پرتال کارآموزی پویا اندیشان سبز


آذر 1402
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30  



جستجو


آخرین مطالب


 



۲-۱۱-۵ ) از دست دادن شغل

افرادی که شغل خود را در خطر می بینند یا آن را از دست می‌دهند، دچار استرس می‌شوند. کارگرانی که احساس می‌کنند امکان دارد اخراج شوند یا جزء کارگران مازاد بر نیاز قرار گیرند احساس امنیت شغلی نمی کنند و این امر،به ویژه اگر امید چندانی به یافتن کاری دیگر نداشته باشند، موجب ایجاد استرس می شود .بیکاری (قادر به پیدا کردن کار نبودن) و بازنشستگی دلایل عمده شاغل نبودن است.

پژوهش ها نشان داده است که بیکاری با نشانه های فیزیولوژیکی و روانی استرس،مانند از دست دادن عزت نفس و افزایش فشارخون، ارتباط دارد.

۲-۱۱-۶) تعارض

تعارض یکی از منابع عمده استرس است. کشمکش هایی که تعارض ایجاد می‌کنند، معمولاً سه دسته اند.

۲-۱۱-۷) خوشایند/خوشایند

تعارض هایی که در نتیجه وجود دو موقعیت ناهمساز،اما خوشایند ایجاد می شود.

برای مثال افرادی که برای بهبود سلامتشان سعی می‌کنند وزن خود را کاهش دهند، زمانی که غذاهای خوشمزه ولی چاق کننده را می بینند، اغلب دچار کشمکشی درونی می‌شوند.

اگرچه افراد معمولاً این نوع از تعارض ها را به نسبت راحت حل می‌کنند، هر چه تصمیم گیری به نظرشان مهم تر بیایدبه استرس بیشتری دچار خواهند شد.

۲-۱۱-۸ ) ناخوشایند/ناخوشایند

کشمکش­هایی که در نتیجه انتخاب میان دو موقعیت ناخوشایند ایجاد می­شوند. زمانی که تأخیر یا فرار امکان نداشته­باشد، مردم اغلب میان دو انتخاب مردد می­مانند و نظرشان را پیوسته عوض ‌می‌کنند و بعضی­اوقات از دیگران می­خواهند به جای ایشان تصمیم بگیرند. موقعیت­های ناخوشایند/ ناخوشایند برای اغلب مردم پراسترس است و به سختی حل می شود.

۲-۱۱-۹ ) خوشایند/ناخوشایند

زمانی پیش می‌آید که ویژگی های هم خوشایند و هم ناخوشایند را در یک هدف یا موقعیت ببینیم. این نوع از تعارض ممکن است استرس زا باشد و به سختی حل شود (سارافینو،۱۳۸۴).

۲-۱۱-۱۰) خوشایند، ناخوشایند و چندگانه

فرد با چندین هدف دارای جاذبه­های مثبت وضعی سروکار دارد. در واقع می توان گفت که پیچیده ترین نوع تعارض است. نمونه این تعارض ممکن است در شب امتحان به وجود آید و آن زمانی است که می خواهید از دو کار مطالعه کردن و میهمانی رفتن یکی را انتخاب نمایید. هر انتخاب جنبه ای مثبت و منفی خاص خود را دارد. مطالعه کردن خستگی می آورد اما نگرانی از مردود شدن را کاهش می‌دهد و مهمانی رفتن خوشایند است اما احتمال دارد که نمره امتحان پایین بیاید.

۲-۱۲ ) اثرات استرس در محیط کار

استرس باعث فشارهای روانی بسیاری بر روی فرد می شود که این فشارها به شکل های مختلف در رفتار فرد در محیط کاری خود را نشان می‌دهد. برخی از این رفتارها عبارتند از:

ـ زودرنجی یا پرخاشگری در برخورد با همکاران و مراجعین؛

ـ بی تفاوتی و بی علاقگی به آراستگی ظاهر خود و دیگران؛

ـ کاهش خلاقیت و فقدان اعتماد به نفس؛

ـ بی تفاوتی نسبت به کار و افزایش اشتباهات؛

ـ عدم توانایی تمرکز بر روی کار و ناتوانی در تصمیم گیری؛

ـ خستگی مفرط، ناراحتی و احساس گناه؛

ـ ناتوانی در تحمل اطرافیان و تمایل به انزواهمه این عوامل در نهایت منجر به کاهش بهره وری و افزایش ضایعات می شود و از طرف دیگر این افراد به علت ناتوانی در کنترل احساسات ، ناتوانی در تصمیم گیری صحیح و دیگر موارد ذکر شده استعداد فوق العاده در ایجاد حادثه برای خود و دیگران پیدا می‌کنند.

۲-۱۳)عامل های استرس شغلی در محیط کار

عامل های طبقه بندی شده عبارتند از:

ویژگی­های نقش، ویژگی­های شغل، روابط میان ـ فردی، جو و ساختار سازمانی، راه و روش های مدیریت منابع سازمانی، و فن آوری و خصوصیات مادی(خدادادی و همکاران، ۱۳۸۶)

ویژگی های نقش:

شناخت عامل های روان شناختی محیط کار را، روشی می دانند که از آن راه می توان درک درستی از استرس شغلی به دست آورد.

در این باره، پژوهشگران، به ویژه با بهره گرفتن از «نظریه نقش» سعی کره اند مسایل مربوط به استرس را شناسایی کنند و دریابند که فشارهای ناشی از نقش تا چه اندازه در پدید آمدن استرس شغلی تاثیر دارند. و چنین اظهار نظر کرده‌اند که فشار ناشی از نقش زمانی رخ می‌دهد که بین اظهارات یا خواسته های فرد و انتظارات یا خواسته های سازمان ناسازگاری وجود داشته باشد، و گفته اند که بررسی ویژگی های نقش از پردامنه ترین پژوهش هایی بوده که تاکنون درباره شرایط سازمانی مؤثر در استرس انجام شده اند.

بنابر نتیجه این پژوهش ها، چهار نوع ویژگی برای نقش بر شمرده اند.

۱- ابهام نقش؛

۲- گران باری نقش؛

۳- کم باری نقش؛

۴- ناسازگاری نقش؛

۲-۱۳-۱) ابهام نقش

ابهام نقش زمانی پدید می‌آید که روشن نباشد نقش فرد چیست، از جمله هنگامی که به روشنی معلوم نباشد که هدف از شغلی معینی چیست یا حدود مسئوولیت های فرد معینی کدام است.

ابهام نقش در واقع زمانی به استرس منجر می شود که فرد را از بهره وری وپیشرفت باز می‌دارد. وانگهی، وقتی استرس در نتیجه ابهام نقش پدید می‌آید که فرد حس اطمینان و پیش‌بینی خود را در نقش کاریش از دست می‌دهد (علوی، ۱۳۷۲).

۲-۱۳-۲) کم باری نقش

کم باری نقش یعنی، وضعیتی که در آن از مهارت های شخص به طور تمام و کمال استفاده نمی شود. به بیان دیگر، مهارت ها و توانایی‌های فرد کمتر از اندازه ممکن به کار گرفته می‌شوند. استرس ناشی از این وضعیت را نیز کم باری نقش می‌نامند. در حالی که گران باری نقش گویای خواسته های زیادی است که به شاغل تحمیل می شود، کم باری نقش حکم محدودیت و بازدارندگی را دارد.

به طور کلی، می توان گفت که کم باری نقش زمانی پیامد ناخوشایند دارد که توان کارکنان بیش از آن باشد که برای شغل محول به آن ها لازم است.

۲-۱۳-۳) ناسازگاری نقش

ناسازگاری نقش زمانی رخ می‌دهد که تن دادن به مجموعه ای از الزام های شغلی با پذیرش مجموعه دیگری از الزام های شغلی، مغایر و یا به کل ناممکن است.

۲-۱۳-۴) گران باری نقش

گران باری نقش ‌به این معنی است که اگر فرد نتواند از پس انجام کاری که بخشی از شغل معینی است برآید، دچار استرس خواهد شد.

۲-۱۴) استرس شغلی در پرستاران

از مشخصات یک سازمان سالم آن است که سلامت جسمی و روانی کارکنان به همان اندازه مورد توجه و علاقه مدیریت سازمان قرار گیرد که تولید بهره وری مورد تأکید قرار گرفته است(ساعتچی و همکاران ، ۱۳۷۴) .

استرس شغلی یکی از موضوعات مهم مورد مطالعه در رفتار سازمانی است و به دلایل مختلف در مدیریت نیروی انسانی راه پیدا ‌کرده‌است. تنیدگی می‌تواند برای کارکنان اثر مخرب فیزیولوژیکی و روان شناختی داشته و در تندرستی آنان اثر سوء بگذارد.به طوری که اغلب پژوهش‌های ۳۰ سال اخیر به بررسی استرس شغلی اختصاص یافته است. و در این میان حرفه پرستاری به علت کافی نبودن تعداد پرستاران و در نتیجه فشار کار[۱۳۱] به خودی خود به منزله نخستین منبع تنیدگی محسوب می شود(استوار،۱۳۷۷)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-09-30] [ 11:18:00 ق.ظ ]




در این دیدگاه، سازگاری وابسته به موقعیت است. به عبارتی ارگانیزم ممکن است در موقعیتی رفتار سازگارانه داشته باشد و در موقعیت دیگر رفتار وی ناسازگارانه باشد. مثال بارز آن دانش آموزی است که رفتار وی در خانه ناسازگارانه و در مدرسه سازگارانه است. ‌بنابرین‏ موقعیت است که رفتار ارگانیزم را بر می انگیزد و این رفتار در پیوستاری از سازگاری و ناسازگاری قرار خواهد داشت.

در شرطی سازی کلاسیک، محرک ارائه می شود و اگر جاندار متناسب با محرک ارائه شده پاسخ دهد رفتارش سازگارانه است. اگر جلسه امتحان را به عنوان محرکی در نظر بگیریم که دانش آموز با آن روبرو می شود، اضطراب نشانه ناسازگاری هیجانی و نمره پایین نشانگر ناسازگاری تحصیلی است. در شرطی سازی کنشگر (وسیله ای) رفتار بروز می‌کند و پیامد آن نشان می‌دهد که رفتار ارگانیزم در چه جایگاهی از پیوستار ناسازگاری قرار دارد.

موقعیت موجود – رفتار ارائه شده – پیامد رفتار – پیوستار سازگاری – ناسازگاری (برنارد، ۲۰۱۱)

یادگیری، نگهداری و تغییر بهنجار درست مانند یادگیری رفتار غیر عادی است و رفتاری را می توان به سازگار به حساب آورد که از یک گذشته پر از تقویت ناشی شده باشد.

اسکینر[۱۵]و بندورا[۱۶]از جمله کسانی هستند که معتقدند محیط اجتماعی ما را به صورت اجتماعی در می آورد. اعضای اجتماع در جریان این فرایند تلاش می‌کنند به نحوی خردمندانه از توجه، علاقه، تأیید، محبت و غیره استفاده کنند. هسته اصلی پاسخ دهی مثبت به عنوان یک مهارت میان فردی را هم همین فعالیت ها تشکیل می‌دهند. (شولتز و شولتز، ۱۳۷۹)

دیدگاه انسان گرایی. کارل راجرز هماهنگی خویشتن پنداری با تجربه ارگانیزمی را اساس سازگاری می‌داند و هر موقع ادراک فرد از تجربه خودش صحیح باشد بین خود و تجارب فرد حالت هماهنگی یا سازگاری درونی به وجود می‌آید. عکس آن حالت یعنی ناهماهنگی میان تجربیات فرد و حالت ناسازگاری روانی و آسیب پذیری را به وجود می آورد.وقتی مفهوم شخص از “خود” با تجارب ادراک شده او هماهنگی نسبی داشته باشد و فرد احساس کند که طبق ارزش ها، ایده آل ها و تجربیات گذشته اش عمل می‌کند. می‌توانیم بگوییم که چنین فردی از سازگاری کافی برخوردار است (شفیع آبادی و ناصری، ۱۳۸۶)

افرادی که از نظر روانی سالم اند می‌توانند خودشان، دیگران و رویدادهای موجود در محیط را به صورتی که واقعاً هستند درک کنند. آن ها به تجربیات گشوده اند زیرا از نظر آن ها هیچ چیز برای خودپنداره شان تهدیدکننده نیست و نیازی به دفاع از هیچ تجربه ای به وسیله انکار یا تحریف نیست زیرا در کودکی توجه مثبت نامشروط دریافت کرده‌اند. آن ها قادر به استفاده از تجارب هستند و تمام جنبه‌های زندگی را پرورش داده و گرایش به خود شکوفایی را برآورده می‌کند.

دیدگاه روانشناختی. از منظر روانشناختی، انسان سازگار به انسانی گفته می شود که توانایی و قدرت پردازش صحیح اطلاعات را دارد و چون قادر به چنین کاری نیست لذا یک نظام ارزشی واقع بینانه برای خود تنظیم می کند تا تحت تاثیر نوسانات روانی دردناک و اختلاف با دیگران دچار آسیب شود. این روند به او کمک می‌کند تا به احساس بهتری دست یابد. افراد سازگار از نظر این دیدگاه کسانی هستند که به زندگی منطقی پایبند هستند. در زندگی خود از منطق و تجربه نگری برای حل مشکلات استفاده می‌کنند، از انتقاد منطقی دیدگاه ها و روش ها استقبال می‌کنند، به محدودیت های خود واقف اند، انتظار ندارند که زندگی باغ پر از گل باشد و می دانند که در زندگی هر کسی دردسرهای آزاردهنده ای وجود دارد اما آن ها را به بیماری مرگ بار تبدیل نمی کنند. به عبارت دیگر رویدادهای ناخوشایند را از آنچه هستند ناخوشایندتر نمی کنند. (شولتز و شولتز[۱۷]، ۱۳۷۹)

الیس به نقل از آزاد (۱۳۷۷)، در بررسی های خود، تفکر خود شکست دادگی را ریشه در رفتارهای ناسازگارانه می‌داند. تفکر خود شکست دادگی بر مفروضات غیر منطقی و نادرستی که فرد درباره خود و دیگران دارد استوار است. در جریان درمانگری الیس به شیوه ای فعال، پیش فرض های نامعقول و اشتباه آمیز درمانجویان را مورد تهدید قرار می‌دهد و با آن ها مخالفت می‌کند و به جای آن ها باورهای سازنده ای را جایگزین می کند.

دیدگاه روانی اجتماعی اریک اریکسون. اریکسون در نظریه خود بر عبور موفقیت آمیز از مراحل مختلف رشد تأکید زیادی می‌کند. به نظر وی ۸ مرحله رشد وجود دارد که در هر کدام از این مراحل فرد با یک بحران رشدی مواجه می شود و این بحران ها نیز به شکل ناملایمات فردی در می‌آیند که می‌توانند به طریق مثبت یا منفی برطرف شوند. اگر راه حل اتخاذ شده مثبت باشد، فرد آمادگی لازم را برای مواجهه با بحران های بعدی خواهد داشت. اما اگر راه حل برگزیده شده منفی باشد مشکل ساز می شود. (ساعتچی، ۱۳۷۷)

به نظر اریکسون اغلب کودکان ناسازگار از داشتن اولیای خوب محروم بوده اند، بدین معنی که این اطفال می بایست به وسیله یک سری آزادی ها و نهی کردن ها رهبری شوند که در طی آن اولیاء باید قادر به توضیح دلایل این محدودیت ها برای فرزندان شان باشند. اریکسون تجارب اجتماعی را مهم ترین عامل سازنده شخصیت می‌داند و معتقد است که شخصیت از ابتدای طفولیت تا پایان عمر یک مسیر تکاملی را می پیماید و در هر مرحله از رشد، تجربه اجتماعی می‌تواند زندگی فرد را عوض نماید.

دیدگاه روانشناسی فردی آدلر. آدلر انسان را موجودی اجتماعی، خلاق و هدف دار می‌داند که احساس حقارت، اساس رشد روانی را فراهم می‌کند و همواره وی را جهت توفق و برتری سوق می‌دهد. آدلر معتقد است که عقده حقارت در افراد موجب آن می شود که شخص مکانیزم جبران عاطفی را به کار ببرد که نشان دهنده انکار فرد به جای قبول موقعیت یا تلاش افراطی برای پنهان داشتن یک ضعف می‌باشد. آدلر عقده حقارت را برای توصیف شخصی به کار می‌برد که احساسات ناشی از نابسندگی را انحراف آمیز می‌داند. جبران روانی به خاطر آن به کار می رود تا شخص عقده حقارت را تا آنجایی که ممکن است پنهان سازد و یا به شخص کمک کند بر آن ها مسلط شود. تا زمانی که جبران مصالح اجتماعی نیست، شخصی که ان را به عنوان یک مکانیسم به کار می‌برد یک شخص طبیعی است و دیگران او را طبیعی می دانند. ولی هرگاه جبران وسیله تسلط بر دیگران شود و فرد سعی کند تزویرهای توام با تجاوز را به کار ببرد، در اینصورت یک شخص ناسازگار است. در نظریه آدلر، اختلاف دیگری که بین افراد سازگار و ناسازگار وجود دارد در اهداف آنان است. بدین معنی که افراد طبیعی واقعیت را به خوبی می بینند و اهداف دور از واقعیت را که رسیدن به آن ها غیر ممکن است هرگز انتخاب نمی کنند. در صورتی که افراد ناسازگار توجهی به واقعیت ندارند و اهداف خود را نسنجیده انتخاب می‌کنند که نشان دهنده برتری طلبی بی حد آن ها‌ است. هرچه فاصله بین اهداف و واقعیت موجود بیشتر باشد، شخص به همان اندازه غیر طبیعی است. (سهرابیان، ۱۳۸۰)

دیدگاه روانکاوی اجتماعی هورنای. هورنای عقیده دارد که بیماران بیش از آنکه ناراحتی و مشکلات جنسی داشته باشند، عدم امنیت و عدم تامین شغلی داشته و همین امر باعث می شود تحریکات جنسی و عقده ادیپ را زیر سوال ببرند. وی به جای آن به روابط فرا با محیط و اجتماع توجه می‌کند. به نظر هورنای (به نقل از فرقدانی، ۱۳۸۳) مردم با کمک یکی از سه روش زیر اضطراب و نگرانی خود را کنترل می‌کنند:

    • حرکت به سوی مردم یا توافق

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:18:00 ق.ظ ]




ثبت قنوات غیر مستقل تابع ثبت ملک بوده و در ذیل همان ثبت ،آورده می شود اما برای قنوات مستقل دفتر جداگانه ای به نام ثبت قنوات تخصیص داده می شود و این قنوات در دفتر مخصوص ثبت قنوات ثبت می‌گردد. ماده ۱۲۶ آیین نامه قانون ثبت در این زمینه مقرر می‌دارد:«‌در مورد قنوات مستقل دفتری به نام دفتر ثبت قنوات تخصیص داده می شود تا کلیه قنواتی که مستقلاً مورد معامله قرار می‌گیرد و تابع املاک نیستند درآن دفتر به ثبت برسد و با رعایت تعداد قنوات هر ناحیه و به نسبت سهام و عده مالکین آن ،باید یک یا چند سند برای قنوات یک یا چند ناحیه اختصاص داده شود».در ثبت قنوات، مبدأ و مظهر قنات و حقوق ارتفاقی قید می‌گردد و ماده ۶۵ آیین نامه قانون ثبت بر این امر دلالت دارد. [۳۳]

ح: سند مالکیت اعیانی :

در فرهنگ کتبی در تعریف اعیان به آمده است: اعیان عبارت از هر شیء مادی است که ملصق به غیر منقول، مخصوصاً زمین باشد.اعیان جمع عین است .خانه، دکان، اشجار و حتی مجرای قنات مشمول تعریف

تعریف اعیان است. [۳۴]

هنگامی صدور سند مالکیت اعیانی مقدور است که : اولاً ملک مورد نظر ثبت دفتر املاک شده باشد ،ثانیاًً مالک به موجب سند رسمی به طرف قرارداد اجازه احداث اعیانی به ملکیت احداث کننده اعیانی داده باشد ، خلاصه قرارداد ذیل ثبت دفتر املاک قید و با درخواست متقاضی اداره ثبت وقت تعیین حدود و حقوق ارتفاقی اعیانی را به مالکین عرصه و مجاورین اخطار می کند و هرگاه اختلافی وجود نداشت سند مالکیت را به نام صاحب اعیان صادر می کند .در صورت بروز اختلاف و ارائه گواهی رجوع به دادگاه از تاریخ تنظیم صورت مجلس تا سی روز ،از صدور سند مالکیت تا صدور حکم نهایی خودداری می شود. [۳۵]

ماده ۱۰۴ مکرر آیین نامه قانون ثبت مقرر می‌دارد: «چنانچه پس از ثبت ملک در دفتر املاک ، مالک آن به موجب سند رسمی قراردادی منعقد نماید که بالنتیجه اعیان احداثی در آن ملک به ملکیت طرف قرارداد که مجاز در احداث اعیانی بوده ، مستقر گردد مالک اعیانی پس از انجام عمل می‌تواند سند مالکیت آن را از اداره ثبت بخواهد».

ط: صدور سند مالکیت تجمیعی :

طبق ماده ۱۱۰ آیین نامه قانون ثبت هرگاه ملک مشاع در نتیجه انتقالات به یک نفر منتقل شود در صورت تقاضای مالک در ملاحظات هر یک از صفحات ثبت مربوط به سهام مالکین مراتب ذکر می شود و انتقال مذبور در زیر ثبت آخرین سهم با رعایت مقررات بالا ثبت و اسناد مالکیت اولیه باطل و یک جلد سند مالکیت جدید صادر می شود.

ی: صدور سند مالکیت مشاعی :

صدور سند مالکیت مشاعی نشان دهنده این است که دارنده سند نسبت به جزء مشاع از کل مورد ثبت دارای مالکیت است .طبق ماد ه ۱۱۵ آیین نامه قانون ثبت در املاک مشاع برای هر یک به نسبت سهم او سند مالکیت صادر می‌گردد.و طبق ماده ۱۲۱ آیین نامه برای هر سهمی از املاک مشاع یک پیش نویس سند مالکیت تنظیم می‌گردد و حدود کلیه ملک در یکی از پیش نویس ها قید و در بقیه اشاره به پیش نویس مذبور می شود و به همین ترتیب در دفتر املاک در زیر هر سهمی نوشته می شود که حدود مطابق حدودی است که در صفحه شماره فلان نوشته شده .

صدور سند مالکیت مشاعی مشکلاتی را برای صاحبان آن فراهم می آورد. مشکلاتی نظیر مشاع بودن مالکیت و مفروز بودن تصرفات مالکین مشاعی . برای حل این مشکل نیز ماده ۴۳ قانون اجرای احکام مدنی مقرر می‌دارد: «در مواردی که حکم خلع ید علیه متصرف ملک مشاع به نفع مالک قسمتی از ملک مشاع صادر شده باشد از تمام ملک خلع ید می شود. ولی تصرف محکوم له در ملک خلع ید شده مشمول مقررات املاک مشاعی است ».

ک: صدور سند مالکیت بنام دولت :

اراضی جنگلی ، اراضی موات و اراضی مشمول قانون زمین شهری متعلق به دولت محسوب می‌گردد.

طبق ماده ۱۲ قانون زمین شهری :«تشخیص عمران، احیا ،بایر ،موات و دایر بودن اراضی بر عهده وزارت مسکن و شهر سازی می‌باشد.این تشخیص ظرف سه ماه از اعلام وزارت مسکن و شهرسازی قابل اعتراض در دادگاه محل است».

درخواست ثبت اراضی جنگلی و موات تنها از دولت پذیرفته شده و سند مالکیت نیز به نام دولت ثبت می‌گردد و ادارات ثبت نیز مکلفند از پذیرش درخواست ثبت اشخاص خودداری نمایند. [۳۶]

آنچه حائز اهمیت است این نکته که کلیه اقدامات ثبتی که نسبت به منابع طبیعی ملی شده به عمل می‌آید سازمان جنگلبانی از پرداخت مالیات و عوارض ثبتی هر گونه الصاق تمبر معاف است ولی حقوقی که به سردفتران اسناد رسمی تعلق می‌گیرد باید به وسیله جنگلبانی پرداخت گردد.

ل: صدور سند مالکیت اراضی موضوع قانون اصلاحات ارضی :

طبق ماده ۱۴۲ قانون ثبت اسناد و املاک کشور ، املاکی که درباره آن ها تقاضای ثبت نشده و به ثبت نرسیده باشد و در اجرای قانون اصلاحات ارضی به زارعان واگذار شده باشد احتیاجی به تقاضای ثبت از طرف منتقل الیه نیست .ثبت محل مکلف است بر طبق انتقالاتی که واقع شده یا می شود پرونده ای به نام هر یک از خریداران تشکیل داده و اعم از اینکه ملک به صورت مشاع یا مفروز به زارع منتقل شده باشد بدون انتشار آگهی نوبتی حصه متصرفی زارع را تحدید و به صدور سند مالکیت اقدام نمایند .

این عملیات از پرداخت هر گونه حق الثبت و هزینه مقدماتی و بهای سند مالکیت و سایر هزینه های مربوط معاف است.

م: صدور سند مالکیت المثنی :

چنانچه سند مالکیت از بین برود یا گم شود مالک می‌تواند تقاضای صدور سند مالکیت المثنی نماید.اداره ثبت پس از دریافت مدارک لازم به هزینه درخواست کننده مراتب را یک نوبت در روزنامه های کثیر الانتشار یا یکی از روزنامه هایی که آگهی های ثبتی در آن درج می شود آگهی می‌کند و تا ده روز بعد از انتشار آگهی اگر اعتراضی نرسد یا در صورت اعتراض اصل سند مالکیت یا سند معامله ارائه نشود ، سند مالکیت المثنی با قید کلمه المثنی بر روی آن صادر می شود و در موقع انجام معاملات دفاتر اسناد رسمی باید صدور سند مالکیت المثنی را از اداره ثبت محل استعلام نمایند .هر یک از دفاتر اسناد رسمی باید دارای دفتر مخصوصی باشد که وقتی صدور سند مالکیت المثنی به آن ها اعلام می‌گردد در این دفتر قید نمایند.[۳۷]

نکته : در صورت پیدا شدن سند مالکیت اصلی چنانچه مالک کتباً آن را اعلام نماید و هرگاه با سند مالکیت المثنی معامله ای انجام نشده باشد سند مالکیت المثنی باطل و پیرو بخشنامه مربوطه به دفاتر اسناد رسمی تابعه اعلام می‌گردد و اگر با سند مالکیت المثنی معامله ای انجام شده باشد سند مالکیت اصلی اخذ و پس از ابطال در پرونده ثبتی مربوط ضبط می‌گردد.[۳۸]

گفتارسوم ـ اشکالات صدور سند مالکیت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:17:00 ق.ظ ]




  • ) مقدمه

برای اطلاع و اگاهی از وضعیت درون سازمان های آموزشی و شناخت مسائل، نارسایی ها و اگاهی از وضع موجود سازمانی باید نگرش ها و رفتارهای کارکنان به طور دقیق بررسی و مورد تحلیل علمی قرار گیرد. ‌بنابرین‏ مهم است که از احساس ناامیدی و یأس کارکنان جلوگیری شود و کارایی و اثربخشی افراد با تشخیص و تنظیم به موقع عوامل به حداکثر برسد. افراد توانمند باور ندارند که موانع محیط بیرونی فعالیت های آنان را کنترل می‌کند، بلکه بر این باورند که آن موانع را می توان کنترل کرد. توانمندسازی یک حرکت دائمی است که اهمیت آن همواره رو به افزایش می‌گذارد. توانمندسازی اساس توسعه در کسب و کار امروز و همگام با تغییرات اجتماعی و تکنولوژیک در حال پیشرفت است، زیرا سازمان‌های سبز فایل از ساختار سنتی و سلسله مراتبی فاصله گرفته اند و به ساختارهای منعطف شبکه ای و تیمی گرایش یافته اند. این ساختارها به روابط و پویایی اجتماعی توجه بیشتری دارند و انسان را در رأس امور قرار می‌دهند(استیوارت و کارسون[۱]، ۱۹۹۷، ۱۵).

مشتری گرایی[۲] و عملکرد کارکنان نیز از عوامل مهمی هستند که عملکرد سازمان در بازار را تحت تأثیر قرار می‌دهند. به عبارتی عملکرد خدماتی و رفتارهای مشتری گرای کارکنانی که با مشتریان تعامل دارند نقش مهمی در جلب رضایت مشتریان دارد. مشتری گرایی به عنوان یکی از عناصر رفتاری بازارگرایی، به معنی شناخت کافی از مشتریان با هدف ایجاد ارزشهایی برتر و همیشگی برای آن ها‌ است. منظور از مشتری گرایی، تمایل کارمند به رفع نیازها و پاسخ به خواسته های مشتری تحت شرایط شغلی است (براون و همکاران، ۲۰۰۲). در این فصل از پژوهش به بررسی کلیات تحقیق پیرامون تأثیر توانمند سازی سازمانی بر رفتار مشتری گرا پرداخته شده است.

  1. – ۲ ) بیان مسئله

اکثر شرکت ها در محیط کسب وکار رقابتی و جهانی شده ی امروز اهمیت مشتری مداری و مشتری گرایی را درک کرده‌اند. مشتری گرایی عمدتاًً مرتبط با رفاه مشتریان است)آیو[۳] ،۲۰۰۷ ،۱۰۲۲). مشتری گرایی عمدتاًً خود را از طریق اولویت گذاری تخصیص منابع بر مبنای فراهم کردن ارزش برتر و رضایت مشتری آشکار می‌سازد(نوبل و دیگران[۴] ، ۲۰۰۲، ۲۵). محققان در حوزه بازاریابی، مشتری گرایی را از دو منظر می نگرند: عنصری از فرهنگ سازمانی ویا رفتار/ رویکرد راهبردی سازمان(گتیگنون[۵] ، ۱۹۹۷، ۲۷). نوبل و همکارانش(۲۰۰۲) رویکرد فرهنگ رقابتی را پیشنهاد کردند که رویکرد راهبردی مشتری گرایی را به عنوان یک زیر بعد از فرهنگ سازمانی مورد بررسی قرار می‌دهد(نوبل و دیگران[۶] ، ۲۰۰۲، ۲۵) که در واقع این رویکرد مشتمل بر دو دیدگاه مطرح شده ازسوی صاحب نظران است. تحقیقات زیادی در زمینه مشتری گرایی انجام شده است، اما بیشتر تحقیقات انجام شده متمرکز بر نتایج حاصل از مشتری گرایی هستند. تحقیقات نشان داده است که مشتری گرایی منجر به عملکرد مالی بهتر و اکتساب سهم بازار بالاتر می شود (دویل و وونگ[۷]، ۱۹۹۸، ۵۱۴). در حالی که تحقیقات زیادی تأثیرات مشتری گرایی را آشکار کرده‌اند، اما تحقیقات کمی بر روی عوامل تأثیرگذار بر مشتری گرایی متمرکز شده اند. زیربنای نظری دیدگاه مشتری گرایی، نشریه های جوران، دمینگ و کرازبی است. جان مایه این نظریه توجه به مشتری و کیفیت است. مشتریان دو دسته اند: مشتریان داخلی یا مجموعه تولیدکننده و ارائه دهنده کالا و خدمات؛ مشتریان خارجی یا دریافت کنندگان کالا/خدمات و افرادی که تحت تأثیر آن قرار می گیرند. از دهه ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ این نظریه جای خود را در سازمان های دولتی باز کرد و در سیر تکاملی خود به نظریه«مدیریت کیفیت جامع» رسید. نظریه ای که گونه رشد یافته تر نظریه های کیفیت است و روش های ویژه ای برای ارتقای مستمر کیفیت مطرح می‌کند. این نظریه برپایی نظام تصمیم گیری مشارکتی را اصل قرار می‌دهد و بریک رابطه متقابل و مشارکتی بین تمام عناصر درگیر در تولید یک کالا/ خدمات تأکید دارد ‌بنابرین‏ نگرش حاکم بر آن از نوع سیستمی است و تفاوت آن با سایر رویکردهای کیفیت در همین نکته نهفته است(سروش،۱۳۸۱). هر سازمان ارائه دهنده یک خدمت یا کالا موظف است به طور دائم نظر مشتریان را به عنوان بازخورد داشته باشد تا کاستی ها مشخص شوند و برنامه ها بر پایه نظر آنان مسیر رشد و بهینه شدن طی کند و مهم تر از آن تأمین نظر مشتریان به عنوان نتیجه نهایی خدمات محسوب می شود. این مفهوم را دیدگاه مشتری محور[۸] نامیده اند. هدف در این تحقیق بررسی عوامل تأثیرگذار بر مشتری گرایی است که این عوامل در این تحقیق عبارتند از رضایت شغلی، تعهد عاطفی و توانمند سازی روانی. رضایت شغلی عبارت است از یک احساس رضایت بخش یا مثبت که از یک شغل منتج می‌گردد(کونولی و ویسوسران ، ۱۹۹۹، ۲۵۶). رضایت شغلی عاملی است که باعث افزایش کارایی و نیز احساس رضایت فردی می‌گردد(شفیع آبادی ، ۱۳۸۱ ،۱۲۳) . تعهد عاطفی در بردارنده پیوند عاطفی کارکنان به سازمان می‌باشد. به طوری که افراد خود را با سازمان خود معرفی می‌کنند، در واقع تعهد عاطفی به عنوان وابستگی یا دلبستگی فرد به سازمان تعریف شده است(کول و جانسون ، ۲۰۰۷)[۹] و توانمند سازی روانی عبارت است از ایجاد و تقویت اعتماد به نفس افراد نسبت به خودشان و تلاش در جهت اثربخش ساختن فعالیت های سازمان(ویلکینسون ، ۱۹۹۸، ۱۲).

در سازمان های سالم کارمندان متعهد و وظیفه شناس هستند و در نتیجه روحیه و عملکرد بالایی دارند. در چنین سازمان هایی با شبکه های ارتباطی باز، افراد از آمدن به محیط کار خود احساس لذت و از کار کردن در سازمان احساس افتخار و غرور می‌کنند. اگر به سازمان سالم به عنوان یک نظام نگاه شود، در چنین حالتی سلامت سازمانی را نه در بهداشت و سلامت جسمانی و روانی کارکنان به صورت فردی و گروهی، بلکه در وجود بقای خود سازمان باید جست وجو کرد (علاقه بند، ۱۳۷۸، ۵۱). تعهد سازمانی از جمله نگرش های مهم شغلی و سازمانی است که در طول سالیان متمادی مورد علاقه ی بسیاری از پژوهشگران روان شناسی صنعتی و سازمانی بوده است. تعهد سازمانی به درجه ی همانندسازی روان شناختی یا وابستگی به سازمانی که افراد برای آن کار می‌کنند، گفته می شود. تعهد عاطفی به عنوان دلبستگی عاطفی و تعلق خاطر برای انجام کار و تمایل به ماندن و ادامه ی اشتغال در سازمان است. رضایت مندی شغلی نیز به عنوان زمینه ساز و شاخص بهره وری از دیرباز مورد توجه پژوهش گران و نظریه پردازان علم روانشناسی و دانش مدیریت قرار گرفته است. در این عرصه مطالعاتی، تلاش های مستمری جهت شناسایی عوامل دخیل در فرایند رضایت مندی شغلی به عمل آمده است. نتایج حاصل از این مطالعات، نشان می‌دهند که رضایت مندی شغلی پدیده ای چند وجهی است که در بروز و ظهور آن عوامل متعدد فردی، سازمانی و فرهنگی– اجتماعی دخیل اند(آدامز[۱۰]،۱۹۹۸). در چند دهه اخیر، بیشتر پژوهش های مربوط ‌به این عرصه، به شناسایی عوامل روان شناختی معطوف بوده است(هرزبرگ[۱۱]، ۲۰۰۱). با این اوصاف، امروزه بر نقش عوامل فردی و شکل گیری و قبض و بسط رضایت مندی شغلی تأکید وافری به عمل می‌آید( سیمون[۱۲] ، ۲۰۰۱، ۲۱۰).

با توجه به مطالب ذکر شده هدف از انجام این تحقیق بررسی توانمندی های سازمانی و روان شناختی و ارتباط آن ها با منابع انسانی و عملکرد کارکنان می‌باشد .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:17:00 ق.ظ ]




۷- شدت و اثر مجازات برای مرتکبین به فساد

اگرقوانین کشور تنبیهات بسیار سنگینی را پیش‌بینی کرده باشند اما در عمل حداقل تنبیه ممکن ‌در مورد فساد‌های اداری کشف شده اعمال شود، قطعاً کارمندان آنچه را که در عمل اتفاق می‌افتد ملاک قرار خواهند‌داد. لذا میزان اجرای مجازات پیش‌بینی شده ‌در مورد متخلفین و مرتکبین فساد و نگرش افکار عمومی در این مورد بر اجتناب یا تمایل به ارتکاب فساد مؤثر خواهد بود.

۲-۳-۴) انواع فساد

‌طبقه‌بندی‌ها و دسته‌بندی‌های گوناگونی از فساد وجود دارد در این رابطه می‌توان به فساد سوداگرانه و غاصبانه(که اولی به توافق دو جانبه بین دهنده و گیرنده مربوط می‌شود که هر دو طرف فعالانه و به نفع متقابل آن را دنبال می‌کنند، در حالی که دومی نوعی حالت اجبار و اضطرار دارد که معمولاً برای اجتناب از نوع صدمه‌ای که ممکن است به دهنده یا نزدیکان او وارد آید صورت می‌گیرد) و مواردی دیگر که در ادامه می‌آید اشاره داشت.

فساد آشنا‌پرورانه که به نصب غیر‌قابل توجیه دوستان یا خویشاوندان به مناصب دولتی یا نشان دادن رفتار تبعیض‌آمیز به آن ها اشاره دارد.

فساد خودزا، مستلزم وجود فقط یک شخص است که چون از نتیجه خط‌مشی مفروض قبلاً آگاه بوده، از آن نفع می‌برد.

فساد حمایت‌گرایانه، اقدامات انجام شده برای حفاظت یا تقویت فساد موجود را معمولاً از طریق دسیسه‌چینی یا از طریق خشونت، توضیح می‌دهد.

فساد در سطح محلی و ملی، که اولی مثلا جایگاه فساد گسترده در قراردادهای مربوط به امور عمومی شهرداری است.

فساد مشخص ونهادی، ‌یعنی فساد با هدف افزایش ثروت مشخص و فسادی که به دنبال منتفع کردن یک نهاد، مثل یک حزب سیاسی است.

فساد سنتی و مدرن، مثلا آشناپروری و حامی پروری در مقابل اختلاس پول با وسایل الکترونیکی. (هیود،۱۳۸۱، ۱۳۵)

در یک تقسیم‌بندی دیگر از فساد که واضحتر بنظر می‌رسد آن را می‌توان به سه دسته شامل: فساد سیاسی، بوروکراتیک و انتخاباتی تقسیم کرد. اولی هنگامی اتفاق می افتد که سیاستمداران و تصمیم گیران سیاسی که برای تنظیم، ایجاد و اجرای قوانین از طریق مردم مکلف هستند، خودشان فاسدند. دومی یعنی فساد بوروکراتیک که در تقسیمات و ادارات دولتی یا در اجرای سیاست‌ها رخ می‌دهد و فسادی است که شهروندان روزانه در اماکنی مانند بیمارستان‌ها، مدارس، ادارات دولتی، صدور پروانه، پلیس، دفاتر مالیاتی و غیره می‌بینند یا انجام می‌دهند و سومی، فساد انتخاباتی؛ شامل خرید رأی‌ با پول، قول دادن منصب یا مساعدت‌های خاص، اجبار، ارعاب و مخدوش کردن آزادی انتخابات است.

علاوه بر تقسیم‌بندی های متنوعی که در بالا اشاره شد یک تقسیم‌بندی دیگر فساد را به فساد تصادفی و نظام‌‌مند تقسیم نموده است.

دو مؤلف به نام های مورنو اکامپو و هربرت ورلین به تازگی و به طور جداگانه تمایز مفیدی را میان فساد تصادفی و فساد نظام مند قائل شده اند. فساد اتفاقی مثل انجام خطا در بازی فوتبال است که داور با زدن یک ضربه مستقیم آن را جریمه می‌کند. اما فساد نظام‌مند مثل تشویق خشونت در بازی فوتبال است، به طوری که بازی تغییر ماهیت داده و به ضد‌بازی بدل شود. از دیدگاه این دومولف این شکل دوم فساد است که توسعه برخی از کشورها را تهدید می‌کند. مورنو اکامپو فساد نظام مند را فساد حاد می‌نامد و هربرت ورلین آن را رذالتی اجتماعی همپای اعتیاد به الکل می‌خواند.(ربیعی،۱۳۸۳ ،۳۱)

از رویکردحقوقی، می‌توان فساد را به چند دسته شامل:

۱- اقتصادی؛ اعمال و رفتاری غیر قانونی که باعث تکاثر ثروت و شکاف عمیق طبقاتی در جامعه می‏ گردد و اختلال در نظم اقتصادی را در پی‌دارد.

۲- فساد اداری؛ که شامل کم‌کاری، کاغذ‌بازی، اهمال، دیوانسالاری، سوء استفاده از قدرت و ارتشاء و اختلاس.

۳- فساد فرهنگی؛ که عبارت از هر فعل یا ترک فعل که باعث مخدوش کردن یا ایراد صدمه به باورها و ارزش‌های و اعتقادات جامعه گردد (محمد‌نبی،۱۳۸۰ ،۲۳) تقسیم کرد.

در یک تقسیم بندی کلی و جامع فساد را می‏توان به سه دسته اصلی؛ فساد سیاسی، اداری و اقتصادی تقسیم بندی کرد، که در ادامه تعریفی کوتاه از هر یک ارائه خواهیم داد.

۲-۳-۵) مقدمات فساد اداری

در حال حاضر فساد یکی از مسائل مبتلا به اکثر کشور‌های جهان است. مطالعه تاریخ تمدن‌های قدیم مانند ایران، یونان، روم، چین و هند نشان می‌دهد که در این تمدن‌ها نیز فساد اداری رایج بوده و نابسامانی‌های بسیاری برای جوامع بشری به دنبال داشته‌است به گونه‌ای که منشا برخی ‌از جنگ‌ها، سقوط حکومت‌ها و درهم ریختن جوامع از فساد بوده است در مجموع فساد در کنار بقیه عوامل از علل مهم فروپاشی تمدن‌ها بوده است.

عبارت است از «سوء‌استفاده نهادینه شده شخصی از منابع عمومی و دولتی توسط کارگزاران خدمات عمومی». فساد اداری به مفهوم فروش مالکیت دولتی یا بهره‏برداری از اموال عمومی توسط ‌بروکرات‌ها در دولت در راستای انتفاع خود یا خویشاوندان است. در نظام اداری و کشوری مجموعه‏ای از قوانین و مقررات مدون اداری وجود دارد که چارچوب فعالیت‏های مجاز بروکرات‏ها را تعیین می ‏کند. در این صورت هر گونه رفتاری که مغایر با این قوانین و مقررات باشد و انگیزه ارتکاب آن ها انتفاع فردی بروکرات یا دوستان آن ها باشد فساد اداری محسوب خواهد شد.(خضری،۱۳۸۱،۱۵۷)

فساد اداری نیز به عنوان یکی از عمومی ترین اشکال فساد، پدیده ای است که مرزهای زمان و مکان را نوردیده و با این ویژگی نه به زمان خاصی تعلق دارد و نه مربوط به جامعه خاصی می شود. در واقع، می توان گفت فساد اداری پدیده ای همزاد حکومت هاست، یعنی از زمانی که فعالیت های بشر شکل سازمان یافته و منسجمی به خود گرفت، فساد اداری نیز همچون جزء لاینفکی از متن سازمان ظهور ‌کرده‌است. ‌بنابرین‏ می توان فساد را فرزند ناخواسته سازمان تلقی کرد که در نتیجه تعاملات گوناگون در درون سازمان و نیز به مناسبت تعامل میان سازمان و محیط آن، به وجود آمده است.( نجفی کلوری و دیگران،۱۳۹۱، ۱۱۰)

فساد اداری که به آن فساد مالی سطح پایین یا سطح خیابانی گفته می شود، همان است که هر روز در برخورد با مدیران عمومی در بخش هایی مانند بیمارستان ها، مدارس، پلیس و گمرک و مواردی از این قبیل رخ می‌دهد.(نژاد محمد ، ۱۳۸۸، ۲۰۹-۲۰۲)

فساد مسیر رشد اقتصادی را با موانع بسیار مواجه می‌سازد و بر توسعه اقتصادی اثر منفی دارد.این تاثیر بر اقتصاد های باز بیشتر از اقتصادهای بسته است. ( بلک برن ، پوکسیو[۴۷]، ۲۰۱۰)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:17:00 ق.ظ ]