کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 





9- در رهن در صورتی که در ضمن عقد، خسارت تأخیر تأدیه برای پس از انقضا مدت تعیین نشده باشد، مدیون ملزم به خسارت تأخیر تأدیه نمی گردد، مگر آنکه بستانکار طلب خود را به وسیله دادخواست یا اظهار نامه مطالبه نموده باشد، که در صورت اول از تاریخ تقدیم دادخواست و در صورت دوم از تاریخ ابلاغ اظهارنامه خسارت تأخیر تأدیه را به نرخ قانونی مستحق می گردد. همچنان که در معاملات استقراضی دیگر است. در مورد معاملات با حق استرداد نظر به حفظ وضعیت سابق، طبق تبصره 2 ماده 34 اصلاحی ثبت خسارت تأخیر تأدیه از تاریخ انقضاء مدت است. »[52] درباره برخی از این تفاوت ها مابین حقوقدانان اختلاف نظر وجود دارد که بحث آن خواهد آمد. تفاوت بیان شده در مورد هفتم به طور واضح مخالف ماده 722 ق.آ.د.م. قدیم می باشد که مقرر می دارد : «در معاملات با حق استرداد که مورد معامله برتصرف دائن داده شده است، دائن حق مطالبه خسارت تاخیر تادیه و مدیون حق مطالبه اجرت المثل را نسبت به مدتی که مورد معامله در تصرف دائن بوده است ندارد.»   بند دوم : معامله با حق استرداد با وثایق دیون احتمالی و آینده گاهی برای دیونی که هنوز ایجاد نشده و حتی سبب آنها نیز بوجود نیامده است، مالی منقول یا غیرمنقول به عنوان وثیقه داده می شود. این وثائق در قالب عقد رهن نمی گنجد زیرا که شرط صحت عقد رهن، وجود دین در هنگام عقد است. لیکن قراردادی که در این زمینه منعقد می شود باطل نیست بلکه مطابق ماده 10 ق.م. چون مخالف صریح هیچ یک از قوانین نیست حکم بر صحت آنها داده می شود.[53] برخی از مصادیق این معاملات عبارتند از : 1) وثیقه حسن انجام تعهد 2) وثیقه ضمان درک 3) وثیقه ضمان معاوضی 4) وثیقه اعیان مضمونه این معاملات علی رغم نظر برخی از نویسندگان حقوقی[54] معاملات حق استرداد نیستند، زیرا : اولاً : در معامله با حق استرداد وجهی تحت عنوان ثمن به انتقال دهنده پرداخت می شود، و این وجه مطابق ماده 34 ق.ث. دین انتقال دهنده می باشد. بنابراین در معاملات با حق استرداد دین با عقد و پرداخت ثمن به انتقال دهنده ایجاد می شود، در حالی که در معاملات مذکور نه تنها دینی با عقد ایجاد نمی شود بلکه ممکن است سبب آن نیز هنوز موجود نباشد. ثانیاً : مقررات مربوط به معاملات با حق استرداد در جهت ممانعت از تملک اموال انتقال دهنده (بدهکار) توسط انتقال گیرنده (طلبکار) وضع شده اند در حالی که در معاملات مذکور چنین تملکی صورت نمی گیرد تا مشمول مقررات مربوط به معاملات با حق استرداد مانع آن شود. ثالثاً : در معاملات با حق استرداد اداء دین موعد دارد، در حالی که در معاملات مورد بحث زمان پرداخت دین و حتی ایجاد آن هم مشخص نیست. بند سوم : معامله با حق استرداد و بیع شرط بعد از تصویب قانون ثبت 1310 و وضع مواد 33 و 34 نظرات مختلف در رابطه معاملات با حق استرداد با بیع شرط ابراز شده که به چند نمونه از آنها اشاره می شود. یکی از حقوقدانان در این خصوص چنین می گوید : « با تصویب ماده 33 ق.ث. 1310 خاصیت عمده بیع (که انتقال مالکیت مبیع به خریدار است “ماده 338 ق.م.”) از بیع شرط سلب شد. با فقدان این خاصیت، بیع مذکور عنوان بیع را ندارد و ماده 458 تا 464 ق.م. منسوخ است. در حال حاضر بیع شرط نقش وثیقه را بازی می کند و مشمول عقد رهن است. »[55] یکی از نویسندگان حقوق ثبت نیز عقیده فوق را با این بیان ابراز می دارد : « قانون ثبت آثار حقیقی معاملات با حق استرداد را که حصول نقل و انتقال متزلزل است و در قانون مدنی آمده است ملغی نموده و به آنها جنبه وثیقه داده و در ردیف رهن در آورده است. »[56] عقیده دیگری که اظهار شده است چنین است : «در ماده 33 قانون ثبت اسناد و املاک اصطلاح “معاملات با حق استرداد” عنوان شده است که از جهتی عام تر است و از دیدگاهی به ظاهر خاص تر از بیع شرط می نماید. عام تر از این لحاظ که به بیع محدود نمی شود و هر معامله تملیکی را شامل می شود (مانند صلح)، و خاص تر می نماید به این اعتبار که ناظر به املاک است. ولی این نکته را باید افزود که ماده 34، با اینکه در آغاز حکم مربوط به معاملات شرطی و رهنی راجع به اموال غیرمنقول است، در پایان آن نسبت به اجرائیه در مورد اموال منقول احکامی خاص دارد. این اضطراب وضع معامله شرطی نسبت به اموال منقول را دچار ابهام می سازد که آیا مشمول قواعد معامله با حق استرداد است یا احکام مدنی؟»[57] در جای دیگر چنین اشاره شده است : «واکنش قانونگذار در برابر رباخواران حیله گر سرانجام به انحراف ماهیت این بیع انجامید و آن را تبدیل به معامله رهنی کرد. معامله با حق استرداد اصطلاحی است که جایگزین بیع شرط شد تا همه انواع آن، اعم از بیع و صلح و معامله قطعی با شرط وکالت و مانند اینها را در بر گیرد… بیع شرط با از دست دادن مقتضای خود، دیگر بیع نیست و با تفاوت اندک به رهن نزدیک می شود.»[58]


lass="entry-footer">Edit“معاملات، معاملات با حق استرداد”

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1398-12-15] [ 12:18:00 ب.ظ ]





چالش دیگری که در آن زمان پیش آمد، در ماده (79) قانون بود، هرچه استثناء وجود داشت، مجلس در ماده (79) گنجاند، پس در سال 1370 قانون دیگری به نام قانون اقتصاد تعاونی جمهوری اسلامی تصویب شد که مستثنائات دیگری هم در آنجا پیش بینی گردید، که در کنار ماده (79) دستگاه های اجرایی در معامله با یکدیگر و با تعاونی ها، موسسات عمومی دولتی مجاب به رعایت شرایط مناقضه نیستند و در صورت تمایل می توانند آنرا رعایت کنند. لذا به مناقضه نیاز نیست هر چند به صراحت در هیچ قانونی نیامده که شرکت ها با موسسات دولتی یا نهادهای طرف پیمانکار یک وزارتخانه، از آنها وجوهی تحت تضمین شرکت در مناقضه، یا تضمین انجام تعهدات و یا تضمین پیش از پرداخت توسط دستگاه ها اخذ کنند و بر این تأکید هم می شود ولی عملا در سال های بعد، یعنی بعد از تصویب قانون، ملاحظه شد که دستگاه های دولتی با بهره گرفتن از رابطه و به وسیله چک، پیش پرداخت های کلانی به این موسسات عمومی پرداخت می کنند متاسفانه همین امر سبب ایجاد افت آیین نامه معاملات شد؛ یعنی آیین نامه معاملات به طور کلی به ماده 79 محدود شد. چون دو بند(1) و (2) هم با این شرایط و ویژگی های یک قرارداد با یک دستگاه دولتی فهرست بها بود و رعایت تمام آن موارد پیش بینی شده بود، ولی به صورت کامل و با  دقّت رعایت نمی شد. متأسفانه هنگامی قانون محاسبات عمومی در سال 1366 تصویب شد، باز هم به یک مسأله توجه نشد. شاید تصور شود که آن ارتباطی با آیین نامه معاملات نداشت. شاید تصور شود که آن ارتباطی با آیین نامه معاملات نداشت. اما در قانون محاسبات سال 1379 از ماده (25) تا(309)، فصلی برای تهیه و تصویب بودجه وجود داشت و در قانون برنامه و بودجه در مورد این که فصل را تهیه و تصویب بودجه وجود داشت و در قانون برنامه و بودجه در مورد این فصل را از بین نبریم تقویتش کنیم و از نظر بودجه ریزی برآن تأکید نمائیم، در مجلس دوم صحبت نکرده اند.

5-8.                  پورسانت

از جمله جرایم مرتبط با معاملات دولتی، اخذ پورسانت در معاملات دولتی است که از جمله طرق سوء استفاده مالی و کسب منافع کلان از انعقاد قراردادهایی است که توسط کارگزاران دولت صورت می گیرد. قانون گذار با تصویب ماده (603) ق.م.ا سعی بر آن داشته تا با اعمال مجازات سنگین جلوی ارتکاب این جرم را بگیرد اما نشانه های موجود در اجتماع و سطح دستگاه های دولتی نشان از عدم موفقیت مقنن در مبارزه با این جرم دارد. فراوانی میزان ارتکاب این جرم و عدم توجه و حساسیت کافی جهت مبارزه با آن به ویژه در میان افکار عمومی و سطح جامعه باعث شده تا حقوق دانان و متخصّصین علوم جزایی متعرض آن نشده و بحثی از آن در قالب مقاله یا پژوهش مطرح نشود. این مسائل لزوم بررسی موضوع را در ابعاد مختلف و به ویژه جرم شناسی که هدف آن شناخت علل پدیده مجرمانه یعنی تکوین جرم و چگونگی ارتکاب آن و درواقع دانش شناخت علل ارتکاب و ماهیت جرم است، جهت طراحی یک سیاست کیفری مناسب در مبارزه با جرم مذکور می نماید.1 که در این بخش از تحقیق به آن پرداخته شده است. در بیان و بررسی هر مطلبی بهتر است ابتداء تعریف و مفهوم آن از لحاظ لغوی و اصطلاحی بیان شود تا درک مطلب آسانتر گرددبه این منظور:

5-8-1.             پورسانت در لغت و اصطلاح علم حقوق:

الف: واژه پورسانت از لغت فرانسوی pourcentage اخذ شده است. در زبان فرانسه این واژه به معنای درصد، میزان، سود، حق دلالی است که در هر صد فرانک فرانسه محاسبه و ارزیابی می شود. 2 پورسانت در زبان انگلیسی معادل واژه ((perecent )) می باشد که خود از واژه لاتین  perecentunm به معنی درصدی از منفعت، تضمین برداشت میزان خاصی از منفعت))1 در زبان فارسی عبارت فرانسوی این واژه یعنی پورسانت،پورسانتاژ استعمال می شود، البته چندی است که در فرهنگستان زبان و ادب فارسی واژه ((درصدانه)) را به عنوان معادل فارسی آن برگزیده است. درهر حال ما در زبان فارسی نیز از لفظ پورسانت یا درصدانه همان معنای درصد، یا پرداخت درصدی از منفعت استنباط می شود. فرهنگ فارسی عمید این واژه به معنی (( برقراری صدی چند،دریافت صدی چند آمده است.))2

5-8-2.             اصطلاحی و حقوقی

باید گفت که قانونگذار جرم را در مواقعی تعریف کرده اما گاهی نیز از ارائه تعریف قانونی جرم امتناع ورزیده است و صرفا به ذکر عنوان جرم و مجازات آن اکتفا می کند. در این مورد مقنن تعیین مصادیق و تعریف جرم را بر عهده ی رویه قضایی و دکترین می گذارد. مقنن تعریف از بزه اخذ پورسانت و در ماده واحد قانون ممنوعیت اخذ پورسانت در معاملات خارجی، قانون جرایم نیروهای مسلح و همچنین قانون مجازات اسلامی ارائه نکرده است. اما کما بیش بعضی از حقوق دانان تعاریفی از بزه اخذ پورسانت داده اند.برخی از نویسندگان،پورسانت را درصدی از قیمت کالا می دانند که در جریان انجام معامله با شرکت خارجی به مأمورین دولتی پرداخت می شود. دکتر صالح ولیدی می نویسد جرم اخذ پورسانت عبارت از درصدی از مبلغ کل قیمت کالا در جریان انجام معامله با فروشندگان خارجی که توسط او به مأمورین دولتی که براساس موافقت قبلی مأمور به صورت این جریان را از سازمان متبوع خود مکتوم نگاه می دارد.1 علی مهاجر:پورسانت را درصدی می داند که در معاملات خارجی قوای سه گانه توسط  کارمند دولت از طرف خارجی اخذ می شود.2 برخی نیز قائل به تفکیک شده اند: و دو تعریف از پورسانت ارائه نموده اند که تعریف دوم معادل بزه اخذ پورسانت هست. در مفهوم اول: پورسانت را درصد معینی از مبلغ یک معامله می دانند که توسط طرفین معامله، یا یکی از آنها به شخص واسطه که وظیفه هدایت و تسریع معامله را داشته و اصطلاحا کمیسیونر نامیده می شود پرداخت می گردد. در مفهوم دوم پورسانت را مبلغی دانسته اند که مأمورین دولتی مخفیانه و غیر قانونی،در خلال انجام معاملات دولتی به نفع خود اخذ می نمایند.

5-8-3.             تاریخچه جرم اخذ پورسانت در قوانین ایران

نطر به اینکه وضع حقوق جزا، در ایران قبل از مشروطیت مبهم است برای بررسی جرم انگاری اخذ پورسانت باید به دوران مشروطیت مراجعه شود. در آن دوران، بین قضات حکومتی شرعی اختلاف نظر وجود داشته است و هردو گروه قضاوت را حق خود می دانستندتا اینکه در سال 1303 مقرراتی جزایی کمیسیونی در عدلیه تشکیل شد و قسمت عمده قانون جزا در سال1303 و مابقی آن در سال 1304 تهیه و تقدیم مجلس شورای ملی شد و در نهایت به تصویب کمیسیون عدلیه رسیدند1. اولین قانونی که در ارتباط با ممنوعیت اخذ پورسانت تصویب شد ماده 157 ق.م عمومی بود در این قانون، هر چندمقنن به صراحت واژه پورسانت را بکار نبرده بود، اما مستخدمین و مأمورین دولتی را از تحصیل هر گونه منفعتی در معاملات مزایده هاو مناقضه ها، تخصیصات و امتیازات دولتی که در تحت مدیریت یا نظارت به عمل آمده نفعی برای منظور داردیا بدون مأموریت همان طور که ملاحظه شد یکی از مواردی که قانونگذار در این ماده به جرم انگاری آن پرداخته است تحصیل منفعت در معاملات دولتی می باشد، که شامل اخذ پورسانت نیز می شود. مقنن در این ماده تفاوتی بین معاملات داخلی و خارجی قائل نشده بودو برای هر دو مجازات یکسان انفصال ابد از خدمات دولتی و پرداخت دو برابر سودی که از معامله تحصیل شود را در نظر گرفته بود. بعد از انقلاب اسلامی تلاش شد تا قوانین با مقررات شرعی تطبیق داده شوند؛ به همین منظور مقرراتی که با احکام شرعی تطابق داشتند بر اعتبار خود باقی ماندند و قوانین جدید، منطبق با مقررات شرعی به تصویب رسیدند.2 به همین منظور ق.م.ا (تغزیرات) در 18 مرداد 1362 به تصویب رسید ماده ی 81 این قانون با تغییرات جایگزین ماده 157 ق.م عمومی 1304 شد(( هر یک از مستخدمین و مأمورین دولتی که بالمباشره یا به توسط وسائط در معاملات و مزایده ها و مناقضه ها و تشخیصات و امتیازات دولتی مانند آنها که در تحت مدیریت یا نظارت او به عمل آمده نفعی برای خود منظور دارد یا بدون مأموریت از طرف دولت بر عهده دولت چیزی بخرد یا بسازد یا در موقع پرداخت وجوهی که بر حسب وظیفه به عهده او بوده یا تفریع حسابی که باید بعمل آورد برای خود نفعی منظور دارد، علاوه بر قانون پیشین تفاوت در میزان مرتکب بود. در قانون _(1304 مجازات عمومی) مرتکب علاوه بر انفصال از خدمات دولت محکوم به تادیه دو برابر انتفاعی که برده بود می شد اما در قانون فوق (1362 ماده 81) مقنن مجازات مرتکبین این جرم را کاهش داد آنها به پرداخت انتفاعی که برده بودند کرد.به نظر می رسد که سیاست جنائی (فکر اتخاذ شد) از سوی قانونگذار در سال 1304 سنجیده تر بود و با دستاوردهای علمی انطباق بیشتری دارد. به خاطر اینکه همانطور که بعضی از نویسندگان بیان داشتند هدف از تعیین جزای نقدی نسبی این است که مرتکب با دیدن مجازات بیش از عواید حاصل از جرم از ارتکاب جرم منصوب می شود.1 اما مقنن در سال 1362 مجرم را تنها به پرداخت انتفاعی که برده بود کرد هرچند مقنن انفصال ابد از خدمت دولت را پیش بینی کرده بود اما بنظر می آید انفصال از خدمات دولتی به اندازه کافی بازدارنده نبود. مبهم بودن قانون و عدم تعیین مجازات مناسب برای لین جرم،منجر به افزایش اخذ پورسانت بالاخص در معاملات خارجی توسط مأمورین خرید شد و دولتی بودن اقتصاد ایران از این پورسانت ها، می توان به ده ها هزار دلار پورسانت که مأموران خرید شرکت های نفتی از عرضه کنندگان خارجی اخذ کردند2. با توجه به اینکه بسیاری از افراد پورسانت ها را از آن خود دانسته و از بازگرداندن آن به خزانه دولت خودداری می ورزند تعدادی از نمایندگان مجلس با تقدیم طرح یک فوریتی به نام ((ممنوعین اخذ پورسانت در معاملات خارجی)) تلاش کردند تا وضع قانون خاص به این مساله برخورد نمایند طرح فوق در تاریخ 27/4/1372به تصویب مجلس شورا رسید و جنبه قانونی پیدا کرد. در سال 1375 تصویب ماده 603 این قانون اخذ هر گونه نفع در داخل یا خارج از کشور توسط کارمندان دولت در معاملات، مزایده ها و مناقضه ها را جرم دانست این ماده در واقع جایگزین ماده 81 ف.م.ا افزایش اخذ پورسانت. بالاخص در معاملات خارجی را واداشت تا تصویب قانون ممنوعیت اخذ پورسانت در معاملات خارجی در سال 1372 با این معضل برخورد نمایدو در سال 1375 با تصویب ق.م..ا ماده 603 این قانون هر گونه نفع از جمله اخذ کمیسیون توسط کارمندان دولت در معاملات، مناقضه ها، مزایده ها را جرم دانست در

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:18:00 ب.ظ ]





  ب) به معنی اخص « 1- معامله به معنی خاص شامل عقود (مالی و غیرمالی مانند نکاح) و ایقاعات است. 2- معامله به معنی اخص که شامل عقود مالی معوض است و شامل عقد نکاح نمی شود. 3- به معنی عقود معین و غیرمعین است. ( ماده 46 و 47 ق.ث.) 4- به معنی عقود و ایقاعات ( ماده 223 ق.م.) است. حمل معامله بر این معنی در غیر قانون مدنی دشوار است.» [3]   بند دوم : تعریف وثیقه در معنای لغوی وثیقه به معنی «استوار»، «آنچه بدان اعتماد شود» و «محکم کاری» است. و در اصطلاح در معانی زیر به کار رفته است : نخست- در اصطلاح مالی است (منقول و غیرمنقول) که وام‌گیرنده تحت یکی از صورت های قانونی از قبیل رهن یا معامله با حق استرداد، آن را نزد وام دهنده می‌گذارد و وام می‌ستاند تا اگر در موعد مقرر آن را پس نداد، وام‌‌دهنده بتواند از محل فروش وثیقه و قیمت آن، طلب خود را وصول کند. دوم- مالی که برای تضمین حسن اجراء تعهد داده می‌شود. در این صورت، دین بالفعل و محققی وجود ندارد؛ به عکس رهن و بیع شرط که باید در آنها دین بالفعل در حین عقد باشد.[4] بر این اساس وثیقه مبلغ مالی یا دارایی غیرمنقولی است که در ازای شرطی نزد طرف قرارداد یا دادگاه می‌گذارند.   بند سوم : تعریف معاملات وثیقه ای «هر معامله ای که به موجب آن شخصی (اعم از این که مدیون باشد یا نه) عین مال منقول یا غیرمنقول خود را وثیقه انجام عملی قرار دهد، خواه آن عمل ردّ طلب باشد یا عمل دیگر و خواه آن طلب ناشی از قرارداد باشد یا نه. در قانون ما به معاملات وثیقه ای، معاملات شرطی و رهنی و معاملات با حق استرداد نام داده اند.»[5] اصل بر این است که وثیقه گذاری یا وثیقه قرار دادن به واسطه انعقاد عقد و در ضمن آن صورت پذیرد حال تفاوتی نمی نماید آن عقد رهن باشد یا بیع شرط و یا حتی قراردادهای خصوصی که به موجب ماده 10 ق.م. منعقد می­گردد. ماهیت پیدایش وثیقه، وجود دین است و منشاء آن هر چه باشد فرقی نمی کند اما باید وجه نقد باشد نه کالا و برای پرداخت آن سررسید و موعد تعیین شده باشد. همچنین در این نوع معاملات مانند معاملات رهنی مالکیت مالی که به وثیقه گذاشته می شود انتقال نمی یابد بلکه در صورت فوت مالک این حق تماماً به ورثه متوفی منتقل می گردد و حتی پرداخت مالیات مربوط به مال نیز به عهده وارث مالک پیشین محول می شود. بند چهارم : عناصر معاملات وثیقه­ای «عنصر مشخص این معاملات، این است که مالک مالی که به وثیقه داده می شود : اولاً- آن را ضمن عقد به وثیقه می دهد، خواه آن عقد بیع شرط باشد یا رهن باشد یا عقد دیگر. مانند صلح یا عقد مذکور در ماده 10 ق.م. ثانیاً- مال مورد وثیقه به موجب این عقد از مالکیت مالک پیش از عقد خارج نمی شود و در مالکیت او باقی می ماند. به همین جهت باید در صورت تعلق مالیات، مالیات آن را خود او بدهد و اگر فوت کند مال مورد وثیقه به وراث خود او منتقل شده که در این صورت پرداخت مالیات بر عهده ورثه او می باشد و حتی از نظر شرعی هم جزء مال او محسوب می شود، مگر در مورد بیع شرط که از نظر قوانین فعلی کشور ملک نیست و همچنان در مالکیت بایع شرطی باقی می ماند. ولی در فقه از مالکیت او خارج و ملک مشتری محسوب می شود. در این صورت ذکر کلمه استرداد که موهم نقل ملک است در ماده ٣٣ ق.ث. درست نیست و با صدور ماده ٣۴ مکرر همان قانون که به بایع شرطی و راهن اجازه داده شده که مورد معامله را برای دفعات دیگر هم به همان نحو مورد معامله قرار دهند، سازگار نیست و همچنین ذکر نقل و انتقال و مشتقات آنها در مواد ٣٣ و ٣٩ قانون مذکور مبنی بر تغافل است نه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:17:00 ب.ظ ]





بحث دیگری که مطرح می شود نمایندگی سازمان عمومی است، یعنی سؤال این است که آیا شخص خصوصی می تواند به نمایندگی از اشخاص حقوقی عمومی یک پیمان ساختمانی ببندد؟ باید بگوییم که پاسخ، طبق روش قضای کشور فرانسه، چنین است : اگر یک شخص حقیقی یا حقوقی، به نمایندگی و به حساب دولت یا یک سازمان دولتی، قراردادی را منعقد کند که سایر عناصر قرارداد دولتی را داشته باشد، چنین قرارداد و معامله ای با وجود خصوصی بودن عناصر هر دو طرف، عقد قرارداد دولتی است. مانند آن یک شرکت پیمان کاری خصوصی دیگر، قراردادی با خصوصیاتی که در مورد قرارداد اداری مطرح است، منعقد کند. البته این مورد با خصوصیاتی که دولت یا شهرداری، به شخص حقیقی یا حقوقی، امتیاز یا مجوز اعطا می کند، متفاوت است، زیرا در مورد امتیاز یا مجوز، حالت نمایندگی وجود ندارد، بلکه این موضوع ها ایقاع یا عقد دولتی است. در خصوص دولتی یا عمومی بودن بعضی از سازمان ها به عنوان یکی از شروط اساسی و مهم پیمان های اداری و دولتی مشکلات و مبهمات عملی وجود دارد که در حقوق فرانسه دو رأی معروف توسط شورای دولتی صادر شده است که برخی مجامع حرفه ای را از مصادیق اشخاص حقوق عمومی شناخته است که به نظر می رسد در حقوق ایران نیز تکلیف برخی از مجامع حرفه ای و سازمان ها از جهت دولتی بودن مشخص نمی‌باشد.[5] به نظر می رسد که در حقوق ایران نیز شخص خصوصی می تواند به نمایندگی از اشخاص حقوقی حقوق عمومی اقدام به انعقاد معاملات دولتی نماید که در این صورت با وجود خصوصی بودن عناصر هر دو طرف، معامله، دولتی محسوب می شود. بعضی از اساتید حقوق، نظیر: دکتر موتمنی معتقد است که امکان این نمایندگی با رعایت شروطی وجود دارد. از نظر ایشان : «مأمور دولت نمی تواند برای انجام آن (وظیفه دولتی ) به دیگری وکالت دهد، یعنی تفویض اختیار کند، مگر این که قانون به صراحت چنین مسأله ای را پیش بینی کرده باشد». [6]

گفتار دوم :  هدف عمومی معاملات دولتی

عنصر هدف در معاملات دولتی ناشی از اندیشه مداخله گری دولت در امور اجتماع و مردم به خاطر ارائه خدمات عمومی می باشد. معاملات دولتی همانند سایر قراردادها نیستند که منعقد کننده آن دو طرف خصوصی داشته باشند. بلکه گویی طرف سومی در این معاملات، حضور نامرئی دارد و آن مردم کشور یا منطقه است که امضاء نماینده آن ها در ذیل قرارداد نیامده، اما نتایج واقعی قرارداد، مردم را تحت تأثیر قرار می دهد. زیرا به عنوان مثال، یک وظیفه مهم شهرداری یا دولت، این است که به مردم ارائه خدمت کند (خدمات عمومی). بنابراین معاملات دولتی، برای رفع نیازمندی های مشترک مردم یک کشور یا مردم یک منطقه از طریق ارائه خدمات عمومی به وجود می آیند. مانند خدمات مربوط به راه سازی، حمل و نقل عمومی داخل و خارج شهری (راه آهن). مفهوم هایی چون قدرت عمومی یا منفعت عمومی یا خدمات عمومی یا وجود پاره ای ابهامات که در حد مرز آن وجود دارد، هنوز از مفاهیم اساسی و مهم است، زیرا مفاهیم مزبور به مسأله تقسیم حقوق به عمومی و خصوصی مربوط می شود که به قول ریپر:«در هر جا که وظیفه مؤسسه و سازمانی انجام خدمات عمومی باشد، آن مؤسسه از اقتدارات دولت و امتیازات حقوق عمومی استفاده می کند».[7] رأی 24 دسامبر 1952 شورای دولتی (دادگاه عالی اداری) مصر گویای آشکار ضابطه هدف عمومی در معاملات دولتی است، این رأی نیل به هدف عمومی را ممیز قرارداد اداری از غیر اداری می شناسد، هدفی که مطلق حق خاص هیچ کس به تنهایی نیست و معتقد است نیل به این هدف سبب می شود که دستگاه های دولتی و بلدی کشور بتوانند بر اجرای صحیح معاملات دولتی نظارت کنند یا شروط آن ها را تغییر دهند یا به تعهدات غیر مالی معامله بیفزایند یا برخی از این تعهدات را کاهش دهند یا حذف یا تعدیل کنند.[8]

گفتار سوم : پیروی معاملات دولتی از احکام خصوصی

لازمه تأمین هدف عمومی این است که معامله دولتی، احکام خاص خود را داشته باشد که آن را از احکام قراردادهای مدنی، تجاری و کار، متمایز می کند. این احکام، تحت عنوان قواعد «اقتداری، ترجیحی و حمایتی» مورد بحث قرار می گیرد. به این صورت که احکام خاصه حاکم بر رابطه قراردادی، اصطلاحاً احکام ترجیحی نامیده می شوند. این احکام، مربوط به اقتضای منافع عمومی، حاکمیت دولت و نظم عمومی جامعه می باشد که پاسدار خدمات عمومی می گردد. این احکام، جنبه آمره دارند و در واقع حافظ منافع عمومی هستند. منظور از احکام مخصوص، دسته معینی از قواعد حقوقی هستند که غالباً سازمان های دولتی را نسبت به طرف معامله، در موقعیت ترجیحی یا امتیازی قرار می دهند و بعضاً نهادهای عمومی را مکلف می سازند که حمایت طرف قرارداد بشتابند.[9]

گفتار چهارم :  صلاحیت دادگاه های اداری برای رسیدگی به اختلافات ناشی از معاملات دولتی

اقتضای قبول نظام مستقل برای حقوق اداری و به تبع آن معاملات دولتی این است که مرجع رسیدگی به اختلافات ناشی از تعبیر و تفسیر و یا اجرای معاملات دولتی، دادگاه های اداری باشد. منظور از دادگاه های اداری هیئت های رسیدگی به تخلفات اداری یا شوراهای صالح برای رسیدگی به اختلافات ناشی از کارگر و کارفرما، یا دادگاه های اداری به معنی اصطلاحی کلمه نیست، بلکه مراد دادگاه هایی است که به اختلافات حاصله بین سازمان های اداری و مردم رسیدگی می کند. مصداق این نوع از دادگاه ها در ایران «دیوان عدالت اداری» می باشد. در بعضی کشورها برای رسیدگی به اختلافات، دو نوع مرجع به موازات یکدیگر وجود دارد: دادگاه های اداری و دادگاه های قضایی معمولی که به نظام دو گانه حل اختلافات مشهور هستند. در چنین نظاماتی به طور اساسی رسیدگی به اختلافات ناشی از ایقاعات و قراردادهای اداری (معاملات دولتی)  با دادگاه های اداری است. شایان ذکر است که صلاحیت دیوان عدالت اداری تنها در مورد تصمیمات اداری که از مقامات اداری داخلی صادر شده باشد و در ماده 11 قانون دیوان عدالت اداری دو نوع دعوی پیش بینی شده است: یکی دعوای ابطال یا دعوای تجاوز از قدرت و دیگری دعوای خسارت. در مورد دعاوی ابطال یا دعوای ناشی از معاملات دولتی دیوان عدالت اداری خود را صالح در رسیدگی نمی داند و در آراء متعدد به این موضوع اشاره شده است. هیئت عمومی دیوان در یک رأی وحدت رویه چنین نظر داده است: «نظر به این که رسیدگی به دعاوی ناشی از قراردادها که مسائل حقوقی می باشند و باید به صورت ترافعی در محاکم صالحه دادگستری مورد رسیدگی قرار گیرند در مقررات دیوان عدالت اداری مقرر شده و شکایت مطروحه که مستند به قرارداد اجاره مطرح گردیده از مصادیق دعاوی ناشی از قرارداد خارج از حدود صلاحیت دیوان عدالت اداری بوده است، لذا رأی شعبه ششم که مبین این معنی است، وفق موازین قانونی مشخص می شود…» (رأی مورخ 30/4/71 شماره دادنامه 59 کلاسه پرونده 7/195 و نیز ردی مورخ 29/2/75 شماره دادنامه 75/6).[10] در انتهای این گفتار باید گفت که به دلیل این که هدف معاملات دولتی خدمات عمومی و تأمین منافع عمومی است. بنابراین به اقتضاء طبع اهدافی که این معاملات دارند، دارای طبع تدریجی و اقتداری خاص هستند و در مواردی از اصل آزادی و برابری طرفین و لزوم پایبندی به تعهدات که در قراردادهای حقوق خصوصی وجود دارد به هیچ وجه پیروی نمی کنند.

مبحث دوم : ماهیت معاملات دولتی از منظر تفاوت های معاملات دولتی با معاملات خصوصی

برای تبیین ماهیت معاملات دولتی باید از منظر تفاوت های معاملات دولتی با معاملات خصوصی از حیث اصول حاکم بر هر یک از آنان، به موضوع نگاه کنیم. نخست به بررسی این تفاوت ها بر پایه اصول حاکم بر معاملات خصوصی می پردازیم.

گفتار اول :  تفاوت‌معاملات دولتی با معاملات خصوصی از حیث اصول و قواعد حاکم بر معاملات خصوصی

اصل آزادی قراردادها، اصل نسبی بودن قرارداد، اصول لازم الاجرا بودن قرارداد، تفاوت از لحاظ هدف و تفاوت از لحاظ تشریفات، مهمترین تفاوت ها و اصول حاکم بر معاملات خصوصی هستند که شرح هر کدام در ذیل آمده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:17:00 ب.ظ ]





 

شرایط، احکام وآثارعقد استصناع

در این فصل عقد استصناع را از لحاظ آثارمختلفی که بر آن مترتب است مورد بررسی قرار می‌دهیم.

مبحث اول: شرایط صحت عقد استصناع

برای صحت انجام هر معامله ای لازم است شرایطی رعایت گردد که از آن تحت عنواع شرایط اساسی معاملات یاد می‌شود و در صورت ورود هر گوه خدشه به این شرایط معامله باطل و یا غیر نافذ خواهد شد این شرایط در همه معاملات یکسان بوده و تفاوت عنوان معاملاتی تأثیری در اعتبار یا عدم اعتبار آن ندارد. شرایط عمومی معاملات در حقوق ایران در ماده 190 ق.م مدنی بیان‌شده است گرچه در برخی از موارد از حیث جزییات این شرایط در فقه و حقوق تفاوت‌هایی دارد ولیکن در کلیات و عناوین مشترک بوده و در کتب فقهی و حقوقی در ذیل 4 عنوان بیان‌شده است این عناوین عبارت از:

  1. قصد و رضای طرفین
  2. اهلیت طرفین
  3. مورد معامله
  4. مشروعیت جهت معامله

گفتار اول: قصد و رضای طرفین

گرچه دو عنوان قصد و رضا در عبارات فقهی و حقوقی معمولاً در کنار هم و تحت یک عنوان می‌آید ولیکن دو عنوان مجزا داشته و از حیث آثار حقوقی هم متفاوت است برای روشن شدن تفاوت این دو موضوع لازم است ابتدا مراحلی که در یک رابطه حقوقی طی می‌شود تا معامله منعقد می‌شود را تصور نماییم. در یک معامله فرد طرف معامله ابتدا قرارداد را با همه ارکان و عناصر آن در ذهن مجسم می کند و سود و زیان آن را می‌سنجد سپس میل و گرایش باطنی به انجام قرارداد پیدا می‌کند وتصمیم به ایجادان می‌گیرد وسرانجام طرفین با به کار بردن لفظ یا انجام عملی عمل حقوقی را در ذهن و عالم اعتبار ایجاد می‌کنند و با اعلام قصد و توافق طرفین قرارداد منعقد می‌شود با توجه به مراحل مذکور منظور از رضا در اصطلاحات حقوقی همان میل و گرایش باطنی به انجام عمل حقوقی است و قصد ایجاد عمل حقوقی در عالم ذهن است که گاهی از آن به‌قصد انشاء تعبیر می‌شود (صفایی،1387، ص 62) در عقود باید طرفین قصد ایجاد معامله را داشته باشند والا معامله باطل خواهد بود اما این اراده علاوه بر این که باید در درون شخص وجود داشته باشد لازم است به نحوی نیز ابراز گردد تا آن را معتبر بدانیم فلذا اراده‌ای که در عالم خارج نشانه‌ای از آن مشاهده نگردد بی‌اعتبار است

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:16:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم