فایل پایان نامه نظام حقوقی اسلام، از دیدگاه قرآن |
1ـ اصل عدمیعنی چون در ادله در مورد زن قواد نصی بر مجازاتهای فوق نداریم لذا نمیتوان آنها را به موقع اجراء گذارد به این دلیل شهید ثانی و صاحب «جواهر» تمسک کردهاند[359]. اما به این دلیل این اشکال وارد میشود که به این مبنا شما نمیتوانید زن قواد رابه 75 تازیانه محکوم کنید زیرا در مورد تازیانه او هم هیچ نصی نداریم و اصل عدم آن است. 2ـ ملاحظات عقلی مبنی بر اینکه امور مذکور با وجوب مستور ماندن زن و جلوگیری از اشاعهی فحشا منافات دارد. به این دلیل هم (ملاحظات عقلی)همان جوابی را میدهیم که به مخالفین تبعید زاینه بکره داده شد مبنی بر اینکه میتوان در کنار امور مذکور تمهیداتی برای جلوگیری از مفسد بعدی آناندیشید. اجماع ـ دلیل اجماع که بر آن ادعا شده است (در انتصار و غنیه) اجماع تنها مدرک معتبر و قابل استنادی است که، در صورت اثبات میتوان بر عدم تبعید،تراشیدن مو، معرفی زن قواد ارائه نمود.[360] از دیر باز در نظامهای حقوقی مختلفیکی از کارکردهای مجازاتیا دست کم برخی از انواع مجازات، جنبهترذیلی آن بوده است. به این معنا که مجازات به قصد خوار ساختن بزه کار اجرا میشده است. تا او و دیگر کسانی که قصد ارتکاب بزه دارند بدانند در برابر نقص هنجارهای جامعه با تحول ننگ کیفر مواجه خواهند شد از برخی از آیات قرآن مجید چنین بر میآید که از اهداف مجازاتهای اسلامی، دست کم در برخی موارد، خوار ساختن بزهکاراست. مثلاً قرآن پس از بیان کیفر محارب میفرماید: { ذلِکَ لَهُمْ خِزْیٌ فِی الدُّنْیا وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَهِ عَذابٌ عَظیمٌ این کیفر مایهی خواری آنها در دنیاست ودر آخرت نیز برای آنان عذاب بزرگی وجود دارد}.[361]. از اینگونه آیات چه بسا میتوان الهام گرفت که از دیدگاه قرآن کریم، کیفر در برخی جاها جنبهترذیلی دارد. میتوان گفت هدف از اجرای این کیفر جنبهترذیلی و تهیبی آن است تا بدین وسیله ضمن معرفی قواد به مردم نه تنها موجبات بی حرمتی او در جامعه فراهم گردد بلکه کسانی که آمادگی برای ارتکاب این جرم را داشته باشند نیز به علت عواقب سوءترذیلی آن از دست زدن به چنین عمل مجرمانهای برحذر باشند. [362]
4.2.2.4 فلسفه قیادت
گر چه در نظام حقوقی اسلام صاحب نظران اسلامی راجع به منابع و فلسفه مجازات بطور مستقل اثری را تدوین نکردهاند اما با مطالعه و مشاهده کتب که در بعضی از آنها بطور مختصری به این مساله اشاره شده است میتوان دریافت که جنبهترذیلی برای این جرم دوراز نظر نبوده و شاید علت آنکه زن چنین مجازاتی ندارد همین مسئله با توجه به روحیه بسیار حساس آنها باشد زیرا این عمل (تشهیر) نوعی بی حرمتی و متقابلا احساس حقارت و همچنین رفتارهای و اثرات نامطلوبی در برخورد دیگران با قواده متعاقبا به وجود میآورد که با اهتمام به حمایتهای اخلاقی که اسلام از زنان کرده این تنزل شخصیت را برای آنان نمیپسندد و اگر این مجازات برای او متعین بود با آن حمایتها تناقض داشت. علت نتراشیدن مو وعدم تبعید زن در زنای بکر بیان شد.
4.2.2.5 نتیجه قیادت
از حیث میزان مجازات مرد قواد فتوی براین است که او به 75 ضربه شلاقتراشیدن موی سر، معرفی به مردم و تبعید محکوم میشود ولی زن قواد تنها به 75 ضربه شلاق محکوم میشود و از بقیه مجازاتها معاف است بعنوان مستند این ارفاغ به زن اصل عدم، ملاحظات عقلی و اجماع تمسک کردهاند پس از بررسی ادله فوق مشخص میشود که اگر از اجماع صرف نظر نمائیم بقیه ادامه نمیتواند مستند فرق باشد و تنها با اجماع است که میتوان فرقهای مذکور را اثبات نمود در اینصورت میتوان موارد فرق بین زن و مرد مرتکب جرم قیادت را به طور خلاصه این چنین کرد: در جرم قیادت مرد مجرم علاوه بر عقل 75 ضربه شلاق بهتراشیدن موی سر، معرفی به مردم و تبعید محکوم میگردد ولی زن مجرم تنها به 75 ضربه محکوم میشود و از بقیه مجازاتها معاف است.
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1398-12-15] [ 03:47:00 ب.ظ ]
|