بزرگ  

2-4-1. اهمیت کسب و کار­های کوچک و متوسط

نقش کسب و کارهای کوچک و متوسط در عملکرد اقتصادی، امروزه در پژوهش­های متعددی ثابت شده است (ایکبروک و اولسن[42]، 2007). در تعریف اتحادیه اروپا، اینگونه کسب و کارها، زیربنای اقتصادی و صنعتی را با بیش از 70 درصد بازار در کارخانه­هایی با کمتر از 500 کارگر تحت سلطه خود در آورده­اند. اهمیت اقتصادی کسب و کارهای کوچک و متوسط تنها به اتحادیه اروپا مربوط نمی­ شود. 75 درصد اشتغال در ژاپن و 35 درصد در ایالات متحده، مربوط به این کسب و کارها می­باشد (Howard, 1990). علاوه بر این، با تحقیقاتی که در پژوهش­های مختلف صورت گرفته است، تایید گردیده است که کسب و کارهای کوچک و متوسط بعنوان منبع اصلی مشاغل جدید شناخته می­شوند (گویال، 2011). برای مثال در بین سال­های 1980 تا 1986، اشتغال به تولید در کارخانه­هایی با بیش از 500 کارگر و بیشتر، 11 درصد تنزل داشته است در حالیکه در همین زمان اشتغال به تولید در کارخانه­هایی با کمتر از 100 کارگر، افزایش 7.5 درصدی داشته است. حیات SME ها، یک عامل مهم در خلق شغل جدید، مخصوصاً در مناطق ضعیف اروپا مانند ایتالیای جنوبی و جوتلند در دانمارک بوده است. در انگلیس، SME ها، حتی در کاهش اشتغال در رکود اخیرشان، بعنوان ایجادکنندگان شغل، محسوب شده ­اند. در یک بازار جهانی متلاطم، رقابت سازمان­ها مستقل از اندازه یا بخش صنعتی به SME ها در آماده سازی تسهیلات پیمانکاران فرعی متکی هستند. این مطلب مخصوصاً برای موسسات بزرگ که به پیمانکاری متمایل هستند، مصداق دارد. با تاکید جاری بر خرید از بیرون توسط سازمان­های بزرگ و تمرکز بر روی فعالیت­های هسته ای این کارخانه­ها به شبکه ­های تامین کنندگان، حتی بیشتر هم وابسته شده ­اند که بیشتر این تامین کنندگان، SME ها هستند. به منظور بهبود کیفیت محصول و اجرای برنامه ­های کیفیتی، کارخانه بزرگ باید در بدست آوردن کالا و خدمات باکیفیت بالا از تامین کنندگان، اطمینان حاصل نمایند. در همین زمان، رقابت اینگونه معنا می شود که اگر یک SME، بخواهد که یک تامین کننده برای یک سازمان بزرگ شود، تقاضای فزایندۀ کیفیت با یک فشار زیاد برای به­کارگیری یک سیستم کیفیتی مواجه می­شود. بنابراین منطقی است که سازمان­های بزرگ، تامین کنندگان را برای اشاعۀ کیفیت تشویق کنند که محققان مختلف این دیدگاه را تایید کرده اند. بعلاوه SME ها همچنین مسائل دیگر مربوط به فروش را مورد ملاحظه قرار می­ دهند: فشار رقبا، پیش بینی خواست مشتریان، توانایی برای گرفتن سهم بیشتری از بازار، تامین کنندگان گواهی می­گیرند و ضررهای متوجه مشتری از جانب کیفیتی که رقبا تایید می­ کنند، را در نظر می­گیرند. جهانی شدن بازرها و استقلال داخلی زیاد کسب و کارها منجر به یک بازار رقابتی فزاینده شده است. SME ها از این فشار مستثنی نیستند و بنا به نظری که دریهلون و استیم (1993)، مطرح کرده­اند رقابت بهبود یافته برای کارخانه های کوچک و بزرگ بطور یکسان لازم و ضروری است. برای بقا و موفقیت در قرن بیست و یکم، همه کسب و کارها نیاز به اعمال هشیاری و تلاش بی وفقه برای بهبود مستمر در تمام ابعاد فعالیت هایشان دارند و شواهد تجربی این بحث را که با تمرکز بر روی کیفیت، یک کسب و کار می ­تواند اساساً عملکردش را بهبود بخشد را تایید کرده است (گویال، 2011). در تحقیقی که در سال 2003 در کشور مالزی صورت گرفت، نشان داده شده است که کشورهای توسعه یافته درصد بیشتری از موسسات، استخدامات و تولید ناخالصشان مربوط به SME ها است (نودوستبنی و همکاران[43]، 2009). جدول 2-7: مقایسه عملکرد SME ها در سال 2003 در چهار کشور توسعه یافته

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...