منبع مقاله درمورد تغییر جنسیت و حضانت فرزندان، حضانت فرزندان، تلقیح مصنوعی |
در کتاب حجر فقها معتقدند ولایت بر طفل به اشتراک با پدر و جد پدری است و مادر نسبت به اداره اموال فرزند خود هیچ سمتی ندارد [57]. در کتاب نکاح نیز فقها در مورد عدم ولایت سایر بستگان بجز مادر و جدمادری هیچ اختلافی ندارند اما در مورد مادر و جدمادری اختلافاتی وجود دارد، هرچند اکثر فقهای امامیه قائل به عدم ولایت مادر و جد مادری هستند[58]. سوالی که در مورد ولایت بر کودکان و تغییر جنسیت می تواند مورد بحث قرار گیرد این است که هر که پدری که ولی کودکان محسوب میشود اقدام به تغییر جنسیت نمایند آیا پس از اینکه به جنسیت مخالف درآمد باز هم بر کودکان خود ولایت دارد یا خیر؟ دیگر اینکه هرگاه مادری که دارای فرزند صغیری است که پدر و جد پدری ندارد با تغییر جنسیت تبدیل به مرد شود آیا پس از تغییر وی میتوان قائل به ثبوت حق ولایت برای او شد یا نه؟ بنابراین در این مسأله میتوان دو حالت تصور کرد که به ذکر هر کدام میپردازیم: حالت اول: پدری که دارای حق ولایت است با تغییر جنسیت، زن شود. در رابطه با این حالت دو نظریه وجود دارد. نظریه اول: چنانچه جنسیت پدر به واسطه تغییر جنسیت به زن تغییر پیدا کند ولایت او بر کودکان ساقط میشود. از میان فقهایی که به این مسأله پرداختهاند، حضرت امام خمینی (ره) این نظریه را پذیرفتهاند و ایشان در تحریرالوسیله میفرمایند: ظاهر آن است که هرگاه مردی که ولی است با تغییر جنسیت زن شود ولایتش بر کودکان نابالغ ساقط میشود[59]. و دلیل این گروه هم این است که تغییر جنسیت پدر به زن باعث میشو، عنوان پدری بر او صدق نکند و به این دلیل ممنوع از تصرف در اموال مولی علیه میگردد و در نهایت ولایت قانونی او ساقط میگردد، قانون مدنی نیز در مواد 1181 و 1182 به صراحت ولایت را منحصر در پدر و جد پدری دانسته است[60]. نظریه دوم: چنانچه جنسیت پدر بواسطه تغییر جنسیت به زن تغییر یابد ولایت او بر فرزندانش همچنان باقی میماند. دلیلی که در تأیید این نظریه بیان شده از این قرار است: برای صدق عنوان پدری همین که فرزند از منی شخص بوجود آمده باشد کفایت می کند و حتی نیاز به نزدیکی هم نیست از این روست که فرزند متولد از تلقیح مصنوعی به صاحب نطفه منسوب میشود و حکم نیز حقیقتاً بر زن فعلی صدق می کند، از بابت صدق مشتق بر کسی است که به مصدر این مشتق، الان است زیرا اگر فرزندان این فرد بگویند پدر ما همن زن است جز اینکه وی پیش از این مرد بوده، سخن ایشان از جهت صحت کاملاً صحیح است و کسی نمیتواند آن را انکار کند[61]. حالت دوم: هرگاه مادر با تغییر جنسیت تبدیل به مرد شودو پدر و جد پدری نیز در قید حیات نباشد. یا به عللی حق ولایت ایشان ساقط شده باشد. امام خمینی (ره) در تحریر الوسیله در ادامه مسأله ششم از مسائل تغییر جنسیت درباره فرض مورد بحث میفرمایند: هرگاه جنس زن به مرد تغییر یابد ولایت برای او بر فرزندان نابالغش ثابت نمیگردد و ولایت فرزندان بر فرض نبود پدر با جد پدری و در صورت فقدان هر دو یا حاکم است[62]. دلیل قائلین به این نظر از این قرار است که: بنابه روایاتی که در باب ولایت وجود دارد، ولایت بر صغار برای عنوان پدر ثابت است و مادر با تغییر جنسیت به مرد، منصف به این عنوان نمی شود زیرا همانطور که در نظریه دوم از حالت اول بیان شد پدر، کسی است که فرزند از منی او بوجود آمده است و زنی که سابقاً فرزند را حامله شده است و مادر او بوده به صرف تغییر جنسیت به مرد، تبدیل به پدر نمی شود تا به تبع پذیرش این عنوان قائل به حدوث ولایت برای او شویم[63].
بند چهارم: تغییر جنسیت و حضانت فرزندان
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1398-12-12] [ 02:43:00 ب.ظ ]
|