2-3-بخش سوم : ” نظریههای گردشگری “ 2-3-1 انگیزش در جهانگردی: مقصود از انگیزش نیروهایی است که در درون فرد و در محتوای اجتماعی مشخص میتواند او را به انجام رفتاری سوق دهد. تعریفی دیگر انگیزش را نشانگر چراهای رفتار آدمی دانسته است.(الوانی ودهدشتی،1390، 109) “لومسدن”[22] انگیزه را گرایشاتی میداند که فرد برای رسیدن به رضایت و خشنودی انجام میدهد و به شیوههای گوناگونی بروز می کند.(لومسدن،1384، 62) از سوی دیگرانگیزش نیروهای سوق دهنده و کشانندهای تعریف شده که به رفتار پایداری که به هدفهای بخصوصی معطوف است میانجامند.(محی الدین بناب،1384، 87) به طور کلی انگیزش را میتوان حالتی در افراد دانست که آنان را به انجام عمل و رفتار خاصی متمایل میسازد . در جهانگردی مقصود از عوامل انگیزشی نیروهایی است که در درون فرد موجب حرکت وی برای سفر می شود. مطالعه و بررسی انگیزه به ویژه در جهانگردی برگرفته از یک سری زمینههای مطالعاتی است که به نگرشهای متفاوت ختم شده است. “مک اینتاش”[23]و “گلدنر”[24] چهار مقوله انگیزهای را در جهانگردی مورد استفاده قرار میدهند: 1ـ انگیزههای (محرکههای) فیزیکی: این انگیزهها مربوط به تازه کردن ذهن و بدن، اهداف مربوط به سلامتی، ورزش و تفریح هستند. این گروه از انگیزهها به نظر با آن دسته از فعالیتها که تنش را تقلیل میدهند در ارتباط می باشند. 2ـ انگیزههای فرهنگی: این محرکهها از طریق تمایل به دیدن و شناختن دیگر فرهنگها، آموختن دانش در مورد اتباع یک کشور، سبک زندگانی آنها، موسیقی، هنر، فولکلور، رقص و غیره شناسایی میشوند.(کوپر و دیگران، 1384، 36) 3ـ انگیزههای بین فردی: این محرکهها شامل تمایل به ملاقات مردم جدید، دوستان یا اقوام و جستجوی تجارب جدید و متفاوت میباشد. 4ـ انگیزههای مقام و موقعیت: این محرکهها شامل تمایل برای ادامهی سرگرمیها و آموزش بوده و در مواردی شامل تمایل به شناخت و توجه از سوی دیگران میگردند. (همان منبع، 36) مجموع تأثیرات این انگیزهها به خلق یک تصویر ذهنی از منطقهی دیدنی کمک میکند و در اغلب مناطق به صورت تلاش برای گرفتن چهار عنصر معروف توریسم یعنی ساحل، ماسه، خورشید و مسائل جنسی تجلی مییابد.(لی، 1384، 40) 2-3-2 عوامل مؤثر بر انگیزههای سفر: عوامل مؤثر بر انگیزههای سفر و تمایل به مسافرت را میتوان در زمینههایی چون شکل یا سبک زندگی که شامل درآمد، کار و اشتغال، مدت تعطیلات و میزان تحصیلات همچنین چرخهی زندگی که شامل: جنس، سن و شرایط محلی فرد بر نوع تقاضای جهانگردی است، جستجو کرد. از سوی دیگر تأثیراتی وجود دارند که در سطح ملی عمومیت داشته و تشکیل دهندهی جهان بینی تمایل به مسافرت شامل توسعهی اقتصادی، مشخصه های جمعیت و ریشههای سیاسی میباشد.( کوپر و دیگران، 1387،41) در مورد عامل جنس میتوان گفت: مردها سادهتر میتوانند به سفر بپردازند در حالیکه زنان از این نظر با مشکل روبهرو هستند. خانواده نیز از عوامل تأثیرگذار در انگیزهی سفر میباشد. خانوادههای پرچمعیت کمتر به جهانگردی میپردازند و خانوادههایی که دارای کودکان خردسال هستند کمتر مشتاق سفر هستند. سن نیز در تمایل به سفر تأثیرگذار است. افراد جوان قدرت تحمل سفرهای طولانی و سخت را دارند در حالی که افراد مسن قدرت تطبیق کمتری با محیط داشته و از سفرهای سخت دوری میگزینند. میزان تحصیلات نیز در انتخاب نوع سفر افراد اثر میگذارد. کسانی که دارای تحصیلات عالی هستند، عموماً مایلند به سفرهایی بروند که با موقعیت اجتماعی آنان سازگار است ولی افراد با تحصیلات پایین طرفدار سفرهای خاص خود هستند.(الوانی و دهدشتی،1390) 2-3-3 نظریه های انگیزش در جهانگردی : تلاشهایی متمرکز و منظم انجام شده است تا درباره انگیزههای مسافر و جهانگرد تئوریهایی ارائه شود. در این راستا در مورد انگیزش نظریههای بسیاری ارائه شده است که هر کدام وجهی از آن را توصیف میکنند. نظریههای انگیزشی بر نیازها، هدفها و ارزشهایی که رفتار انسان را برمیانگیزند، هدایت میکند تأکید میورزند.(کریمی،1386، 73)
[پنجشنبه 1398-12-15] [ 04:04:00 ب.ظ ]
|