کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 




بر این حقیقت در آیات متعددى تأکید شده است.[6] در قرآن، تورات کتاب آسمانى و حاوى شریعت الهى،[7] و انجیل نیز کتاب آسمانى عیسى بن مریم معرفى شده است.[8] با توجه به آیات قرآن کریم و پیمان هاى «ذمه اى» که در صدر اسلام بین پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) و اهل کتاب منعقد شده است، ذمى ها یا اقلیت هاى دینى، از لحاظ آزادى و حق برپایى مراسم مذهبى در امنیت کامل اند و اماکن مقدسه ى آنان محترم است. در قرآن کریم صیانت عبادتگاه هاى اهل ذمه، یکى از اهداف جهاد اسلامى قلمداد شده است;[9] البته این حکم درباره ى عبادتگاه هاى موجود در زمان انعقاد قرارداد ذمه است; اما احداث معابد جدید، تابع قرارداد ذمه است.[10]

  • استقلال قضایى اسلام مطابق قرارداد ذمه، حق ترافع قضایى را براى احقاق حق اقلیت هاى دینى به رسمیت شناخته است. آنان در موارد زیر مى توانند از این حق استفاده کنند: الف) ذمى، مدعى و مسلمانان، مدعا علیه باشند و یا بالعکس; یعنى در صورتى که یک طرف دعوا مسلمان باشد، آنها مى توانند به مراجع قضایى اسلام مراجعه کنند و حکم صادره لازم الاجراست. از بارزترین مظاهر عدالت و استقلال قضایى اهل کتاب این است که امام على(علیه السلام) در زمان حکومت خویش، در دادگاه حضور یافت و در کنار یهودى طرف دعوا نشست و قاضى به نفع یهودى حکم صادر کرد… . از آن جا که یهودى مى دانست حق با على(علیه السلام) است و «زره» مورد نزاع از اوست، تحت تأثیر رفتار عادلانه ى آن حضرت قرار گرفت و مسلمان شد و زره امام(علیه السلام)را به آن حضرت تقدیم کرد.[11] ب) اگر دو طرف دعوا هر دو اهل کتاب باشند، مى توانند به مراجع قضایى اسلام مراجعه کنند; اما اجبارى در این کار نیست; چنان که محکمه ى اسلامى نیز مجبور نیست به درخواست آنان پاسخ مثبت دهد: (فَإِن جَآءُوکَ فَاحْکُم بَیْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ);[12] اگر براى دادخواهى پیش تو، به ترافع آمدند، میان آنان حکومت و قضاوت کن یا اعراض نما و آنان را به حال خودشان واگذار. قرآن کریم دلیل این تخییر را بیان کرده است: (کَیْفَ یُحَکِّمُونَکَ وَعِندَهُمُ التَّوْرَیـهُ فِیهَا حُکْمُ اللَّهِ ثُمَّ یَتَوَلَّوْنَ مِن بَعْدِ ذَ لِکَ وَمَآ أُوْلَـئِکَ بِالْمُؤْمِنِینَ);[13] چگونه تو را به داورى مى طلبند؟ در حالى که تورات نزد ایشان است و در آن حکم خدا هست. وانگهى، پس از داورى خواستن، (چرا) از حکم تو روى مى گردانند! آنها مؤمن نیستند. احکام الهى در کتاب آسمانى اقلیت هاى دینى موجود است; اما آنها در مواردى که داورى محاکم اسلامى را به نفع خود ببیند، به آن جا مراجعه مى کنند; به همین دلیل، اسلام این اختیار را به محاکم اسلامى داده تا با تشخیص تمام، در این زمینه اقدام نمایند. در هر حال، استقلال قضایى اقلیت هاى دینى، امتیازى است که اسلام براى آنان قایل شده است.
  • حق آزادى مسکن اقلیت هاى دینى پس از انعقاد قرارداد ذمه، آزادند که در هر نقطه از سرزمین، به جز مناطق ممنوعه، از قبیل سرزمین حجاز، مساجد مسلمانان و… ـ که در کتاب هاى فقهى احکام آن بیان شده است[14] ـ اقامت دایم یا موقت اختیار کنند. البته ممکن است بر اساس قرارداد، محدودیت هاى دیگرى نیز در این خصوص اعمال شود; مثلا ساختمان آنان در محله ى مسلمان نشین، نباید به صورت غیر متعارف بلند و مشرف بر خانه هاى مسلمانان باشد. این توصیه در مورد مسلمانان نیز اعمال شده است;[15] اما در خصوص اقلیت هاى دینى، الزامى است.[16]
  • آزادى فعالیت هاى اقتصادى و روابط بازرگانى نظام کلى اقتصاد اسلامى، براساس اصل احترام به مالکیت فردى استوار شده و انواع فعالیت هاى اقتصادى و روابط بازرگانى بر این مبنا تنظیم گردیده است. اسلام براساس اصل مزبور مالکیت اقلیت هاى دینى را محترم مى شمارد و کسى حق ندارد بدون مجوز قانونى در این زمینه دخالت کند. در پیمان هاى صدر اسلام، به این موضوع تصریح شده است. سیره ى پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) در روابطى که با یهودیان و مسیحیان متحد خویش داشت، نمونه ى عملى بارزى از طرح سیاسى، اجتماعى و اقتصادى در قانون ذمه در مقیاس بین المللى بود. پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) و امام على(علیه السلام) با یهودیان مدینه داد و ستد مى کردند و از آنان وام مى گرفتند. از بازرگانان ذمى به جز جزیه، مالیات اضافى دریافت نمى شد; البته آزادى فعالیت هاى بازرگانى در حیطه ى قانون اسلامى است و ممنوعیت معامله اى که شرعاً حرام است (مانند معامله ى ربوى) یا چیزهایى که از نظر اسلام مالکیت ندارد (مانند خوک، شراب، آلات موسیقى و قمار) همگانى است. این محدودیت ها به دلیل آن است که اسلام به سلامت اقتصادى جامعه ى اسلامى علاقه مند است و این حق را دارد که از خطرهاى زیانبار داد و ستدهاى ممنوع جلوگیرى کند; بنابراین مسلمانان مى توانند در فعالیت هاى بازرگانى، با آنان شرکت هاى تجارتى تشکیل دهند، وام بدهند، وام بگیرند، یا از طریق رهن، ودیعه، مزارعه، مضاربه، مصالحه، وکالت، ضمان، حواله، برات و نظایر آن، روابط اقتصادى برقرار کنند. به شهادت تاریخ، روابط بازرگانى در تاریخ مسلمانان، مؤثرترین عامل گسترش روزافزون اسلام بوده است.

  نتیجه: از دیدگاه اسلام، فقط اهل کتاب (اقلیت هاى دینى) اهلیت انعقاد قرارداد ذمّه را دارند. این امتیاز به دلیل احترام خاصى است که اسلام براى پیامبران بزرگ الهى قایل است، و به همین خاطر به پیروان آنان نیز به دیده ى احترام مى نگرد. شاید سخن «دونگان گرین لز» در این زمینه گویاترین اعتراف باشد; ایشان مى گوید: نجابت و تسامح این دین بزرگ (اسلام) که کلیه ى ادیان الهى را قبول دارد، همیشه به عنوان یک میراث بزرگ بشر شناخته خواهد شد. بر روى چنین بنایى به حقیقت مى توان دین جهانى را پایه گذارى کرد.[17] در مجموع به این نتیجه مى رسیم که هدف از انعقاد قرارداد ذمه، تحکیم روابط اجتماعى سالم در قلمرو اسلام است. دیدگاه قرآن، پیشوایان دینى و قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران در مورد نحوه ى رفتار با اقلیت هاى غیر مسلمان را بیان دارید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1398-12-14] [ 11:51:00 ق.ظ ]





چرا در صورتی‌ که‌ فاصله‌ بین‌ ایجاب‌ و قبول‌ بیش‌ از حد متعارف‌ باشد عقد محقق‌نمی‌شود؟ در پاسخ‌ به‌ این‌ سؤال‌ می‌توان‌ گفت‌: فاصله‌ زیاد و غیرمتعارف‌ بین‌ ایجاب‌ وقبول‌ مانع‌ تحقق‌ توافق‌ اراده‌ی‌ طرفین‌ است‌. معامله‌، چنانکه‌ گفتیم‌، در صورتی‌ محقق‌می‌شود که‌ هنگام‌ قبول‌، ایجاب‌ همچنان‌ موجود و معتبر باشد و با صدور قبول‌، توافق‌اراده‌ که‌ شرط‌ لازم‌ برای‌ انعقاد قرارداد است‌ تحقق‌ یابد. در موردی‌ که‌ فاصله‌ بین‌ ایجاب‌ وقبول‌ بیش‌ از حد متعارف‌ باشد، می‌توان‌ گفت‌ ایجاب‌ قبل‌ از صدور قبول‌ از میان‌ رفته‌ و ازاین‌ رو توافق‌ اراده‌ که‌ اساس‌ عقد است‌ به‌ وجود نیامده‌ است‌. 3-4:توافق اراده طرفین چنانکه‌ اشاره‌ شد، برای‌ اینکه‌ عقد تحقق‌ پیدا کند توافق‌ اراده‌ی‌ طرفین‌ معامله‌ لازم‌است‌، یعنی‌ باید متعاملین‌ بر یک‌ امر توافق‌ و تراضی‌ نمایند؛ به‌ عبارت‌ دیگر، هریک‌ ازطرفین‌ باید همان‌ چیزی‌ را بخواهد که‌ طرف‌ دیگر خواسته‌ است‌؛ مثلاً قصد هر دو به‌ بیع‌ یک‌مال‌ تعلق‌ بگیرد. بنابراین‌ اگر قصد یکی‌ بر انعقاد بیع‌ و قصد دیگری‌ بر انعقاد هبه‌ باشد،معامله‌ محقق‌ نخواهد شد. و نیز اگر یک‌ طرف‌ فرضاً فروش‌ خانه‌ای‌ را که‌ در شهر تهران‌دارد اراده‌ کند و طرف‌ دیگر قصد خرید خانه‌ی‌ دیگری‌ که‌ در شمیران‌ واقع‌ است‌ داشته‌باشد، عقدی‌ پدید نخواهد آمد. ماده‌ی‌ 194 قانون‌ مدنی‌ در بیان‌ قاعده‌ی‌ مذکور مقرر می‌دارد: «الفاظ‌ و اشارات‌ واعمال‌ دیگر که‌ متعاملین‌ به‌ وسیله‌ی‌ آن‌ انشاء معامله‌ می‌نمایند باید موافق‌ باشد، به‌ نحوی‌که‌ احد طرفین‌ همان‌ عقدی‌ را قبول‌ کند که‌ طرف‌ دیگر قصد انشاء آن‌ را داشته‌ والاّ معامله‌باطل‌ خواهد بود.[37]» مسأله‌ای‌ که‌ در اینجا باید بررسی‌ شود، مسأله‌ی‌ زمان‌ و مکان‌ توافق‌ اراده‌ی‌متعاملین‌ و وقوع‌ عقد است‌. هرگاه‌ قرارداد با حضور طرفین‌ یا نماینده‌ی‌ آنان‌ منعقد گردد،در زمان‌ و مکان‌ وقوع‌ عقد اشکالی‌ پیش‌ نمی‌آید. لیکن‌ اگر قرارداد با مکاتبه‌ انجام‌ شود. این‌مسأله‌ مطرح‌ می‌شود که‌ توافق‌ اراده‌ کی‌ و کجا تحقق‌ یافته‌ و قرارداد در کدام‌ زمان‌ و مکان‌منعقد شده‌ است‌. اگر متعاملین‌ از هم‌ دور باشند و قرارداد با تلفن‌ انجام‌ شود، فقط‌ مسأله‌ی‌تعیین‌ مکان‌ وقوع‌ عقد دارای‌ اهمیّت‌ است‌. 3-4-1: زمان‌ وقوع‌ قراردادهای‌ مکتوب درباره‌ی‌ زمان‌ انعقاد معاملاتی‌ که‌ با مکاتبه‌ انجام‌ می‌شود بین‌ حقوق  دانان‌ اختلاف‌است‌ و چهار نظریه‌ در این‌ باب‌ پیشنهاد شده‌ است‌: نظریه‌ی‌ اوّل‌ آن‌ است‌ که‌ قرارداد زمانی‌ کامل‌ و منعقد می‌شود که‌ قبول‌ کننده‌ اراده‌ی‌خود را از طریق‌ امضای‌ نامه‌ یا تلگرام‌ یا امثال‌ آن‌ ابراز کند، اگرچه‌ هنوز نامه‌ را ارسال‌نداشته‌ باشد. این‌ نظریه‌ به‌ سیستم‌ اعلان‌ اراده‌ معروف‌ است‌. نظریه‌ی‌ دوم‌ آن‌ است‌ که‌ برای‌ تحقق‌ عقد، نامه‌ باید ارسال‌ شده‌ باشد، چنانکه‌ به‌اداره‌ی‌ پست‌ تسلیم‌ یا به‌ نامه‌ رسان‌ تحویل‌ شده‌ باشد، و در این‌ زمان‌ است‌ که‌ عقد کامل‌ ومنعقد شده‌ تلقی‌ می‌شود. این‌ نظریه‌ را سیستم‌ ارسال‌ گویند. بنابر نظریه‌ی‌ سوم‌ قرارداد در زمان‌ وصول‌ نامه‌ به‌ ایجاب‌ کننده‌ منعقد می‌شود؛ ازاین‌ رو این‌ نظریه‌ را سیستم‌ وصول‌ نامیده‌اند. طبق‌ نظریه‌ چهارم‌ که‌ به‌ سیستم‌ اطلاع‌ معروف‌ است‌، زمان‌ انعقاد قرارداد هنگامی‌است‌ که‌ ایجاب‌ کننده‌ از قبول‌ آگاه‌ می‌شود و به‌ عبارت‌ روشن‌تر قرارداد هنگامی‌ منعقدمی‌گردد که‌ نوشته‌ی‌ مبنی‌ بر قبول‌ واصل‌ و ایجاب‌ کننده‌ از مضمون‌ آن‌ آگاه‌ شده‌ باشد. نظریه‌های‌ اوّل‌ و دوم‌ به‌ هم‌ نزدیکند؛ زیرا طرفداران‌ هر دو نظریه‌ برآنند که‌ قرارداددر زمان‌ تحقق‌ قبول‌ منعقد می‌شود؛ منتهی‌ بنابر نظریه‌ی‌ اوّل‌ نوشتن‌ نامه‌ قبول‌ برای‌تحقق‌ آن‌ کافی‌ است‌ ولی‌ به‌ موجب‌ نظریه‌ی‌ دوم‌، قبول‌ هنگامی‌ تحقق‌ پیدا می‌کند که‌ نامه‌قبول‌ ارسال‌ شده‌ باشد. چون‌ این‌ دو نظریه‌ به‌ هم‌ نزدیکند هر دو را گاهی‌ تحت‌ عنوان‌سیستم‌ صدور ذکر می‌کنند. نظریه‌های‌ سوم‌ و چهارم‌ نیز از هم‌ دور نیستند؛ چه‌ در هر دو نظریه‌ انعقاد قراردادرا تا زمان‌ آگاهی‌ ایجاب‌ کننده‌ از قبول‌ به‌ تأخیر می‌اندازند، با این‌ تفاوت‌ که‌ آگاهی‌ایجاب‌کننده‌ از قبول‌ در نظریه‌ی‌ وصول‌ فرضی‌ و در نظریه‌ی‌ اطلاع‌ واقعی‌ است‌. بنابراین‌، می‌توان‌ گفت‌ که‌ در این‌ باب‌ دو نظریه‌ی‌ اصلی‌ وجود دارد که‌ یکی‌ نظریه‌ی‌صدور قبول‌ و دیگری‌ نظریه‌ی‌ اطلاع‌ است‌. در حقیقت‌ اختلاف‌ در این‌ است‌ که‌ آیا برای‌ تحقق‌ عقد، صرف‌ وجود و توافق‌ دواراده‌، اگرچه‌ یکی‌ از دیگری‌ بی‌خبر باشد، کافی‌ است‌ یا همکاری‌ آگاهانه‌ دو اراده‌ که‌همدیگر را بشناسند، و به‌ بیان‌ دیگر، تلاقی‌ دو اراده‌ لازم‌ است‌. نظریه‌ای‌ که‌ همکاری‌آگاهانه‌ دو اراده‌ و به‌ تعبیر ساده‌تر اطلاع‌ ایجاب‌ کننده‌ را قبول‌ را لازم‌ می‌داند بر این‌استوار است‌ که‌ ایجاب‌ کننده‌ به‌ طور ضمنی‌ شرط‌ کرده‌ است‌ که‌ قراداد تا هنگام‌ آگاهی‌ اواز قبول‌ منعقد نشود و از این‌ رو قبل‌ از آگاهی‌ از قبول‌ الزامی‌ برای‌ ایجاب‌ کننده‌ نیست‌. در ردّ این‌ نظریه‌ گفته‌اند که‌: اولاً، افزودن‌ یک‌ شرط‌ ضمنی‌ به‌ ایجاب‌ صریح‌ خطرناک‌است‌؛ زیرا ممکن‌ است‌ چیزی‌ را برخلاف‌ اراده‌ی‌ واقعی‌ شخص‌ بر او تحمیل‌ کند؛ ثانیاً اگرایجاب‌ کننده‌ از قبول‌ اطلاع‌ نداشته‌ باشد لااقل‌ آن‌ را ممکن‌ می‌داند و همین‌ اندازه‌ برای‌متعهدشدن‌ او کافی‌ است‌؛ ثالثاً، اگر اطلاع‌ ایجاب‌ کننده‌ از قبول‌ لازم‌ باشد آیا نباید گفت‌قبول‌ کننده‌ نیز باید از رسیدن‌ قبول‌ به‌ مقصد اطلاع‌ حاصل‌ کند؛ رابعاً، این‌ نظریه‌ انعقادقرارداد را در اختیار ایجاب‌ کننده‌ قرار می‌دهد و راه‌ را برای‌ تقلب‌ باز می‌گذارد؛ چه‌ایجاب‌کننده‌ در صورتی‌ که‌ قرارداد را برای‌ خود نامساعد ببیند می‌تواند بازکردن‌ نامه‌ راباز کند و بعد به‌ قبول‌ کننده‌ اطلاع‌ دهد که‌  قبل‌ از آگاهی‌ از قبول‌ از ایجاب‌ خود عدول‌ کرده‌است‌؛ خامساً، در اغلب‌ موارد، اثبات‌ اطلاع‌ ایجاب‌ کننده‌ در زمان‌ معیّن‌ از قبول‌ غیرممکن‌است‌ و چاره‌ای‌ جز پذیرفتن‌ قول‌ وی‌ در این‌ باره‌ نیست‌ و از این‌ جهت‌ نیز سرنوشت‌ قرادادبه‌ دست‌ ایجاب‌ کننده‌ می‌افتد و تساوی‌ متعاملین‌ که‌ اصولاً باید در زمینه‌ قراردادها رعایت‌شود برهم‌ می‌خورد. برای‌ گریز از این‌ اشکالات‌ است‌ که‌ مخالفان‌ نظریه‌ی‌ صدور به‌ نظریه‌ی‌ وصول‌روی‌ آورده‌ و اعلام‌ داشته‌اند که‌ فرض‌ می‌شود ایجاب‌ کننده‌ در تاریخ‌ دریافت‌ نامه‌ی‌ قبول‌از مضمون‌ آن‌ آگاه‌ شده‌ است‌، مگر اینکه‌ خلاف‌ آن‌ به‌ اثبات‌ برسد. لیکن‌ آیا تناقض‌گویی‌نیست‌ که‌ از یک‌ سو همکاری‌ آگاهانه‌ دو اراده‌ و اطلاع‌ ایجاب‌ کننده‌ از قبول‌ را لازم‌ بدانیم‌ واز سوی‌ دیگری‌ برای‌ اثبات‌ این‌ اطلاع‌ به‌ چنین‌ فرض‌ سست‌ بنیادی‌ متوسل‌ شویم‌. بنابراین‌، ملاحظه‌ می‌شود که‌ اشکالات‌ متعددی‌ بر نظریه‌ی‌ اطلاع‌ وارد است‌ و دلیل‌کافی‌ بر اثبات‌ آن‌ اقامه‌ نشده‌ است‌. در مقابل‌، طرفداران‌ نظریه‌ی‌ صدور یک‌ دلیل‌ قانع‌ کننده‌دارند و آن‌ این‌ است‌ که‌ قرارداد با توافق‌ اراده‌ی‌ طرفین‌ منعقد می‌شود و این‌ توافق‌ با ایجاب‌و قبول‌ حاصل‌ می‌گردد و شرط‌ دیگری‌ لازم‌ نیست‌. اگر اطلاع‌ ایجاب‌ کننده‌ را از قبول‌ درعقد قرارداد لازم‌ بدانیم‌ شرطی‌ را که‌ قانون‌ نخواسته‌ است‌ بدان‌ افزوده‌ایم‌. از مادّه‌ی‌ 339 قانون‌ مدنی‌ ایران‌ نیز چنین‌ برمی‌آید که‌ برای‌ انعقاد قرارداد تحقق‌ایجاب‌ و قبول‌ کافی‌ است‌. قانونگذار ایران‌ در هیچ‌ یک‌ از مواد قانون‌ آگاهی‌ ایجاب‌ کننده‌ ازقبول‌ یا وصول‌ قبول‌ را شرط‌ انعقاد قرارداد ندانسته‌ است‌[38]. بنابراین‌ می‌توان‌ نظریه‌ی‌صدور را در حقوق  ایران‌ پذیرفت‌. لیکن‌ نمی‌توان‌ گفت‌ همیشه‌ به‌ محض‌ نوشتن‌ و امضای‌نامه‌، قبول‌ قطعی‌ تحقق‌ یافته‌ است‌، چه‌ ممکن‌ است‌ قبول‌ کننده‌ هنوز تصمیم‌ قطعی‌ برارسال‌ نامه‌ نگرفته‌ باشد و در این‌ صورت‌ نمی‌توان‌ قبول‌ را تحقق‌ یافته‌ تلقی‌ کرد. برای‌تعیین‌ زمان‌ قبول‌ قطعی‌ باید اراده‌ی‌ قبول‌ کننده‌ را جستجو کند. معهذا ظاهر این‌ است‌ که‌قبول‌ کننده‌ تا وقتی‌ که‌ نامه‌ قبول‌ را نزد خود نگاهداشته‌ و ارسال‌ نداشته‌ و می‌تواند آن‌ رانابود کند هنوز قبول‌ قطعی‌ خویش‌ را اعلام‌ نداشته‌ است‌. پس‌ هنگامی‌ قبول‌ محقق‌ تلقی‌می‌شود که‌ نامه‌ به‌ اداره‌ی‌ پست‌ یا به‌ نامه‌رسان‌ سپرده‌ شده‌ باشد، مگر اینکه‌ ثابت‌ شود که‌وقوع‌ قطعی‌ آن‌ قبل‌ از این‌ تاریخ‌ مقصود قبول‌ کننده‌ بوده‌ است‌. به‌ دیگر سخن‌ می‌توان‌ارسال‌ را کاشف‌ از قبول‌ دانست‌، مگر اینکه‌ ثابت‌ شود که‌ قبول‌ در زمانی‌ قبل‌ از ارسال‌تحقق‌ یافته‌ است‌. با وجود این‌، ممکن‌ است‌ طرفین‌ قرارداد توافق‌ کنند قرارداد از تاریخی‌ که‌ قبول‌ به‌دست‌ یا به‌ اطلاع‌ ایجاب‌ کننده‌ می‌رسد منعقد شود. تراضی‌ طرفین‌ در این‌ باب‌، از آنجا که‌برخلاف‌ قواعد آمره‌ نمی‌باشد، معتبر و نافذ است‌. بنابراین‌ گوینده‌ی‌ ایجاب‌ می‌تواند ضمن‌نامه‌ یا تلگرام‌ خود قید کند که‌ قرارداد هنگام‌ اطلاع‌ وی‌ از قبول‌ یا در تاریخ‌ دیگر منعقدخواهد شد. در این‌ صورت‌ قبول‌

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:50:00 ق.ظ ]






برخی از حقوقدانان  معتقدند که در اثر توافق مقدماتی برای متعهد له فقط یک حق دینی ایجاد می شود و وی هیچ حق عینی بر مال موضوع قولنامه پیدا نمی کند و در صورتیکه متعهد ، آن را به غیر بفروشد متعهد له حق ابطال معامله معارض با قولنامه مذکور را ندارد.زیرا متعهد گرچه نقض عهد نموده و باید خسارت ناشی از نقض عهد خود را بپردازد اما در واقع مال خود را فروخته است (کاتوزیان،1388،ص64)  مگر اینکه احراز شود متعهد به طور ضمنی حق انتقال مال مزبور را به دیگران از خود سلب نموده است که در این صورت امکان درخواست ابطال معامله معارض وجود خواهد داشت، به ویژه اگر خریدار عالم به وجود قولنامه باشد.مبنای نظر ایشان نیز تئوری سوء استفاده از حق و اصل چهلم قانون اساسی جمهوری اسلامی است (کاتوزیان ،381 ،ص17).در مقابل برخی از حقوقدانان معتقدند که ” در اثر قرارداد تشکیل بیع گونه  ای حق عینی برای خریدار نسبت به مبیع معین به وجود می آید … بدیهی است این حق عینی ،حق مالکیت نیست بلکه حقی است که طبق آن متعهد له قرارداد می تواند طرف دیگر را به بیع مال معین مذکور ملزم کند و نیز هر نوع معامله ای که با انجام این تعهد ،ناسازگار باشد،به لحاظ تجاوز به حق ثابت شده متعهد له،غیر نافذ است که متعهد له می تواند آن را ردّ کرده و اجرای تعهد را از متعهد درخواست نماید .” (شهیدی،1375،ص34) رویه قضایی متمایل به دیدگاه نخست می باشد.به عنوان نمونه می توان از رای شماره 58/68 سال 1370 شعبه اول دیوان عالی کشور نام برد که در آن به دلایل انتقال مال موضوع قولنامه به غیر ،این جهت بوده تایید نموده است .مبنای استدلال دیوان نیز این بوده است که سند عادی مستند دعوی دلالت بر تحقق بیع نداشته و خواهان به واسطه تنظیم سند مذکور هیچ حق عینی بر مورد معامله پیدا ننموده است.(مکرم،1386) به نظر می‏رسد عقیده دوم صحیح تر باشد . زیرا حقی که متعهد له به واسطه توافق مقدماتی نسبت به مال موضوع قولنامه پیدا می کند، از نظر ماهوی به حق عینی نزدیک تر است ، از این جهت که موضوع تعهد مال معین و در حقیقت تملیک آن مال معین  به طرف دیگر است و همین ارتباط تعهد مزبور با مال معین آن را از حالت اطلاق خارج کرده و مقید به موضوع مشخص می نماید. به علاوه می توان از ملاک ماده 793 قانون مدنی که مقرر می دارد: “راهن نمی‏تواند در رهن تصرفی کند که منافی حق مرتهن باشد مگر به اذن مرتهن” در جهت تقویت نظر فوق استفاده نمود.در عقد رهن ،مال از ملکیت راهن خارج نمی‏گردد اما چون راهن آن را متعلق حق غیر قرار داده است ،بنابر این نمی تواند بدون اذن مرتهن در رهن تصرفی کند .در غیر اینصورت تصرفات مزبور غیر نافذ بوده و منوط به تنفیذ مرتهن است.موید این برداشت رای وحدت رویه شماره 620-20/8/1376 می باشد. به موجب این رای تصرفاتی که حتی به صورت بالقوه به حق مرتهن صدمه می زند نیز غیر نافذ تلقی گردید. 1-10-2- حقوق مصر در حقوق مصر ،همان گونه که گذشت با وقوع وعده انعقاد قرارداد اعم از وعده دو جانبه انعقاد قرارداد و نیز وعده یک جانبه انعقاد قرارداد،در مواردی که قانونا معتبر تلقی می شود اصل قرارداد محقق نمی گردد.اما یک حق شخصی برای ذینفع ایجاد می شود و به موجب آن وی می تواند الزام متعهد را به انجام تعهد خود بخواهد ، با این تفاوت که در وعده یک جانبه زمان امکان الزام ، ابراز تمایل ذینفع به انعقاد قرارداد می باشد اما در وعده دو جانبه انعقاد قرارداد پس از انقضای مدت تعیین شده و در صورت عدم تعیین مدت در زمانی که عرف تعیین می نماید این امکان ایجاد خواهد شد(سنهوری ،بی تا،ص257 و 258).بنابر این اثر وعده دوجانبه انعقاد قرارداد ،در حقوق این کشور مشابه چیزی است که ما در مورد حقوق ایران بیان نمودیم .اما بر خلاف نظر برخی از نویسندگان حقوقی ما که شرح آن گذشت ،به عقیده نویسندگان مصری تصرف متعهد قبل از فرارسیدن موعد انجام تعهد در حق خویش نافذ است و ذینفع نمی تواند جز مطالبه خسارت اقدام دیگری نماید.به عبارت دیگر اگر به عنوان مثال متعهد قولنامه قبل از انتقال ملک به خریدار ، آن را با سند رسمی به دیگری بفروشد خریدار اول فقط می تواند مطالبه خسارت نماید لیکن امکان درخواست ابطال معامله دوم را نخواهد داشت(سنهوری ،لی تا،ص257) این قاعده در حقوق تمام کشورهای عربی جاری است به استثنای حقوق لبنان. در حقوق این کشور پس از اینکه ماده 495 قانون موجبات و عقود ،قاعده مذکور را درمورد اموال منقول مقرر نموده است در تعهد به بیع اموال غیر منقول ماده221 قانون مالکیت اموال غیر منقول عنوان نموده که اصولا ذینفع می تواند در خواست ابطال تصرفات معارض با حق خویش را که از سوی متعهد انجام گرفته است بخواهد.زیرا به واسطه تعهد مقدماتی یک حق عینی برای متعهد له ایجاد می شود و حتی قبل از فرا رسیدن  وعده وی می تواند در حق خویش تصرف نماید و موضوع تعهد را به دیگری منتقل کند مضافا این حق قابل انتقال به وراث نیز هست. (فرج الصده،1974،ص 173و174) 1-10-3- حقوق انگلیس در حقوق انگلیس وضع به گونه دیگری است.در حقوق این کشور اجرای عین تعهد[16] امری استثنایی می‏باشد.افزون بر دلایل تاریخی،علت آن است که به اجرای عین تعهد به عنوان یک ضمانت اجرایی ثانویه[17]نگریسته می شود. (مگز ،2006،ص27) به عبارت دیگر ضمانت اجرای حاکم بر قراردادها در انگلیس اجرای عین تعهد نمی باشد بلکه مطالبه خسارات مورد انتظار[18] اصل است و معمولا ارزش مالی اجرای تعهد از متعهد مطالبه می شود حتی زمانی که اجرای عین تعهد ممکن باشد مگر در شرایط و اوضاع و احوال خاصی. (شیفرین،2007،ص722)دادگاهها نیز در مواردی که خسارات مالی وارده به خواهان به نحو مناسبی قابل جبران باشد حکم به اجرای عین تعهد نمی کنند[19] برای تعیین این قابلیت دادگاه ها عوامل مختلفی را در نظر می‏گیرند از جمله بررسی می شود که آیا امکان اثبات ورود خسارت به خواهان با عنایت به عرف مسلم وجود دارد؟ آیا حکم به جبران خسارات وارده به خواهان از طریق پرداخت مبلغی پول به وی می تواند جایگزین مناسبی برای اجرای عین تعهد باشد؟ دیگر اینکه آیا با عنایت به وضعیت خوانده در صورت صدور حکم به جبران خسارت با پرداخت مبلغی پول ،امکان وصول آن وجود دارد یا خیر؟ به این دلایل و محدودیت ها دادگاهها فقط در موارد اندکی حکم به اجرای عین تعهد می کنند.در همین موارد اندک نیز اجرای عین تعهد فقط در قراردادهایی امکانپذیر است که عوض موجود باشد. (مگز،2006 ،ص27) 1-11- نحوه وقوع وعده انعقاد قراردادهای تشریفاتی قراردادهایی در حقوق ایران وجود دارد که انعقاد آنها مستلزم تشریفات خاصی می‏باشد مانند عقد بیمه که مطابق مواد 2 و3 قانون بیمه مصوب 1316 شمسی تنظیم سند کتبی شرط صحت انعقاد آن معرفی شده است یا انتقال سهم الشرکه در شرکت با مسولیت محدود که مطابق ماده 103 قانون تجارت تنظیم سند رسمی شرط صحت انتقال می باشد(صفایی،1388،ص44). حال پرسش این است که وعده انعقاد چنین قراردادهایی نیز مستلزم انجام تشریفات مقرر در قانون می باشد و یا اینکه بدون رعایت این تشریفات امکان الزام متعهد به انعقاد قرارداد اصلی وجود ندارد؟ قانونگذار ایران و فقها در این مورد حکمی را مقرر ننموده اند . بنابراین این موضوع ابتدا از دیدگاه حقوقدانان ایران و سپس در حقوق انگلیس و مصر بررسی می‏شود. 1-11-1- حقوق ایران در حقوق ایران اصولا باید پاسخ به پرسش مزبور منفی تلقی شود.اصل رضایی(قصدی)بودن عقود و فقدان نصی که خلاف این موضوع را بیان نماید نظر فوق را تایید می کند.البته این نظر در صورتی صحیح است که هدف از تحقق وعده ،ایجاد التزام بر انعقاد قرارداد در آینده باشد(کاتوزیان ،1388،ص381). بنابر این با امتناع از انعقاد قرارداد اصلی می‏توان به استناد توافق مقدماتی انجام شده ،متعهد را اجبار به انجام تعهد خود نمود. 1-11-2- حقوق مصر در حقوق مصر بند دوم ماده101 قانون مدنی مقرر می دارد ” ….. 2 هرگاه قانون شکل معینی را برای انعقاد عقدی شرط نماید،مراعات این شکل در توافقی که متضمن وعده به وقوع عقد است ضروری می‏باشد .” (فرج الصده،1974،ص166) به عنوان مثال مطابق بند اول ماده 488 قانون مدنی جدید مصر سند رسمی شرط صحت هبه غیر منقول مقرر شده است (سنهوری ،بی تا،ص43). بنابراین توافق مقدماتی مبنی بر هبه مال غیر منقول نیز باید با تنظیم سند رسمی انجام پذیرد.به طور کلی اگر قرارداد اصلی تشریفاتی بوده باشد و در تعهد مقدماتی این تشریفات رعایت نشده باشد دادگاه نمی تواند متعهد را ملزم به انتقال موضوع تعهد نماید و فقط می تواند بنا به درخواست خواهان حکم به جبران خسارت بدهد.اما در صورتیکه در تعهد مقدماتی این تشریفات رعایت شده باشد امکان الزام متعهد به انجام تعهد خویش وجود خواهد داشت. ماده 102 قانون مدنی جدید مصر در این مورد مقرر می دارد : ” هرگاه شخصی به وقوع معامله ای وعده دهد ،ولی بعدا نکول نماید و طرف دیگر خواستار تنفیذ  وعده شود و شروط لازم برای انعقاد عقد مخصوصا در عقود شکلی مهیا باشد،رای دادگاه جایگزین عقد می گردد زرمانی که منتهی به حکم نهایی گردد.” (سنهوری ، بی تا،ص 258و259). با این وجود نویسندگان مصری معتقدند مطابق اصل حاکمیت اراده طرفین می توانند با ایجاب و قبول در مورد انعقاد قرارداد اصلی اقدام به انعقاد عقد غیر معینی نمایند . بدین ترتیب یک حق دینی برای ذینفع ایجاد می‏گردد اما چون به دلیل نص مزبور امکان تنفیذ عینی این التزام وجود ندارد متعهد فقط ملزم به جبران خسارت وارده به متعهد له می باشد و از آنجا که استیفاء این حق دینی از موضوع تعهد نیز امکانپذیر است در این حالت تعهد مزبور عملا به نتیجه ای نزدیک به قرارداد اصلی منجر می شود.(سنهوری ،همان،ص254). علی رغم نظر مزبور به عقیده نگارنده به استناد توافق مقدماتی امکان الزام مستقیم متعهد به انجام تعهد وجود نداشته و مطلب فوق نتیجه امتناع وی از انجام تعهد خود می باشد بنابراین نتیجه گیری فوق احتمالی است. 1-11-3-  حقوق انگلیس در حقوق انگلیس قوانینی وجود دارند که تحت عنوان “قوانین کلاهبرداری” شناخته می‏شود.به موجب این قوانین دسته‏ای از قراردادها وجود دارند که باید الزاما به صورت کتبی منعقد شوند در غیر این صورت از نظر قانون قابلیت اجرایی ندارد.این قوانین معمولا مشتمل بر تعهد به خرید و فروش کالاهای با ارزش بیش از 500 دلار ،تعهد به خرید و فروش زمین،تعهداتی که ظرف مدت حداقل یک سال نمی‏تواند اجرا شوند و غیره می باشند.به عنوان مثال اگر شخصی ادعا نماید دیگری شفاها تعهد نموده است که اتومبیل خود را به قیمت 6000 دلار به وی بفروشد این ادعا مسموع نخواهد بود زیرا هیچگونه قرارداد کتبی بین طرفین در مورد فروش اتومبیل فوق منعقد نشده است.در واقع هدف از تصویب این قوانین جلوگیری از ادعاهای بی اساس اشخاص نسبت به انعقاد قراردادهایی است که در واقعیت وجود ندارند.البته اجرای تمام و کمال این قوانین در مواردی منجر به نتایج نا عادلانه‏ای می‏شود مانند موردی که شخصی با حسن نیت و به اعتماد تعهد طرف مقابل اقداماتی نموده است که عدم استماع دعوی وی منجر به تضرر او می شود.در این حال دادگاه ها سعی می کنند با بهره گرفتن از دکترین های مختلف نظیر[23]«equitableestoppels»علی‏رغم فقدان قرارداد کتبی تعهد را قابل اجرا بدانند(مگز،2006،ص 12و13). از آنچه که گفته شد می‏توان پی برد قراردادهایی که در قلمرو این قوانین قرار نمی‏گیرند طبعا انعقاد آنها نیز مستلزم تشریفات خاصی نمی‏باشد و تبعا وعده انعقاد آنها نیز مستلزم انجام تشریفات خاصی نمی‏باشد.  


lass="entry-footer">Edit“پایان نامه ارشد با موضوع قرارداد، انعقاد قرارداد”

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:50:00 ق.ظ ]





در حقوق مصر نیز وعده دوجانبه انعقاد قرارداد ،به عنوان یک توافق مقدماتی برای انعقاد قرارداد اصلی عنوان خاصی نداشته و به عنوان یکی از عقود نامعین قابل بررسی است(سنهوری ، بی تا،ص 254). 1-8-3-حقوق انگلیس در حقوق انگلیس، وعده دوجانبه انعقاد قرارداد ، در قالب نهاد ” قراردادهای دوجانبه ” بحث می‏شود(بلوم ،2000 ،ص 74) . برای درک مفهوم عبارت فوق،این نهاد با نهاد حقوقی دیگری که در حقوق انگلیس تحت عنوان” قراردادهای یک جانبه”شناخته می شود با ذکر مثال مورد مقایسه و بررسی قرار می گیرد :  فرض کنید شخصی ایجاب فروش پرنده ای را به دیگری می دهد و مقرر می نماید که قبولی وی تنها با حضور در مکان و زمان خاصی محقق می شود .در صورت تحقق قبولی با وصف مذکور ،قرارداد تشکیل می شود و تعهد بر ذمه هر یک از طرفین قرار می گیرد.چنین قراردادی مبین نهاد قراردادهای دو جانبه می‏باشد (بلوم،همان).اما حال فرض کنید که موجب مقرر کند طرف مقابل در مکان و زمان خاصی حاضر شده و ثمن را نقدا به وی پرداخت نماید و این تنها طریقه قبول ایجاب می باشد .در این مثال تعهد طرف مقابل مقارن قبول وی انجام می پذیرد و به عبارت دیگر قبول ایجاب عین اجرای تعهد است و هیچ تعهد [14] دیگری برای اجرا در آینده نیز باقی نمی ماند و آنچه که باقی می ماند فقط اجرای تعهد موجب است .این نوع از قراردادها در حقوق انگلیس به قراردادهای یک جانبه مشهور است(بلوم،همان،ص75و76). اگر بخواهیم وعده دوجانبه انعقاد قرارداد را با دو نهاد فوق مقایسه نماییم ،ملاحظه می گردد که نهاد قراردادهای دو جانبه شباهت بیشتری به وعده دوجانبه انعقاد قرارداد دارد زیرا در هر دو مورد تعهداتی برای اجرا در آینده بر ذمه هر یک از طرفین قرار می گیرد. در حقوق انگلیس بیان نمودیم که وعده یک جانبه انعقاد قرارداد از نظر ماهوی یک قرارداد محسوب می‏شود و ذیل عنوان قراردادهای اختیاری بحث می گردد .همچنین عنوان نمودیم که وعده دو جانبه انعقاد قرارداد نیز در حقوق این کشور خود یک قرارداد تلقی می شود و در قالب نهاد قراردادهای دو جانبه مورد بررسی قرار می گیرد . اما نگاهی به آثار نویسندگان حقوقی این کشور نشان می دهد که این گونه قراردادها اعم از وعده یک جانبه انعقاد قرارداد و وعده دو جانبه انعقاد قرارداد،تحت عناوین خاصی همچون بیع ،اجاره و …. بررسی نمی شوند و عنوان خاصی ندارند.از سوی دیگر نهاد قراردادهای اختیاری و قراردادهای دو جانبه نیز یک عنوان عام محسوب می‏شوند که عقود مختلفی نظیر بیع،رهن و ….. در صورت وجود شرایط ، ذیل همین عناوین بررسی می گردند.بنابراین می توان نتیجه گرفت که در حقوق انگلیس نیز هر قسم از وعده انعقاد قرارداد به عنوان قراردادی نا معین و بی نام شناخته می شوند. 1-9- آثار وعده انعقاد قرارداد منظور از آثار وعده قرارداد این است که نتیجه وعده انعقاد قرارداد چه می باشد؟ به عبارت دیگر آیا وعده انعقاد قرارداد،همان نتیجه قرارداد اصلی را دارد یا خیر؟ و اگر نتیجه قرارداد اصلی را ندارد می توان هریک از طرفین را به انعقاد قرارداد اصلی ملزم نمود؟ النهایه وعده انعقاد قرارداد چه حقوق و تکالیفی را برای هریک از طرفین ایجاد می نماید؟ 1-9-1- رابطه وعده انعقاد قرارداد با قرارداد اصلی در بحث از آثار وعده انعقاد قرارداد نخستین پرسشی که مطرح می گردد این است که آیا وعده انعقاد قرارداد اعم از وعده یک جانبه و وعده دو جانبه، نتیجه قرارداد اصلی را دارد یا خیر؟ قانونگذار ایران به صراحت در این مورد حکمی را مقرر ننموده است. در منابع فقهی نیز ” عموما ” در این مورد بحثی صورت نگرفته است.بنابراین ناگزیر هستیم تا برای پاسخ به پرسش فوق،به منابع حقوقی مراجعه نماییم و سپس موضوع را در حقوق آمریکا و مصر تحلیل کنیم. 1-9-1-1- حقوق ایران اگر اعتبار وعده یک جانبه انعقاد قرارداد را در حقوق ایران بپذیریم ،باید گفت که با تحقق وعده یک جانبه ، اصل قرارداد واقع نمی‏شود.این نتیجه ‏گیری بدیهی می‏باشد. زیرا یک طرف فقط متعهد به انعقاد قرارداد اصلی شده و انشاء قرارداد اصلی نیز موکول به اعلان رضایت و قصد طرف مقابل ،در زمان دیگری است[15]. در خصوص وعده دو جانبه انعقاد قرارداد باید عنوان نمود که اصولا با انعقاد قرارداد مقدماتی ،اصل قرارداد واقع نمی‏شود(کاتوزیان ،1388،ص383). این نتیجه از آنچه که در مورد ماهیت حقوقی وعده دو جانبه انعقاد قرارداد در حقوق ایران بیان گردید به آسانی قابل استفاده است.در فقه امامیه نیز دیدگاه مشابهی وجود دارد.به عنوان نمونه مولف مجمع المسائل در پاسخ به این سوال که اگر ملکی قولنامه شده و فروشنده پشیمان شود،حکم چیست؟ مقرر نموده‏اند که “در فرض سوال مجرد قولنامه در صورتی که معامله شرعیه واقع نشده باشد اثری ندارد و در نزاع موضوعی مرافعه شرعیه لازم است.”(گلپایگانی،1405،ص 24) اگر بپذیریم که مقصود ایشان صرف وعده نمی باشد می توان گفت که به نظر این فقیه نیز قولنامه به عنوان یکی از اقسام وعده دو جانبه انعقاد قرارداد نتیجه قرارداد اصلی را نمی‏دهد. 1-9-1-2- حقوق مصر در حقوق مصر نیز وضع مشابهی وجود دارد . به عبارت دیگر چه در وعده یک جانبه انعقاد قرارداد ، در مواردی که از نظر قانونگذار معتبر است ،و چه در وعده دو جانبه انعقاد قرارداد با تحقق این وعده، اصل قرارداد واقع نمی‏شود.این موضوع از نص ماده 101 قانون مدنی جدید مصر نیز که قبلا ذکر گردید قابل استنباط است.زیرا اگر وعده انعقاد قرارداد همان نتیجه قرارداد اصلی را داشته باشد،ایجاد تعهد بر انعقاد آن دیگر بی‏معنا خواهد بود. 1-9-1-3- حقوق انگلیس در حقوق انگلیس نیز وعده انعقاد قرارداد اعم از وعده یک جانبه و وعده دو جانبه ،با توجه به مبنای اعتبار آنه نتیجه قرارداد اصلی را نمی دهد و نمی توان گفت که با تحقق قرارداد مقدماتی،اصل قرارداد واقع می‏شود. این موضوع با عنایت به مطالبی که در شماره1-8-2 آمد حاصل می شود.زیرا با حصول توافق مقدماتی تعهداتی بر ذمه طرفین قرار می گیرد که به موجب آن ملتزم به انعقاد قرارداد اصلی می شوند و نهاد قراردادهای دو جانبه و مفهوم آن که ذکر گردید،خود مبین این موضوع است. 1-10- حقوق و تکالیف ناشی از وعده انعقاد قرارداد در شماره قبل دیدیم که در حقوق هر سه کشور ایران، انگلیس و مصر وعده انعقاد قرارداد نتیجه قرارداد اصلی را نمی‏دهد.حال باید بررسی شود که آیا می توان  به واسطه تعهد مقدماتی،متعهد را ملزم به انعقاد قرارداد اصلی نمود و به طور کلی چه حقوق و تکالیفی در نتیجه تحقق وعده انعقاد قرارداد برای طرفین ایجاد می‏گردد. قانونگذار مدنی ایران تنها در ماده 1035 که مربوط به وعده نکاح می باشد مقرر نموده که هیچ یک از طرفین نمی توانند با استناد به وعده مقدماتی انعقاد عقد نکاح ، طرف مقابل را ملزم به آن نماید . در منابع فقهی در این مورد بحثی صورت نگرفته است.باتوجه به این شرایط لازم است که موضوع ابتدا از دیدگاه حقوقدانان به طور عام مورد بررسی گیرد.به عبارت دیگر باید بررسی شود که آیا عموما هر یک از طرفین ،می‏توانند به استناد توافق مقدماتی ،طرف مقابل را ملزم به انعقاد قرارداد نمایند؟ 1-10-1- حقوق ایران در پاسخ به پرسش مطرح شده در شماره قبل باید گفت که متعهدله می تواند به واسطه تعهد مقدماتی الزام متعهد را به اجرای تعهد اصلی بخواهد.زیرا با تحقق توافق مقدماتی،قراردادی بین طرفین منعقد شده است و این قرارداد نیز مطابق مواد 10 و 219 قانون مدنی و اصل لزوم در قراردادها برای هر دو طرف الزام آور است و در این مورد تردیدی وجود ندارد. اما پرسش اصلی این است که آیا ذینفع می تواند قبل از فرا رسیدن موعد انعقاد قرارداد اصلی، متعهد را از اقدامات مضر به حق خویش منع نماید؟ در این مورد اختلاف نظر وجود دارد .این اختلاف به

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:49:00 ق.ظ ]





ایشان بیان می دارند مشهور است که در قراردادها اصل بر لزوم است. پس، هرگاه در لزوم و جواز قراردادی تردید شود، باید آن را لازم دانست مگر اینکه به دلایلی جایز بودن عقد احراز شود. به نظر آقای دکتر کاتوزیان (1390،226) از ماده 219 ق.م اصل لزوم قراردادها استنباط می شود. زیرا ؛

  • بخش دوم ماده که در مقام بیان استثناء اعلام می کند : « … مگر اینکه به رضای طرفین اقاله یا به علت قانونی فسخ شود ». نشان می دهد که در بخش نخست از لزوم عقد سخن گفته شده است و واژه «لازم الاتباع» نیز این قرینه را تأیید می کند.
  • نخستین مفهوم امر به وفای به عقد این است که مفاد آن رعایت شود، خواه تملیک باشد یا ایجاد تعهد یا دادن اذن. ولی در درون این تکلیف احتراز از پیمان شکنی نیز به چشم می خورد. لازمه وفای به عقد این است که اگر متعهد از اجرای آن خوداری کند، طرف دیگر بتواند اجبار او را از دادگاه بخواهد. این نتیجه، در صورتی بدست می آید که عقد لازم باشد و متعهد نتواند با فسخ عقد، مبنای التزام خود را واژگون سازد.
  • بنای خردمندان بر این است که هنگام معامله به حفظ آن ملتزم شوند و به پایبندی طرف خود اعتماد کنند و بر این پایه وضع اجتماعی و اقتصادی خود را منظم سازند. باید گفت امر به وفای عقد به طور غیر مستقیم ناظر به تکلیف نگاهداری آن نیز هست؛ یعنی اگر ماده 219 ق.م، به صراحت و مستقیم لزوم عقد را اعلام نکند، دست کم به گونه ای ضمنی و غیر مستقیم به آن فرمان می دهد .

بدین ترتیب، ماده مزبور، اصل لزوم قراردادها را بیان می کند و وجود اصل با امکان تخلف از آن در موارد استثنایی منافات ندارد، چنانکه در همان ماده نیز اقاله و فسخ از حکم بخش نخست استثناء شده است .

3-3-1-1- نقد و ایراد اول

آقای دکتر کاتوزیان معتقد هستند که بخش دوم ماده مزبور در مقام استثناء بخش اول ماده است. در حالی که این بزرگوار در ادامه بحث به نکته ای درباره اقاله بیان می دارند که « از آنجا که اقاله تراضی دوباره دو طرف عقد بر انحلال آن است، در واقع استثناء بر اصل لزوم قراردادها به شمار نمی آید. زیرا این اصل برای جلوگیری از نقض عقد یکی از دو طرف به زیان دیگری است، در حالی که در (اقاله) همان دو اراده که عقد را به وجود آورده است آن را از بین می برد ». (کاتوزیان، همان منبع،227) پس این گونه استدلال جای تأمل دارد! به دیگر سخن اگر قائل شویم که در قسمت اول ماده 219 ق.م لزوم قرارداد بیان شده معنی قسمت دوم ماده (استثناء) این خواهد بود : (عقودی که بر طبق قانون واقع شده باشد، لازم هستند مگر اینکه اقاله یا فسخ شوند) . بدیهی است با مطالعه این متن چنین به نظر می آید که به هنگان اقاله یا فسخ، عقد از حالت لزوم خارج شده و تبدیل به قراردادی جایز می شود؛ در حالی که واضع است عقد پس از اقاله یا فسخ، دیگر موجودیت حقوقی ندارد تا به قراردادی جایز تغییر ماهیت دهد . با وجود این، نمی توان گفت واژه (لازم الاتباع) مؤید حکم لزوم در ماده 219 ق.م می باشد. و منظور از این واژه الزامی بودن رعایت مفاد قرارداد است. در نتیجه، منظور ماده مزبور این نبوده که عقود را لازم و غیر قابل فسخ معرفی نماید بلکه قانونگذار فرمان به اجرای مفاد قرارداد(تعهد) داده است، خواه عقد منبع تعهد، لازم باشد یا جایز. بیگمان عقود جایز نیز تا زمانی که به دلیلی منحل نشده اند لازم الاتباع می باشند و طرفین مکلفند تمامی تعهدات ناشی از آنها را اجرا نمایند .

3-3-1-2- نقد و ایراد دوم

اینکه آقای دکتر کاتوزیان بیان می دارند که اولین مفهوم امر وفای به عقد این است که مفاد آن رعایت شود و لازمه وفای به عقد این است که اگر متعهد از اجرای آن خودداری کند، طرف دیگر بتواند اجبار او را از دادگاه بخواهد. بسیار منطقی و صحیح می باشد ولی نتیجه این امر آن نیست که حتماً عقد لازم باشد چراکه در عقد جایز نیز که متعهد هر زمان مختار در فسخ آن است، عدم اجرای تعهد همیشه به معنی برهم زدن قرارداد نیست، بلکه در بعضی از موارد احتمال دارد کاشف از قصد متعهد، مبنی بر فسخ عقد باشد .

3-3-1-3- نقد و ایراد سوم

در اینجا نیز همان اشکالی که قبلاً نسبت به استناد به بنای عقلا مطرح کردیم و دانستیم که لزوم قرارداد و غیر قابل فسخ بودن نتیجه نمی شود وجود دارد. بنابراین، اگر بر فرض بخواهیم بنای خردمندان را مبنای لزوم بدانیم بایستی در هر عقد و ایقاعی جداگانه به بررسی مفاد آنها بپردازیم که این امر نمی تواند به عنوان اصل در موارد مشکوک مورد استناد قرار گیرد و اساساً منتفی است. چراکه معیارهای هر عقد و ایقاعی باید به طور مجزا مطالعه شود و از بنای عقلا بعد از بررسی، برای لزوم یا جواز کمک گرفته شود. البته آن هم در موارد مشکوک. در نتیجه، از بنای عقلا با توجه به ماهیت اثر حقوقی در هر مورد می توان به مبنای لزوم و جواز پی برد نه اینکه بدون بررسی در هر یک از موارد ،با یک حکم مبنا را بر لزوم بدانیم که این امر نیز خود مورد نکوهش خردمندان است .

3-3-1-4- نقد و ایراد چهارم

با توجه به نحوه بیان استدلال دکتر کاتوزیان بر اصل لزوم قراردادها و همچنین سکوت در بیان چنین اصلی از مفاد ماده 219 ق.م، در ایقاعات، چنان بر می آید که ماده مزبور در مورد ایقاع مبین اصل لزوم نمی باشد.

3-3-2- نحوه استدلال دکتر شهیدی

موضوع اصل لزوم عمل حقوقی است که از قاعده لزوم، حکم لازم بودن برای آن ثابت می شود. این عمل حقوقی عقد است که اصل، لزوم آن است مگر خلاف آن ثابت گردد. تردید نیست که

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:49:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم