در سیستم ارتباطات، بازخور هرگونه اطلاعات برای برقراری ارتباط است. فرد ممکن است اطلاعات خود را به صورت رمز به شکلی قابل انتقال به صوت کتبی یا شفاهی یا حتی نوعی ژست خاص (برای مثال با تکان دادن دست) در آورد. پیام کدگذاری شده یا رمزی پس از این مرحله به اجرا در میآید که ممکن است از طریق وسایل چاپ، امواج صوتی یا نور به مقصد برسد. مقصد ممکن است فرد، گروه، یا دانشجویان یک کلاس دانشگاهی باشد. دریافت کننده یا گیرنده آنچه به او رسیده است را با توجه به تجربیاتش یا چهارچوبی مشخص تفسیر میکند. هر چه تفسیر او به پیامی که به صورت کد و رمز درآمده است نزدیکتر باشد، به همان اندازه ارتباطات دارای کارایی بیشتری خواهد بود. در نهایت فرستنده پیام میتواند با توجه به گفتهها و اعمال مشتریان یا از طریق سیستم بازگشت دهنده اطلاعات اثر و میزان نفوذ پیام خود را ارزیابی کند؛ برای مثال مدیری میخواهد پیام فروش به مشتریان برساند. این پیام از طریق آگهی های تجاری رادیویی به صورت کد، صدا، لحن، موسیقی، کلمات و رمزی درمیآید و از طریق برنامه پس از شنیدن پیام آن را تفسیر میکند و سرانجام فرستنده یا مدیر بازاریابی میتواند از طریق سیستم بازخور مشخص سازد که پیام او با چه کارایی در شنونده یا خریدار اثر کرده و تا چه اندازه مشتریان را به واکنس واداشته است. در هر مرحله از مراحل مذکور ممکن است سروصدا و موانع و مزاحمتها از کارایی سیستم بکاهند؛ مانند وجود سروصدا در زمانی که برنامه تجاری از رادیو پخش میشود، یا تبلیغات رقبا، فروشندگان و حتی نمایشگاهها. فرستنده پیام باید برای مقابله با این موانع آمادگی داشته باشد و در مواقع لازم واکنش نشان دهد.
2-5-4-1 تعیین ترکیب فعالیتهای ترفیعی و تشویقی
یکی دیگر از وظایف مهم در مدیریت بازاریابی تعیین مؤثرترین ترکیب ترفیعی است. در این مورد از وسایل متعددی میتوان استفاده کرد. مشکل این است که مدیریت از میزان دقیق اثربخشی و کارایی تبلیغات، آگهی ها، فروش شخصی و وسایل ترفیعی دیگر برای دستیابی به اهداف برنامههای فروش اطلاع ندارد و نمیداند که تا چه حد باید برای فعالیتهای ترفیعی خرج کند.
2-5-4-2 عوامل مؤثر در ترکیب ترفیع
چهار عامل در تصمیمات مدیریت راجع به ترکیب ترفیع تاثیر دارد که عبارت است از: میزان پول در دسترس. این عامل، تعیین کننده حقیقی ترکیب ترفیع است و در واقع نحوه استفاده، اثر و برتری هر کدام از وسایل ترفیعی را مشخص میسازذ؛ برای مثال دادن آگهی ها در روزنامه، رادیو، یا تلویزیون، یا برتری فروش حضوری بر آگهی ها. چگونگی و ماهیت بازار. این عامل در برگیرنده حوزه جغرافیایی بازار، میزان تمرکز بازار و نوع مشتریان است که باید جزئیات هر کدام بررسی شود. ماهیت محصول. برای عرضه محصولات مصرفی و صنعتی از روش های مختلفی استفاده میشود؛ برای مثال در مورد محصولات مصرفی، ترکیب ترفیع ممکن است تحت تأثیر نکاتی از قبیل رفاه، نحوه خرید کردن و اختصاصی بودن محصول قرار گیرد و تبلیغات حضوری و ویترینهای نمایشی در آن نقش بسیار کمی داشته باشد؛ اما در مورد محصولات صنعتی بیشتر بر فروش حضوری و شخصی تاکید میشود. جرخه عمر محصول. از آنجا که هر محصول دارای منحنی عمر خاصی است و معمولاً مراحلی از قبیل معرفی، رشد، بلوغ و اشباع، و افول را میگذراند تصمیمات مربوط به روش ترکیب ترفیع و فعالیتهای ترفیعی با توجه به مرحلهای که محصول در آن قراردادرد اتخاذ میشود؛ برای مثال در مورد محصولی که در مرحله معرفی قرار دارد و مشتری از امتیازات آن آگاهی ندارد، ترکیب ترفیع باید آگاهی دادن به مشتریان و آموزش آنان برای رفع نیازها و برآوردن خواستههایشان باشد. معمولاً تاکید زیاد بر فروش شخصی و حضوری برای عرضه محصول جدید یا ورود به بازار جدید لازم به نظر میرسد. در مورد محصولات صنعتی ممکن است فعالیتهای ترفیعی به صورت ایجاد نمایشگاههای مخصوص باشد. قضیه دیگری که در اینجا وجود دارد این است که مفهوم 4P از دیدگاه فروشنده از بازار است نه از دیدگاه خریدار از بازار. از نقطه نظر خریدار 4P ممکن است به عنوان 4C تشریح شود: راه حل مشتری، هزینه مشتری، رفاه تسهیلات، ارتباطات. بنابراین در حالی که بازاری ها خودشان را به عنوان فروشنده یک کالا می داند، مشتریان خودشان را به عنوان خریدار ارزش یا خریدار راه حل مشکلاتشان می دانند. مشتریان بیشتر در مورد قیمت محصول برانگیخته می شوند. آنها به هزینه های کل بدست آوردن محصول مورد استفاده و کنار گذاشتن محصول اهمیت بیشترین می دهند. مشتریان محصول و خدمتی را که به آسانی قابل دسترس و همچنین امکان پذیر باشد را می خواهند و درنهایت مشتریان ارتباط دو طرفه می خواهند بنابراین برای حل این مسأله، بازاریابها باید در ابتدا بخوبی از طریق 4C فکر کنند و سپس 4P را از روی آن طراحی کنند. (کاتلر وآرمسترانگ، 2000) پارادایم مدیریت آمیخته بازاریابی، بر تفکر بازاریابی، تحقیقات و عملیات بازاریابی مسلط شده است. امروزه، این پارادایم در حال از دست دادن پایگاه و موقعیت خود است. رویکردهای جدیدی در تحقیقات بازاریابی در حال ظهور هستند. از علل تغییر می توان به جهانی شدن کسب و کار، افزایش تأکید بر اهمیت حفظ مشتری، اقتصادهای بازار، اقتصادهای مشتری مدار، فاصله فیزیکی، زمان، مقررات زدایی، انتظارات مشتری و فناوری اطلاعات جدید اشاره کرد که در بین سایر روندها، تغییر مسیر اصلی بازاریابی را تقویت می کنند (Brookes, Brodie &2002, Lindgreen). بعد از 1990، بسیاری از شرکت ها توجه خود را به زمینه هایی مانند چگونگی حفظ روابط مثبت با مشتریان، چگونگی افزایش وفاداری مشتریان و چگونگی توسعه ارزش عمر مشتری معطوف کردند. بنابراین، راهبردهای اخیر شرکت ها به سمت راهبردهای مشتری گرا تغییر می یابد. به ویژه درک نیازهای مشتریان و ارائه خدمات اضافی به عنوان عوامل تعیین کننده موفقیت یا شکست شرکت ها شناخته می شوند (Ahn, Seok & Kyung ,2003)
2-6 محیط بازاریابی
منظور از محیط بازاریابی مجموعه شرایطی است که باید با توجه به آنها تقسیمات بازاریابی اتخاذ و عملیات بازاریابی اجرا گردد. این محیط کلیه کالاها و خدمات را در بر گرفته و بی توجهی به آن می تواند باعث شکست تلاش های بازاریابی گردد. محیط بازاریابی به چهار محیط یا قلمرو و کوچکتر قابل تقسیم است. (بلوریان تهرانی، 1375): محیط سازمانی، محیط بازار، محیط عمومی و محیط ناشناخته.
2-7 انواع بازاریابی
بازاریابی دارای دامنه بسیار گسترده ای است که تمام امورو زندگی بشر را در بر می گیرد. طبق تعریف محصول که عبارتست از هر چیزی که به نحوی نیاز یا خواسته ای را برآورده سازد می توان شخص، سازمان، ایده، مکان، خدمت و هر نوع کسب و کار تجاری یا غیرتجاری را محصول قلمداد کرد، در نتیجه در هر کدام از آنها نیاز به بازاریابی با مفهوم کامل و ابعاد گسترده آن وجود دارد. (روستا، ونوس، ابراهیمی، 1375)
2-8 بازاریابی خدمات
در این زمینه مدیران بازاریابی چندان فعال نبوده اند اما آن دسته از سازمانهای خدماتی که اصول بازاریابی را پذیرفته و طرح ها و برنامه های خود را بر پایه عنصر آمیخته بازاریابی بنا کرده اند به نتایج مثبتی رسیده اند. در بسیاری از جوامع حدود 4/3 نیروی کار غیر از بخش کشاورزی در صنایع خدماتی فعالیت دارند و حدود 3/2 تولید ناخالص ملی را برعهده دارند شغل های خدماتی در دوران رکود و کسادی بیش از شغل های تولیدی فعالند. حدود 2/1 پولهایی که مصرف کنندگان خرج می کنند صرف امور خدماتی می شود. میزان استفاده از خدمات و اشتغال به کارهای خدماتی در همه جوامع رو به افزایش است. هرچه امور تجارت و فعالیت ما پیچیده تر، تخصصی تر و رقابتی تر باشد امور خدماتی رشد بیشتری می یابد. مدیران ناگزیرند برای اداره بهتر سازمانهای خود در دنیای فعال و پررقابت امروزه با اصول بازاریابی خدماتی آشنا شده و از فنون بازاریابی در ارائه خدمات و ارضای نیاز مشتریان خود بهره گیرند (روستا، ونوس، ابراهیمی، 1375) بازاریابی دارای دامنه بسیار گسترده ای است، زیرا طبق تعریف، محصول که عبارت است از: « هر چیزی که به نحوی نیاز یا خواسته ای را برآورده سازد و بتواند به شخص، سازمان، انگاره، مکان، خدمت و هر نوع فعالیتی که به نوعی این نیاز یا
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت