3-1-4 مسئولیت کیفری در اسلام بند اول:تعریف وخصوصیات مسئولیت کیفری در اسلام در اسلام مسئولیت جزایی تنها برای انسان قابل تصور است: «فالشریعه لا تعریف محلا للمسئولیته الا الانسان الحی المکلف فاذا مات سقطت عند التکالیف ولم یعد محلا للمسولیته» در اسلام اگر کسی با آگاهی و از روی اختیار مرتکب عمل حرامی بشود دارای مسئولیت جزائی خواهد بود، یعنی انسان باید نتایج اعمال نا مشروع خود را که از روی اختیار و با درک معانی و نتایج آن اعمال می دهدتحمل نماید. از این بیان معلوم می شود که مسئولیت جزایی در روی سه اساس قرار گرفته است، اول آن که باید عمل نامشروع (حرام) باشد، دوم باید فاعل ارتکاب آن عمل صاحب اختیار باشد، سوم باید آن عمل را درک کرده و از آن آگاه باشد2.( فیض 1389 ،7) شرایط عامه تکلیف که بیان شده و پایه های مسئولیت جزایی را تشکیل می دهند، بدین معنی که انسان زنده، بالغ، عاقل قاصد و مختار مسئولیت دارد. بنابراین اشخاص غیر بالغ، مجنون و مکره دارای مسئولیت جزائی نخواهند بود. در حدیث رفع رسول اکرم (ص) می فرماید: رفع القلم عن ثلاثه عن الصبی حتی یحتلم و عن النائم حتی یصحوو عن المجنون یفیق.3(سوره مبارکه نحل آیه 106) در رابطه با رفع تکلیف از مکره نیز در قرآن کریم می فرماید: «… الا من اکراه و قلبه مطمئن بالایمان» و درباره مضطر می فرماید: «… فمن اضطر غیر باغ ولا عاد فلا اثم علیه. همین طور حضرت رسول (ص) فرموده است: رفع عن امتی تسع حضال … و ما استکرهوا علیه1.( رسولی 1382 ،204) در اسلام به ویژگی تکلیف پذیری انسان تأکید شده است در قرآن از انسان به عنوان موجودی تکلیف پذیر یاد می شود، خصیصه ای که دیگر موجودات از آن بی بهره هستند از آن جایی که اطاعت و تحمل هر گونه قواعد و مقررات موضوعه از ناحیه انسان با نوعی بی میلی و زحمت همراه است، لذا آن ها را تکلیف می نماییم2. (فیض جزوه درسی 2)البته طبق آیین اسلام، انسان خود را مخلوق خداوند و بنده او می داند و مصلحت خود را در رعایت دستورات او می بیند لذا انجام دستورات الهی که از طرفی موجب اطاعت و خشنودی خدا گردیده و از طرف دیگر مصالح فردی و اجتماعی مکلف را در بر دارد، بر وی آسان می نماید، احکام تکلیفی اسلام بر 5 دسته واجبات، محرمات، مستحبات، مکروهات و مباهات تقسیم می شود که از میان آن ها تنها انجام محرمات و ترک واجبات، ایجاد گناه و مسئولیت می کند، این مسئولیت که ناشی از گناه انسان می باشد، در هر حال برای انسان مسئولیت جزایی به همراه خواهد داشت یعنی ارتکاب هر عمل حرام و یا ترک هر عمل واجبی، مسئولیت جزایی به دنبال دارد، بنابراین سبب مسئولیت جزایی در اسلام، ارتکاب گناه به صورت اعم می باشد، نکته مهم دیگر این که همان طور گفته شد، در معنای عام، گناه ناشی از عدم توجه به دستورات و مقررات الهی است اما در یک تقسیم دقیق تر، گناهان به سه دسته تقسیم می شوند، دسته اول گناهانی هستند که انسان در رابطه با خدای متعال مرتکب می شود مانند ترک واجبات دینی از جمله نماز، دسته دوم گناهانی می باشند که انسان در رابطه با جامعه خود مرتکب می شود، مثل ظلم به دیگران و عدم رعایت عدالت در رابطه با سایرین، و بالاخره دسته سوم گناهانی هستند که انسان در رابطه با خود مرتکب می شوند و در واقع ظلم به خود می کند، مثل خود کشی و آسیب رساندن به خود، در تمام موارد مذکور انسان مرتکب گناه شده و مسئولیت جزایی خواهد داشت و در صورت داشتن شرایط عامه تکلیف، مستحق مجازات خواهد بود. یعنی تمام این تکالیف از افراد مکلف خواسته می شود که دارای شرایط بلوغ،عقل،اختیاروقصدهستند. از خصوصیات و قواعد اسلام این است که هر کس مسئول کار خود می باشد و گناه دیگری گریبان او را نمی گیرد، پس انسان اسلامی جز از جرم و جنایتی که خود آن را مرتکب شده است، بازخواست نمی شود. فلا یسال الانسان الا عن جنایته و لا یؤخذ بجنایه غیره مهما کانت صلته به. این مسئله همان است که در حقوق جزائی عرفی از آن به مسئولییت شخصی تعبیرشده است و اسلام قرنها پیش آن را عنوان نموده است. مسئولیت گروهی در اسلام مطرود است و قبول این اصل نشانه احترام به آزادی و شخصیت انسانی است که به موجب آن هرگاه شخصی مرتکب جرم شود، مسئولیت و عواقب آن منحصراً متوجه خود وی بوده، دیگران و سایر اعضاء خانواده مجرم که در ارتکاب جرم دخالتی نداشته اند، مصون از تعرض و مسئولیت کیفری خواهند بود. در قرآن کریم نیز به این مسئولیت شخصی در آیات متعدد اشاره شده است لا تزروا زره وزرا خری. من عمل صالحا فلتصه و من اساء فعلیها1 (سوره مبارکه فاطر ،آیه 18 ). ولا تکسب کل نفس الا علیها2 (سوره مبارکه فصلت آیه 46)وکل نفس بما کسبت رهینه ، از خصوصیات اساسی قوانین جزائی اسلام (به طور کلی کلیه قوانین اسلام) این است که بر اساس اصل قانونی بودن جرم (گناه) و مجازات و هم چنین قاعده قبح عقاب بلابیان، هر چه را که شارع مقدس حرام نکرده است، ما بر جواز و اباحه اولیه خود باقی است و انجام آن برای تمام مکلفین جایز می باشد و من القواعد الاسلامیه ان کل ما فم یحرم فهو مرخص لا عقاب علی اتیانه.3(سوره مبارکه مدثر آیه38) طبق اصل برائت که از اصول عملیه فقه اسلام می باشد انجام آن عمل جایز بوده و مسئولیتی نیز برای مرتکب آن نخواهد داشت، بنابراین پس از ارتکاب عملی از سوی مرتکب ابتدا باید حرام بودن آن عمل و قابلیت انتساب عمل به مرتکب احراز شود و سپس اگر مکلف، دارای شرایط عامه تکلیف بود، مسئولیت جزایی مرتکب اثبات و مجازات بر وی اعمال می گردد، در اثبات مسئولیت جزایی و اعمال مجازات لازم است که احراز شود که مرتکب قبل از اتیانعمل حرام، علم به تحریم داشته است و الا داخل در قول خداوند متعال است که فرموده است: «… عفا الله عما سلف ..4(سوره مبارکه مائده ،آیه شریفه 95) و نیز … الا ما قد سلف5(سوره مبارکه نسائ،آیه شریفه 22و23) آیه دلالت بر عدم وجود مسئولیت جزایی در صورت جهل به احکام را نیز دارد. البته در مسئولیت مدنی، احراز شرایط عامه تکلیف در مکلف، نیاز نمی باشد زیرا هر مرتکب عمل حرامی که قابل انتساب به او باشد و موجب ایجاد ضرر و خسارت به دیگری گردد، مسئول جبران خسارت خواهد بود و تفاوتی بین افراد مکلف و غیر مکلف وجود ندارد، لذا مبنای مسئولیت جزایی در اسلام تخلف از دستورات و مقررات الهی می باشد که بر طبق مصالح انسان ها و جامعه بشری تدوین و ابلاغ شده است، خداوند متعال در قانون گذاری خود، مصلحت انسان ها را با توجه به هدف خلقت آن ها، در نظر گرفته و بشر را در مسیر رشد و کمال انسانی و سیر الی الله هدایت کرده است و برای این که در این مسیر، تا رسیدن به جوار رحمت الهی و کسب کمالات انسانی، دچار انحراف نگردند به دستورات و مقرراتی را در قالب تکالیف و با رعایت دقیق اصل عدالت، من باب رحمت، مقرر فرموده است به همین جهت هر گونه تخلف از این دستورات، بر خلاف مقتضای آفرینش و مصالح بشری بوده و مسئولیتی را برای انسان به دنبال خواهد داشت. بند دوم:اصول حاکم بر مسئولیت کیفری در اسلام الف:شخصی بودن مسئولیت کیفری یکی از مهم ترین و بلکه اساسی ترین مختصات نظام کیفری اسلام، تأسیس و برقراری اصل شخصی بودن مسئولیت کیفری و مجازات است. قبول این اصل، نشانه احترام به آزادی و شخصیت انسانی است که به موجب آن هرگاه شخصی مرتکب جرم شود، مسئولیت و عواقب آن، منحصراً متوجه خود وی بوده، دیگران وسایر اعضاء خانواده مجرم که در ارتکاب جرم دخالتی نداشته اند مصون از تعرض و مسئولیت کیفری خواهند بود. این تأسیس حقوق جزای اسلامی، دارای ریشه های قرآنی است. مطابق آیات قرآن کریم هر کس درگرو اعمال خویش است و هیچ کس به جای دیگری مجازات نخواهد شد. احادیث وارده از رسول اکرم (ص) و ائمه اطهار (ص) به مضمون های زیر موید حاکمیت این اصل در نظام کیفری اسلام است. امام علی (ع) خطاب به فرزندانش امام حسن و امام حسین (ع) می فرماید: یا بنی عبدالمطلب لا الفینکم تخوضون دماء المسلمین خوضا تقولون قتل امیر المومنین، قتل امیر المومنین، لا یقتلن بی الا قاتلی، انظرو اذا انامت من ضربته هذه فاضربوه ضربه بضربه و لا ثمیل بالرجل فانی سمعت (رسول الله(ص)) یقول: ایاکم و المثله و لو بالکعب العقور1 (نهج البلاغه 1389 ،987)ای پسران عبدالمطلب- خطاب به امام حسن و امام حسین(ع)است نمی خواهم پس از مرگ من، خون مسلمانان ریخته شود به بهانه اینکه بگویید امیرالمومنین کشته شد، امیر المومنین کشته شد. بدانید که نباید کس دیگری جز قاتل من کشته شود و هرگاه من بر اثر یک ضربت شمشیر قاتل و مردم شما نیز به عوض آن، تنها ضربتی به او بزنید و نباید وی را قطعه قطعه کنید، زیرا من از پیامبر اسلام (ص) شنیدم که می فرمود: از قطعه قطعه ساختن بدن و جسد بترسید و اجتناب کنید. هر چند هم که ضرر و آزار به وسیله حیوانی مانند سگ وارد شده باشد. یکی از مهم ترین نکاتی که در این خطبه مورد تاکید آن حضرت قرار گرفته است مسئله شخصی بودن مسئولیت است که به موجب آن به کسی غیر از قاتل نباید مسئول قتل آن حضرت و مستوجب مجازات شناخته شود. به طور کلی از نظر اسلام، برای احراز مسئولیت کیفری، رعایت شرایط عامه تکلیف از قبیل، بلوغ، عقل، اختیار و علم به حرمت که امروزه در حقوق جزای معاصر برای اثبات مسئولیت کیفری متداول می باشد ضروری است و بر طبق آن، تنها کسی از نظر کیفری مسئول شناخته می شود که از رشد جسمانی و عقلانی برخوردار بوده، از روی اراده، اختیار و یا علم و آگاهی به حرمت و ممنوعیت قانونی، دست به ارتکاب جرم زده باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...