که ولى شرعى او، مانند پدرزوجه و یا ولى عرفىاو، مانند مادر وبرادر بزرگ و یاعموى زن، صفات نیکی را که در زن موجود نیست، توصیف کنند. حتى ممکن است این موضوع دربارهکسى که بین دوطرف، براى ایجاد الفت و وصلت،رفت وآمدداشته، جارى باشد، و اگرصفات نیکی را توصیف کند وبعدخلاف آن ظاهرشود، تدلیس محسوب مى شود واگر ازاین راه شوهر مغرور شده باشد، حق دارد به او رجوع کند وغرامت وخسارت وارده برخودش را از او بگیرد. محقق حلی نیزبا بیان مصداق بودن وغیرحصری بودن آرایش زنان، می نویسد:سرخ کردن گونه ها وگذاشتن موی اضافی برسر ازسوی زن، و آنچه مشابه این اعمال است، تدلیس می باشد ودرصورت اینگونه اقدامات، حق فسخ برای مرد ثابت می شود. وی اشاره به اقوال نامشهوردیگری می کند که گفته اند دراین صورت حق فسخ به وجود نمی آید، ولی خود تصریح می کند که به وجود آمدن خیارفسخ عادلانه تراست[11] . بررسی فقهی و حقوقی تدلیس: از نظرفقهای امامیه، تدلیس(اعم ازاینکه از ناحیه زن باشد یا مرد) موجب فسخ نکاح است. در قانون مدنی درفصل نکاح،کلمه تدلیس به کارنرفته، بلکه وجود آن را می توان ازماده 1128 قانون مدنی استنباط نمود. البته درفقه سخنی ازتخلف   شرط صفت به میان نیامده وتقریباً مبحث تدلیس همان مبحث تخلف ازشرط صفت بوده است وعدم ذکرتدلیس درقانون مدنی وبلکه بیان تخلف ازشرط صفت درماده فوق الذکر، شاید ناشی از این بوده که قانونگذار، تدلیس را با تخلف از شرط صفت یکی دانسته استاوصیاء،تحولات حقوق خصوصی، 195 بااستفاده ازماده 1128 قانون مدنی وبا توجه به سابقه فقهی، شاید بتوان مورد تدلیس را درعقد نکاح استنباط نمود. براین اساس چنانچه یکی ازطرفین عقد برای خودمحاسنیذکرکند که دراو چنین چیزی وجود نداشته باشد، درآثارچنین موردی دو نظر است: اول اینکه تدلیس تحقق یافته وبا استفاده از وحدت ملاک ماده 438 قانون مدنی دربیع، حق فسخ نکاح وجود دارد هرچند تدلیس ازناحیه شخص ثالث صورت گیرد. دوم اینکه تدلیس درنکاح با تدلیس دربیع فرق دارد. زیرا تدلیس درنکاح ناظر به حد و مرز است و احکام خاص خود را دارد، ازطرفی نکاح رابطه مالی معوض، آنگونه که دربیع هست، نیست، درنتیجه هرگاه درنکاح هریک از زوجین به علت عیوب طرف دیگرمتضرر شود، می تواند با استفاده ازعناوینی که موجب فسخ نکاح استوهمچنین باتوسل به عرفو عادت،نکاح رافسخ کند[12] با مروری برنظریات فقها می توان گفت بسیاری از آنان که مستند خود را روایات قرارداده اند، در باب نکاح قائل به تدلیس شده اند وآنچه درفقه مسلم است، خیارتدلیس توأم با اشتراط درضمن عقد است، اعم از اینکه تدلیس درعیب یاصفت کمال ویا درنسب باشد ولی خیارتخلف ازشرط صفت دربعضی موارد مانند حریت، ازنظرفقهی مسلم بوده، هرچند       که عنصرتدلیس هم وجود نداشته باشد. هرچند می توان با اتخاذ وحدت ملاک و الغاءخصوصیت از اوصاف ذکر شده، خیارتخلف وصف را به طورکلی وعام درنکاح جاری دانسته، همانطور که بسیاری از فقهای معاصر با چنین استنباطی برآن فتوی داده اند و درمقررات قانون مدنی هم به پیروی از فقهای معاصر، تخلف ازشرط صفت درعقد، موجب خیارفسخ دانسته شده است. شایان ذکر است شرط صفت خاص و یا انعقاد عقد مبتنی برآن، همواره مستلزم وجود تدلیس نبوده بلکه بعضی مواقع عقدباتوجه به شرط صفت خاص یا مبتنی بریکی از اوصاف واقع می شود بدون آنکه از طرف مقابل تدلیس و فریبی سرزده باشدمحقق داماد،قواعد فقه،بخش مدنی، جنبه کیفری تدلیس: تدلیس درنکاح علاوه براینکه ازجنبه حقوقی ودرقانون مدنی مقررات خاص خود را دارد، از نظر کیفری نیز جرم محسوب شده و برای آن مجازاتی درنظرگرفته شده است. ماده پنج قانون راجع به ازدواج؛ هریک اززن وشوهری که قبل ازازدواج طرف خودرافریب داده، در صورتی که بدون آن فریب، مزاوجت صورت نمی گرفت، به شش ماده تا دوسال حبس تادیبی محکوم خواهد شد. ماده شش قانون فوق الذکر؛ تعقیب جزایی درمورد مواد فوق بسته به شکایت زن یا مردی دارد که طرف او را فریب داده است وهرگاه قبل ازصدور حکم قطعی، مدعی خصوصی شکایت خود رامسترد داشت، تعقیب جزایی موقوف خواهد شد. همچنین درماده 647 قانون مجازات اسلامی آمده؛ چنانچه هریک از زوجین قبل ازعقد ازدواج طرف خود را به امور واهی ازقبیل داشتن تحصیلات عالی، تمکن مالی، موقعیت اجتماعی، شغل وسمت خاص، تجرد و امثال آن فریب دهد وعقدبرمبنای هریک از آنها واقع شود، مرتکب، به حبس تعزیری ازشش ماه تا دو سال محکوم می گردد. اینها همه درصورتی  است که شاکی شکایت کرده باشد.                                                         ضمانت اجرای تدلیس: در موارد زیرضمانت اجرای تدلیس پیش بینی شده است: 1.تدلیس، اگر در وصف جوهری واساسی صورت پذیرد، مانند اشتباه، سبب بطلان عقد است و ازعیوب اراده به شمار میآید.

  1. تدلیسی که دراوصاف فرعی ومؤثر درتصمیم انجام می شود، خیار فسخ به وجود می آورد وفریب خورده درهیچ صورت حق مطالبه ارش ندارد، مگر اینکه مورد ازمصداق های مشترک عیب و تدلیس باشد و فریب خورده به عیب متوسل شود.

جبران خسارت ناشی از تدلیس: درمواردی که نکاح دراثرتدلیس واقع می شود، همسری که فریب خورده است می تواند علاوه برفسخ نکاح، خسارت مادی ومعنوی خود را ازتدلیس کننده بخواهد. مطالبه خسارت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...