بند پنجم: اقدامات اعمال تبعیض آمیز و دامپینگ مرجع رسیدگی کننده پس از انجام تحقیقات کامل، به وضع عوارض گمرکی اضافی در مقابله با آن اقدام می کند. وقتی شرایط برای وضع حقوق و عوارض فراهم است، مقامات کشور وارد کننده، هم چنین باید تصمیم بگیرند که آیا عوارض گمرکی اضافی اعمال شود و میزان آن چه اندازه باشد. اصول حاکم بر تجارت آزاد، موافقت نامه را بر آن داشته که مراجع ملی را به وضع عوارض، به مقدار کم تر از حاشیه تشویق کند. بدین معنا که اگر عوارض به میزان حاشیه بیش از میزان لازم برای رفع لطمه باشد، سازمان به کشور وارد کننده توصیه می کند که میزان عوارض را تا حدی که برای رفع لطمه کافی است، کاهش دهد. مطابق مفاد موافقت نامه، عوارض اعمال  تبعیض آمیز بر دو مبنا وضع می شود: وضع عوارض بر مبنای عطف بماسبق شدن و وضع عوارض ناظر بر آینده.  هنگامی که میزان عوارض ضد دامپینگ بر مبنای عطف بماسبق شدن ارزیابی می گردد، پرداخت عوارض باید ظرف مدت 12 ماه اتفاق افتاده و در هیچ موردی نباید بیش از 18 ماه از تاریخ درخواست تعیین میزان عوارض ضد دامپینگ باشد. عوارض ضد دامپینگ ناظر به آینده، زمانی محقق می شود که مقامات ملی، عوارض نهایی یا قطعی را بر واردات کالاهایی که از این به بعد وارد می شوند، وضع می کنند. در این نوع عوارض، استرداد فوری هرگونه حقوق و عوارض پرداختی مازاد بر حاشیه دامپینگ، پیش بینی می شود. موافقت نامه، با توجه به اصل تجارت آزاد و استثنایی بودن وضع عوارض ضد دامپینگ، یک قاعده کلی مقرر می دارد: «عوارض ضد دامپینگ تنها تا مدت و اندازه ای اجرا و اعمال خواهد شد که برای خنثی کردن اثر رسیدگی که مسبب خسارت است، ضروری باشد». موافقت نامه، برای جلوگیری از سوءاستفاده احتمالی کشورها و ممانعت از این که کشورها به بهانه خنثی شدن اثر دامپینگ، عوارض اضافی را سال های متمادی اعمال نمایند، در ماده 11- 3، مدت مجاز اعمال عوارض قطعی را مشخص کرده است. به موجب این ماده، «هرگونه عوارض ضد دامپینگ حداکثر 5 سال از تاریخ اعمال (یا از تاریخ آخرین تجدید نظر، مطابق بند 2 در صورتی که تجدیدنظر، هم دامپینگ هم خسارت را شامل شود) خاتمه می یابد». تعیین سقف مزبور گویای آن است که تدوین کنندگان مقررات موافقت نامه به تبعیت از اصل تجارت آزاد و روح حاکم بر مقررات سازمان تجارت جهانی، به عوارض دامپینگ به چشم یک استثنا نگریسته و کوشیده اند تا قلمرو آن را تا حد امکان مضیق سازند. برای این که اعمال این حقوق و عوارض، باعث از بین بردن رقابت بین تولیدکنندگان داخلی و خارجی نشود، عوارض مزبور در یک بازه زمانی معین، اعمال می شود. موافقت نامه برای اولین بار شرط افول یا لغو اتوماتیک حقوق و عوارض ضد دامپینگ را مقرر نموده است. طبق این ماده، عوارض ضد دامپینگ قطعی حداکثر 5 سال پس از وضع آن یا تاریخ آخرین تمدید تجدید نظر، لغو خواهد شد. طبق ماده 11- 2 از موافقت نامه، تصمیماتی که در پایان دعوای ضد دامپینگ اتخاذ می شود، قابل تجدید نظرخواهی است. تقاضای تجدید نظر از مقامات کشور وارد کننده به عمل خواهد آمد. هم چنین طبق موافقت نامه اگر مدت معقولی از تاریخ وضع عوارض قطعی ضد دامپینگ گذشته باشد به تقاضای هر ذی نفع که اطلاعات مثبتی دال بر نیاز به تجدید نظر ارائه شود، مشروط به یک مدت معقولی نموده است ولی در مورد این که چه مدتی معقول است، ساکت می باشد. این مسئله باعث می گردد عوارض وضع شده از سوی مرجع تحقیق برای مدت ها قابل اعتراض باشد و قطعیت تصمیم صادره را متزلزل می نماید. بند ششم: مقابله با طفره فریب کارانه از جمله مشکلاتی که ممکن است پس از خاتمه رسیدگی و وضع عوارض بروز کند، «طفره فریب کارانه»  است. طفره فریب کارانه دور زدن و فرار از عوارض از طریق شیوه های متقلبانه است؛ مانند وارد کردن قطعات و سوارکردن آن ها (مونتاژ محصول) و یا اعمال تغییرات اندک در محصول و یا تغییر مبدا محصول توسط شرکت های چند ملیتی و مانند آن. بر این اساس، صادر کننده برای فرار از عوارض ضد دامپینگ، محصول صادراتی را به جای صدور در قالب یک محصول ترکیبی، به قطعات مختلف تجزیه کرده و همان محصول را در قالبی متفاوت صادر می کند؛ مثلاً به جای صدور خودرو آن را در چند مرحله و از طریق صدور قطعات مختلف به کشور خارجی وارد می کند. نگرانی در خصوص این موضوع، در اواخر دهه 1980 اتحادیه اروپا و آمریکا را به وضع قوانین ملی در این زمینه برانگیخت و حتی در مذاکرات دور اروگوئه نیز مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت، ولی هیچ گونه توافقی نسبت به آن حاصل نشد. با این حال، در نشست مراکش مقرر گردید که کمیته رویه های ضد دامپینگ سازمان تجارت جهانی، در سریع ترین زمان ممکن، قواعد متحدالشکلی برای مقابله با این اعمال، وضع نماید. تاکنون اقدام نتیجه بخشی در این زمینه صورت نگرفته است و از این رو مقرره خاصی برای مقابله با طفره فریب کارانه در موافقت نامه یا سایر اسناد سازمان تجارت جهانی، وجود ندارد. با این حال، بسیاری از کشورهای در حال توسعه امریکای لاتین به طور یک جانبه به وضع مقررات ملی در این خصوص اقدام کرده اند. مبحث دوم: اصل دولت کامله الوداد در تجارت خدمات (گاتس) مطابق آمار بانک جهانی در سال 2000 بخش خدمات حدود دو سوم تولید ناخالص داخلی جهان را به خود اختصاص داده است . به همین منظور و به علت اهمیت ویژه آن موافقت نامه ای با عنوان موافقت نامه عمومی تجارت خدمات در دور اروگوئه مورد توافق متعاهدین گات قرار گرفت و از اول ژانویه 1995 میان اعضای سازمان جهانی تجارت لازم الاجرا گردید. قواعد اصلی حاکم بر تجارت کالا بر تجارت خدمات نیز اعمال می شود، ولی به علت وجود خصوصیات متفاوت میان کالاها و خدمات، شیوه های تجارت آنها تحت تاثیر قرار گرفته است. درحالی که تجارت بین المللی کالاها متضمن جابجایی مادی کالاها از یک کشور به کشور دیگر است تنها اندکی از معاملات خدمات مستلزم عبور از مرز است و اثر معاملات مربوط به تجارت خدمات از طریق حضور تجاری، جابجایی اشخاص حقیقی و مصرف در خارج انجام می شود. لذا مقررات مربوط به کالا به گونه ای اصلاح شده اند که اختلافات میان کالاها و خدمات و شیوه تجارت آنها را مد نظر قرار دهد. از جمله مواردی که مقررات مربوطه اصلاح شده است، در خصوص اصل دولت کامله الوداد و چگونگی به کار گیری آن در هر یک از حوزه های تجارت کالا یا خدمات است. در همین راستا، بند 1 ماده 2 موافقت نامه عمومی تجارت خدمات مقرر می دارد: هر عضو در مورد هر اقدام مشمول موافقت نامه حاضر، فورا و بدون قید و شرط رفتاری را در مورد خدمات و عرضه کنندگان خدمات هر عضو دیگر در پیش خواهد گرفت که از رفتار اتخاذ در مورد خدمات و عرضه کنندگان خدمات مشابه هر کشور دیگر نامطلوب تر نباشد. در صدر ماده از عبارت «… هر عضو …» استفاده شده است. مستنبط از این عبارت شامل دولت ها می شود، یعنی اصل دولت کامله الوداد نسبت به اقدامات دولت ها اجرا می شود. تاکید بر این نکته ضرورت دارد که از دیدگاه حقوقی، اقدامات دولت ها شامل تمامی سطوح دولتی و مقررات مربوط به آنها می شود. بنابراین، کلیه مقررات حاکم بر دولت های مرکزی، منطقه ای و محلی و همچنین هیات های غیر دولتی که نمایندگی دولت ها را به عهده دارند را نیز شامل می شود. همان طور که در صدر ماده به عبارت «… هراقدام…» تصریح گردیده است، رعایت اصل دولت کامله الوداد شامل کلیه اقدامات می گردد؛ یعنی دامنه این موافقت نامه تمامی اقدامات اعضا را که بر روی تجارت خدمات تاثیر گذار است، شامل می شود. به عبارت دیگر کلیه مصادیق تجارت خدمات که به هر شیوه معمول آن انجام می شود، مشمول رعایت این اصل می باشد. در ادامه بند 1 ماده 2 مقرر می دارد این امتیازات باید « … فورا و بدون قید شرط … » نسبت به خدمات و عرضه کنندگان خدمات هر عضو دیگر اعطا گردد. به عبارت دقیق تر، این امتیازات در مقابل اخذ امتیاز متقابل و شرط رفتار متقابل اعطا نمی گردد، بلکه کاملا خودکار و یک طرفه اعمال می شود. با این توضیح رعایت اصل دولت کامله الوداد نه تنها اعمال تبعیض رامحدود می کند، بلکه فرآیند چانه زنی چندجانبه را تسهیل می نماید. پذیرفتن این اصل به این معنی است که طرف ها از قبل می دانند هرگونه امتیاز حاصل از مذاکره یک طرف بدون قید و شرط به کلیه طرفهای تجاری فارغ از توانایی آنها در دادن امتیاز متقابل تسری پیدا می کند و همزمان می توان از منافع حاصل از رد و بدل شدن امتیاز بین دیگر اعضا بدون دادن امتیاز متقابل استفاده نمود. همان طور که در بند 1 ماده 2 تصریح گردیده است، موضوع اجرای این اصل « … در مورد خدمات و عرضه کنندگان خدمات … » است، یعنی اعضا موظفند هم نسبت به خدمات ارائه شده و هم نسبت به عرضه کنندگان آن اصل دولت کامله الوداد را رعایت نمایند. برای مثال، چنانچه یک بانک اجازه تاسیس در سرزمین هر یک از اعضا را داشته باشد، دولت میزبان ملزم است هم نسبت به خدمات مالی ارائه شده از سوی بانک و هم نسبت به عرض کنندگان خدمت که همان شخصیت حقوقی بانک است، اصل دولت کامله الوداد را رعایت نمایند؛ به این معنی که بهترین رفتار خود را نسبت به چنین خدمت و چنین عرضه کنندگانی در رابطه با این بانک نیز اعمال نماید. لذا چنانچه اجازه تاسیس بانک داده شده آن را نسبت به همه کشور ها اعمال نماید و چنانچه اجازه انجام خدمات معین؛ مثلا افتتاح حساب جاری یا عملیات اعتباری را داده است، به همه بانک های دیگر اجازه فعالیت در این نوع خدمات را بدهد. مبحث سوم: عطف به ماسبق شدن اصل دولت کامله الوداد در موافقت نامه عمومی تجارت خدمات موضوع عطف به ماسبق نشدن قوانین و مقررات به عنوان یک اصل پذیرفته شده در قوانین بین المللی است؛ به گونه ای که مادۀ 28 معاهدۀ 1969 وین در بارۀ حقوق معاهدات به شرح ذیل مقرر می دارد: «به جز در مواردی که از معاهده موجود قصدی دیگر استنباط گردد، مقررات معاهده، هیچ طرفی را نسبت به عمل حقوقی یا مسأله ای که پیش از لازم الاجرا شدن معاهده در قبال این طرف انجام گرفته یا بوجود آمده، یا وضعیتی که پیش از آن تاریخ منتفی شده باشد، ملتزم نمی سازد». بنابراین مقرره، مقررات معاهده هیچ گونه الزامی نسبت به کلیه اعمال قبل از لازم الاجرا شدن معاهده برای متعاهدین آن به وجود نیاورده و کلیه روابط قبلی میان ایشان بر همان مبنابه جریان خود ادامه می دهد. استناد به این اصل سبب می شود که در روابط میان کشورها نیز آثار آن ساری و جاری باشد، در حالیکه در اجرای موافقت نامه عمومی تجارت خدمات این موضوع مورد چالش قرار گرفته است شایان ذکر است که در موافقت نامه عمومی تجارت خدمات هیچ گونه مقرره ای در خصوص اعمال یا عدم اعمال اصل عطف به ماسبق شدن قوانین وجود نداشته و همین امر سبب اختلاف نظر گردیده است؛ به گونه ای که برخی معتقدندرعایت اصل دولت کامله الوداد در موافقت نامه عمومی تجارت خدمات عطف به ماسبق نمی شود، در حالی که گروهی دیگر معتقدند این اصل نیز مطابق اصول کلی باید عطف به ماسبق گردیده، اعضا متعهدند بهترین رفتاری را که با طرفهای تجاری خود پیش از لازم الاجرا شدن موافقت نامه عمومی تجارت خدمات داشته اند، با اعضای جدید نیز اعمال نمایندو از آن به قاعدۀ اولویت  نیز نام می برند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...