اهمیت قیمت در شرکت: قیمت گذاری از مهم ترین عوامل مدیریت بازاریابی است که برای بسیاری از شرکت ها پیچیدگی و تأثیر عوامل غیر قابل کنترل نادیده گرفته می شود و قیمت تنها عامل نتیجه بازاریابی است که نشانگر درآمد شرکت است و مابقی نتیجه ی هزینه ها را نمایندگی می کنند و در واقع قلب تپنده در شرکت یعنی درآمد شرکت با قیمت محصولات آن عجین هست. قیمتگذاری استراتژیک مبحثی جدید در مدیریت آمیخته بازاریابی است تا مدتی پیش بسیاری از شرکت ها بخش حسابداری را مسئول تعیین قیمت میدانستند و این بخش قیمت را برپایه هزینههای داخلی و سطح مطلوبی از سود قرار میداد؛ ولی هنگامی که در سنجش موفقیت بازاریابی، سود واقعی و متغیرهای مالی دیگر مورد تاکید قرار گرفت، مدیران بازاریابی به اهمیت قیمتگذاری پی بردند. در آمریکا، در اواخر دهه 1980، بسیاری از مدیران، قیمتگذاری را از نظر اهمیت دومین عنصری نامیدند که بازاریابان باید بر آن نظارت کنند. در مطالعهای که در اواسط دهه 1960 انجام شده بود قیمتگذاری از نظر اهمیت رتبه ششم را داشت (محصول در رتبه اول قرار داشت). نتیجه مهم این تغییر، پیدایش روش های قیمتگذاری موثری است که به شرکتها اجازه میدهد قیمتهایی را انتخاب کند که به برآورده شدن اهداف تجاری آنها کمک شایان توجهی میکند. در قیمتگذاری باید علاوه بر جنبه فیزیکی محصول جنبههای دیگر نیز به حساب آورده شود. فروشنده معمولاً ترکیبی از محصول فیزیکی و چندین خدمت و مزیت ارضا کننده را قیمتگذاری میکند. در یک مورد کلاسیک در قیمتگذاری شرکت خودروسازی فورد، ماشین ماستنگ را به بازار معرفی کرد ویک ماشین اسپرت را با قیمتی پائینتر از حد انتظار مشتریان در اختیار مصرفکنندگان قرار داد. در نتیجه در سال اول بیش از تولید ماشینهای دیگر در طول حیاتش ماشین ماستنگ فروخت و در دو سال بیش از یک میلیارد دلار سود به دست آورد. اهمیت قیمت در آمیخته بازاریابی: تمام عناصر آمیخته بازاریابی باید برای حمایت از استراتژی کلی هماهنگ شود. این امر شامل قیمت نیز میشود. در این فصل به روابط بین قیمت و عناصر دیگر آمیخته بازاریابی توجه خواهد شد؛ ولی اکنون درباره نکات مهمی بحث خواهیم کرد که وابستگی متقابل قیمت، محصول، ترفیع و توزیع را نشان میدهد. قیمت و محصول: قیمت و محصول ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند؛ برای مثال قیمتی که بازاریابان روی محصول معینی میگذارند مقدار پولی است که برای تولید آن محصول هزینه خواهند کرد. هنگامی که کارخانه کاستوبودا در سوئد کوزهای تولید میکند، شرکت میتواند بهترین طراحان، نقاشان و شیشهگران را استخدام کند؛ زیرا قیمت آن کوزه، هزینه نسبتاً بالای تولید را میپوشاند، ولی کوزهای که در حد انبوه تولید شده است و از یک حراجی خریداری میشود، قیمت بالایی ندارد و تولید کنندهاش میتواند فقط مقدار کمی پول صرف تولید آن نماید. قیمت به شکلهای دیگری نیز با عنصر محصول ارتباط دارد. اول اینکه قیمتها معمولاً در مسیر منحنی عمر محصول تغییر مییابد؛ برای مثال زمانی که فروش محصول کاهش پیدا میکند، بازاریابان مجبورند با کاهش دادن قیمت محصول فروش را بالاتر ببرند. دوم اینکه قیمت محصولات مشابه گروهبندی میشود؛ به عبارت دیگر بازاریابان یا گروه بندی قیمت با برداشتهای مشتریان از خصوصیات و مزایای محصول ارتباط مستقیم دارد. قیمت و ترفیع: قیمت در ترفیع نقش عمدهای دارد. شرکتی که راجعبه محصولات یا کیفیت و منحصر به فرد خود تبلیغ میکند، از بیان قیمت بالای آن خودداری نمیکند. از طرف دیگر انواع مختلفی از محصولات بر پایه قیمت پایین تبلیغ میشوند؛ مانند برخی از عطرهایی که مشابه عطرهای گران قیمت هستند و براساس قیمت پایین خود تبلیغ میکردند. در چنین حالتی جذابیت محصول، قیمت آن است.
2-5-2-3 روش های قیمت گذاری
روش علمی( آکادمیک) این روش از درس های اقتصاد خرد تبعیت می کند. قیمت گذاری بر اساس پارامترهای اقتصادی است. روش رقابتی: این روش بیشتر توسط شرکت های بزرگ اتخاذ می گردد. به طور مثال تعیین قیمت در یک مناقصه بین المللی مستلزم ملاحظه بسیاری از عوامل بوده و بسیاری از پیمانکاران فرعی را نیز شامل می گردد. روش ایجابی: این روش بر این تأکید دارد تا تمام عوامل که مقبول ترین قیمت را در بازار ارائه می نمایند، ملاحظه گردند(گوهریان،145:1375).
2-5-3 آمیخته توزیع
کار توزیع، رساندن محصولات مناسب به دست افراد مناسب است، هنگامی که به آن نیاز دارند(داور و همکاران،331:1375). توزیع و قیمتگذاری محصولات، با یکدیگر مرتبطاند، ولی این ارتباط در مورد محصولات مختلف، متفاوت است. قیمت محصولی که در تهران تولید میشود ممکن است در بندرعباس دو برابر باشد. دلیل این تفاوت هزینههای توزیع است، به ویژه در مورد محصولات سنگین، پر حجم و نسبتاً گران؛ به همین دلیل بسیاری از شرکتها هزینههای توزیع را در قیمت دخالت نمیدهند و پول مربوط به هزینههای حمل و نقل را جداگانه از مشتریان دریافت میکنند. تولید کننده قیمت محصول را عاملی اصلی در انتخاب کانالهای توزیع میداند هنگامی که شرکت یو. اس. تایم برای اولین بار ساعتهای کوارتز ارزان قیمت خود را با نام تایمکس به بازار عرضه کرد، کانال سنتی برای توزیع ساعت، جواهر فروشیها بودند، ولی امتیاز اصلی تایمکس قیمت پایین آن بود و احتمالاً مردم در جواهر فروشی ها به دنبال خرید ساعت ارزان قیمت نیستند. به علاوه ممکن بود خدمات نسبتاً گران قیمت مغازههای جواهر فروشی موجب افزایش قیمت ساعت تایمکس شود؛ بنابراین شرکت تصمیم گرفت که تایمکس را از طریق دراگ استورها و مغازههای بزرگ پخش کند. این حرکت محصول را در دست مشتریان مناسب قرار داد و به پایین نگاه داشتن قیت کمک کرد.
2-5-4 آمیخته ترفیع و تشویق(پیشبرد)
پس از بررسی محصول، قیمت و توزیع اکنون چهارمین عنصر آمیخته بازاریابی یا آخرین قسمت عملیاتی در سیستم بازاریابی شرکت را مورد مطالعه قرار میدهیم که فعالیتهای ترفیعی و تشویقی است. منظور از آمیخته فعالیتهای ترفیعی مجموعهای از تبلیغات فروش حضوری، پیشبرد فروش و روابط عمومی است که برای دستیابی به هدفهای برنامه فروش مورد استفاده قرار میگیرد. ماهیت و اهمیت ترفیعات و تشویقات: هنگام بررسی سیستمی شرکتها باید همه فعالیتهای ترفیعی به عنوان سیستم های فرعی در درون سیستم کل بازاریابی شناسایی شود. این عمل یعنی هماهنگ کردن فعالیتهای نیروهای فروش، برنامههای تبلیغاتی و دیگر فعالیتهای تشویقی. متأسفانه در بسیاری از شرکتها و سازمانهای امروزی این فعالیتها به صورت جداگانه و انفرادی صورت میگیرد؛ برای مثال بین مدیریت تبلیغات و مدیریت فروش رقابت و برخوردهای غیر منطقی دیده میشود. از لحاظ تئوریهای اقتصادی هدف اصلی ترفیعات عبارت است از تغییر محل و شکل منحنیهای تقاضا و درآمد برای حصول شرکت. به طور اساسی، ترفیعات یا ارتقا عبارت است از مجموعه فعالیتهای اطلاعرسانی، ترغیب و اثرگذاری که این سه کاملاً با هم مربوطاند. روش های ترفیع. مهمترین روش های به کار گرفته شده برای ترفیع عبارتاند از: فروش حضوری، روابط عمومی تبلیغات و پیشبرد فروش که منظور از پیشبرد فروش هماهنگ کردن و فراهم نمودن فعالیتهای فروش حضوری و تبلیغات است که خود فعالیتهایی مانند استقرار ویترینهایی در فروشگاه، برگزاری نمایشگاههای تجاری و استفاده از نمونهها و جوایز را دربر میگیرد. به علاوه گروهی از راهبردهای بازاریابی نظیر تقسیم بازار و محصولات متمایز مربوط به همین گروه است. اهمیت ترفیع در بازاریابی جدید. عوامل متعددی نیاز به ترفیع را مشخص میسازد؛ از جمله 1) افزایش فاصله فیزیکی بین تولید کننده و مصرف کننده که خود باعث مشکل ارتباطات شده است؛ 2) رقابت شدید بین منابع گوناگون و شرکتهای مربوط به یک صنعت که فشار زیادی بر برنامههای ترفیعی فروشندگان وارد آورده است. عدهای از متخصصان مدیریت و بازاریابی معتقدند که در اقتصاد امروز مصرف کنندگان بیشتر در صدد برطرف کردن و ارضای خواستههایشان هستند تا نیازهایشان. این امر سبب شده است شرکتها برای جلب مشتریان بیشتر برنامههای ترفیعی مناسبی تهیه و اجرا کنند؛ به عبارت دیگر آنان معتقدند که نیازهای مشتریان راکد مانده است و باید با فعالیتهای ترفیعی این نیازها را مطرح ساخت؛ به همین دلیل ترفیع اهمیت زیادی دارد. در بعضی از جوامع بزرگترین بخش هزینههای بازاریابی به برنامههای ترفیعی اختصاص دارد. حتی در بسیاری از شرکتها هزینه کل ترفیعات و تشویقات بیش از هزینههای کل تولید است. فرایند ارتباطات. در هر جامعه چگونگی روابط بین افراد تا حد بسیاری به کارایی ارتباطات بین آنها بستگی دارد. همچنین در تجارت به طور عام و در بازاریابی به طور خاص کارایی سیستم ها به کارایی ارتباطات آنها وابسته است. حتی اگر پا را فراتر گذاریم در درون سیستم بازاریابی، فعالیتهای ترفیعی و تشویقی نوعی کوشش برای برقراری ارتباطات است. اگر مدیری از تئوریهای ارتباطات آگاهی داشته باشد، بهتر میتواند برنامههای ترفیع و تشویق را اداره و اجرا کند. ارتباطات در واقع کوششی دیداری، شنیداری، گفتاری و نوشتاری و حرکتی است برای تفهیم و تاثرگذاری و اثرپذیری که با آن پیامی را از طریق کانالی برای کسی که گیرنده پیام است میفرستیم تا در ایده، نظر، یا نوعی اطلاعات با او سهیم شویم. به طور اساسی فرایند ارتباطات از عناصری تشکیل شده است که عبارتاند از: پیام، فرستنده پیام، وسیله و کانال پیام و گیرنده پیام. برای عملی بودن این فرایند عناصری دیگری نیز وجود دارد. به این ترتیب که اطلاعاتی که منبع فرستنده میخواهد در اختیار دیگری قرار دهد در مرحلهای باید به صورت کد یا رمزی قابل انتقال درآید و در مرحله بعد یعنی در مقصد باید به وسیله دریافت کننده از حالت رمزی خارج شود. عنصر دیگری که لازم است در نظر گرفته شود موانعی است که ممکن است در هر مرحله از انتقال یا دریافت وجود داشته باشد که به آن سروصدا، اختلالات یا پارازیت میگویند. سرانجام بازخور یا سیستم بازگشت دهنده آخرین عنصر در فرایند ارتباط است. در واقع عنصر بازخور نشاندهنده آن است که آیا اطلاعات فرستاده شده ، رسیده است یا خیر و اینکه دریافت کننده چگونه از آن آگاه شده است. این عنصر پایهای برای برنامههای آینده به شمار میآید. در ارتباطات باید بتوانیم پاسخی مناسب برای هر کدام از عناصر بیابیم؛ یعنی «چه پیامی» از طرف «چه کسی» با «چه هدفی و جرا» «از چه کانالی و با چه وسیلهای» در «چه زمان و مکان» و شرایطی و برای «چه کسی» میفرستیم.
[سه شنبه 1398-12-13] [ 07:32:00 ب.ظ ]
|