گفته‏اند، حجاب موجب سلب آزادى که یک حق طبیعى بشر است، مى‏گردد.«نوعى توهین به حیثیت انسانى زن به شمار مى‏رود…مجبور ساختن زن به این که حجاب داشته باشد، بى‏اعتنایى به حق آزادى او واهانت و حیثیت انسانى اوست و به عبارت دیگر، ظلم فاحش است به زن، عزت و کرامت انسانى و حق آزادى زن؛(42) آیا واقعا حجاب مانع آزادى زنان است؟ آیا حجاب، آزادى زنان را محدود مى‏سازد؟ «آنچه باعث این تصورات شده، تفسیر غلط آزادى و کلمه حجاب است.باید دید که منظور از آزادى براى آن‏ها چیست و معناى کلمه حجاب از دیدگاه اسلام چه مى‏باشد تا بتوان درباره ممانعت حجاب و آزادى زن بحث کرد. تفسیر غلط از آزادى باعث چنین تصوراتى شده است.امروز از سوى محافل غربى و غرب‏گرا، این‏گونه به مردم القا مى‏شود که آزادى به معناى ارضاى تمایلات، یا عدم التزام به قیود اخلاقى و اجتماعى است و آزادى زن در بینش و نگرش آنان، یعنى این که به هر شکل بتوان لباس پوشید، یا با هرکس بتوان رابطه برقرار کرد، تا مناسبات خانوادگى و اجتماعى را به هر صورت که مورد علاقه است، ترتیب داد.ولى باید گفت که آزادى را نمى‏توان به صورت «ارضاء تمایلات» تعبیر نمود، زیرا همه تمایلات انسان، اساسى و ضرورى نیستند.تمایلات انسانى نیز در حد اعتدال قابل ارضا هستند.ارضاى تمایلات نه موجب سعادت فرد است و نه خوشبختى انسان را در حیات جمعى تأمین مى‏کند.آرى اگر ما آزادى را عبارت از ارضاء تمایلات بدانیم، در این صورت باید قبول کنیم، حجاب با آزادى به این معنا ناسازگار است، ولى این معنا از آزادى نه با شأن انسان سازگار است و نه قابل تحقق مى‏باشد.و چنان که پیشتر گفته شد، مفهوم صحیح آزادى در ارتباط با «قرب حق» معنا مى‏شود.چه آزادى را، صرفا به معناى پیروى از عقل بدانیم و چه آن را در رابطه با تقوا، مورد توجه قرار دهیم.در هر دو صورت، حجاب نه تنها آزادى زن را محدود نمى‏سازد بلکه براى زن شرایطى فراهم مى‏کند که مورد تأیید عقل و با تقوا سازگارتر است.(43) در این قسمت به معناى کلمه حجاب مى‏پردازیم.این کلمه موجب انحراف اذهان عده زیادى از افراد گشته است؛ معناى لغوى حجاب که در عصر ما این کلمه براى پوشش زن معروف شده، چیست؟ «کلمه حجاب هم به معنى پوشیدن است و هم به معنى پرده و حاجب.بیشتر استعمالش به معنى پرده است.این کلمه از آن جهت مفهومش پوشش مى‏دهد که پرده، وسیله پوشش است، و شاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت، هر پوشش حجاب نیست؛ آن پوشش، حجاب نامیده مى‏شود که از طریق پشت پرده صورت گیرد.در قرآن کریم، در داستان سلیمان، غروب خورشید را این‏طور توصیف مى‏کند: «حتى توارت بالحجاب»(44) یعنى تا آن‏وقتى که خورشید در پشت پرده مخفى شد.استعمال کلمه حجاب در مورد پوشش زن یک اصطلاح نسبتا جدید است.در قدیم، مخصوصا در اصطلاح فقها، کلمه «ستر» که به معناى پوشش است، به کار رفته است.فقها، چه در کتاب الصلوه و چه در کتاب النکاح که متعرض این مطلب شده ‏اند کلمه ستر را به کار برده‏اند.بهتر این بود که این کلمه عوض نمى‏شد و همیشه همان کلمه «پوشش» به کار برده مى‏شد.و همین امر موجب مى‏شود که عده زیادى گمان کنند که اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بیرون نرود.زندانى کردن و حبس زن در اسلام مطرح نیست.در برخى از کشورهاى قدیم مثل ایران قدیم و هند چنین چیزى وجود داشته است، ولى در اسلام وجود ندارد.پوشش زن در اسلام این است که زن در معاشرت خود با مردان، بدن خود را بپوشاند و به جلوه‏گرى و خودنمایى نپردازد.آیات مربوط همین معنى را ذکر مى‏کند و فتواى فقها هم مؤید همین مطلب است.»(45) «فرق است بین زندانى کردن زن در خانه و بین موظف دانستن او به این که وقتى مى‏خواهد با مرد بیگانه مواجه شود، پوشیده باشد.در اسلام، محبوس ساختن و اسیر کردن زن وجود ندارد.حجاب در اسلام یک وظیفه است؛ بر عهده زن نهاده شده که در معاشرت و برخورد با مرد، باید کیفیت خاصى در لباس پوشیدن مراعات کند.این وظیفه نه از ناحیه مرد بر او تحمیل شده است و نه چیزى است که با حیثیت و کرامت او منافات داشته باشد و یا تجاوز به حقوق طبیعى او که خداوند برایش خلق کرده است، محسوب مى‏شود.اگر رعایت پاره‏اى مصالح اجتماعى، زن یا مرد را مقید سازد که در معاشرت روش خاصى را اتخاذ کنند و طورى راه بروند که آرامش دیگران را بر هم نزنند و تعادل اخلاقى را از بین نبرند، چنین مطلبى «زندانى کردن» یا «بردگى» نمى‏توان نامید، و آن را منافى حیثیت انسانى اصل «آزادى» فرد نمى‏توان دانست.و نیز حجاب برخى دشوارى‏ها را به دنبال دارد که اگر اصل آن براى سلامت و رشد انسانى مفید انگاشته شود، باید آن را متحمل شد.»(46) که البته در این صورت نیز باحجاب در فعالیت‏ها و رفت و آمدهاى خود، آزادترند، زیرا مردان بولهوس، اطمینان دارند که این‏ها، طعمه و ملعبه نمى‏شوند.و بنابراین، کمتر مزاحمتى براى آنها ایجاد مى‏کنند، اما زنان بى‏حجاب، آزادى کمترى دارند.زیرا در معرض دید هستند و چشم‏هاى هرزه را به سوى فرد مى‏کشانند و هوس‏ها را تحریک مى‏کنند و در نتیجه، مورد طمع گرگان شهوت مى‏شوند.زنان باحجاب، مظهر عفاف شناخته شده ‏اند و لذا در خانه و خارج خانه، مزاحمتى ندارند و آزادند، دنبال کارها ومسئولیت‏هاى خویش هستند. قرآن مجید مى‏فرماید: «یَا أَیُّهَا الْنَّبِیُّ قُلْ لاِءَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنَى أَن یُعْرَفْنَ فَلاَ یُؤْذَیْنَ وَکَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَّحِیماً»(47) «اى پیغمبر (گرامى) با زنان و دختران و زنان مؤمنان بگو که خویشتن را به چادر بپوشانند که این کار براى این که آن‏ها(به عفت و حریت) شناخته شوند تا از تعرض و جسارت(هوسرانان) آزار نکشند بسیار بهتر و خدا (در حق خلق) آمرزنده و مهربان است.) گفته‏اند سبب نزول آیه فوق این بوده است : زن‏ها به مسجد مى‏رفتند و پشت سر پیامبر نماز مى‏خوانند.شب‏ها که از نماز مغرب و عشاء باز مى‏گشتند، جوان‏ها سر راه آنها مى‏نشستند و مزاحم آن‏ها مى‏شدند.از این رو، آیه فوق نازل گردید.(48) پاورقی ها: 1.تعدد زوجات و مقام زن در اسلام، سید محمدحسین طباطبائى، ص 22.

  1. زن و عدالت اجتماعى، آیت اللّه‏ هاشمى رفسنجانى، ص 12.
  2. تعدد زوجات و مقام زن در اسلام، استاد سید محمدحسین طباطبائى، ص 22.
  3. زن در نظر تاریخ، محمد جناب زاده، ص 3.
  4. زن و عدالت اجتماعى، على اکبر هاشمى رفسنجانى، ص 13.
  5. قرآن و مقام زن، سید على کمالى، ص 26.
  6. حقوق زن در اسلام و جهان، یحیى نورى، 58-47.
  7. حقوق زن در اسلام و جهان،یحیى نورى.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...