مدیریت شهری در ایران

با آغاز تشکیل بلدیه درسال ۱۲۸۶ هجری شمسی در کشاکش حوادث مشروطیه در شهر تهران قدیم و به دنبال آن در سایر شهرهای کشور کمتر کسی فکر می کرد در حدود یک قرن بعد شهر نشینی رشد سرسام آوری پیدا کند و نسبت ۷۰ به ۳۰ جمعیت روستا نشینی و شهر نشینی روند معکوسی در پیش بگیرد و به نسبت ۳۰ جمعیت روستا نشین و ۷۰ جمعیت شهرنشین شود.

شهر ها امروزه بسیار پیچیده شده اند. مشکلات متعددی همچون آلودگی هوا، آلودگی صوتی، تولید انبوه زباله، دفن زباله های تولیدی، توسعه معابر و آسفالت، فضای سبز، بهداشت، فرهنگی و… شهرها را احاطه کرده اند به طوری که شهروندان را خسته کرده است.  شهرها توسعه پیدا کرده اند و بالطبع وظایف شهرداری ها در خدمات رسانی هم توسعه پیدا کرده است ولی آیا منابع مالی پایدار شهرداری ها هم رشد داشته است؟

با تصویب قانون شهرداری ها در سال ۱۳۰۹ و واگذاری شهرداری ها به وزارت کشور، عملا بودجه و منابع مالی شهرداری ها به دولت و بودجه ملی گره خورد. این وابستگی مالی تا بعداز پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی و تا دهه ۶۰ ادامه داشت. در دهه ۶۰ با تصمیم دولت کلیه شهرداری ها به سمت خودکفایی سوق داده شدند. متاسفانه این تصمیم باعث ایجاد مشکلات عدیده ای برای مدیران شهری شد. قطع کمک های مالی بدون تعریف منابع جدید مالی، شهرداران را به یافتن راه های جدید درآمدی رهنمون کرد. شهرداران و در راس آنها شهردار تهران تصمیم به فروش شهر (فروش تراکم) برای اداره شهر کردند. تصمیمی که متاسفانه در کوتاه مدت تامین کننده منابع مالی شهرداری ها شد و باعث شد شهرداری ها به رتق و فتق امور شهر بپردازند و تاحدودی هم چهره شهرها را تغییر دادند ولی متاسفانه فروش شهر در بلند مدت باعث شد که چهره شهرها خشن گشته و عملا مدیریت شهراز دست مدیران شهری خارج شود و قدرت تصمیم گیری درامور شهر کاهش یافته و شهر را در معرض حراج و فروش قرار دهد. (نجاتی حسینی ،1381،ص 138)

شواهد و مدارک تاریخی حکایت از آن دارند که توسعه نیافتگی منطقه ای در ایران برآیند نوسازی ناهمگون و تمرگزگرایی سیاسی در دوره پهلوی است. بر این اساس، تا قبل از شکل گیری دولت مدرن رابطه ساخت مرکز سیاسی – پیرامون اجتماعی فاقد نگرش استخراجی بود و همگرایی و همگونی نسبی وجود داشت . رابطه حکومت مرکزی و گروه های محلی از طریق مالیاتهای جمع آوری شده توسط والیان ایالات و ولایات صورت می رفت. کارکرد مرکز سیاسی جمع آوری مالیات از واسطه های محلی و انتقال آن با دربار سلطنتی بود. پیدایش و تاسیس دولت مدرن فرایند روابط مرکز – پیرامون را متحول ساخت. (نجاتی حسینی ،1381،ص 142)با نگاهی به شاخصهای اصلی توسعه در منطقه های مختلف کشور از قبیل آموزش، فرصتهای شغلی، بهداشت ، مسکن ، برق ، آب ، لوله کشی و … مشخص می شود که ساخت مرکز سیاسی نقش تعین کننده ای در تامین یا عدم تامین زیر ساختها و بنیادهای محلی تقویت کننده حکومت محلی داشته است. آمار نشانگر این است  که توزیع منابع و امکانات ملی د دوران پهلوی دوم بسیار ناهمگون بوده است. ناهمگونی در توزیع منابع نتایج منفی زیادی نیز بدنبال داشته است.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

بنابراین بر خلاف نظریه های رایج نوسازی که معتقدند : … صنعتی شدن و نوسازی به کاهش نابرابریهای قومی می انجامد و اهمیت ضوابط نسبی را تضعیف و سیستم قشر بندی  اکتساب را تقویت می کند. نوسازی در دوران پهلوی ، شکافهای اجتماعی را بیش از پیش افزایش داد.. نتیجه صنعتی شدن به نفع استانهای مرکزی تمام شد. پیرامون از آثار آن کاملاً متغییر و در معرض نابودی قرار گرفت. روستاها خالی از سکنه شدند و حاشیه نشینی در اطراف شهرها شدت یافت و اقتصاد کشاورزی که عمدتاً در پیرامون از درخشندگی و رونق خاصی برخوردار بود در ورطه نابودی واقع شد. روی هم رفته ، نوسازی و تمرکز گرایی سیاسی در ایران به توسعه نیافتگی منطقه ای انجامید.

عکس مرتبط با اقتصاد

بررسی روش های تامین منابع مالی شهرداری ها در توسعه و عمران شهری ( مطالعه موردی شهر شاهرود)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...