پرتال کارآموزی پویا اندیشان سبز


آذر 1402
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30  



جستجو


آخرین مطالب


 



هوش معنوی به ما اجازه می‌دهد که تا آنجایی که ممکن است موقعیت را تغییر ویا بهتر کنیم و در واقع به ما فرصت می‌دهد که موقعیت را اداره کنیم (تیری ، ۲۰۰۶، به نقل از سهرابی،۱۳۹۱).

زوهر وبرمن (۲۰۰۱ به نقل از صمدی، ۱۳۸۵). هوش معنوی را با انواع هوش ها مقایسه کرده‌اند. برخلاف هوش عقلانی که به منطق، درک و تفکر مربوط است و هوش هیجانی که به عادت، درک الگو ها وتفکر هیجانی ربط دارد، هوش معنوی خلاق است و می ­تواند قانون وضع کند یا قانونی را بشکند و قادر به ایجاد تفکر دگرگون کننده است. چاشی ۳(منبع پیشین) براین باور است که بین هوش هیجانی و هوش معنوی رابطه مستقیمی وجود دارد که افزایش یکی باعث افزایش آن دیگری می شود ‌و برعکس.

لوین (به نقل از حسینی ودیگران ، ۱۳۸۶) استفاده از هوش معنوی را فراتر از حواس پنج گانه انسان می‌داند و این که هوش معنوی ورای منطق ودلیل است که می‌تواند معنا و ارزش زندگی هر کس را تعیین کند.

آمرام (۲۰۰۷) هوش معنوی را شامل: حس معنا و داشتن مأموریت در زندگی، حس تقدس در زندگی، درک متقابل از ارزش ماده و معتقد به بهتر شدن دنیا تعریف ‌کرده‌است. به عبارت دیگر، این هوش بیشتر مربوط به پرسیدن است تا پاسخ دادن. فرد با ظرفیت هوش معنوی خود سؤالات بیشتری را در موردخود، زندگی وجهان پیرامون خود مطرح می­ کند. همچنین قابل ذکر است که سؤالات جدی درباره اینکه از کجا آمده ایم و به کجا می رویم و هدف اصلی زندگی چیست، ازنمودهای هوش معنوی است.

هوش معنوی زوهر ومارشال

به باور زوهر SQهوشی است که به کمک آن عمیق ترین معانی، اهداف و بالاترین انگیزه ها رابه دست می آوریم. هوشی است که مار را کامل می‌کند و به ما تمامیت می بخشد. هوش معنوی، هوشِ جان است، هوش اعماق درون فرداست. هوشی که به کمک آن از پرسش های اساسی می پرسیم وپاسخ های خود را در چارچوب جدیدی می بینیم.

ابعاد ۱۲ گانه مدل هوش زوهرعبارتند از:

۱- خودآگاهی : آگاهی از اعتقادات، ارزش هاوانگیزه های درونی، استعدادها، نیازها وخلاصه تمام ویژگی های که فرد را از دیگران متمایز می‌سازد.

۲- خود انگیختگی : زندگی در لحظه وپاسخگویی مثبت به هر آنچه لحظه برای فرد به همراه می آورد.

۳- چشم اندازمحوری وارزش محوری: ‌بر اساس اعتقادات عمیق فردی عمل کردن ‌و حرکت به سمت رویای اصلی زندگی

۴-کل نگری: توانایی دیدن الگوهای بزرگ تر، ارتباطات اجزاوپیامدهای هر تصمیم با احساس تعلق

۵- دگر خواهی: داشتن حس عمیق همدردی و دگر خواهی نسبت به همه موجودات

۶- جشن تفاوت ها: ارزش ها نهادن به اختلاف های موجود میان افراد واستفاده از این اختلافات در هم افزایی های گروهی

۷- استقلال رأی‌: تصمیم گیری مستقل با بهره گرفتن از ذهن تحلیل گر خودو توانایی ایستادن در مقابل دیگران برای حفظ اعتقادات

۸- تواضع وفروتنی :درک جای حقیقی خود در جهان واینکه هر یک از ما تنها بخشی از نمایش بزرگ زندگی هستیم.

۹- تمایل به طرح چراهای اساسی: نیاز به درک عمیق ‌و کامل حوادث و اتفاقات مختلف

۱۰- توانایی تغییر چارچوب های ذهنی: توانایی دیدن تصویر بزرگ تر هنگام نگاه به یک موقعیت یا مشکل ودیدن چارچوبی گسترده تر از دیدگاه فردی

۱۱- استفاده مثبت از مشکلات و چالش ها: توانایی یادگیری ورشددر اشتباهات، مشکلات ورنج ها

۱۲- احساس رسالت: شنیدن صدای درون ورفتن به سمتی که برای آن ساخته شده ایم. (زوهر ومارشال ۲۰۰۴به نقل از حقیق ۱۳۹۱).

در زیر به بررسی دقیق تر ابعاد ۱۲ گانه هوش معنوی در مدل زوهر(۲۰۰۴، به نقل از حقیق،۱۳۹۱) می پردازیم:

خودآگاهی

خود آگاهی یعنی دیدن ویژگی های فردی خود وهم راستا با استعدادها، خواسته ها، نیازها ورویاهای خودحرکت کردن. دست از قضاوت درباره خود برداشتن، پذیرفتن ویژگی های درونی خود بدون اینکه آن ها را به خوب یا بد دسته بندی کنیم، خودآگاهی در یک جمله یعنی گوش دادن به صدای ناخودآگاه . خود آگاهی گام اول استفاده از هوش های انسانی است. خود آگاهی استفاده درست از بهرۀ هوشی را ممکن می‌سازد، هوش معنوی را پایه ریزی می‌کند. فرد چگونه بدون شناخت خویشتن، می‌تواند مسیر توسعه فردی ورشد ذهنی ومعنوی خود رابرنامه ریزی نماید؟

دریک موک( به نقل ازحقیق ۱۳۹۱) انرژی بخش و مربی مسائل زندگی پرسش های زیر را برای اندیشیدن و رسیدن به خود آگاهی پیشنهاد ‌کرده‌است، هرچند رسیدن به خود آگاهی به یافتن این پرسش ها محدود نمی شود.

۱- به چه اهدافی دست یافتم وعمیقا خوشحال نشدم؟

۲- سخت ترین تصمیم گیری من مربوط به چیست؟

۳- در چه شرایطی شنونده خوبی نیستم؟

۴- در چه شرایطی بیشتر برنگیخته می شوم وانگیزه پیدا می کنم؟

۵- از چه چالش های پرهیز پیدا می کنم؟

۶- درچه شرایطی در مقابل دیگران افکار درونی خود را پنهان نمی کنم؟

۷- بیشترین نارضایتی من در زندگی در کدام مسائل است؟

۸- اگر از شکست نمی ترسیدم، چه کارهایی انجام می دادم؟

۹- در چه شرایطی احساس استرس می کنم؟

۱۰- در چه شرایطی دروغ می گویم؟

۱۱- هنگام انجام چه کارهایی بیشترین رضایت درونی را کسب می کنم؟

۱۲- دلم می خواد بقیه عمرم را چکار کنم؟

خود انگیختگی

افراد خود انگیخته به عوامل بیرونی و شرایط خاص برای پیشرفت یا انجام کارها وابسته نیستند،زیرا باور دارند عامل رشدشان درون خودشان است. آنان همیشه برای تجربیات جدید و پذیرفتن مخاطراتی که در آن است ، تغییر سریع برنامه ها ‌و هم‌سویی با تغییرات محیطی آماده هستندواز فرصت هایی و که در دسترسشان قرار می‌گیرد بیشترین استفاده رو می‌برند.آنان بسیار خلاق هستند واز آزمودن مسیرهای مختلف نمی ترسند. افراد خود برانگیخته هدف دارند، وبرای رسیدن به هدفشان برنامه ریزی نیز می‌کنند. ولی مسیر رابا استفاده از امکاناتی که لحظه در اختیارشان قرار می‌دهد ادامه می‌دهند در واقع ضروری وبه سرعت تغییر می‌دهند. برنامه ریزی برای توسعه با پیشرفت کاری دارند. ولی اگر مسیر مورد انتخابش مسدود گردد، ناامید نمی شود ودست از تلاش برنمی دارند، بلکه راه دیگری می‌یابند. گاهی همان مانعی که مسیر اول رابسته، خود راهگشای مسیر دیگری می شود( زوهر ومارشال،۲۰۰۴،حقیق، ۱۳۹۱).

خود انگیختگی از ویژگی­های موفق یک دانش ­آموز نمونه است. یک دانش ­آموز خوب باید بتواند از همه شرایط موجود بیشترین استفاده موجود را برای رشد وپیشرفت سازمانش داشته باشد و در دنیای پر تغییر امروز بهترین تصمیم را در مقابه با هر تغییری بگیرد، حتی خود در ایجاد و به چالش کشیدن موفقیت خود پیشقدم شود.

چشم انداز محوری وارزش محوری

چشم انداز و ارزش ها­ی امروز ما تصویر فردای ما را نشان می­ دهند. بسیار به ندرت اتفاق می افتد که افراد بر حسب اتفاق به موفقیت برسند. موفقیت نتیجه داشتن چشم اندازی است که برای رسیدن به آن تلاش شده است. استفان کاوی می‌گوید:”همه چیز دو بار خلق می شود خلق ذهنی یا اولیه و خلق فیزیکی یا ثانویه. باید مطمئن شوید که خلق اولیه آن چیزی است که واقعاً می خواهید.”

کل نگری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-09-30] [ 11:21:00 ق.ظ ]




موضوع این فصل تشریح روش اجرای پژوهش است. روش پژوهش، سؤال‌های پژوهش، فرضیه‌های پژوهش،

متغیرهای پژوهش، قلمرو پژوهش، جامعه آماری، نمونه آماری، روش گردآوری داده ها و روش تجزیه و تحلیل داده ها از موضوعاتی است که در این فصل به آن پرداخته می‌شود.

۳-۲-روش پژوهش و گردآوری داده ها:

تحقیقات مختلف را ‌بر اساس نوع هدف به دو دسته کلی تقسیم می‌کنند:

الف)تحقیق بنیادی:

هدف این نوع پژوهش، توسعه و گسترش نظریه ها (دانش نو) از طریق کشف ویژگی‌های عمومی و مشترک با اصول کلی است. در این نوع تحقیقات به علت تعمیم نتایج و یافته ها، روش نمونه گیری دقیق اساس کار است. محققان در این نوع پژوهش توجه زیادی به استفاده یا کاربرد نتایج در مسائل واقعی زندگی یا به مسائل خارج از حوزه مورد علاقه خودشان ندارند.

ب)تحقیق کاربردی:

این نوع پژوهش بسیاری از ویژگی های تحقیقات بنیادی را از جنبه اصول مربوط به روش های گزینش نمونه و استنباط ها و تعمیم نتایج ویافته ها ‌در مورد جمعیتی که نمونه از آن انتخاب شده است را دارا است. اما در اینجا هدف پژوهش در جهت رشد و بهتر کردن یک محصول یا روال یک فعالیت و به طور خلاصه، آزمون مفاهیم نظری و مجرد و ذهنی در موقعیت های واقعی وزنده است.

این پژوهش از لحاظ هدف از نوع کاربردی است. طرح این پژوهش، از نـوع نیمه‌تجربی و پس‌رویدادی است. پژوهشگر زمانی از یک طرح نیمه‌تجربی و پس‌رویدادی استفاده می‌کنند که داده ها از محیطی که به گونه طبیعی وجود داشته فراهم شود یا از واقعه‌ای که بدون دخالت مستقیم او رخ داده است، به وجود آمده باشد.(عبدالخلیق و آجین‌کیا[۷۹]، ۱۳۸۹: ۳۹).

جمع‌ آوری داده های مورد نیاز پژوهش، یکی از مراحل اساسی آن است و به لحاظ اهمیت آن، باید به طور دقیق تعریف و مشخص شود. مرحله گردآوری داده ها، آغاز فرایندی است که طی آن پژوهشگر یافته های می‌دانی و کتابخانه‌ای را گردآوری می‌کند؛ سپس به خلاصه‌سازی یافته ها از طریق طبقه‌بندی و سپس تجزیه و تحلیل آن‌ ها می‌پردازد؛ فرضیه‌های تدوین شده خود را مورد ارزیابی قرار می‌دهد؛ در نهایت نتیجه‌گیری می‌کند و پاسخ مسأله پژوهش را به اتکای آن‌ ها می‌یابد. به عبارت دیگر، پژوهشگر به اتکای داده های گردآوری شده حقیقت را آن طور که هست کشف می‌کند (حافظ‌نیا، ۱۳۸۵: ۱۶۲).داده های این پژوهش مبتنی بر ارقام و اطلاعات واقعی بازار سهام است که از نرم افزارهای تدبیرپرداز، صحرا، رهاوردنوین۳ وهمچنین سایت های اینترنتی مربوط به بازاربورس اوراق بهادار تهران و سایت رسمی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران استخراج شده است. در این پژوهش برای جمع‌ آوری داده ها و اطلاعات، از روش کتابخانه ای استفاده می شود. مبانی نظری پژوهش از کتب و مجلات تخصصی فارسی و لاتین گردآوری شده است.

۳-۳- سؤال‌های پژوهش:

همان طور که مطرح شد مسئله اصلی این پژوهش بررسی رابطه ساختارسرمایه و بازده غیرعادی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با تأکید برنوع صنعت و میزان تمرکز در آن است. برای بررسی این مسئله سوال های زیر مطرح می شود:

    • آیا بین نسبت بدهی ها به جمع کل بدهی ها و حقوق صاحبان سهام و بازده غیر عادی در هر صنعت رابطه معناداری وجود دارد؟

    • آیا نسبت بدهی های بلند مدت به حقوق صاحبان سهام بر بازده غیر عادی تاثیر گذار است؟

  • آیا میزان تمرکز یا تعداد شرکت های فعال در هر صنعت بر بازده غیر عادی تاثیر گذار است؟

۳-۴- فرضیه‌های پژوهش:

‌بر اساس مبانی نظری و سوالات مندرج در بخش قبل، فرضیه های پژوهش ۳ فرضیه اصلی و ۴ فرضیه فرعی، به شرح زیر طراحی شده است: (مورادگلیو و سیواپرساد، ۳۲۹:۲۰۱۲)

    • فرضیه اصلی ۱: بین ساختار سرمایه بر اساس ارزش دفتری و بازده غیر عادی در هر صنعت رابطه معناداری وجود دارد.

    • فرضیه فرعی ۱: بین نسبت بدهی ها به جمع کل بدهی ها و حقوق صاحبان سهام بر اساس ارزش دفتری و بازده غیر عادی در هر صنعت رابطه معناداری وجود دارد.

    • فرضیه فرعی ۲: بین نسبت بدهی های بلندمدت به حقوق صاحبان سهام بر اساس ارزش دفتری و بازده غیر عادی در هر صنعت رابطه معناداری وجود دارد.

    • فرضیه اصلی ۲: بین ساختار سرمایه بر اساس ارزش بازار و بازده غیر عادی در هر صنعت رابطه معناداری وجود دارد.

  • فرضیه فرعی ۳: بین نسبت بدهی ها به جمع کل بدهی ها وارزش بازارحقوق صاحبان سهام

و بازده غیر عادی در هر صنعت رابطه معناداری وجود دارد.

    • فرضیه فرعی ۴: بین نسبت بدهی های بلندمدت به ارزش بازارحقوق صاحبان سهام و بازده غیر عادی در هر صنعت رابطه معناداری وجود دارد.

  • فرضیه اصلی ۳: بین میزان متمرکز بودن بازار صنعت یا تعداد شرکت های فعال در صنعت و بازده غیر عادی رابطه معناداری وجود دارد.

۳-۵- متغیرهای پژوهش

“متغیر یک مفهوم است که بیش از دو یا چند ارزش یا عدد به آن اختصاص داده می‌شود. به عبارت دیگر، متغیر به ویژگی‌هایی گفته می‌شود که می‌توان آن‌ ها را مشاهده یا اندازه‌گیری کرد و دو یا چند ارزش یا عدد را جایگزین آن‌ ها کرد”. (دلاور،۱۳۸۴: ۵۸). متغیرهای این پژوهش به منظور آزمون فرضیه‌ها به ۳ گروه متغیرهای مستقل، وابسته و کنترلی تقسیم می شود.

۳-۵-۱- متغیرهای مستقل

۱-نسبت اهرمی صنعت

نسبت اهرمی نسبتی است که میزان یا وجوه تامین مالی شده از طریق استقراض را نسبت به وجوه سهام‌داران در تامین مالی فعالیت های شرکت اندازه می‌گیرد. (مورادگلیو و سیواپرساد،۳۲۹:۲۰۱۲)

نسبت اهرمی صنعت که از طریق میانگین هندسی نسبت اهرمی شرکت های موجود در صنعت محاسبه می شود، ریسک مالی صنعت را اندازه می‌گیرد. شرکت های فعال در صنایعی که به منظور تامین مالی از میزان بالای بدهی استفاده می‌کنند، ریسک بیشتری را برای سهام‌داران به بار می آورند، ‌بنابرین‏ نرخ بازده مورد انتظار برای شرکت های فعال در چنین صنایعی بیشتر است. (مورادگلیو و سیواپرساد،۳۲۹:۲۰۱۲).

در پژوهش حاضر نسبت های اهرمی صنعت به شرح زیر است: ( از چپ خوانده شود.)

جمع کل بدهی ها و حقوق صاحبان سهام ÷ کل بدهی ها = نسبت بدهی :Industry L1i,t

حقوق صاحبان سهام صنعت ÷ بدهی های بلند مدت صنعت = نسبت بدهی های بلند مدت به حقوق صاحبان سهام : Industry L2i,t

جمع کل بدهی ها وارزش بازار حقوق صاحبان سهام صنعت ÷ کل بدهی های صنعت = ارزش بازار نسبت بدهی: Industry LM1i,t

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:20:00 ق.ظ ]




دارد. این دو کارمند از سیاست پرداخت شرکت کاملاً آگاه‌اند و فرصت‌های یکسانی دارند. با توجه ‌به این عوامل ممکن است یکی از دو کارمند از دیگری مقدار بیشتری دریافت کند، با این حال کارمند دیگر ممکن است احساس کند اگر چه کمتر از تمایلش به او پرداخت شده است، اما این پرداخت ناعادلانه نیست، چرا که سیاست جبران خدمات سازمان یک سیاست باز بوده و به شیوه‌ای دقیق و بدون تعصب و غرض ورزی به کار گرفته شده است. ‌بنابرین‏ پرداخت ناشی از به کارگیری این رویه عادلانه احتمالاً عادلانه نگریسته می‌شود؛ حتی اگر به نظر خیلی کم باشد (گرین برگ و اسکات[۳۰]، ۲۰۰۱). با افزایش درک عدالت رویه ای، کارکنان با دید مثبت به بالادستان و سازمانشان می‌نگرند؛ حتی اگر آن‌ ها از پرداخت‌ها، ترفیعات و دیگر پیامد‌های شخصی اظهار نارضایتی کنند (رابینز، ۲۰۰۱).

به نظرلونتال[۳۱] شش قانون وجود دارد که هنگامی که به کار گرفته شوند، رویه‌های عادلانه‌ای به وجود می آورند: ۱- قانون ثبات: حالتی که تخصیص رویه ها بایستی برای همه در طی زمان ثابت باشد ۲- قانون جلوگیری از تعصب و غرض ورزی: حالتی که از کسب منافع شخصی تصمیم گیران بایستی در طول فرایند تخصیص ممانعت به عمل آید ۳- قانون درستی: اشاره سودمندی اطلاعات مورد استفاده در فرایند تخصیص دارد ۴- قانون توانایی اصلاح: به وجود فرصتهایی برای تغییر یک تصمیم ناعادلانه اشاره دارد ۵- قانون نمایندگی: حالتی که نیازها، ارزش‌ها و چشم اندازها ی همه بخش‌های متاثر، توسط فرایند تخصیص بایستی در نظر گرفته شود و ۶- قانون اخلاقی: مطابق با این قانون فرایند تخصیص بایستی با ارزش‌های اخلاقی و وجدانی سازگار باشد. رویه های سازمانی روشی که سازمان منابع را تخصیص می‌دهد، را نشان می‌دهند. مطالعات نشان می‌دهد که عدالت رویه ای با واکنش‌های شناختی، احساسی و رفتاری کارکنان نسبت به سازمان (مثل تعهد سازمانی) مرتبط است. از این رو زمانی یک فرایند منجر به پیامدی خاص می شود که ناعادلانه درک شده باشد (حسین زاده و ناصری، ۱۳۸۷).

۳- عدالت تعاملی (ارتباطی[۳۲]): به کیفیت رفتار میان اشخاص که به وسیله هر فردی احساس می شود بر می‌گردد (افجه، ۱۳۸۵). عدالت تعاملی شامل روشی است که عدالت سازمانی توسط سرپرستان به زیردستان منتقل می‌شود (اسکاندورا[۳۳]، ۱۹۹۹).

این نوع عدالت مرتبط با جنبه‌های فرایند ارتباطات (همچون ادب، صداقت و احترام) بین فرستنده و گیرنده عدالت است. به خاطر اینکه عدالت تعاملی توسط رفتارمدیریت تعیین می‌شود، این نوع عدالت مرتبط با واکنش‌های شناختی، احساسی و رفتاری نسبت به مدیریت یا به عبارت دیگر سرپرست است. ‌بنابرین‏ زمانی که کارمندی احساس بی عدالتی تعاملی می‌کند به احتمال زیاد این کارمند واکنش منفی به سرپرستش به جای سازمان نشان می‌دهد. از این رو پیش‌بینی می‌شود که کارمند از سرپرست مستقیمش به جای سازمان در کل ناراضی باشد و کارمند تعهد کمتری نسبت به سرپرست تا سازمان درخوداحساس کند. همچنین نگرش‌های منفی وی عمدتاًً نسبت به سرپرست است وقسمت کمی از نگرش‌های منفی به سازمان برمی‌گردد (چاراش و اسپکتور، ۲۰۰۱).

به نظر مورمن[۳۴] عدالت توزیعی، رویه ای و عدالت تعاملی، همبسته هستند و هر کدام جنبه‌های متمایزی از عدالت سازمانی‌اند. به نظر وی عدالت سازمانی به صورت مجموع عدالت توزیعی، رویه ای و تعاملی تعریف می‌شود (اسکاندورا، ۱۹۹۹).

مطالعه عدالت در سازمان‌ها

سازمان و سازمان‌یافتگی جزء جدانشدنی زندگی ماست. ما قبل از تولد و در رحم مادر توسط سازمان‌هایی مراقبت می‌شویم، در یک سازمان پزشکی چشم به جهان می گشاییم، در سازمان‌های متعدد آموزش می بینیم و به موقع در یک سازمان مشغول کار می‌شویم و همزمان با سازمان‌های متعدد رابطه و سر کار داریم و نهایتاً در یک سازمان با مراسم خاص تشییع و تدفین صحنه نمایش جهانی را ترک می‌کنیم (اسکات، ۱۳۷۵). ‌بنابرین‏ افراد بیشتر عمرشان را در سازمان‌ها یا در رابطه با سازمان‌ها سپری می‌کنند و این موضوع نشان‌دهنده اهمیت جایگاه سازمان‌ها در دنیای کنونی است. اما ‌در مورد عدالت در سازمان‌ها چه تحقیقات و مطالعاتی صورت پذیرفته است؟ عدالت سازمانی به طور گسترده ای در رشته‌های مدیریت، روانشناسی کاربردی و رفتار سازمانی مورد تحقیق و مطالعه قرار گرفته است (کوهل‌میر و پارکر[۳۵]، ۲۰۰۵). تحقیقات نشان داده‌اند که فرایندهای عدالت نقش مهمی را در سازمان ایفا می‌کنند و چطور برخورد با افراد در سازمان‌ها ممکن است باورها، احساسات، نگرش‌ها و رفتار کارکنان را تحت تاثیر قرار دهد. رفتار عادلانه از سوی سازمان با کارکنان عموما منجر به تعهد بالاتر آن‌ ها نسبت به سازمان و رفتار شهروندی فرانقش آن‌ ها می‌شود. از سوی دیگر افرادی که احساس بی عدالتی کنند، به احتمال بیشتری سازمان را رها می‌کنند یا سطوح پایینی از تعهد سازمانی را از خود نشان می‌دهند و حتی ممکن است شروع به رفتارهای ناهنجار مثل انتقام‌جویی کنند. ‌بنابرین‏ درک این‌که چگونه افراد ‌در مورد عدالت در سازمانشان قضاوت می‌کنند و چطور آن‌ ها به عدالت یا بی عدالتی درک شده پاسخ می‌دهند، از مباحث اساسی خصوصاً برای درک رفتار سازمانی است (باس[۳۶]، ۲۰۰۱).

همان‌ طور که گفته شد، با وجود اینکه مطالعات اولیه ‌در مورد عدالت به اوایل دهه۱۹۶۰ و کارهای جی استیسی آدامز برمی گردد، با این حال اکثر مطالعات ‌در مورد عدالت در سازمان‌ها از سال ۱۹۹۰ شروع شدند. طبق یک گزارش از منابع منتشر شده در این زمینه، تقریبا ۴۰۰ تحقیق کاربردی و بیش از ۱۰۰تحقیق بنیادی متمرکز بر مباحث انصاف و عدالت در سازمان‌ها تا سال ۲۰۰۱ به ثبت رسیده است (چاراش و اسپکتور، ۲۰۰۱). در یک مسیر در این تحقیقات به دنبال تعیین منابع یا کانونهای عدالت بوده اند؛ ‌به این معنی که چه چیزی را یا چه کسی را کارکنان عامل بی‌عدالتی در سازمان می دانند.

عوامل مؤثر بر درک عدالت

درک عدالت تحت تاثیر الف) پیامد‌هایی که شخص از سازمان دریافت می‌کند، ب) رویه های سازمانی (رویه‌ها و کیفیت تعاملات) و ج) خصوصیات ادراک کننده، قرار دارد (حسین زاده و ناصری، ۱۳۸۷).

الف) پیامد های سازمانی: درک عدالت می‌تواند مبتنی بر پیروی سازمان از قوانین عدالت توزیعی (مثل برابری، مساوات یا نیاز) و همچنین توسط ارزش پیامدها باشد. ‌بنابرین‏ عدالت حداقل تا اندازه ای توسط ادراک مثبت یا منفی پیامد ها از سوی ادراک کننده تعیین می شود.

ب) رویه های سازمانی: درک عدالت همچنین وابسته به پیروی سازمان از قوانین عدالت رویه ای است. برای مثال رویه‌ای که به مشارکت کنندگان اجازه می‌دهد تا مطالب خود را بیان کنند، عادلانه تر از یک رویه ای در نظر گرفته می شود که مانع از این عمل می شود.

ج) خصوصیات ادراک کننده: درک عدالت ممکن است همچنین تحت تاثیر خصوصیات ادراک کننده باشد. این خصوصیات می‌تواند خصوصیات جمعیت شناختی (مثل سن، جنسیت، نژاد) و سابقه کار و خصوصیات شخصیتی (مانند احساسات منفی و عزت نفس) باشد (حسین زاده و ناصری، ۱۳۸۷).

نتایج درک عدالت عملکرد کاری

نظریه برابری، فرضیات خاصی را با توجه به اثر عدالت توزیعی درک شده بر عملکرد ارائه کرد، یعنی زمانی که کارمندی بی عدالتی توزیعی را درک می‌کند، این کارمند ممکن است، کیفیت و کمیت کار را برای باز گرداندن عدالت تغییر دهد. ‌در موردعدالت رویه ای رابطه بین این نوع عدالت و عملکرد قطعی نیست، بلکه در عوض، این عدالت بر نگرش‌ها و کیفیت زندگی کاری اثر داشته است. عدالت رویه ای ممکن است از طریق اثر بر نگرش‌ها، بر عملکرد تاثیر بگذارد. برای مثال زمانی که بی عدالتی رویه ای بر

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:20:00 ق.ظ ]




مرحله دوم سازگاری

در این مرحله خانواده نیاز به ایجاد تغییراتی در نظام خود دارد تا با مشکلی که با آن رو به رو شده است سازگاری پیدا کند. سه عامل محافظتی که به طور ویژه مربوط ‌به این مرحله است عبارت است از انعطاف‌پذیری، تعیین حد و مرزها و گفتگو.

مرحله سوم پذیرش

در حالی که خانواده سازگاری با تغییرات جدید را یاد می‌گیرد‌ ‌به این نتیجه می‌رسد که مشکل و واقعیت زندگی جدید را بپذیرد. عواملی که باعث پذیرش می‌شود عبارتند از بینش، گفتگو و معنویت.

مرحله چهارم رشد یافتگی

خانواده های که قادر بودند سازگار شوند و موقعیت را پذیرش کنند در صورتی که در تلاش‌های خود در مواجهه با بحران معنی می‌یافتند، آن‌ ها به مهارت‌ها و قابلیت‌های جدیدی در این مرحله دست یافتند (کوهن و همکاران، ۲۰۰۲؛ نقل از فروغی، ۱۳۸۹).

مرحله پنجم کمک به دیگران

در مسیر تاب‌آوری خانواده ابتدا قادر به ادامه زندگی می‌شود، سپس با تغییرات خود را سازگار می‌کند، تغییرات را قبول می‌کند و در آن معنی می‌یابد، بعد از یافتن معنی و رشد خانواده در این مرحله، احساس نیاز به کمک به دیگران می‌کند که همان حمایت است. در مرحله حمایت اجتماعی خانواده به جای این که دریافت کننده کمک باشد نیاز به حمایت از دیگران را در خود احساس می‌کند، در این مرحله از حمایت اجتماعی خانواده با کمک دیگران به یکباره احساس نیرومندی و قوت می‌کند (کوهن و همکاران، ۲۰۰۲؛ نقل از فروغی، ۱۳۸۹).

۲-۳- گفتار سوم: غنی‌سازی ازدواج

برنامه غنی‌سازی زندگی زناشویی[۱۲۷] برنامه‌ای پربار برای بهبود ازدواج است، که برای اولین بار توسط اولسون[۱۲۸] در سال (۱۹۸۷) طراحی شده است. برنامه های غنی‌سازی ازدواج شامل: ۱- مواجهه ازدواج (یک برنامه پیشگیری مثبت در غنی‌سازی ازدواج) ۲- برنامه ارتباط بین زوجین ۳- برنامهRE برای ازدواج بهتر ۴- برنامه آموزش صمیمیت زوجین ۵- برنامه ارتقاء زوجین ۶- برنامه آماده‌سازی اولسون ۷- برنامه انجمن غنی‌سازی زوجین در ازدواج، می‌شود (اولسون، فورنیر و دراکمن[۱۲۹]، ۱۹۸۷). پژوهش حاضر شامل دو برنامه غنی‌سازی (۱٫ ارتقاء ارتباط ۲٫ آماده‌سازی اولسون) می‌باشد.

۲-۳-۱- رویکردها و برنامه های پیشگیری

در گذشته درمانگران به پیشگیری علاقه و تعهد کمتری نشان می‌دادند، اما اخیراً به امکان پیشگیری از درماندگی زناشویی توجه بیشتری شده است. رویکردهای پیشگیری بر زوج‌هایی تمرکز دارند که هنوز مشکلات رابطه‌ای عمده‌ای را تجربه نکرده‌اند. برنامه های پیشگیری بیشتر برالگوهای روانی آموزشی و مهارت و شایستگی مبتنی هستند و بر توانمندی‌ها و سلامتی زوج توجه دارند. اگرچه این رویکردها از عوامل مخاطره‌انگیزی همچون سبک‌های ارتباطی نادرست، الگوهای تعاملی آسیب‌زا ونگرش‌های منفی غافل نیستند، اما بیشتر تاکیدشان بر رشد نگرش‌های مثبت و رضایتبخش دوسویه، سبک‌های ارتباط و الگوهای صمیمیت است. به عبارت دیگر رویکردهای درمانی اغلب بر الگوهای طبی مبتنی هستند و عموما به زوج‌ها با دید و نگرش آسیبی نگاه می‌کنند، در حالی که رویکرد‌های پیشگیری این گونه نیستند. به علاوه بیشتر برنامه های پیشگیری دارای اجزاء زیر هستند. آن ها آموزشی، مبنی بر تجربه، دارای ساخت، دارای برنامه، محدود به زمان، مثبت نگر، معمولا اقتصادی و دارای ساخت و دارای جهت‌گیری گروهی می‌باشد. در حالی که مدل‌های درمانی دارای ساخت کمتر، برنامه‌ریزی کمتر، جنبه آموزشی کمتر، مثبت نگری کمتر، بدون محدودیت زمانی و از نظر هزینه نیز بالا هستند (گینزبرگ[۱۳۰]، ۲۰۰۰؛ نقل از عیسی نژاد، ۱۳۸۷). علی رغم تفاوت‌های موجود بین پیشگیری و درمان، طی دو دهه گذشته مرزهای بین این دو نوع مداخله تا حدودی از بین رفته است. تاثیر مدل‌های روانی-آموزشی در درمان و حوزه های بهداشت روانی، تمرکز بر مداخله‌هایی که از نظر هزینه مقرون به صرفه بوده و دارای کارایی باشند و رشد درمان‌های کوتاه مدت، در کمرنگ شدن مرزهای این دو حوزه مؤثر بوده‌اند. امروز استفاده از مدل‌های درمانی در مداخله‌های پیشگیری و کاربرد مدل‌های پیشگیری در زمینه درمان رواج بیشتری یافته است. ‌بنابرین‏ می‌توان گفت که مشخص کردن مرز بین پیشگیریی، توانگر‌سازی و درمان تا حدودی غیر ممکن است (برگر و هنا[۱۳۱]، ۱۹۹۹).

پیشگیری شامل هر نوع رویکرد، طریقه یا روش است که برای اصلاح شایستگی و عملکرد بین فردی برای افراد در اینجا به ویژه همسران، طراحی می‌شود.

به طور کلی سه سطح پیشگیری وجود دارد که به شرح هر کدام پرداخته می‌شود:

پیشگیری اولیه به مداخله‌های اطلاق می‌شود که از طریق آن به زوج‌ها کمک می‌شود تا دچار درماندگی نشوند. این نوع مداخله‌ها منابعی را برای زوج‌ها فراعم می‌کنند که از طریق آن از به وجود آمدن مشکل جلوگیری می‌شود. در بیشتر موارد جهت‌گیری این نوع مداخله‌ها به دوره های انتقالی و چرخه‌های زندگی زناشویی است (به عنوان مثال، آشنا شدن، ازدواج، تولد اولین فرزند و غیره). در جریان این دوره های حساس، استرس در حد بالا است و برای اینکه زوج‌ها به طور مؤثر وارد روابط شوند به راهبردهای مقابله‌ای اثربخش‌تری نیاز دارند و برنامه های پیشگیری اولیه به همین منطور تهیه می‌شوند.

پیشگیری سطح دوم، برای افرادی که با توجه به مشکلات ارتباطی در معرض خطر بیشتری هستند، به کار گرفته می‌شود. این زوج‌ها در معرض آسیب با بهره گرفتن از روش‌های ارزیابی و تشخیص منظم شناسایی می‌شوند. هدف پیشگیری سطح دوم عبارت است ازتمرکز بر مشکلات رابطه‌ای و تلاش برای کاهش شدت خطر وآسیب‌های آن.

پیشگیری سطح سوم، برای زوج‌های است که قبلا مشکلات شدیدی را تجربه کرده‌اند و این مداخله‌ها به منظور کاهش احتمال بازگشت آن ها می‌باشد. واضح است که این زوج‌ها احتمال عود دارند (ادیتال و لوی[۱۳۲]، ۲۰۰۵؛ نقل از عیسی نژاد، ۱۳۸۷).

برگر و‌هانا (۱۹۹۹) اهداف سه سطح پیشگیری را در ارتباط زوج‌ها به صورت زیر مشخص ‌کرده‌است.

پیشگیری اول: این برنامه ها بر کمک کردن به زوج‌ها در جهت رویارویی با مسائل طبیعی زندگی، همچون دوره های انتقالی زندگی تأکید دارند.

پیشگیری دوم: این برنامه ها برای پیشگیری از نارضایتی آینده یا از دست دادن رابطه دلخواه، همچون مهربانی و صمیمیت، طراحی می‌شوند.

پیشگیری سوم: این برنامه ها به زوج‌هایی که مشکلات جدی دارند کمک می‌کند تا از زوال رابطه و یا جدایی زناشویی جلوگیری کنند.

۲-۳-۲- برنامه ارتقاء ارتباط[۱۳۳]

۲-۳-۲-۱- تاریخچه غنی‌سازی روابط

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:20:00 ق.ظ ]




۲-۱۷-۳ منابع خودکارآمدی

بندورا (به نقل ازشولتزو شولتز، ۱۳۸۴) معتقد است که باورهای افراد ‌در مورد خودکارآمدی شان تحت تاثیر چهار منبع، عمده رشد و تحول میابد.

۱ ـ دستیابی به عملکرد: موثرترین و با نفوذترین منبع داوری احساس خودکارآمدی دستیابی به عملکرد است. تجربه های موفق قبلی نشانه های مستقیم را برای سطح تسلط و کفایت فرد فراهم می آورند. موفقیت های پیشین قابلیت های فرد را نشان می‌دهند و احساس خودکارآمدی بالایی را در فرد ایجاد می‌کنند. شکسته های قبلی مخصوصا شکسته های مکرر در کودکی احساس خودکارآمدی پایینی را در فرد به وجود می آورند (بندورا به نقل از شولتز و شولتز، ۱۳۸۴)

۲ ـ تجربه های جانشینی: دومین منبع برای ایجاد نیرومندسازی باورهای خودکارآمدی، تجارب جانشینی می‌باشد که به واسطه هایی الگوهای اجتماعی فراهم می‌گردد و باورهای خودکارآمدی تحت تاثیر مشاهده رفتار وپیامدهای رفتارهای دیگران قراردارد؛ به خصوص افرادی که به عنوان الگو پذیرفته می‌شوند. افراد از این اطلاعات برای شکل دهی باورهایشان درباره رفتارها وپیامدهای رفتارهایشان بهره می گیرند واین امر کاملا وابسته ‌به این است که افراد چقدر خودشان را شبیه فردی بدانند که مشاهده می‌کنند (به نقل از جعفربیگی، ۱۳۸۷)

۳ ـ متقاعدسازی کلامی: متقاعدسازی کلامی سومین و رایج ترین منبع اطلاعاتی برای نیرومندسازی باورهای خودکارآمدی افراد است. متقاعدسازی به منظور قانع کردن مردم ‌در مورد اینکه توانایی‌های خاصی دارند به کار می رود و آن ها را قادر می‌سازد آنچه که دنبالش هستند به دست بیاورند. تشویق و ترغیب به تنهایی تاثیر محدودی درایجاد وافزایش خودکارآمدی پایدار و مداوم دارد ولی می‌تواند روی عملکرد مؤثر باشد به شرط آنکه واقع بینانه باشد. افرادی که از طریق متقاعدسازی کلامی قانع شده اند که دارای توانایی‌های لازم هستند تلاش پیگیر و مداوم تری دارند. برعکس کسانی که به توانایی خود شک دارند و در مقابل با شکست، کمبود های شخصی خود را در نظر می گیرند، کمترین تاثیر را از متقاعدسازی کلامی دریافت خواهند کرد (جعفربیگی، ۱۳۸۷)

۴ ـ انگیختگی هیجانی: چهارمین منبع اطلاعات ‌در مورد خودکارآمدی، سطح انگیختگی هیجانی است. افراد غالبا اطلاعاتی از قبیل سطح ترس یا آرامش را در یک موقعیت فشارزا به عنوان پایداری برای توانایی سازگاری مورد استفاده قرار می‌دهند. بندورا اشاره می‌کند که مردم وقتی بیشتر مستعد داشتن انتطار موفقیت هستند که به وسیله انگیختگی آزارنده احاطه شده باشند، تا وقتی که دارای تنش بوده. از نظر احسایی آشفته باشند. در فعالیت هایی که مستلزم قوت و استقامت هستند، مردم خستگی ها و دردهای خود را به صورت شاخص هایی از کارایی بدنی می بینند (بندورا، ۱۹۹۷؛ به نقل از شولتز، ۱۳۸۴).

۲-۱۷-۴ مراحل رشد خودکارآمدی

بندورا معتقد است خودکارآمدی به صورت ناگهانی در انسان ایجاد نمی شود بلکه به تدریج و در طول زمان و در مراحل مختلف تحول پیدا می‌کند. زمانی که کودکان می کوشند تا بر محیط پیرامون خود اعمال نفوذ کنند پرورش و رشد خودکارآمدی را آغاز می‌کنند. نخستین تجربه های سازنده کارآمدی در والدین متمزکر است و این تمرکز همراه با گسترش یافتن جهان کودک وتحت تاثیر قرار گرفتن به وسیله خواهران، برادران و همسالان تغییر می‌یابد. مدارس نیز از طریق تاثیر بر رشد قابلیت های شناختی و مهارت های حل مسئله رشد خودکارآمدی مؤثر واقع می‌شوند. تجارب انتقالی نوجوانان، شامل کنار آمدن با تقاضاها وفشارهای جدید در آگاه شدن از جنسیت گرفته تا انتخاب شغل، بالقوه شخصی است. بندورا اشاره می‌کند که موفقیت این مرحله انتقالی بین کودکی و بزرگسالی، به اعتقاد اولیه نسبت به توانایی‌های شخصی دارد (بندورا؛ به نقل از شولتز،۱۳۸۴).

دوره نوجوانی غالبا سازگاری های دیگری از قبیل شکل دادن رابطه زناشویی، آعاز پدر ومادر شدن و تسلط و چیرگی بر شغل است که خودکارآمدی برای همه این تکالیف حیاتی است. سال های میانی با منابع تازه ای از فشارهای روانی همراه است چرا که افراد زندگی خود را دوباره ارزیابی کرده وبا ممحدودیت های جسمی و ذهنی، بازنشته شدن از کار فعال و کناره گیری از زندگی، افق های جدیدی از خود ارزیابی را ایجاد می‌کنند (بیرامی، ۱۳۸۹)

۲-۱۷-۵ خودکارآمدی تحصیلی

بندروا (۱۹۹۷) از نظریه پردازان دیدگاه شناختی ـ اجتماعی که ساز و کارهای تاثیرگذار بسیاری را بررسی ‌کرده‌است. ساز و کارهایی که نقش بنیادی در انجام تکالیف دارند. وی در میان ساز و کارهایی تاثیرگذار، هیچ کدام را در کنترل کارکرد پرنفوذتر از خودکارآمدی نمی داند (پارجاس، ۱۹۹۷، به نقل از کریم زاده و محسنی، ۱۳۸۵). از سوی دیگر وی بر آن است که خودکارآمدی هم چون عامل شناختی ـ انگیزشی، دارای نقش پر مایه در پدیدآوری تفاوت های فردی و جنسیتی در گسترش کارآمدی و کارکرد تحصیلی است (همان منبع).

خودکارآمدی تحصیلی قضاوت های دانش آموزان از ظرفیت شان برای انجام موفقیت آمیز تکالیف مربوط به مدرسه می‌باشد. به عبارت دیگرخودکارآمدی تحصیلی باور فرد ‌به این است که می‌تواند در زمینه‌های تحصیلی در دروس مدرسه موفقیت کسب نماید (بیابانگرد، ۱۳۸۴).

بندورا خودکارآمدی را دریافت و داوری درباره مهارت ها و توانمندی های خود برای انجام کارهایی که در موقعیت های ویژه هم جون تحصیل بدان ها نیاز است، تعریف می‌کند. از سوی دیگر خودکارآمدی تنها زمانی بر کارکرد تاثیر می‌گذارد که شخص مهارت های لازم برای انجام کارهای ویژه را دارا باشد و برای انجام آن کار به اندازه کافی برانگیخته شود. بندورا یکی از مهمترین سازه‌های مؤثر در خودسازمان دهی را، گذشته از هدف داشتن، احساس خودکارآمدی می‌داند. کسانی که خودکارآمدی بالایی دارند، هدف هایی چالش برانگیزتر و بالاتر برمی گزینند، به خودبیشتر باوردارند، کوشش و پافشاری بیشتری نشان می‌دهند، یادسپاری شان بهتر است، راهبردهای یادگیری (مانند راهبرهای خودسازمان بخش) سودمندتری به کار می­ گیرند و سرانجام کارکردشان در انجام کار بهتر است. ولی کسانی که خودکارآمدی پایینی دارند به آسانی در برخورد با سدها یا شکسته ها دلسرد می‌شوند. در حقیقت خودکارآمدی نقش میانجی گر و آسان ساز را در پیوند میان کنش های شناختی بازی می‌کند. هم چنین خودکارآمدی زمانی که به تکلیف معینی اختصاصی داشته باشد، پیش بین بهتر و دقیق تری برای بیشرفت تحصیلی خواهد بود (بندورا، ۱۹۹۷).

از سوی دیگر باورهای خودکارآمدی افراد وابسته به زمینه است و در گستره های گوناگون یا جایگاه ویژه دگرگون می شود. برای نمونه دانش آموزانی که در زمینه ریاضی، باور خودکارآمدی قویتری داشته باشد ولی در زمینه نوشتن دارای باور ضعیفی باشد، به احتمال زیاد درس هایی را در پی می گیردکه نزدیک به ریاضی دارد (کریم زاده و محسنی، ۱۳۸۵).

۲-۱۸ سابقه علمی و پیشینه تحقیق در ایران و خارج از کشور:

۲-۱۸-۱: ایران

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:20:00 ق.ظ ]