیا آورد و کسی برای سرپرستی طفل پیدا شده، حد را بر او جاری کن . این در حالی است که در باب حد و قصاص بر لزوم انجام سریع حد و قصاص تأکید شده است و این خود گواهی بر محترم بودن جنین و رعایت حق حیات وی است. (حکیم ، 1416ه.ق.، ص 254). دیدگاه علم پزشکی : شهادت متخصصان تشریح و پزشکان به خطرناک بودن بارداری برای مادر می‌تواند حرمت سقط‌جنینی که خودسرانه انجام می‌گیرد را مهم تر جلوه می‌دهد پزشکان و متخصصان مربوطه دیگر به نظرات مختلفی در یک معنی اتفاق نظر دارند و آن عبارت از تغییرات ایجادشده در زن از هنگام باردار شدن است. این تغییر در تمام اعضاء بدن مشاهده می‌شود لذا در حقیقت سقط جنین اختلال ایجاد کردن در وضع جسمانی زن است که به دلیل بارداری به وجود آمده و باعث بروز ضررهای جسمانی می‌شود این مطالب از نظر روان‌پزشکان صاحب‌نظر هم می‌تواند مورد تأیید باشد، زیرا زن نطفه‌ی وارده در رحم را تا زمان زایمان مانند جزیی از شخصیت خود می‌داند و گفته می‌شود زن در دوران بارداری با دو شخصیت که یکی تحت تأثیر دیگری است ( شخصیت جنین تحت تأثیر شخصیت مادر) زندگی می‌کند. (حکیم ،1416ه.ق. ص 254، به نقل از: نمازی فر و همکاران ، 1390 ، ص 59)، از نظر فقهای حنفیه اسقاط جنین قبل از نفخ روح در آن یعنی قبل از چهار ماه بر گذشت حمل امکان‌پذیر می‌شود و آن‌ها می‌گویند: « یباه اسقاط الولد قبل اربعه اشهر ولو بلا اذن لزوج» ( نعمتی ،1384 ، ص 373). ولی بعضی جواز آن را مشروط به وجود عذر موجه می‌دانند. فقهای مالکیه اسقاط جنین را حتی قبل از چهل روز از گذشت نطفه جایز نمی‌دانند و می‌گویند «ولایجوز اخراج المنی المتکون فی الرحم ولو قبل الاربعین یوما و اذا نفخه فیه الروح حرم»و نظر معتمد این مذاهب قبل از نفخ روح بر حرمت است(تفسیر القرطبی به نقل از: نعمتی ، 1384 ، ص 373). فقهای شافعی دو نظر دارند : الف) نظریه‌ی قایل به تحریم سقط جنین پس از استقرار نطفه در رحم و قبل از اتمام چهل روز ب) عده‌ای دیگر از جمله ابواسحاق مروزی و شیراملسی با استناد به نظریه‌ی ابوحنیفه سقط جنین را در مرحله نطفه و علقه مورد تسامح قرار داده‌اند و با وجود عذر شرعی سقط آن را جایز دانسته‌اند (نهایه المنهاج ،بی‌تا ،ج8 ، ص 418). فقهای مذهب حنابله اسقاط نطفه را برای زن در قبل از چهل روز به وسیله‌ی دارویی مباح جایز می‌شمارند ولی اسقاط حمل پس از گذشت چهل روز بر آن هر چند به دلیل بیماری زن باشد را جایز نمی‌دانند.«ویباح للمراه القاء النطفه قبل اربعین یوما بدوا ء مباح»( الروض). نظر مذاهب ظاهری؛ نظر راجح و مفتی به امروزی، همان نظریه‌ی استاد فقه مقارن، دکتر عبدالکریم زیدان است که در کتاب المفصل بیان داشته است و می‌گوید اگر سقط جنین به خاطر معالجه و یک توجیه شرعی بوده و مرحله‌ی جنین قبل از نفخ روح باشد یعنی قبل از گذشت چهار ماه از آغاز حمل باشد سقط آن از جانب شریعت اشکال ندارد و بعضی اسقاط جنین را در قبل از چهار ماه – چه با عذر و چه بدون عذر- جایز می‌دانند و در این کتاب ( المفصل ) به نقل از درالمختار به آن تصریح شده است . «ولی سقط جنین پس از دمیدن روح درآن یعنی پس از چهارماه از لقاح  قطعاً ممنوع و حرام می‌باشد ولی اگر مادری به خاطر معالجه اقدام به نوشیدن دارو نماید و به سبب آن جنین سقط شود و اشکالی ندارد: ولی اگر به قصد اسقاط حمل باشد ضامن خواهد بود و اگر بیم آن رود که جنین پس از ولادت و بزرگ شدن دچار مشکل دیگر خلقتی و یا اجتماعی ویا… شود نظر راجع به این است که سقط جنین جایز می‌باشد».(عبدالکریم زیدان به نقل از: نعمتی، 1384، ص 373). شیخ محمد شلتوت: رییس سابق دانشگاه الازهر مصر می‌گوید: «و اگر به صورت قطع ثابت شود که بقای جنین پس از تحقق حیات آن منجر به مرگ قطعی مادر می‌شود . قواعد کلی شریعت ما را به کم‌ترین دو ضرر (خف الضررین) دستور می­دهد؛ زیرا بقای جنین اگر مرگ مادر را به دنبال داشته باشد جایز نیست و اسقاط حمل درجنین شرایطی معین می‌باشد و نباید مادر را فدای نجات جنین نمود.(فتاوی شیخ محمد شلتوت، به نقل از: نعمتی، 1384، ص 373). «جنین به اعتبار این که یک موجود زنده است دارای احترام خاصی می‌باشد تا آن جا که قوانین شریعت به زن حامله اجازه می دهد که ماه رمضان را به خاطر صیانت از حیات جنین افطار نماید و باز می یابیم که شریعت به خاطر حفظ جنین تأخیر قصاص را از زن حامله محکوم به رجم را واجب می داند همان گونه که نمونه ی آن را در داستان غامریه می یابیم و شریعت بر کسی که ضربتی بر زن حامله وارد آورد و باعث سقط جنین درشکم مادر گردد دیه را بر او واجب گردانیده است.»(قرضاوی،بی‌تا، ج2 ، ص 541).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:02:00 ب.ظ ]





 

  • زن حامله باشد، یعنی نطفه کودک در بدن او منعقد شده باشد، چه به نظر بیشتر فقها وحقوق دانان از زمان استقرار نطفه در رحم زن و رشد و نمو آن و پس از تبدیل آن به علقه منعقد؛ و تا زمان تبدیل به حمل به صورت انسانی وتشخیص پسر یا دختر بودن وبالاخره پس از حلول روح تا قبل از زمان وضع حمل طبیعی هر گونه اقدام به اخراج مصنوعی حمل در تمام مراحل مذکور را سقط جنین تلقی نموده اند.
  • اخراج جنین از بطن مادر به نحوی که غیر طبیعی باشد:

  به عبارت دیگر وضع حمل یا زایمان که خروج طبیعی حمل از بطن مادر است، واقع نشود. بلکه اقدام مصنوعی به خروج از بطن مادر ملحوظ نظر فقها وحقوق دانان بوده است. بقول حقوق دان فرانسوی گارسون « سقط حمل عبارت است از منقطع ساختن دوران طبیعی بارداری» که ادامه طبیعی این دوران منجر به وضع حمل طبیعی خواهد شد.

  • وجود سوء نیست و عنصر معنوی: وجود سوء نیست. در اقدام به سقط حمل که از عمومات شرعی وقانونی استنباط می گردد، چه اگر هدف از سقط جنین به عنوان مثال به وسیله پزشک نجات جان مادر بیمار بوده ویا در مواردی که وضع حمل مصنوعی قبل از موعد برای مادر و کودک ضروری باشد و در مواردی که طفل قبل از موعد، زنده از بطن مادر خارج و پس از چندی به دلایل دیگری فوت می کند. عمل مصداق سقط جنین نداشته وبه لحاظ فقدان سوء نیت ارتکاب عمل مجرمانه تلقی نمی گردد تا شامل مجازات باشد.

گفتار دوم: عوامل وانگیزه های اسقاط جنین

عوامل وانگیزه های سقط جنین بسیار متنوع می باشد، به گونه ای که حتی این عوامل از نقطه ای به نقطه دیگر و از کشوری به کشور دیگر نیز متفاوت است وشدت وضعف این عوامل به امور بسیار زیادی که از فرهنگ و نوع زندگی هر ملیت بر می آید، برخواهد گشت: در ذیل به بررسی پاره ای از این عوامل و انگیزه ها در تحقق سقط جنین می پردازیم:

  • رهایی از حمل نامشروع (زنا): تا آنکه حامل جنین، و همچنین فاعل مجازات جرم آن را بر خود بپوشاند. و از لکه ننگین بر خود رهایی یابد.
  • به منظور حفظ سلامت مادر: که با تشخیص پزشک متخصص اگر جنین اسقاط نشود، سلامت مادر به خطر می افتد.
  • در جایی که ادامه حمل باعث بیماری وناتوانی جسمی در مادر گردد.
  • به منظور محافظت از طفل شیرخوار: که در صورت حاملگی قطع شیر گردد و پدر توان اجاره دایه شیرده برای طفل را نداشته باشد وبیم از بین رفتن کودک باشد.
  • اسقاط جنین به منظور رهایی از بیماری های موروثی و خصیصه های ژنتیکی: که به وسیله علم جدید به وجود آنها پی برده و در آینده نیز بیشتر پی خواهیم برد.
  • اسقاط جنین به منظور محافظت بر زیبایی وعدم شکستگی اندام زن
  • اسقاط جنین به جهت فقر وعدم توانایی بر محافظت ونگهداری از جنین و کودک
  • اسقاط جنین به جهت عدم توانایی بر تربیت کودک وعدم آمادگی جهت تربیت کودک
  • اسقاط جنین به جهت عدم آمادگی روحی زن جهت بارداری وگذراندن دوران حاملگی.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:01:00 ب.ظ ]





حال ببینیم که استدلال اخلاقى این دیدگاه چیست. استدلال این رهیافت بر یک قیاس منطقى استوار است. آنان چنین استدلال مى‏کنند: مقدمه اوّل: جنین، انسانى است بیگناه. مقدمه دوم: کشتن انسان بیگناه خطا است. نتیجه: پس کشتن جنین خطا است. این استدلال کاملاً روشن است و بسیارى کسان را قانع ساخته است. اگر ما هر دو مقدمه را بپذیریم، ناگزیر از پذیرش نتیجه هستیم. اما آیا این دو مقدمه پذیرفتنى است؟ مدافعان سقط جنین کوشیده‏اند هر یک از طریقى صحت این مقدمات را به دیده تردید بنگرند و بدین ترتیب از قبول نتیجه تن بزنند.

  1. رهیافت آزادى‏خواهانه‏

در برابر رهیافت محافظه‏کارانه، کسانى قرار دارند که خود را مدافع حق انتخاب (Pro-choice) مى‏نامند. اینان از منظرى کاملاً آزادى‏خواهانه به مسئله سقط جنین مى‏نگرند و هیچ دلیلى براى غیر اخلاقى بودن این عمل نمى‏بینند. از این نگرش زن آزاد است که در هر زمانى و به هر دلیلى دست به سقط جنین بزند و هیچ قانونى نباید مانع چنین اقدامى شود. براى مثال اگر زنى در پى سفرى طولانى باشد و متوجه شود که باردار است و با این وضع ناگزیر است سفر خود را به تعویق افکند، مى‏تواند دست به سقط جنین بزند، حتى اگر جنین او هشت ماهه باشد. لازم نیست پاى جان مادر در میان باشد، تا سقط را مجاز بشماریم، بلکه کافى است که زن باردار تصمیم به این کار بگیرد. اما این کسان با جایگاه اخلاقى این مسئله چه مى‏کنند؟ کافى است که یکى از مقدمات استدلال گذشته نقض شود تا بتوان آن را ابطال کرد. آنان به سادگى مقدمه اوّل استدلال رهیافت نخستین را انکار مى‏کنند. در استدلال فوق دیدیم که جنین، انسان قلمداد شد. اما واقعاً جنین انسان است؟ مهم‏ترین نکته در باره اخلاقى بودن یا نبودن سقط جنین پاسخى است که به این پرسش داده مى‏شود. اگر براى مثال جنین را غده یا بافتى زائد بدانیم، بى شک هیچ کس در باره مجاز بودن سقط جنین تردیدى نخواهد داشت و آن را عملى پیش پا افتاده خواهد دانست، لیکن اگر جنینْ انسان باشد، آن گاه با قتل نفس رو به ‏رو خواهیم بود. دیدگاه سنتى در این باب آن است که جنین را انسان به شمار آورد. دیوان عالى آمریکا در قضیه “رو” اعلام داشت گرچه جنین به معناى عرفى و طبق فهم متعارف، انسان به حساب مى‏آید، اما به لحاظ حقوقى انسان قلمداد نمى‏گردد واز حقوق انسانى کامل برخوردار نیست. اما باید این پیش فرض را اثبات کرد. ظاهراً رهیافت محافظه‏کارانه نیازى به اثبات مقدمه اوّل ندارد، چرا که این دیدگاه تقریباً با فهم عرفى سازگار است و با احساسات نوع‏دوستانه ما هماهنگ، از این رو بار اثبات بر دوش رهیافت آزادى خواهانه مى‏افتد. ممکن است کسى بگوید، هر چند جنین انسان بالفعل نیست، اما بالقوه انسان است و در مسیرى قرار دارد که به زودى تبدیل به آدمى خواهد شد. از این رو حکم انسان بر او بار مى‏گردد. پاره‏اى از مسلمانان به همین شکل استدلال کرده ‏اند. آنان به استناد آیاتى که مردم را از کشتن فرزندان نهى مى‏کند، سقط جنین را به دلیل آن که فرزندکشى به شمار مى‏رود، تحریم کرده ‏اند. براى مثال خدا فرمود: «وَلاتَقْتُلُوا أَوْلَادَکُمْ؛ فرزندان خود را نکشید.[11]» از آن جا که جنین انسان فرزند او است و فرزندْ انسان است، پس جنین نیز حکم انسان را خواهد داشت. اما این گونه استدلال ممکن است اندکى راهزن باشد، چرا که ممکن است کسى به همین گونه استدلال کند و مدعى شود که اسپرم مرد نیز انسانى است بالقوه و از بین بردن آن نادرست است. قرطبى نیز استدلالى از این دست را نقل مى‏کند و مى‏گوید: کسانى گفته‏اند عَزْل (پیشگیرى) حرام است: «زیرا همان طور که زنده به گور کردن فرزندان، از بین بردن نسل موجود است، عزل نیز جلوگیرى از اصل نسل است.»[12] شیخ محمد ابو زهره نیز به استناد آیاتى از این دست که فرزندکشى از ترس فقر را نهى مى‏کند، نتیجه مى‏گیرد که این آیات در بردارنده حرمت پیشگیرى از ترس فقر نیز مى‏باشد. شاید در جواب گفته شود که جنین نزدیک‏تر به انسان بالفعل است، تا اسپرم و مانند آن، اما این پاسخ راه به جایى نمى‏برد و مى‏توان موارد نقض متعددى براى آن یافت. بهتر است که کسى از این راه پیش نرود. بارى، مدافعان سقط جنین کوشش‏هاى متعددى به عمل آورده‏اند تا نشان دهند که جنین، انسان بالفعل نیست. مهم‏ترین کار نشان دادن ویژگى‏ها و مؤلفه‏هاى انسان بالفعل است و سپس مقایسه آن‏ها با جنین که فاقد آن‏ها است و سپس این استنتاج که جنین، انسان نیست. خانم مرى آن وارن در مقاله معروف خود «در باب وضع اخلاقى و حقوقى سقط جنین» به این مهم همت مى‏گمارد. از نظر او “انسان ” دو معنا دارد که باید از یکدیگر متمایز شوند. گاه انسان به معناى تعلق به رده خاصى از موجودات است که آن را از دیگر موجودات جدا مى‏سازد. این معناى بیولوژیک انسان است. معناى دوم انسان، تعلق به جامعه اخلاقى است. بر اساس استدلال خانم آن‏وارن، مخالفان سقط جنین در استدلال خود این دو مفهوم را با یکدیگر خلط کرده و آن‏ها را از هم جدا نساخته‏اند. در استدلال آنان در مقدمه اوّل انسان به معناى نخست به کار رفته است، اما در مقدمه دوم به معناى دوم. آن جا که گفته مى‏شود جنین، انسان است، یعنى آن که جنین به رده بیولوژیکى خاصى تعلق دارد. بدین ترتیب، این جنین از جنین‏هاى دیگر موجودات متمایز مى‏شود. اما هنگامى که گفته مى‏شود کشتن انسان خطا است، مقصود کشتن عضوى از اعضاى جامعه اخلاقى است. پل زدن از معناى اوّل به دوم امکان‏پذیر نیست و در نتیجه ما شاهد یک مغالطه روشن هستیم. اما اعضاى جامعه اخلاقى یا اشخاص چه خصوصیاتى دارند؟ از نظر «وارن» حداقل پنج ویژگى مرکزى این اشخاص را از جنین جدا مى‏سازد. به تعبیر دیگر هر شخص انسان این پنج خصوصیت عمده را دارد:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:01:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم