پایان نامه ارشد درباره سرمایه، سرمایه گذاری |
بخش اول مفاهیم و مبانی صندوق های سرمایه گذاری
درآمد
بی شک مطالعه حقوقی نهاد نوپای مالی همچون صندوق های سرمایه گذاری که از ادبیات موضوع و مفاهیم و مبانی منقح و متعارفی در نظام حقوقی ما برخوردار نیست پیش از پرداختن به ساختار و ماهیت حقوقی آن مستلزم تبیین مفهومی و مبنایی ضروری است. از این رو در بخش نخست به تبیین مفاهیم و معانی اساسی موضوع مورد بحث در فصل نخست می پردازیم و آن گاه بمنظور تکمیل مفهومی آن و تدقیق در مبانی تاریخی تأسیس این نهاد مالی سیر تکامل تاریخی آن در مقارنه با شرکت های تجاری در فصل دوم پی می گیریم و لذا پیشینه این نهاد در کشورهای بنیانگذار آن و سپس در ایران و کشورهای مشابه موضوع فصل دوم این بخش خواهد بود . فصل سوم به مبانی و کارکردهای مالی و اقتصادی و حقوقی و اجتماعی تأسیس و توسعه این نهاد مالی اختصاص دارد و چرایی و ضرورت شکل گیری آنها را از زوایای مختلف مورد بررسی قرار می دهد. و در چهارمین فصل بمنظور اکمال تدقیق و تبین مفاهیم و مبانی صندوق، با بیان انواع گوناگون آنها از حیث مبانی و اهداف مختلف شکل گیری، بخش اول اختتام می یابد تا علاوه بر ترسیم روشنی از مفهوم این سازه حقوقی – مالی در مبانی گوتاگون شکل گیری آن نیز نظریات مصرحی بدست دهد.
فصل اول: مفاهیم
ازآنجا که تعریف دقیق و تبیین مناسب مفاهیم می تواند با تداعی روشن معانی از سوء تفاهم و تعارض مبادی و مبانی موضوع بکاهد و موأنست مفهومی مطلوبتری با موضوع اصلی بحث فراهم آورد، لذا درنخستین گفتار به تعریف وتبیین مفاهیم اصلی مورد بحث می پردازیم.این مفاهیم ناظر به مفهوم سرمایه گذاری و صندوق های سرمایه گذاری و نهادهای مالی مشابه خواهد بود.
مبحث اول: سرمایهگذاری
در تعریف سرمایه گذاری آورده اند؛ «صرف وجوه حال حاضر به امید دریافت عایدات بیشتر در آینده که باعث رشد و توسعه اقتصادی، ایجاد اشتغال، افزایش مستمرتولید وصادرات و درنتیجه دستیابی به رفاه مادی و مقابله ریشه ای با فقر عمومی شود.»(جهانخانی،1374: 17)از ﺩﻳﺪﮔﺎﻩ ﻛﻠﻲ، ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔﺬﺍﺭﻱ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﻱ ﻣﺼﺮﻑ ﭘﻮﻝ ﻫﺎﻱ ﺩﺭ ﺩﺳﺘﺮﺱ ﺑـﺮﺍﻱ ﺩﺳـﺘﻴﺎﺑﻲ ﺑـﻪ پول بیشتری در آینده است ﺑﻪ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺩﻳﮕﺮ ؛ سرمایه ﮔﺬﺍﺭﻱ ﻳﻌﻨﻲ ﺑـﻪ ﺗﻌﻮﻳـﻖ ﺍﻧـﺪﺍﺧﺘﻦ ﻣﺼﺮﻑ ﻓﻌﻠﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﺩﺳﺘﻴﺎﺑﻲ ﺑﻪ ﺍﻣﻜﺎﻥ ﻣﺼﺮﻑ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺩﺭ ﺁﻳﻨﺪﻩ.(شارپ وهمکاران،1390: 23) صندوقهای بازنشستگی نمونههایی هستند که مصرف را به تعویق میاندازند. هنگامی که کارکنان تمام دستمزد خود را در زمان حاضر دریافت نمیکنند، و بخشی از آن را در صندوق بازنشستگی نگهداری میکنند، در واقع مصرف خود را به تعویق میاندازند. به همین شیوه، هنگامی که افراد سهام یا دیگر داراییهای مالی میخرند، در حال به تعویق انداختن مصرف هستند، یعنی سرمایهگذاری میکنند. در بیانی دیگر سرمایهگذاری عبارت است از تبدیل وجوه مالی به یک یا چند نوع دارایی به منظور کسب سود برای مدّتی در زمان آتی ، وجوهی که سرمایه گذاری می شود می تواند ناشی از داراییهای موجود فرد، پول وام گرفته شده یا پس انداز باشد. اغلب مردم و در بیشتر مواقع تصمیم گیریهایی را در خصوص سرمایهگذاری در زندگی خود انجام می دهند چراکه همه مردم به نوعی دارای ثروتی هستند که ناشی از ارائه خدمات آنان در بازار کار است. افراد سعی می کنند از طریق صرفه جویی در مصرف امروز خود و پس انداز آن، بتوانند مصرف آتی خود را بهبود ببخشند و همچنین سرمایه گذاران سعی می کنند ثروت و دارایی خود را به نحو مؤثری مدیریت کنند و بتوانند با محافظت آن از عواملی همچون تورم، مالیات و سایر عوامل، بیشترین بازده را کسب نمایند.(جونز،1374: 11) بنابراین، سرمایهگذاری دامنه وسیعی از فعالیتها را در بر میگیرد و شامل سرمایهگذاری در داراییهای فیزیکی و دارایی های مالی قابل داد و ستد و غیرقابل داد و ستد است[2]. دراینجا، منظور از “سرمایهگذاری” سرمایهگذاری در داراییهای مالی به خصوص اوراق بهادار قابل دادوستدی است که توسط دولت ها، شهرداری ها و شرکت ها منتشر میشود. اوراق بهادار قابل دادوستد داراییهای مالیای هستند که به آسانی و با حداقل هزینه در بازارهای مالی انسجامیافته قابل خرید و فروش هستند. سرمایهگذاری روشی برای حفظ ارزش پول و کسب عایدی میباشد. به هر حال، دو ویژگی اصلی سرمایهگذاری؛ زمان و ریسک است. از دست دادن منافع در حال حاضر قطعی و مبلغ آن معین است. اما، پاداش سرمایهگذاری مربوط به آینده است و مبلغ آن اغلب به ویژه در اوراق مالکیت نامشخص است. در واقع سرمایهگذاری خرید آن دسته از اقلام دارایی است که با گذشت زمان منجر به ایجاد درآمد و افزایش ارزش برای سرمایهگذار خواهد شد. از این رو، هنگامی که فرد یک ورقه بهادار را خریداری میکند، سرمایهگذاری صورت پذیرفته است، اما خرید یک خانه به قصد سکونت سرمایهگذاری محسوب نمیشود. چرا که خانهای که در آن زندگی میکنیم، بازده معینی در طی زمان برای ما به وجود نمیآورد، اما خرید ورقه بهادار بهطور بالقوه دارای بازده است. هر فردی که در بازارهای مالی سرمایهگذاری میکند دارای هدف مشخصی است. او برای بدستآوردن سود و کسب منافع بیشتر در این بازار گام مینهد. در حقیقت شخص سرمایهگذار به امید بدستآوردن جریان نقد در زمان آینده از منافع کنونی چشمپوشی می کند. اگر عوامل ترغیبکننده برای سرمایهگذاری وجود نداشته باشد، افراد بهطور معمول مصرف کنونی را به مصرف آینده ترجیح میدهند. بنابراین فرد سرمایهگذار باید از سرمایهگذاری کنونی خود انتظار بدستآوردن بازده مثبت داشته باشد و بهرهمندی از ثروت و فرصتهای مصرف در آینده ترغیبکننده وی خواهد بود.
گفتار اول) روشهای سرمایهگذاری
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1398-12-13] [ 02:40:00 ب.ظ ]
|