بنابراین، برای مرد خیره شدن درصورت زن حرام است، و در هنگام روبه رو شدن و سخن گفتن با زن باید نیم نگاهی به او نموده و چشم فرو گیرد. اما آنچه بعضی از فقها و مفسران می‏گویند[223] که آیه دلالت برحرمت نگاه کردن به صورت زن دارد، پذیرفته نیست و از آیه استفاده نمی شود. جواز نگاه کردن گذرا و غیر دقیق تنها برای نگاه به دست و صورت می‏باشد؛ اما زمانی که نگاه به سایر اعضای بدن زن بیفتد، اختلاف نظری میان مسلمانان نیست که نگاه به آنها حرام است. روایاتی که درمباحث گذشته ذکر شد که بروجوب پوشش همؤ اعضای بدن زن، غیر از دست و صورت دلالت می‏کرد، نیز می‏رساند که نگاه به بدن زن حرام است. این روایات ـ به همان بیان سابق ـ برحرمت نگاه مرد به زن دلالت می‏کند. همان گونه روایاتی که درجواز نگاه به زنان ذمّی یا صحرا نشین ـ که جزء کسانی هستند که اگر نهی شوند نمی پذیرند، وارد شده، دلالت بر همین حکم دارد. این روایات می‏رساند نگاه به زنان مسلمان حرام است؛ زیرا در پی هتک حرمت خویش نیستند. آن طور که زنان اهل ذمه یا صحرانشین حرمت خود را هتک می‏کنند. ما این بحث را بیش از این ادامه نمی دهیم؛ زیرا این مسأله نزد مسلمانان از واضحات فقهی می‏باشد. دلیل دوم: استدلال به صحیحۀ هشام بن سالم: هشام بن سالم و حماد بن عثمان و حفص بن البختری کلّهم عن أبی عبدالله (ع) فی النظر إلی من یرید الرجل أن یتزوّجه من النساء: لابأس بأن ینظر إلی و جهها و معاصمها إذا أراد أن یتزوّجها. امام صادق (ع) دربارۀ نگاه به زنی که مرد قصد ازدواج با او را دارد، فرمود: اگر قصد دارد با او ازدواج نماید، اشکالی ندارد که به مچ دست ها و صورت او نگاه کند.[224] سند روایت صحیح است و در دلالت بر مقصود کامل است، پس با کمک مفهوم شرط، درصورتی که قصد ازدواج نیست، نگاه به صورت و مچ دست ها را حرام می‏نماید. ولی این استدلال ضعیف است؛ زیرا جملۀ شرطیه ناظربه این است که نگاه به دست و صورت زن مطلقاً جایز است، چه ترس از شهوت حرام داشته، چه نداشته باشد. شیخ انصاری (ره) در استدلال به این صحیحه ایرادهایی می‏گیرد که به نظر ما وجیه است، که عیناً می‏خوانیم: و اما روایاتی که درمسألۀ قبلی دلالت داشت براین که جواز نگاه کردن به زن مشروط به قصد ازدواج است [و مفهوم آن این است که اگر قصد ازدواج نداشته باشد، نگاه کردن جایز نیست، دراستدلال به این روایات ایرادهایی به نظر می‏رسد]؛ أوّلاً: واضح است که سیاق جملۀ شرطیه در آن صحیحه، سیاق تعلیق نیست که مفهوم داشته باشد، و این مطلب باکمی تأمل روشن می‏شود. ثانیاً: بر فرض این که آن صحیحه مفهوم داشته باشد، با جواز نگاه کردن در مورد آن، مشروط به شرطی که در این مسأله (نگاه به زن بدون قصد ازدواج ) آمده ، نیست. و آن شرط این است که غرض از نگاه، ارزیابی زیبایی و زشتی زن و شناسایی رنگ صورت و نقاط حُسن و قبح او نباشد. شکی نیست که نگاه با این قصد، مخصوص به صورتی است که مرد به قصد ازدواج به صورت زن نگاه کند. [بنابر این، شرط جواز نگاه به صورت زن درمسأله اوّل این است که به غرض شناسایی زیبایی و زشتی زن و دقیق شدن دراین موضوع نباشد… و این شرط در مسألۀ دوم، یعنی در صورتی که قصد ازدواج داشته باشد، نیامده ، و نگاه به صورت زن با این انگیزه، در صورتی که قصد ازدواج با او را داشته باشد، بی اشکال است].[225] دلیل سوم: همچنین به روایاتی که نگاه را تیری مسموم از تیرهای شیطان و این که نگاه به نامحرم، زنای چشم است، استدلال کرده اند. ظاهراً روایات[226]، دربارۀ نگاهی است که همراه با شهوت و لذّت حرام باشد و بیننده بترسد به حرام بیفتد که دراین صورت از موضوع بحث خارج است. مطالب یاد شده مهم ترین دلایلی است که در عبارات فقها برحرمت نگاه به دست و صورت زن نامحرم، مطرح شده است. و انصاف این است که دلایل مذکور، حرمت مورد ادعا را اثبات نمی کند. 2- دلایل جواز نگاه به دست و صورت: عدّه ای از فقهای بزرگ، این دیدگاه را پذیرفته اند؛ مانند شیخ طوسی ، محدث بحرانی، شیخ انصاری و محقق نراقی در”مستند الشیعه” و آیه الله حکیم در “مستمسک”. برای اثبات آن می‏توان به

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...