(آل فرعوم التقاط نمودند یا برخی از عابران او را التقاط نمایند). هرچند در ظاهر این دو آیه چیزی دال بر مشروعیت وجود ندارد، ولی در مضمون آن، تنبیه و اشاره ای به این وظیفه متناسب با شفقت و مهربانی خداوند رئوف دارد. (حلی، مترجم بخشایشی، بی­تا، ج2 ، ص569) آیه چهارم: «گرفتن انداخته شده» واجب است، چون خداوند متعال می فرماید: «تَعاونُوا علی البِر وَ التَقوی» (سوره آل عمران، آیه 3). «به خیر و نیکوکاری کمک کنید»، و گرفتن چیز افکنده شده به نیت رساندن به صاحبش، از مصادیق خیر و نیکوکاری است. ولی وجوب آن «کفایی» می باشد نه عینی، چون مقصود با قیام فردی که آن را حضانت می نماید، حاصل می شود. (همان)وغرض از یراد این آیه در اینجا آن است که دلالت می کند بر مشروعیت گرفتن لقطه و او عبارت است از انسان و حیوان و مالی که بیابند اورا در جایی بی صاحب ومالک به شرایطی که در شرع مقرر است زیرا که گرفتن آن بقصد محافظت او تا ضایع نشود داخل است در  «تَعاونُوا علی البِر وَ التَقوی»  خصوصا لقیط.(جرجانی ، 1404ه ق ، ج2 ،ص191)

2-1-2- جایگاه لقطه از دیدگاه احادیث

احادیثی که در مورد برداشتن لقطه می باشند شامل موارد زیر می باشند:  عَن الصادِق (ع): «اِنَّ عَلیاً صلواتُ اللهِ و سَلامُه علیهم قال: ایاکُم و القطهَ فاِنَها ضاله المُومن وَ هِیَ حریق مِن حَریق جَهَنّم» (صدوق، 1413 هـ .ق، ج3 ، ص392) از امام صادق (ع) نقل شده که فرمودند: «از شیء پیدا شده برحذر باشید که همانا آن گمشده­ی مؤمنی است و آن آتشی از آتش جهنم می باشد».  عَن الحُسَین بنِ اَبی العلاء قالَ ذِکرنا لأبی عَبدالله (ع): «القطهُ فقال: «لا تَعرض لَها فَاِن الناس لو تَرکوها لِجائ صاحبُها حتی یَأخُذها» (مجلسی، 1406 هـ .ق، ج7، ص332) از حسین بن ابی علاء نقل شده است که برای ابی عبداله (ع) از شیء گمشده یاد کردم که فرمودند: «بر آن تعارض نکنید پس همانا از مردم کسانی است که آن را ترک کند، برای صاحبش تا بیاید و آن را بردارد).  عَن اَبی خَدیجِه عَن اَبی عَبدالله (ص) قالَ: « کَانَ الناسَ فِی الزمن الاَوَّل اذا وَجَدُوا شَیءً فَاخَذو احتبس و سَیَعود کَماکان ای فِی زَمان قائم (عج)» (کلینی، 1389-1388، ج9، ص723) از ابی خدیجه نقل شده که ابی عبداله فرمود: در زمانهای اولیه هنگامی که کسی چیزی را می یافت، پس آن را برمی­داشتند. آن را نزد خود نگهداری می کردند و هیچ گامی برای آن برنمی­داشتند. تا اینکه خواهان او بیابد و خود او آن را بگیرد و این نزد مردم بزرگتر از آن بوده و این به دوران قائم (عج) بازمی­گردد. 4 – عَن الحلبی عَن اِبن عَبدالله (ع) فِی حَدیث فِی اللقطه. قال: «وَ کَان عَلیِ بن الحُسَین (ع) یا یَقول لِاَهله لَا مَسوُها» (حر عاملی، 1409 هـ .ق، ج17، ص348) از حلبی نقل شده که ابی عبداله در سخنی درباره شیء پیدا شده فرموده است: آن برای اهلش و هر کسی که سزاوار ان است می باشد، و آن را بر ندارید. 5 – عَن اَبی الحَسَن ماضی (ع) قَال: «لقطه الحَرَم لا تَمس بِیَد وَ لا رجل و لوان الناس تَرکوها لِجاء صاحِبها و اخَذها» (همان) از ابی الحسن ماضی گفته شده: یافته شده که در حرم است نباید دست زده شود و باید ترک شود تا اینکه صاحب آن بیاید و آن را ببرد. و احادیثی که در مورد حکم تعریف و صدقه دادن لقطه می باشند، شامل موارد زیر می باشد: 1 – عن محمد ابن مسلم عن ابن جعفر (ع) قال: سالته عن لقطه قال: «لا تعرفها فان ابتلیت بها فعرفها سنه فان جاء طالبا و الا فاجعلها فی عرض مالک یجری علیها ما یجری علی مالک حتی یجیء لها طالب فان لم یجیء لها طالب فاوص بها فی وصیتک. قال: وسأله عن الورق یوجد فی داری فقال ان کانت الدار معموره فی لاهلها و ان کانت احق بما وجدت. (مجلسی، 1406 هـ .ق، ج7 ، ص333) از محمدبن مسلم نقل شده است که درباره شیء پیدا شده از ابن جعفر پرسیدم و ایشان فرمودند: یا آن را برندارید و یا اگر آن را برداشتی پس آن را تعریف کن به مدت یکسال تا اینکه صاحبش بیاید و در غیر این صورت آن را در نمایش و معرض دید جایی قرار بده که برای آن صاحب پیدا شود و چنانچه خراب شده و ویران شده باشد، شخص خودت بر آن شایسته تر هستی به آنچه که یافته ای. 2 – عن سدید قال: «سأل رجل ابا عبدالله (ع) عن اللقطه و انا اسمع، فقال: «تعرفها سنه، فان وجدت صاحبها و الا فَاَنتَ اَحَق بِها (صدوق، 1413 هـ .ق، ج3 ، ص295) از سدید نقل شده است که: مردی درباره شیء پیدا شده ای از ابا عبدالله سؤال کرد و من نیز گوش می دادم، پس گفت: آن را یکسال معرفی کن و بشناسان تا اینکه صاحب آن پیدا شود و در غیر این صورت تو شایسته به آن هستی.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...