3-5-1- توبه و تکرار جرم در این قسمت تاثیر توبه درتکرار جرم را مورد بررسی قرار می دهیم. این مساله که نهاد توبه به عنوان عاملی برای سقوط مجازات در جلوگیری از تکرار جرم چه تاثیری دارد، آیا می تواند موثر واقع شود یا خیر؟ توبه در دو حالت می تواند تاثیر داشته باشد. یکی اینکه مجرم واقعا اصلاح شده باشد و با پذیرش توبه از مجازات معاف شود و مرتکب جرم جدیدی نشود و حالت دیگر این که وجود نهاد توبه با کاستن از حالت بازدارندگی عام وخاص مجازات ها، نه تنها موجب تجری خود مجرم بشود بلکه ضرورت مجازات ها را زیر سوال ببرد و تاثیری معکوس در جلوگیری از تکرار جرم داشته باشد در این قسمت ابتدا توبه و اصلاح مجرم و سپس توبه و تجری مجرمین را بیان می کنیم . 3-5-2- توبه و اصلاح مجرم بهترین اثری که برای توبه بر شمرده شده اند. تهذیب و اصلاح مجرم است. توبه آثار فراوانی در بعد اخلاقی و دینی دارد. علاوه بر اصلاح و تهذیب نفس، موجب پاک شدن گناهان و تبدیل گناهان به نیکی ها، مورد لطف و توجه خدا قرار گرفتن و بسیاری آثار مثبت دیگری که در آیات وروایات بیان شده است می شود (محمدی، 74،ص27). توبه از دیر باز در همه ادیان مرسوم و معمول بوده و برای آرامش روح در هر دو جهان توصیه شده است از قدیم الایام پوزش از گناه وسیله ای بود تا انسان پشیمان، درون خود را از پلیدی و تیرگی پاک سازد و بنا بر حدیث پیامبر با صفای درونی که پس از توبه پیدا می کند با دیگر مومنان برابر گردد. بازگشت از طریق حق و سرپیچی از اوامر خالق گاه در دل مخلوق چنان آشوبی به پا می کند که شرمندگی و پشیمانی آن روح و روان آدمی را منقلب می کند و سرانجام در لحظه ای خاص توفیق توبه و بازگشت به سوی حق تعالی نصیب انسان می گردد و آن هنگامی که روح پشیمان می شود انسان نادم با خود و خدای خود عهدی می بندد که از گناهی که مرتکب شده است دوری جوید و مرتکب جرم جدیدی نگردد ( فکری ارشاد، 84 ،ص2). توبه یک حالت نفسانی است که در فرد بوجود می آید وخداوند بسیار دوست دارد که بندگان گنهکار به این حالت برسند و به جای این که از راه مجازات اصلاح شوند با توبه پاک شوند. توبه بیشتر در امور اخلاقی و دینی کاربرد دارد. در حقوق دینی مهمترین هدف مجازات ها اصلاح مجرم است و شخصی که پشیمان از ارتکاب جرم است با شخصی که به ناسازگاری خود ادامه می دهد متفاوت است و مجازات فرد اصلاح شده نه تنها نفعی برای خود فرد و جامعه ندارد که در برخی موارد مضرات فراوانی هم خواهد داشت. در چنین شرایطی اجرای مجازات موجب می شود که او فکر کند جامعه با او لجبازی می کند و ممکن است که دوباره میل به سرکشی پیدا کند. شخص نادم نیازی به ندامتگاه ندارد ومجازات پس از توبه اثری جز منزوی کردن نزدیکان و تحمیل هزینه های بیهوده به دولت ندارد و جامعه را نفعی نخواهد بود . بخشش مجرمان با توبه یک امر اخلاقی و دینی است که خداوند بسیار برآن توصیه کرده است (زراعت ، 86،ص33-34). از دیدگاه جرم شناختی علت پذیرش توبه به عنوان عامل سقوط مجازات تغییراتی است که در مجرم پدید می آید ومجرم ظاهرا بدون اینکه مجازاتی تحمل بکند تحت تاثیر وجدان خود مجازات می شود و این مجازات درونی او را اصلاح می کند و فرد تصمیم می گیرد که در آینده مرتکب جرم نشود و خطرناک نبودن مجرم احراز و نیازی به اجرای مجازات بیرونی نیست. اصولا فلسفه توبه، اصلاح مجرم است (زراعت ، 86 ، ص35). توبه به عنوان یکی ازعوامل سقوط مجازات، در همه ی ادیان و همه دوران های تاریخی وجود داشته است و مساله ای نیست که فقط اختصاص به حقوق اسلامی داشته باشد. مجازات ها باید به نحوی باشند که فرد را اصلاح و او را آماده ورود به جامعه نمایند، اما در جایی که مجرم پس از ارتکاب جرم به شدت از کرده ی خود پشیمان بشود و مصمم شود که هرگز قوانین و مقررات را زیر پا نگذارد و اشتباه خودش را جبران کند در اینجا مجازات تاثیر مفیدی نخواهد داشت چرا که قبل از این که بخواهیم از طریق مجازات او را اصلاح کنیم و حس عذاب وجدان و پشیمانی را در او بوجود بیاوریم، خودش به راه راست برگشته و به نظر می رسد که مجازات چنین فردی کار بیهوده ای باشد (عسگری ، 86، ص99). در بسیاری از موارد برای مجرم امکان بازسازی اخلاقی و اجتماعی برای آینده وجود دارد و مجرمین می توانند با یک برنامه تربیتی و اصلاحی دوباره به جامعه برگردند و راه صحیح زندگی را پیش بگیرند از دیدگاه اسلام در ابتدا انسان ها باید به گونه ای تربیت بشوند که خود هرگز به سمت جرم وگناه نروند و دیگران را نیز از ارتکاب گناه نهی کنند اما اگرگناهی هم مرتکب بشوند به دنبال اصلاح و تربیت آن هاست و این مهمترین برنامه تربیتی اسلام است این که مجرمین امیدوار باشند ودرصورتی که توبه بنمایند، مورد عفو قرار می گیرند، فرصت و زمینه ای برای بازسازی روحی آنان است (موسسه تنظیم و نشرآثار امام خمینی، 73 ، ص102). توبه فلسفه ایی دارد که با تکامل انسان ارتباط نزدیک دارد. اگر درهای توبه بسته شود انگیزه تکامل از بین می رود و انسان به عقب بر می گردد. چرا که تصور می کند راه نجاتی برای او نیست و چه دلیلی دارد که گناهان دیگر را ترک کند. توبه شعله ی انگیزه اصلاح و جبران و حرکت به سوی تکامل را در فرد روشن نگه می دارد (رحیمی نژاد ، 77 ، ص90). همان طور که می دانیم همه مجرمان مثل هم نیستند وظرفیت روحی آن ها با هم متفاوت است، باید به شخصیت مجرمان توجه کرد چرا که هر کدام دارای شخصیتی جداگانه می باشند و علل وعوامل ارتکاب جرم نیز متفاوت است. افراد با روحیات و عادات متفاوت با تحت تاثیر علل مختلف مرتکب جرم می شوند و تاثیر مجازات نیز بر هرکدام از آن ها متفاوت است. مجرمان از لحاظ ارتکاب جرم به دو دسته تقسیم می شوند یک دسته بزهکاران اتفاقی و یک دسته بزهکاران به عادت، مطالعات نشان داده اند که اکثریت مجرمین را بزهکاران تشکیل می دهند. که اصلاح پذیرتر هستند و از لحاظ روحیات و شخصیت تفاوت چندانی با سایر افراد اجتماع که مرتکب بزه نشده اند ندارند و فقط تحت تاثیر علل و عوامل خاص مرتکب جرم شده اند و نباید با مجرمینی مقایسه شوند که به بزهکاری خو گرفته اند و مجازات در آن ها تاثیری ندارد. برای آنها اینکه مجازات بشوند، یا مورد عفو قرار بگیرند تاثیری ندارد و باز هم مرتکب جرم خواهند شد افرادی که پس از ارتکاب جرم اصلا احساس پشیمانی نمی کنند و بر دلایل خود برای ارتکاب جرم باقی می مانند باید تفاوتی میان این2 گروه مجرمین قائل شد.(نجفی توانا ، 77،ص64). دین اسلام همواره مشوق مجرمان و بزهکاران بوده تا با اراده وتصمیم خودشان از گناه و جرم ارتکابی توبه کنند تا ضمن این که جایگاه رفیعی نزد خداوند بیابند از هر مجازاتی نیزدر امان باشند و خواهان اصلاح و تربیت و تهذیب مجرمین است نه خواستار اجرا و اعمال مجازات، و مجازات را آخرین گزینه می داند اسلام توجه خاصی به شخصیت مجرم و فردی کردن مجازات ها دارد. (معاونت آموزش قوه قضائیه ،87 ،ص187). در قرآن نیز هر جایی که کلمه توبه آمده است خداوند آن را با کلمه « واصلح » همراه کرده است و به نحوی به اصلاح اشاره کرده است مفسیرین تفاسیر متفاوتی برای این کلمه واصلحوا و اصلاح آورده اند برخی آن را چنین تعبیرکرده اند که توبه کننده باید به صلاح و شایستگی کردار راست و درست در کارهای خویش شناخته شود و تنها پشیمانی و توبه کافی نیست. و برخی قید و اصلح را دلیل لزوم واقعی بودن توبه دانسته اند و گفته اند کلمه و اصلح این مفهوم را می رساند (زراعت، 86 ص45). برخی نیز چنین تفسیرکرده اند که توبه کننده باید وضع خود را اصلاح کند وگذشته خود را جبران نماید در دین اسلام مجازات به عنوان آخرین راه حل شناخته شده است و از دیدگاه اسلام باید در فرد کنترل درونی وجود داشته باشد تا فرد مرتکب جرم بتواند درصورت ارتکاب جرم، پشیمان بشود وتوبه کند، فلسفه توبه این است که فرد به اصلاح خود بپردازد و گذشته را جبران کند (احمدی، 87 ، ص108). توبه روح امیدواری را در انسان نگه می دارد، لازم است انسان در مسیر حیات در نقطه اعتدال و میان خوف و رجا باشد تا همواره از معایب زندگی گریخته و به منافع آن روی آورد. انسان طبعا تا زمانی که در سودای حیات زبان ندیده باشد با نشاط و جدی است ولی اگر روح یاس بر او مسلط شود سست می گردد تا حدی که ممکن است از اصل تلاش نیز رویگردان شود. توبه علاج جلوگیری از تسلط یاس و بدبینی است توبه غالبا انسان را به اصلاح و خودسازی وامیدارد و شخصیت فرد را طوری آماده می کند که بار دیگر در دام خطاها و گناهان گرفتار نشود و همین امر به انسان کمک می کند که ارزش خود را بیشتر بشناسد و اعتماد به نفس و رضایت را در وی افزایش بدهد (داوریار ،84 ، ص117). گناه یک نقطه تاریک در زندگی انسان است و انسان از گناه بر نمی گردد مگر این که به بدی آن پی ببرد و این نیز با پشیمانی همراه است. برای استمرار پشیمانی بایستی به کارهای نیکو و صالح دست زد که با آن کارهای بد منافی بوده و خود علامت توبه و رجوع از کارها باشد از مجموع آیات و روایات چنین بر می آید که توبه یک فضیلت موثر در نفس انسانی است موثر از حیث اصلاح وآماده ساختن برای صلاحی که سعادت دنیا و آخرت وی در آن است و به عبارتی، توبه هر گاه سودی بدهد برای زدودن بدی های نفس است. بدیهایی که هرگونه شقاوت و بدبختی را در زندگی دنیا و آخرت نصیب انسان می کند و او را از تکیه زدن بر تخت سعادت محروم می سازد و اما احکام شرعی و قوانین دینی به حال خود هستند (انصاریان ، 86 ،ص38). توبه وسیله رستگاری و مقدمه نیکبختی است. خداوند در قرآن می فرماید: توبوا الی الله جمیعا ایها المومن لعلکم تفلحون. از آن جا که توبه بیشتر در خصوص حدود مطرح است و مورد پذیرش قرار گرفته است باید گفت که حدود بازدارنده هایی هستند که مقصود آن ها اصلاح بزهکار و بازداشتن او ودیگران از چنین کارهایی است تا به سرانجام گناه بیندیشد حال اگر اجرای حد سبب فساد بزهکاری که توبه کرده است و دوری پیش از پیش او از دین شده و او بدین طریق از اسلام برگشته و به دشمنان اسلام بپیوندد حاکم می تواند از اجرای حدود جلوگیری کند.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت