و در مدل پوششی محدودیت اول و دوم مدل به صورت زیر می گردد : از آنجا که در مرحله دوم محدودیت مربوط به واحد تحت بررسی که حد بالای آن عدد 1 می باشد حذف می شود مقدار کارایی می توانند بیش از یک گردد. به این ترتیب واحدهای کارا با امتیازاتی بالاتر از یک رتبه بندی می گردند. یکی دیگر از روش های رتبه بندی واحدهای کارا استفاده از مدل «کارایی متقاطع[61]» می باشد که توان بالایی در تفکیک پذیری واحدهای کارا دارد. در سال 1996 تورگرسن[62] مدلی به منظور رتبه بندی واحدهای کارای ناشی از حل مدل تحلیل پوششی داده ها معرفی کرد. بر اساس این روش میزان اهمیت یک واحد کارا به عنوان الگویی برای واحدهای غیرکارا سنجیده می شود. شاخص الگو برداری در این روش در دو مرحله محاسبه می شود. سپس مدل زیر برای مقایسه واحدهای کارا بر اساس شاخص الگو برداری توسعه می یابد. گروه دیگری از روش های رتبه بندی مبتنی بر کاربرد روش های آماری می باشند که از آن جمله می توان به همبستگی استاندارد، تجزیه و تحلیل تفکیک خطی و تجزیه و تحلیل شاخص های تفکیک خطی اشاره نمود(سالک روشنی،1390).

1-7-2-  روش شاخص کمینه حداکثر زیان(پشیمانی)[63]

در ارزیابی بازه ای کارایی، از آنجایی که امتیاز کارایی نهایی برای هر واحد تصمیم گیری بوسیله یک بازه نشان داده می شود، یک رویکرد رتبه بندی عملی ساده برای مقایسه و رتبه بندی کارایی واحدهای مختلف مورد نیاز است. تعدادی رویکرد برای رتبه بندی اعداد بازه ای  قبلا توسعه داده شده بودند ولی همه آن ها کاستی هایی را دارا بودند. خصوصا هنگامی که اعداد بازه ای دارای مرکز مشترک و عرض متفاوت بودند، قادر به شناسایی و تمایز بین آن ها نبودند. در اینجا ما روش MRA توسعه یافته توسط  وانگ[64] و همکارانش را معرفی می کنیم. این رویکرد دارای تعدادی ویژگی های جالب است که می توان از آن ها برای مقایسه و رتبه بندی کارایی بازه ای واحدهای تصمیم گیری استفاده کرد حتی در صورتی که دارای مرکز مشترک و شعاع متفاوت باشند. روش به صورت زیر خلاصه می شود: با در نظر گرفتن   به عنوان بازه های کارایی واحدهای تصمیم گیری ،  و  نشان دهنده مرکزها و عرض آن ها می باشد. با فرض اینکه  به عنوان بهترین بازه کارایی انتخاب شود و  ، واضح است که اگر  باشد، واحد تصمیم گیری ممکن است از افت کارایی رنج ببرد که به آن فرصت از دست رفته نیز می گویند، و احساس پشیمانی کند. حداکثر افت کارایی که این واحد ممکن است از آن رنج ببرد از فرمول زیر به دست می آید: اگر  باشد، واحد هیچ مقدار کارایی را از دست نداده و احساس پشیمانی نمی کند. در این حالت،پشیمانی یا فرصت از دست رفته آن صفر در نظر گرفته می شود،  . با ترکیب دو حالت بالا خواهیم داشت که : بنابراین شاخص کمینه حداکثر زیان بازه کارایی را انتخاب خواهد کرد که شرایط زیر را ارضا کند و بهترین بازه کارایی باشد: براساس تجزیه و تحلیل های بالا، ما تعریف های زیر را برای مقایسه و رتبه بندی بازه های کارایی می دهیم. تعریف. با در نظر گرفتن ، به عنوان مجموعه بازه های کارایی، حداکثر افت کارایی یا حداکثر زیان هر بازه کارایی  به صورت زیر تعریف می شود: این نشان می دهد که بازه کارایی با کمینه حداکثر افت کارایی، بهترین بازه کارایی می باشد. از آنجایی که حداکثر فقدان کارایی اعداد نسبی هستند آن ها با توجه به حداکثر کارایی میان همه بازه های کارایی محاسبه می شوند. بنابراین آن ها می توانند برای انتخاب مرغوب ترین بازه کارایی از میان مجموعه بازه های کارایی به کار روند. ولی نمی توان از آن ها برای رتبه بندی مستقیم آن ها استفاده کرد(Wang and el, 2005). حال برای رتبه بندی DMU ها، گام های حذفی زیر را داریم: گام 1- ماکزیمم عدد کارایی را محاسبه می کنیم، بهترین بازه کارایی، بازه کارایی است که کمترین مقدار افسوس را دارد به طور مثال  را در نظر می گیریم که گام 2-  را حذف می کنیم و دوباره عدم کارایی را برای بقیه بازه ها محاسبه می کنیم و بهترین بازه کارایی را بین n-1 بازه کارایی تعیین می کنیم، فرض کنیم  – انتخاب شده است که گام 3-  را حذف می کنیم و همین کار را برای n-2 بازه کارایی انجام می دهیم.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...