(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)

 
چکیده:
در سال‌های اخیر استفاده از فناوری‌های برخط در آموزش فرصت‌هایی را برای استفاده از شیوه‌های جدید یادگیری و روش‌های مفید آموزش فراهم آورده است. یکی از شیوه‌های جدید که امروزه برای آموزش به کار می‌رود آموزش الکترونیکی است. در این شیوه افراد از طریق اینترنت و در محیطی کاملاً الکترونیکی و مجازی آموزش‌های لازم را می‌بینند. بنابراین در یک تعریف کلی آموزش الکترونیکی استفاده از فناوری شبکه (برای مثال اینترنت) به‌منظور طراحی، ارائه درس و اجرای محیط آموزشی به‌منظور تحقیق و استمرار یادگیری است. از سوی دیگر با توجه به انعطاف‌پذیری به وجود آمده، هم برای یاد دهنده و هم برای یادگیرنده بسیاری از دانشگاه‌ها و سازمان‌های آموزشی به‌سرعت درحال‌توسعه این شیوه آموزشی هستند.
بسیاری از دستگاه‌های توصیه گر به اولویت‌های یادگیرنده، علایق، رفتارهای آموزشی و درعین‌حال تحلیل رفتار وی برای ارائه خدمات آموزشی خاص، توجه دارند و به همین دلیل یکی از ملزومات سیستم‌های آموزشی وجود مکانیزمی شخصی شده برای کمک به یادگیری مؤثر یادگیرنده است. شخصی‌سازی برنامه آموزشی در آموزش مبتنی بر وب به دو دلیل اهمیت دارد: نخست اینکه اکثر برنامه‌های کاربردی مبتنی بر وب برای عموم کاربران طراحی می‌شوند، درصورتی‌که در نظام آموزشی الکترونیکی توجه به دانش پیش‌زمینه، تجربیات، انگیزه، توانایی‌های رفتاری و سطح مختلفی از کاربرد را می‌طلبد. دیگر اینکه در بسیاری از اوقات یادگیرنده به‌تنهایی با سیستم آموزش الکترونیکی کار می‌کند و مانند این است که معلم محتوای آموزشی مشخصی را به یک یادگیرنده در کلاس خصوصی تدریس می‌کند، همین امر سبب شده است تا خدمات شخصی شده در سیستم‌های کاربردی مبتنی بر وب بسیار موردتوجه قرار گیرد.
یکی از اهداف این پژوهش ایجاد یک مدل پویا برای  یادگیرندگان است که رفتار و عملکرد یادگیرندگان را زیر نظر گرفته و بر اساس رفتار یادگیرنده شیوه ی آموزشی مناسب را برای یادگیرنده تشخیص داده  و بر اساس این تشخیص مناسب­ترین فرایند آموزشی برای یادگیرنده به کار می رود. همچنین رویکردهای متفاوت برای بهبود فرایند تشخیص سبک یادگیری یادگیرنده مورد بررسی قرار می‌گیرند و به‌منظور بهبود فرایند خودکار تشخیص سبک یادگیرنده  یک رویکرد خودکار تشخیص سبک که بر کاملاً بر اساس رفتار یادگیرنده در سیستم‌های مدیریت یادگیری هست معرفی‌شده است. نتایج به دست آمده  در این پژوهش نشان می دهد  رویکرد خودکار تشخیص سبک مبتنی بر رفتار یادگیرنده در مقایسه با سایر روش های موجود نتایج دقیق تری را منجر می شود.
 
کلمات کلیدی: سبک‌های یادگیری، نمونه سبک یادگیری فلدر- سیلور من، مدل‌سازی یادگیرنده، سیستم‌های مدیریت یادگیری، رویکردهای رفتار محور، رویکردهای داده محور
 
 

 

فصل اول
 

کلیات تحقیق
 

 
 
 

 

1-1 مقدمه
 

در سیستم‌های مدیریت یادگیری، یکی از مهم‌ترین مشکلات عدم شناخت و عدم توجه به رفتار فردی هر یادگیرنده نسبت به آموزش چهره به چهره است. یادگیرندگان در محیطی که با اولویت‌های یادگیری آنان تطابقی نداشته باشد، به‌رغم توانمندی بالا با مشکلات متعددی مواجه می‌شوند که این مشکلات هم از بعد یادگیرنده است و هم بر تلاش یاد دهنده (معلم) اثر می‌گذارد. زیرا یاد دهنده نیز به‌رغم تلاش و پیگیری فراوان، رضایتی از یادگیرنده نخواهد یافت و احساس می‌کند یادگیرنده بدون میل و رغبت به دوره ادامه می‌دهد. این ناهماهنگی در محیط آموزش الکترونیکی به دلیل نبود آموزشگر انسانی نمود بیشتری پیدا می‌کند. [1] ناتوانی معلمان به شناخت (فهمیدن) سبک‌های یادگیری دانش‌آموزان و افزایش آگاهی دانش‌آموزان از سبک‌های یادگیری و درک دانش‌آموزان در فرایند یادگیری به معلمان اجازه می‌دهد تا پشتیبانی بهتر برای خود دانش‌آموزان و درنتیجه پتانسیل بالا به‌منظور ارتقا دانش‌آموزان و یادگیری ارائه دهند. به همین دلیل توجه به نظریات یادگیری، بسیار منطقی جلوه می‌کند. به‌طورکلی روش معمول فرد در حل مسئله، تفکر، ادراک، شیوه پردازش اطلاعات و یادآوری که ریشه در ویژگی‌های شناختی، عاطفی، فیزیولوژیکی و عوامل شخصیتی دارد، سبک‌شناختی نامیده می­شود. در مقابل به باورها، اولویت‌ها، رفتارهای ترجیحی در شیوه تعامل با یاد دهنده، سایر یادگیرندگان، محتوای درس و همچنین نحوه پردازش اطلاعات، پاسخ‌دهی و استفاده از محرک‌های موجود درزمینه‌ی یادگیری و نیز تمایل فرد به یادگیری و انطباق او با محیط سبک یادگیری گوید.[2]
این پژوهش پردازش خودکار برای معرفی سبک‌های یادگیری دانش‌آموزان در سیستم‌های مدیریت یادگیری  می‌پردازد و همچنین ابزاری است که معلمان را در استفاده از این رویکرد پشتیبانی می‌کند. علاوه بر این، بسیاری از نظریه‌پردازان آموزشی و محققان معتقدند که سبک‌های یادگیری به‌عنوان یک عامل مهم در فرایند یادگیری است.

 

1-2 بیان مسئله
 

یکی از مسائل مهم در نظام‌های آموزشی به‌ویژه نظام‌های یادگیری الکترونیکی، شناسایی نیاز یادگیرنده و طراحی برنامه درسی متناسب با توانایی‌های کاربر و ارائه توصیه‌های مناسب به اوست. پایش مستمر و توجه به بازخوردهای یادگیرنده در فرایند یادگیری در این مسیر راهگشاست. شخصی‌سازی برنامه آموزشی در این نظام، بنا به دلایلی همچون دانش پیش‌زمینه، تجربیات، انگیزه و توانایی‌های رفتاری متفاوت یادگیرندگان، سطوح مختلفی از کاربرد را می‌طلبد.
داشتن سبک‌های یادگیری دانش‌آموزان می‌تواند در بسیاری از زمینه‌ها به‌منظور افزایش یادگیری و تدریس کمک کند، در ابتدا معلمان می‌توانند از مزایای گرفتن اطلاعات در مورد چگونگی یادگیری دانش‌آموزانشان استفاده کنند، تا برای آن‌ها زمینه‌ای را فراهم کند که با درک عمیق‌تر یاد بگیرند. و ممکن است هنگام توضیح و یا آماده‌سازی مواد یادگیری کمک کند، علاوه بر این آگاه کردن دانش‌آموزان از سبک‌های یادگیری و نشان دادن نقاط قوت و ضعف فردی، خود آن‌ها می‌تواند به دانش‌آموزان کمک کند. علاوه بر این دانش‌آموزان می‌توانند با تطبیق سبک آموزشی با سبک یادگیری خودشان پشتیبانی شوند که به پیشرفت دانش‌آموزان با مواد یادگیری و فعالیت‌های موردنظر دانش‌آموزان از آموزش مناسب، باعث می‌شود که یادگیری برای آن‌ها آسان‌تر شود. با توجه به موارد گفته‌شده در بالا و ماهیت سیستم‌های مدیریت یادگیری نیاز به یک رویکرد خودکار است که بتواند با کمترین خطا سبک یادگیری یادگیرنده را شناسایی کند تا بتوان بر اساس سبک یادگیری شناخته‌شده توصیه‌ها و محتوای آموزشی مناسب را به یادگیرنده داد.
 

 

1-3  اهداف مسئله
 

  با توجه به اهمیت سیستم‌های آموزشی به‌خصوص سیستم‌های آموزش از راه دور که یادگیرندگان با نیازهای آموزشی متفاوت محتوای آموزشی متفاوت را فرامی‌گیرند این مسئله مورد تأکید می‌باشد که با توجه به نیاز آموزشی یادگیرنده بهترین فرایند آموزشی برای یادگیرنده اعمال شود. درحالی‌که مدل‌سازی مشترک دانش‌آموزان به فراهم کردن اطلاعات واضح درباره اولویت‌ها و رفتارهای آن‌ها نیاز دارد، یک رویکرد خودکار مدل‌سازی دانش‌آموزان بر مبنای این مفهوم است که بر مبنای فعالیتی که دانش‌آموزان واقعاً در یک‌رشته انجام می‌دهند و از رفتار و اعمال آن‌ها در رشته به اولویت‌ها و نیازهای آن‌ها پی ببرد. این رویکرد می‌تواند بر بعضی از مشکلات کشف روش یادگیری با بهره گرفتن از پرسش‌نامه‌ها غلبه کند.
در یک رویکرد خودکار مدل‌سازی دانش‌آموزان، هیچ تلاش اضافه‌ای از طرف دانش‌آموزان موردنیاز نیست تا سیستم بتواند اطلاعاتی درباره روش‌های یادگیری‌شان جمع‌آوری کند. آن‌ها فقط باید از سیستم برای یادگیری استفاده کنند تا اطلاعات مربوطه درباره رفتارشان فراهم شود. بنابراین، می‌تواند بر چندین مشکل به سبب پرسشنامه‌های روش یادگیری غلبه کرد. با توجه به اینکه اطلاعات به دست آمده از رفتار یادگیرندگان بدون ابهاماتی است که هنگام پر کردن پرسشنامه بوجود می­آید. ابهاماتی که می‌تواند از فقدان انگیزش برای درست پر کردن پرسش‌نامه، تأثیر انتظارات از دیگران، و فقدان آگاهی از خود درباره اولویت‌های یادگیری شخص بیاید. به‌علاوه پرسش‌نامه‌ها ساکن هستند و روش یادگیری یک دانش‌آموز را در یک نقطه زمانی خاص توصیف می‌کنند. این موضوع رویکرد ما را مستعد خطا می‌کند. مثلاً اگر یک دانش‌آموز با گروه یادگیری خودش مخالفت کرده باشد، ممکن است همه سؤالات درباره یادگیری مشترک را با اولویت منفی جواب دهد. هرچند اگر مشکلات در روز بعد رفع شوند یا اگر دانش‌آموز بخواهد سؤالات را یک روز بعد پاسخ دهد، ممکن است سؤالات را کاملاً متفاوت پاسخ دهد. به‌عنوان نتیجه ممکن است به خاطر اهمیت زمان دقیق و بنابراین حالت دانش‌آموزان در زمان پر کردن پرسشنامه روش یادگیری، از پرسشنامه فرضیه، اشتباهی نتیجه‌گیری شود.
در موقعیتی که در بالا بحث شد، دانش‌آموز یک روش یادگیری متفاوت را برای کوتاه‌مدت ترجیح می‌دهد، اما به این معنا نیست که گرایش کلی او برای روش یادگیری تغییر کرده است. هرچند اگر مثلاً دانش‌آموزان اولویت‌های ضعیف روش یادگیری‌شان را آموزش ببینند، روش‌های یادگیری‌شان هم می‌تواند تغییر کند. اگرچه به خاطر احتمال جمع‌آوری و تحلیل مکرر رفتار و اقدامات دانش‌آموزان، رویکرد خودکار مدل‌سازی دانش‌آموزان می‌تواند این تغییر را کشف کند و اطلاعات در مدل دانش‌آموز را بر طبق آن به‌روزرسانی کند.
 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...