به طور کلی الزامی که برای هر شخص وجود دارد رعایت یکسری قوانین و مقررات است و بر این اساس اگر هرکس به دیگری ضرری وارد کند بایستی آن را جبران نمایدکه در فقه از آن به قاعده ( لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام ) تعبیر شده است. در این قسم از آن جهت که انتقال به شکل غیر عمدی و در سطح خفیف تری از صدمات جسمانی قرار می گیرد ، تنها به جبران خسارت ناشی از این انتقال بسنده می شود . همان طور که در مورد ضرب و جرح عمدی نیز گفته شد ، خساراتی مانند هزینه معالجه و امثال آن در انتقال غیر عمدی نیز بر عهده ناقل است . در واقع تنها مجازاتی که در این بحث می توان برای ناقل در نظر گرفت همین نوع مجازات است که در واقع مجازات نبوده و به نوعی جبران خسارت است . چرا که در باب عمدی بودن مجازات اصلی ، قصاص بود و در صورت عدم امکان قصاص ، پرداخت دیه به عنوان جانشین و بدل از مجازات قصاص قرار داشت . البته ذکر این نکته ضروری است که در ضرب و جرح عمدی نیز همیشه منجر به قصاص نخواهد بود و این موضوعی است که نسبت به مقدار و نوع جنایت و متناسب با آن مشخص می گردد .  اما درانتقال غیر عمدی بیماری منجر به ضرب و جرح ، مجازات اصلی همان دیه یا ارش می باشد . ماده 715 ق . م  . ا مصوب سال 70 : هر گاه یکی از جهات مذکور در ماده (714 )موجب مرض جسمی یا دماغی که غیر قابل علاج باشد و یا از بین رفتن یکی از حواس یا از کار افتادن عضوی از اعضاء بدن که یکی از وظایف ضروری زندگی انسان را انجام می دهد یا تغییر شکل دائمی عضو یا صورت شخص یا سقط جنین شود ، مرتکب به حبس از دو ماه تا یکسال و به پرداخت دیه در صورت مطالبه از ناحیه مصدوم محکوم می شود . صدمات بدنی مذکور در این ماده دارای معانی خاصی است : مرض جسمی : منظور امراض فیزیکی و مادی در مقابل امراض روانی یا دماغی است . امراض دماغی : امراض دماغی شامل بیماری های روانی مختلف است . حواس ظاهری : منظور از حواس ظاهری پنج گانه ؛ ( بینایی ، بویایی ، چشایی ، شنوایی ، لامسه ) است . اعضایی که وظایف ضروری بدن را انجام می دهند : به طور کلی تمام اعضای بدن دارای وظایف ضروری می باشند . مع هذا در اینجا منظور اعضایی است مثل دست و پا و صدمات مغزی و کلیوی که نقصان در یکی از آنها یا از کار افتادن یکی از آنها موجب فلج شدن زندگی انسان می گردد . به هر حال اعضایی که در قانون دیات دارای دیه کامل هستند می توان جز اعضایی دانست که وظایف ضروری بدن را انجام می دهند و در سایر موارد تشخیص با کارشناسان و تصمیم نهایی با دادگاه است .[139] و در ماده 716 همین قانون مقرر می دارد : هرگاه یکی از جهات مذکور در ماه (714) موجب صدمه بدنی شود که باعث نقصان یا ضعف دائم یکی از منافع یایکی ازاعضای بدن شود و یا باعث از بین رفتن قسمتی از عضو مصدوم گردد، بدون آنکه عضو از کار بیافتد یا باعث وضع حمل زن قبل از موعدطبیعی شودمرتکب به حبس از دو ماه تا شش ماه و پرداخت دیه در صورت مطالبه از ناحیه مصدوم خواهد شد. دیه : مجازات اصلی ضرب و جرح غیر عمدی ، دیه است و بسیاری از اعضای بدن ، دارای دیه مقدر شرعی است که دادگاه ها موظفند بر اساس همین دیه مقدر ، رای بدهند .[140] ماده 558 ق . م . ا مصوب 92 ، به صورت کلی مقرر می دارد : در جنایت غیرعمدی بر اعضاء و جنایت عمدی که قصاص ندارد یا قصاص در آن ممکن نیست یا بر دیه، مصالحه شده و مقدار آن مشخص نشده است به شرح مقرر در این قانون، دیه ثابت می شود. ارش : ارش در لغت ، عبارت است از دیه ، پاداش ، کیفر ، دیه جراحت ، تاوان زخم ها و ارش در اصطلاح فقهی به معنای فساد و نقص است و در واقع ، تفاوت قیمت صحیح و معیوب چیزی را گویند .[141] حضرت امام راحل درباره ارش می فرماید : بدانید هر چیزی که در آن تقدیری نیست ، در آن ارش لازم است که نام گذاری به حکومت شده است . ارش ، مشترک است میان ضررهای بدنی انسان و جبران نقصان مال و کالا ، به این معنا که ارش دارای معنائی گسترده تر از معنای دیه است زیرا دیه فقط در مواقع قتل نفس جاری می شود .  پس مراد از ارش در شرع مالی است در مقابل زیان ها به طور مطلق به جز قتل نفس و اتلاف مال ، زیرا مال مقابل قتل نفس ، دیه است و نه ارش و مال مقابل اتلاف چیزی ، قیمت آن است و نه ارش .[142] برخی از اعضا ، فاقد دیه مقدر می باشند که خسارت مربوط به این اعضا را ارش می نامند . ماده 559 ق. م . ا مصوب 92، این خسارتها را چنین بیان کرده است : هرگاه در اثر جنایت صدمه ای بر عضو یا منافع وارد آید چنانچه برای آن جنایت در شرع دیه مقدر یا نسبت معینی از آن به شرح مندرج در این قانون مقرر شده باشد مقدار مقرر و چنانچه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...