علاوه بر این امینی در کتاب روابط عمومی خود عناصر زیر را برای روابط عمومی ترسیم می نماید:

  • روابط عمومی بر پایه فلسفه اجتماعی مدیریت استوار است.

اولین عنصر روابط عمومی ،فلسفه اجتماعی مدیران است.مدیران در صورتی که چنین فلسفه اجتماعی برای خود برگزینند،باید در کلیه فعالیت ها و اقدامات مربوط به سازمان خود ابتدا خیر و مصلحت مردم را در نظر بگیرند،زیرا این فلسفه اجتماعی براین فرض استوار است که همه سازمان یا موسسه ای که در یک جامعه پدید می آید برای خدمت به مردم و رفع نیاز از جامعه است خواه این نیاز مادی باشد یا نیاز روحی و معنوی(امینی،1350 ، 16) . بنابراین توجه به مصلحت مردم و قصد و نیت صادقانه برای خدمت به مردم پایه و اساس روابط عمومی را تشکیل می دهد.

  • بیان فلسفه اجتماعی به هنگام اتخاذ خط مشی یا سیاست سازمان:

دومین عنصر اساسی روابط عمومی متجلی ساختن فلسفه اجتماعی به هنگام اتخاذ هر نوع خط مشی برای موسسه یا سازمان است.هر سازمانی مقرراتی دارد که تکلیف مدیران را در مواجهه با هر نوع مشکل مربوط به موسسه را تعیین می کند. این مقررات در واقع خط مشی یا خط مشی موسسه باید منعکس کننده این فلسفه باشد.تصمیمات سازمان درباره سیاست و خط مشی روابط عمومی خود از جمله تصمیمات بسیار مهم سازمان به شمار می آید (همان ،17).

  • روابط عمومی عمل و اقدام است نه حرف:

سومین عنصر روابط عمومی عمل و اقدام است که از مقررات و خط مشی اداری موسسه که منعکس کننده فلسفه اجتماعی مدیران است،ناشی شده باشد.اعلام یک خط مشی و بیان اینکه هدف موسسه خدمت به مردم است کافی برای جلب اعتماد عمومی نخواهد بود.بلکه باید چنین سیاستی توام با عمل باشد.باحرف تنها نمی توان حسن نیت و پشتیبانی جامعه را جلب کرد (همان،17) .به طور کلی این وظیفه مدیران است که توجه داشته باشند که خط مشی موسسه شان که بر مبنای خدمت به مردم و تامین خیر و صلاح مردم اتخاذ شده است از سوی کلیه کارکنان سازمان در داخل و خارج از سازمان به دقت اجرا شود.

  • روابط عمومی مطلع ساختن مردم از نیات و فعالیت های سازمان:

چهارمین عنصر اساسی روابط عمومی شرح و تفسیر و توضیح سیاست ها و اعمال و اقدامات موسسه به مردم و در صورت لزوم دفاع از کارهای موسسه در مقابل مردم است،بدون شرح و تفسیر نمی توان حسن نیت و پشتیبانی مردم را نسبت به موسسه جلب کرد(همان،18). وظایف روابط عمومی : به مرور زمان،وظایف (روابط عمومی) دچار تحول و دگرگونی شده است.این تحولات و دگرگونی ها عمدتاً ناشی از تغییرات سیاسی و محیطی،پیچیدگی فناوری و گستردگی ارتباطات و همچنین اهمیت یافتن افکار عمومی نزد مجریان و دست اند کاران دولت بوده است، مدیران سازمان ها به تبعیت از خواسته ها و نیازهای محیطی سازمان،در وظایف محوله به سازمان تجدید نظر کرده اند.البته برخی از این تجدید نظرها از پیشرفت علمی،حرفه ای کارگزاران روابط عمومی نیز بوده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...