▪ اعتماد ایجاد گردیده و ترس از میان برود. ▪ کارکنان با منابع مورد نیاز،‌ برخوردار از آموزش و آزادی عمل با داشتن مسوولیت و پاسخگویی فعالیت نمایند. ▪ کارکنان برای نقش و سهم خود امیدوار و دلگرم گردیده و آنرا تشخیص دهند. اصل سوم: مشارکت کارکنان[4] کارکنان جوهره سازمان بوده و مشارکت آنها باعث خواهد گردید تا توانایی هایشان مزیت سازمان محسوب گردد. ایجاد انگیزه،‌ تعهد و مشارکت کارکنان نسبت به سازمان، نوآوری و خلاقیت در پیشبرد اهداف سازمان را به ارمغان خواهد آورد. (رافاتل اگوایر، آموزه‌های دکتر دمینگ،چاپ 1378) ایجاد مسوولیت پاسخگویی کارکنان در رابطه با عملکردشان و همچنین ایجاد اشتیاق در مشارکت و همکاری ایشان زمینه ساز بهبود مستمر در سازمان خواهد بود. بکارگیری اصل مشارکت کارکنان در سازمان عموما باعث می گردد که: ▪ کارکنان اهمیت همکاری و نقش خود را در سازمان درک کنند. ▪ کارکنان محدودیت های عملکردشان را شناسایی کنند. ▪ کارکنان مالکیت مسایل را پذیرفته و مسوولیت حل آنها را عهده دار شوند. ▪ کارکنان عملکرد خود را در راستای مقاصد و اهداف شخصی ارزیابی نمایند. ▪ کارکنان فعالانه فرصت های افزایش صلاحیت،‌ دانش و تجربه خود را جستجو نمایند. ▪ کارکنان آزادانه دانش و تجربیات خود را به اشتراک گذارند. ▪ کارکنان آشکارا در خصوص مسایل و عواقب آن بحث کنند. اصل چهارم: رویکرد فرایندی[5] نتایج مورد نظر در سازمان هنگامی که فعالیت ها و منابع مرتبط به صورت فرایندی مدیریت می شوند،‌ با اثربخشی بیشتر حاصل می گردند. رویکرد فرایندی باعث هزینه کمتر و چرخه زمانی کوتاهتر در استفاده از منابع بوده و نتایج بهبود یافته،‌ سازگار و قابل پیش بینی را برای سازمان به ارمغان خواهد آورد. همچنین رویکرد فرایندی بر فرصت های بهبود متمرکز خواهد گردید و آنها را اولویت بندی می نماید. بکارگیری اصل رویکرد فرایندی در سازمان عموما باعث می گردد که: ▪ فعالیت های ضروری به منظور دستیابی به نتایج مورد نظر به صورت سیستمی تعریف شوند. ▪ مسوولیت و پاسخگویی برای مدیریت فعالیت های کلیدی به صورت شفاف ایجاد گردد. ▪ قابلیت فعالیت های کلیدی اندازه گیری و تجزیه و تحلیل گردد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...