حقوق مالی و غیر مالی، آزادی قراردادها |
در بازار سهم و عرف تجارت، سهم به عنوان یک مال تجاری مورد دادوستد قرار میگیرد و در عرف بازار، مال بودن سهم مسلم است و در بازار، آنچه مورد معامله قرار میگیرد (موضوع معامله سهم)، حق سهامدار در شرکت یا آورده سهامدار به شرکت است و طرفین با توجه به ارزش و قیمت خود سهام، که در بازار بورس عوامل تعیین کننده دارد، سهم را مورد دادوستد قرار میدهند. در مورد سهام، قابلیت انتقال به عنوان یک اصل پذیرفته شده است ولی در خصوص ماهیت انتقال موضعگیری صریحی بین حقوقدانان وجود ندارد. در اینجا این که انتقال، انتقال تعهد است یا تبدیل تعهد یا تابع انتقال اموال است و … باید مورد بررسی قرار گیرد. 3-1-1- تبدیل تعهد تبدیل تعهد از علل سقوط تعهد به شمار آمده است و عبارت است از این که تعهدی که در نتیجهی تغییر یکی از ارکان به تعهدی دیگر تبدیل گردد که در این صورت تعهد اول ساقط و تعهد دیگر جایگزین آن میشود.[42]در حالی که با انتقال سهام، تعهدی ساقط و تعهد جدیدی ایجاد نمیشود. دوم این که از شرایط تبدیل تعهد وجود دین و تعهد قبلی است، در حالی که در بررسی ماهیت سهم بیان شد که سهم تا قبل از انحلال شرکت، دین نمیباشد و ماهیت سهم در کل دین نیست که مشمول تبدیل تعهد قرار گیرد. پس انتقال سهم مصداق انتقال تعهد و تبدیل تعهد نیست. 3-1-2- انتقال طلب اگر انتقال سهم را انتقال تعهد بدانیم باید بین انتقال دین و طلب تفکیک قائل شد. اگر تعهد را دین بدانیم، انتقال دین فقط ویژه عقد ضمان و حواله است. در صورتی که تعهد طلب باشد، دو فرض وجود دارد: 1- شرکت در پایان سال مالی متعهد به پرداخت سود به سهامداران باشد؛ این سود احتمالی است و امکان دارد اصلا شرکت سودی نبرده باشد که سهامداران طلبکار آن سود محسوب شوند، 2- طلب سهامداران نسبت به دارایی شرکت و مبلغ اسمی سهام باشد، در حالی که این حق زمانی برای سهامدار ایجاد میشود که که شرکت منحل شود و دیون آن پرداخت شده باشد، در صورتی که شرکت حیات داشته باشد و منحل نشده باشد، چنین طلبی وجود ندارد و مقتضی این طلب ایجاد نشده که سهامدار نسبت به آن طبلکار باشد. هم چنین همانطور که گفته شد بر حسب قواعد عمومی قراردادها مورد معامله اگر طلب باشد معلوم و معین نیز نیست. پس انتقال سهم مصداق انتقال طلب نیست. 3-1-3- ماهیت خاص معاملات سهام با توجه به این که عرف از منابع حق به شمار میرود و با بررسی «عرف بازار سهام»، ملاحظه میشود که سهام در دید عرف یک مال مستقل تلقی شده و مورد معامله «به عنوان یک مال مستقل» قرار میگیرد. از طرفی حقوق مالی و غیر مالی نیز که به سهام تعلق میگیرد تا جایی متعدد و متنوع هست که نه میتوان ماهیت سهم و حقوق ناشی از آنرا حق عینی دانست و نه حق دینی و در نتیجه ماهیت سهام را دارای طبیعتی خاص و پیچیده میکنند که برای انتقال سهام با کلیهی حقوق و تعهدات مربوط به آن نیاز به غالبی خاص احساس میشود. انتقال سهام به صورت معوض و غیر معوض ممکن است صورت گیرد. عقود معین (معوض و غیر معوض) در قانون مدنی تعریف شدهاند که هرکدام دارای احکام و آثار خاص خود هستند. قراردادسهام میتواند معوض یا غیرمعوض باشد که این معاملات سهام ممکن است در قالب عقود معین صورت گیرد یا بر حسب اصل آزادی قراردادها (م10 ق.م) انجام شود. در هر حال، سهام گاهی به عنوان مالی مستقل و منقول معامله میشود و در عین حال مجموعهای از حقوق و تعهدات است که به آن ماهیتی خاص میدهد که انتقال این ماهیت با تمام حقوق متعلق به آن معاملهای خاص و منحصر به خود میخواهد و در نتیجه ماهیت معاملات سهام را باید ماهیتی خاص و پیچیده دانست.
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1398-12-12] [ 06:47:00 ب.ظ ]
|