همانطور که ملاحظه شد دسته ای از منتقدین، ناکافی  بودن 4Pرا مطرح نموده و هر یک پیشنهاد اضافه نمودن یک یا چند P دیگر  را مطرح نمودند. اما دسته ای دیگر،‌ پا را فراتر نهاده و به منظور کارآمد تر شدن آمیخته بازاریابی، پیشنهاد جایگزین نمودن حروفی دیگر را به جای P مطرح نمودند: استفاده از 4C یکی از انتقادات با ارزش و زیربنایی که به آمیخته بازاریابی سنتی (4P) وارد شده این است که مدل مذکور نشان دهنده دیدگاه فروشنده است، نه خریدار. شاید دیدگاه خریداران در مورد آنچه به ایشان عرضه و پیشنهاد می شود، متفاوت از دیدگاه عرضه کنندگان باشد. بنابراین بهتر است که عنوان ها را با رویکرد به خواست و نظر مشتریان تنظیم نموده و به جای Pها از C ها استفاده نماییم (کاتلر، 1379: 82) رابرت لاتربورن پیشنهاد کرد که فروشندگان قبل از ایجاد 4P، با C4 کار کنند. یعنی بازار و بازاریان بهتر است که ابتدا به دیدگاه های مشتریان بیاندیشند و بعد دیدگاه خود را تنظیم نمایند، زیرا وقتی بازاریان از طریق C4 به مشتریان هدف فکر می کنند، تعیین 4Pآسان تر می شود. C4 ارائه شده توسط وی عبارتند از:  

  • ارزش برای مشتری (نه محصول)[42]
  • هزینه برای مشتری (نه قیمت)[43]
  • راحتی (نه مکان)[44]
  • ارتباطات (نه ترویج و گسترش) [45](کاتلر،‌1385: 152)

استفاده از 5V (گرایش خریدار) به طور کلی، خریدار در خرید کالاها و خدمات از طرفی اطلاعات کاملی از عوامل آمیخته  بازاریابی ندارد و از طرف دیگر به دنبال بدست آوردن مزایایی از محصولات ارائه شده است. «گرایش خریدار» به فرآیندی اشاره دارد که در آن مشتری بالقوه، با تفکر و ارزیابی و مشورت، منبع مناسب عرضه را انتخاب و برای خرید محصول اقدام می کند. در نتیجه با بررسی گرایش خریدار و تعیین ارتباط آن با آمیخته بازاریابی شرکتها،‌ می توان به جایگاه رقابتی مناسبی دست یافت،‌ گرایش خریدار به طور کلی دارای 5 بعد زیر است: ارزش[46]:  جدا از ویژگی های آشکار ارزش مانند کیفیت، مناسب بودن برای هدف، اطمینان و غیره، قیمت،‌عملکرد و شهرت عرضه کننده نیز برای خریدار مهم است. به علاوه خریداران  ظرفیت فنی و ویژگیهای سمبولیک مانند منحصربه فرد بودن و جایگاه مارک هستند. کارایی[47]:  کارایی زمانی حادث می شود که خریدار قابلیت دسترسی کلی به عرضه کننده را مطابق با انتظارات خود داشته باشد. نزدیکی و دسترسی آسان به منبع خرید، برای خریدار مهم است. مسافت نه تنها با دسترسی،‌انتخاب، آزادی عمل و استطاعت خریدار ارتباط دارد. بلکه با «زمان» که غالباً مهمترین عامل است نیز ارتباط تنگاتنگی دارد. قدرت و شهرت نام و نشان تجاری، قابلیت تکرار خرید، نتایج خرید و شکل ویترین فروشگاه ها نیز در کارآیی مؤثر هستند. مقدار[48] :  یکی از مشکلات خریداران، ماهیت محدود بعضی از محصولات (کالاها و خدمات) است. برای مثال مکانیکی که به یک قطعه نیاز دارد و مجبور است یک سری کامل از این قطعات را خریداری کند،‌این صرفه جویی به مقیاس در فروشگاه ها، از لحاظ هزینه ای به زیان خریدار است. «مقدار» به عواملی نظیر کمیت، تعداد قابلیت تقسیم،‌ثبات، قطعات یدکی،‌اندازه بسته و .. اطلاق می شود. تنوع[49]: آزادی در انتخاب، حق مسلم مشتری و عامل ضروری در بازاریابی اثربخش است. اما انتخاب را نه تنها با ارائه تنوع محصول،‌ بلکه با تنوع قیمت، تنوع شیوه های پراخت و تحویل، تنوع خدمات پس از فروش، بیمه، گارانتی و… نیز می توان تضمین کرد. مزایا[50]:  مشتریان مزایای محصول را مشاهده می کنند و تنها در صورتیکه تشخیص دهند منبع موردنظر، بهترین مزایا را ارائه کرده است،‌روابطشان را با عرضه کننده ادامه می دهند Bennett, Anthony, (1997) رهایی از زندان حروف

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...