کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


شهریور 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 




ه: قائم به شخص  بودن د.در این قرارداد تعهد شخص کارگر جنبه شخصی داشته و قائم به شخص است و وراث کارگر یا ثالث نمی تواند تعهد او را انجام دهد به همین علت قرارداد کار به حقوق اشخاص بیشتر مربوط می شود تا به حقوق اموال . به گفته ریپر  – استاد بنام فرانسوی « در واقع شخص انسانی است که هم موضوع قرارداد است  هم طرف قرارداد ». به این دلیل است که کار تحت حمایت قانون کار قرار گرفته و روابط قراردادی آنها را هم تابع نظم عمومی شناخته شده است . و : الحاقی بودن امروزه بسیاری از قراردادها الحاقی  هستند و همواره یک طرف قرارداد شرایط خود را تعیین می کند و طرف مقابل یا قرارداد را با همان شرایط می پذیرد یا رد می کند . هر چند در ماده 10 قانون کار مواردی پیش بینی شده است  که الزاماً باید در قرارداد کار وجود داشته باشد اما در خصوص برخی از موارد در قرارداد توسط طرفین قابل تعیین یا پس از آن قابل تغییر است و با توجه به پیچیدگی در نحوه کار برخی از مشاغل و منحصر به فرد بودن پاره ای از آنها، شرایط را طرفین قرارداد  با در نظر داشتن حساسیت هایی تعیین می نمایند اما این مشاغل اگر اندک نباشند فراوان هم نیستند و عمومیت با مشاغلی است که هر کارگر ساده یا نیمه ماهری می تواند کار مورد نظر را انجام دهند.هر چند قراردادهای الحاقی جزء عقود محسوب می شوند ولی خصوصی بودن طرفین آن نمی تواند مانعی برای عدم مداخله دولت باشد چرا که از ویژگی  الحاقی بودن قرارداد که ناشی از تفاوت قدرت اقتصادی و شرایط اجتماعی کارگر و کارفرماست می توانیم به توجیه مداخله دولت در روابط کار و ضرورت حمایت از کارگر در حقوق کار برسیم. ی : امری بودن رعایت حداقل ها مقررات قانون کار با توجه به حمایتی بودن آن جنبه آمره دارند .با تصویب قانون کار و تعیین شرایط آن از جمله ساعات کار ،مزد ، مرخصی ، تعطیل هفتگی در قانون کار و آمره بودن آن آیا می توان گفت قرارداد کار کماکان و مانند قبل از تصویب قانون کار نقش آفرین است یا خیر ؟هر چند قوانین امری و حمایتی بر قرارداد کار تأثیر زیادی دارد اما هنوز این قرارداد نقش مهمی را در تنظیم رابطه حقوقی میان کارگر و کارفرما دارد از جمله اینکه طرفین یکدیگر را آزادانه برمی گزینند . هر چند در ماده 10 قانون کار شرایط تعیین کننده در قرارداد کار بر شمرده شده است و لکن قرارداد کار همانند سایر قراردادها مستلزم توافق دو طرف است و آثار حقوقی خود را در پی خواهد داشت . همچنین برابر ماده 11 ق.ک تعیین مدت آزمایشی کار با قرارداد کار امکانپذیر خواهد بود که با تعیین آن آثار حقوقی خاصی برای طرفین ایجاد می کند و عدم تعیین نیز آثار خاصی برای طرفین ایجاد خواهد کرد. 1 _آمره بودن قسمت اعظم قرارداد اهمیت  قرارداد کار این است که هنوز شاخصه اصلی رابطه کارگری و کارفرمایی است و تبعیت حقوقی و اقتصادی که از آن صحبت کردیم در قرارداد کار کاملاً مشهود و بارز است و نمی توانیم کمتر از آنچه در قانون کار برای کارگر تعیین شده است بین کارگر و کارفرما توافق حاصل شود .مواد فصل سوم قانون کار در مورد مواردی است که می بایستی به کارگر پرداخت شود و اگر قراردادی بین طرفین منعقد شود نمی تواند حقوق پیش بینی شده کارگر را نادیده بگیرد و با میزان کمتری از آن توافق صورت پذیرد.. بسیاری از مواد قانون کار جنبه امری دارد  .مواد  49 ،148 ،51 ، 62 ، 35 ،37 و …آمره بوده  قرارداد کار باید منطبق بر آن و همسویه با حد اقل های تعیین شده منعقد گردد .و هر توافقی مستلزم پذیرش مزایای کمتر یا صرفنظر کردن از مزایای قانونی می باشد که با فلسفه پیدایش حقوق کار و جنبه حمایتی بودن قانون کار در تعارض است و با رضای بعدی کارگر نیز نافذ نمی شود و این امر بر اساس نظم عمومی اجتماعی درست و منطقی است و می توان گفت به نظر برخی از اساتید حقوق کار  قرارداد کار که تا سالها وسیله نقض حقوق طبقه کارگر بوده اکنون با تحول سودمندی جایگاه حقیقی خود را یافته و به وسیله برقراری حمایت به نفع کارگران تبدیل گردیده است. 2 _نظم عمومی اجتماعی اصطلاح نظم عمومی اجتماعی در فقه و حقوق اصطلاح شناخته شده ای است و استفاده فراوانی از آن شده است اما تعاریف مختلفی از آن به عمل آمده است و ضابطه دقیقی برای تشخیص مصادیق نظم عمومی نمی توان بدست آورد ولی نقطه مشترکی که وجود دارد رابطه مفهوم نظم عمومی با منافع و مصالح عمومی جامعه است و عامل اصلی وضع قواعد و قوانین موجود از دید قانونگــذار مصلحت عمومــی است .در پاره ای از مصلحت عمومی به مراتب از مصالح مربوط به آزادی اراده افراد در نظر قانونگذار مهمتر است اینجاست که قانون با نظم عمومی مرتبط می شود. مفهوم نظم عمومی نزد فقها شناخته شده است و هر امری که منجر به اختلال در نظام معاش و معاد مردم گردد از نظر آنان مردود است. مواردی از قبیل عدم جواز نقض حکم قاضی با استدلال به ایجاد هرج و مرج و در باب حجیت استصحاب ، قاعده ید، رعایت قوانین و مقررات ، اصل صحت ، عدم لزوم احتیاط در انسداد باب علم و موارد دیگر در عالم فقه به نحوی با نظم عمومی استدلال می گردد. نظم عمومی در نزد حقوقدانان نیز چندان روشن نیست و صرفاً تفسیرهای گوناگونی از آن شده است البته این تفسیرهای گوناگون ناشی از چندگانگی ماهیت نظم عمومی نیست بلکه به نظر می رسد در تمام مواردی که به نظم عمومی استناد  می شود هدف این است که از اجرای امری که با منافع و مصالح عمومی جامعه تعارض دارد جلوگیری می شود و اگر مصالح عمومی یا مصلحت فردی شخصی برخورد پیدا کرد از بین مهم و اهم مصالح عمومی اهم شناخته شده و ترجیح داده می شود. بدیهی است که این مصالح ثابت و غیر قابل تغییر نیستند بلکه با توجه به مقتضیات زمانی مختلف دائماً در حال تغییر و تحول هستند .از مهمترین ویژگی نظم عمومی امری بودن آن و لزوم رعایت آن از سوی همه افراد جامعه است که تراضی بر خلاف آن بی اثر و اجرای آن تکلیف است. در موضوعات حقوق خصوصی نیز نظم عمومی به عنوان یک مکانیزم حقوقی است که دولت به وسیله آن قراردادهای خصوصی مغایر با منافع عمومی را باطل اعلام می کند و اصل آزادی اراده را در قردادها محدود می کند .همانگونه که بحث شد قرارداد کار قراردادی است که طرفین آن با در نظر داشتن مقررات قانون کار نسبت به انعقاد آن اقدام می کنند. قانون کار نیز مانند هر قانون دیگری جنبه اجبار و الزام دارد و امر در آن نهفته است و در آن قواعدی وجود دارد که « درجه اجبار ناشی از قانون »  به اندازه ای پر اهمیت است که تراضی بر خلاف آن مجاز نیست.(قوانین امری) در نظم عمومی به مفهوم اقتصادی، قوانین مربوطه با توجه به تغییر و تحول موضوعات دائماً در حال تغییر هستند . قانون کار نیز که متأثر از جریانات اقتصادی و سیاسی زمان تصویب خود بوده است دیدی حمایتی از کارگر دارد به نحویکه برای حفظ منافع و موازنه طرفین کار با توجه به ضعیف بودن کارگر به حمایت از این قشر پرداخته و مقررات امری آن بر این پایه وضع گردیده است و مقررات آن دارای خاصیت اجتماعی هستند و و قواعد مربوطه در زمره قواعد نظم عمومی اقتصادی حمایتی قرار می گیرند که به بیان دیگــــر « نظم عمومی اجتماعی» نامیده می شوند. بر مبنای این مفهوم از نظم عمومی، حقوق مندرج در قانون کار جنبه حداقلی دارد و نمی توان حتی با توافق خود کارگر مزایایی کمتر از آن برای او در نظر گرفت و همچنین هیچ سازمان کارگری و یا کارفرمایی نمی توانند بر سر تحول یا تغییر به توافق برسند .نمونه این موارد به موجب مواد مختلف آمده است.مثل کار کردن کودک یا کار اجباری ممنوع است .نظیر این موارد را نظم عمومی کلاسیک می نامند که مصادیق آن در قانون کار بسیار است. در حقوق کار نظم عمومی مسیر یک طرفه دارد یعنی فقط به کارفرما به نحو مطلق تحمیل می شود و عدول از آن در جهت منافع کارفرما و خود کارگر حتی اگر با توافق با وی باشد امکان پذیر نیست و مواد 8 و 141 قانون کار تصریح در این معنا دارد. بنابراین رعایت قواعد امری در قرارداد کار و در نظر داشتن حداقل ها آن را جزء مقولات مریوط به نظم عمومی قرارداده و بر خلاف مقررات قانون کار نمی توان در آن شروطی را گنجاند چرا که آن را خلاف نظم عمومی و قواعد آمره قرار  داده و شروط گنجانده شده را فاقد هر گونه اثر حقوقی می کند و اگر در هر محکمه ای چنین قراردادی ارائه شود مراجع رسیدگی می توانند از اجرای آن به استناد ماده 975 ق.م خودداری نمایند که در این مورد در فصل بعدی مفصلاً بحث گردیده است.

   گفتار سوّم : نوع قرارداد و تضمین امنیت شغلی

اگر رابطه بین کارگر و کارفرما دارای ثبات باشد و به آسانی قطع نشود می توان از امنیت شغلی سخن گفت.قرارداد کار که منبع مهم و تعیین کننده شرایط برقراری حقوق و تعهدات طرفین است در چگونگی پایان دادن به رابطه کار نیز نقش مهمی را برعهده دارد. کارفرمایان معمولاً تمایل دارند برای انجام کار کارگری را برای مدت موقت و نه دائم به کار گیرند تا آزادی عمل بیشتری برای اخراج او داشته باشند.قراردادها در گذر زمان با

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1398-12-15] [ 11:57:00 ق.ظ ]





البته بعد از ابلاغ این بخشنامه رویه واحدی از محاکم در خصوص اعمال آن دیده نشد چرا که در بعضی از محاکم دیده شد که قضات از اجرای این بخشنامه امتناع نمودند . بخشنامه یا دستورالعمل به دستوراتی گفته می شود که روسای دستگاه ها خطاب به همکاران قلمرو مأموریت در مقام تفسیر وبیان شیوه اجرای قوانین و مقررات و یا تنظیم امور داخلی صادر می کند[155] و درست است که در ضرورت صدور برخی از بخشنامه ها تردید نیست وصدور بخشنامه و به خصوص از سوی رئیس قوه قضائیه نشان از رویکرد آن به اصلاحات قضایی داشته و ابهامات قوانین از بین می رود . اما مهم آن است که به ضد آن تبدیل نشود زیرا جایگزین شدن بخشنامه به جای قانون ،اصل تفکیک قوا را از بین برده و خدشه دار می کند . همانطور که اصل [156]138 قانون اساسی جمهوری اسلامی تأیید داشته مفاد بخشنامه نباید با متن و روح قوانین مخالف باشد و اصل [157]170 قانون اساسی نیز در این راستا می باشد و در تعارض میان بخشنامه و قانون ، قانون حاکم است . درست است که این بخشنامه با انگیزه رفع مشکلات زندانیان مهریه و دیه وضع شده ،اما شامل محکومان چک ، سفته وسایر محکومان نقدی نیز می شود که باعث بروز مشکلاتی از جمله انتقال اموال از طرف کسانی که مدیون می باشد به صورت صوری،قطع امید مردم ازمراجعه به مراجع قضایی،انباشته شدن پرونده ها دراجرای احکام دادگاهها ، ضرر مالی نهادهایی از جمله بانک ها و موسسات مالی واعتباری و … درنهایت مشکلات اقتصادی در جامعه می شود . به همین علت برخی از قضات با این استدلال که این بخشنامه خلاف قانون می باشد از اجرای آن امتناع نمودند . در نهایت با بروز این مشکلات در خصوص این بخشنامه نظر مشورتی ابراز گشت که سرانجام برخی از این ایرادات را برطرف نمود . نظریه مشورتی اداره کل حقوق وتدوین قوانین قوه قضائیه در مورد اصلاح آیین نامه قانون نحوه اجرای محکومیتهای20/6/91 : در مورد اعمال ماده دو قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی و اصلاحیه بند ج ماده 18 و آئین نامه اجرایی موضوع ماده 6 قانون مذکور اصلاحی مورخ 30/4/1391 ریاست محترم قوه قضاییه مراتب ذیل متذکر می گردد . 1- وضعیت محکوم علیه مالی مدعی اعسار از دو حالت کلی خارج نیست یا ازنظر اعسار و ایسار معلوم الحال است یا مجهول الحال، در صورت اول به مقضای حال او عمل می شود مانند کسی که حکم اعسارش قبلاً صادر شده است ، در صورت دوم بنابر نظر مشهور فقها باید تأمل به تفکیک  شد به این ترتیب که چنانچه این ناشی از قرض و یا معاملات  معوض باشد و مدیون اکنون مدعی اعسار شده است . بقای مال نزد وی استصاب و در نتیجه ادعای خلاف آن با ارائه دلیل از ناحیه مدعی اعسار و ایسار  باید  ثابت شود و تا آن هنگام به عنوان بدهکار مماطل یا ممتنع جبس می شود و در سایر موارد که بدهکار بابت بدهی به طورمستقیم یا غیر مستقیم مال اخذ  نکرده است . مانند ضمان ناشی از دیات ، اصل  عدم، جاری می شود زیرا انسان بدون دارایی متولد می شود و دارایی امری حادث است و وجود آن نیاز به دلیل دارد . تنها در این صورت چنین شخصی که اصل ، موافق ادعای اوست . و تکلیف او به اثبات ادعایش ، خلاف شرع و ادعای او با سوگند پذیرفته می شود[158] . در این نظریه مشورتی بین دیون معوض و سایر مواردی که شخص دینی بر گردنش می باشد تفاوت قائل شده است . به این صورت که اگر شخصی حالت اعسار و ملائتش معلوم نباشد اگر دین وی ناشی از عقود معوض باشد یعنی به این صورت که اگر چک داده در قبالش مالی اخذ کرده یا خدماتی ارائه شده که باید اصل را بر ملائت گذاشت و اعسار باید ثابت شود ولی در  سایر موارد اصل بر اعسار و ملائت باید ثابت شود . در خصوص عقود معوض می توان گفت :«عقودی که بر حسب طبیعت خود،دارای دو مورد است و هر یک ازدوطرف در برابر مالی که می دهد یا دینی که به عهده می گیرد ، مال یا تعهد دیگری را برای خود تحصیل می کند . درعقود معوض همیشه دوتعهد متقابل وجود دارد و هر یک از دو طرف ، در همان حال که از دیگری طلبکار است ، مدیون او نیز هست[159]» . البته در خصوص اینکه در سایرموارد غیر از عقود معوض اصل بر عدم است می توان گفت درست است که انسان بدون دارایی به دنیا می آید ولی معمولاً در حالی مدیون می شود که حداقل سنی از وی گذشته ،شخص به مرور زمان زندگی کرده و حداقل مالی برای خود به دست می آید و اماره بر این است که حداقل مالی کسب کرده و جای که اماره وجود دارد دیگر جایی برای اصل باقی نمی ماند . بر پایه همین نظریه بود که کسان زیادی که بخاطر اصلاحیه مندرج موضوع ماده 6 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی از حبس آزاد شده بودند درباره با در خواست محکوم له روانه زندان شوند و این عمل هم با عدالت سازگار است و هم با قوانین مد ون کشور های ، چرا که اگراین روال ادامه می یافت علاوه بر آشفتگی اقتصادی دیگر کسی به نظام قتصادی کشور اعتماد نمی کرد . در نهایت به نظر می رسد این تفکیک که با رعایت علت و منشأ دین و توسط اداره حقوقی صادر و مورد قبول مسوولان قضایی می باشد ،کاملا صحیح و منطبق با موازین فقهی و قضایی است[160]. ولی  سوال این است که ایا بهتر نبود که از همان ابتدا،زمانی که اصلاحیه مذکور صورت می گرفت ،با قانون گذاری و اعمال تصمیمات شفاف ،همین تفکیک و تشریح موضوع به صراحت در متن ایین نامه قید و بدان تاکید می شد ؟! این در حالی است که همگان می دانند نظریه مشورتی اداره حقوقی جنبه ارشادی داشته و هیچ الزامی برای تبعیت از ان وجود ندارد .حال باتوجه به ضمانت اجرای عدم پرداخت دیون به مصادیق مختلف آن می پردازیم.

مبحث اول:عجز از پرداخت جزائی نقدی

دراین گفتار به این موضوع می پردازیم که آیا دعوای اعسارکسی که محکوم به پرداخت جزای نقدی شده و بعلت عجز از پرداخت آن زندانی گردیده است قابل استماع است ؟ در این خصوص ماده یک قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی مصوب 1377 داشته :«هر کس به موجب حکم دادگاه در امر جزایی به پرداخت جزای نقدی محکوم گردد و آن را نپردازد و یا مالی غیر از مستثنیات دین از او به دست نیاید به دستور قاضی صادر کننده حکم به ازای هر پنجاه هزار ریال یا کسر آن یک روز بازداشت می گردد ».که نشان می دهد دعوی اعسار در خصوص جزای نقدی قابل استاع نمی باشد . همچنین با توجه به اینکه در ماده 2و3 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی 1377 بیان شده که محکوم علیه ضمن اجرای حبس در صورتی که معسر باشد از حبس آزاد  می شود ولی در خصوص جزای نقدی ، به این علت که جزای نقدی یک نوع مجازات است و از شمول مقررات اعسارخارج می باشد[161]. حرفی به میان نیامده لذا دادخواست اعسار از کسانی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:56:00 ق.ظ ]






هزینه‌های هنگفت برنامه همودیالیز بیماران کلیوی، مقامات بهداشتی ایران را بر آن داشت تا در زمینه راه‌اندازی «پیوند اعضاء» تلاش کنند. اولین پیوند قرنیه در ایران در سال 1335 در تهران توسط آقای دکتر شمس، با موفقیت انجام شد و در سال 1347 اولین پیوند کلیه در شیراز توسط دکتر خدا دوست انجام گرفت. اولین پیوند کلیه اهدایی از اعضای خانواده در ایران در سال 1347 توسط آقای دکتر محمد سنادیزاده و همزمان در شیراز اولین پیوند کلیه از جسد، توسط آقای دکتر روح‌ا… کدیور صورت پذیرفت. قبل از پیروزی انقلاب اسلامی حدود 60 پیوند کلیه در ایران انجام شد و بیشتر کلیه‌ها از اروپا توسط شبکه کاشت و پیوند اروپایی با قیمت جهانی80 الی 100 هزار دلار وارد می‌شد. پس از انقلاب اسلامی پیوند به مدت چند سال به طور کلی متوقف شد، تا اینکه از سال 1364 به همت انجمن خیریه حمایت از بیماران کلیوی ایران و نیز آقای دکتر ناصر سیم‌فروش و همکارانشان پیوند کلیه در ایران شتاب گرفت و با آموزش تیم‌های مختلف پیوند توسط این مرکز، مراکز پیوند متعددی در مراکز دانشگاهی ایران راه‌اندازی شد و طی سـال های 69 – 1364 حدود 1300 مورد پیوند کلیه در ایران انجام شد، که اکثرا از منابع دهنده زنده خویشاوند و غیر خویشاوند بوده است و بر همین اساس است که امروزه انجمن خیریه حمایت از بیماران کلیوی ایران به عنوان بانی و بنیانگذار پیوند اعضاء در ایران مطرح می‌باشد. اولین پیوند قلب در سال 1372، در شهر تبریز توسط آقای دکتر عباس‌قلی دانشور و در شیراز توسط آقای دکتر محمد‌علی شجریان و در سال 72 توسط آقای دکتر حسین ماندگار در تهران انجام شد و اولین پیوند کبد در شیراز در تیر ماه سال 72 توسط آقای دکتر سیدعلی ملک حسینی انجام شد و اولین پیوند مغز استخوان نیز در تهران توسط آقای دکتر اردشیر قوام زاده در سال 72 صورت پذیرفت و اولین بخش پیوند مغز و استخوان در شیراز به همت آقای دکتر منصور حق‌شناس دایر گردید. هم اکنون نیز مانند سایر مراکز پیشرفته دنیا این بخش در ایران فعال می‌باشد. [6] با این حال ذکر این نکته ضروری است که علیرغم اینکه روزانه با موارد بسیاری از مرگ مغزی در کشورمــان رو به رو هستیم، برداشت عضو از جسد به عنوان امـری شایع شناخته نــمی شود و بنابر ادعا، بیشترین مرگ مغزی و کمترین انتقال عضو را در ایران داریم. به طور مثال در حالی که آمار اهداء عضو از بیماران مرگ مغزی در جهان 35 نفر به ازای یک میلیون نفر است، این آمار در ایران در سال 85، 7/1 میلیون می‌باشد. کشورهای دیگر درخصوص اهدای عضو به افراد نیازمند به عضو، فعالیت‌هایی را انجام داده و تدابیر ویژه‌ای در این خصوص اندیشیده‌اند و در بعضی کشورهای اروپایی نیز درصد قابل توجهی از افراد در زمان حیات خود، راضی به این امر می‌شوند. با تلاش های صورت گرفته و پرداختن به مساله اعطاء عضو در رسانه‌ها، به منظور بالا بردن اطلاعات پزشکی در این زمینه و شفاف سازی موضوع در جامعه، خوشبختانه در سال‌های اخیر و با محوریت تهیه « کارت اهدای عضو»، میانگین اهدای عضو در ایران به 9/2 نفر در یک میلیون رسیده است. دلیل این امر علاوه بر ضعف فرهنگی و اجتماعی در موضوع پیوند اعضاء، کمبود قوانین و کندی نظام تقنین در کشور می باشد. قابل توجه است که قانون استفاده از اعضاء بدن متوفی در سال 1970 میلادی در آمریکا به تصویب رسیده است در حالی که لایحه مربوط به همین امر در کشورمان، در سال 1372 هجری شمسی در مجلس شورای اسلامی رد شده و مجددا در سال 1378 با دفاع حقوقدانان و فقها به تصویب مقدماتی و در 1379 تحت عنوان « ماده واحده قانون پیوند اعضاى بیماران فوت شده یا بیمارانى که مرگ مغزى آنان مسلم است»، به تصویب نهایی و تایید شورای نگهبان رسیده است. هر چند این مصوبه تا حدی راهگشا و مفید بوده است، اما از آنجا که باورهای عمومی جامعه رشد همزمان و موزونی با آن نداشته است هنوز افکار عمومی پذیرش کامل در خصوص موضوع پیوند از متوفیان یا افراد دچار مرگ مغزی را ندارند.  

مبحث دوم: اقسام انتقال عضو

معرفی دو شکل انتقال اعضاء از افراد زنده و از جسد و نیز شناخت اجمالی انواع اعضاء موضوع مبحث حاضر می باشد.  

گفتار اول: حالات مختلف انتقال عضو

ریشه اصلی بسیاری از مسایل و مشکلات اجتماعی و حقوقی، محدود بودن منابع تأمین نیازهای نامحدود انسان است. در حقیقت در این حالت تقاضای موجود بر عرضه پیشی می‌گیرد که در نهایت می تواند منجر به برخی ناهنجاری‌های اجتماعی شود. این مسأله در بحث پیوند اعضاء می‌تواند از یک سو به علت محدودیت منابع مالی و از سوی دیگر به علت محدودیت تعداد عضوهای عرضه شونده باشد. تعداد افرادی که در صف انتظار پیوند قرار دارند، با سرعت بسیار بیشتری از تعداد افراد عرضه کننده اعضاء در حال افزایش است. این مسأله موجب بروز آشفتگی‌هایی شده است که برای رفع آن‌ها و سر و سامان دادن به مسایل ایجاد شده، صحبت از ایجاد بانک اعضاء به میان آمده است. [11]

1. تامین عضو از انسان زنده

علاوه بر مسایل کلی فوق، ملاحظات خاصی نیز در رابطه با پیوند اعضاء وجود دارد. براساس پیشرفت‌های علم پزشکی، انجام برخی پیوندها تنها از عضو زنده ممکن است و تاکنون زمینه انتقال این اعضاء از افراد مرده فراهم نشده است. این امر که در پیوند مغز استخوان به وضوح دیده می‌شود، محدودیت اولیه پیوند اعضاء را تشدید می‌کند. علاوه بر این تحقیقات نشان داده است درصد بروز اختلال در پیوندهای اعضاء از افراد زنده به مراتب کمتر از پیوند اعضاء از جسد می‌باشد. همچنین اثرات مثبت و شرایط بهینه‌ای که قبل از انجام عمل از انسان زنده وجود دارد باعث کاهش اثرات و عوارض احتمالی شده و مجموعا شرایط بهینه‌ای را در مقایسه با پیوند از جسد ایجاد می‌ کند. [13]  

2. تأمین عضو از جسد

محدودیت‌های موجود در انتقال عضو از انسان زنده، که مهمترین آن‌ها قائم بودن حیات فرد زنده به برخی اعضاء خود می‌باشد، باعث شده است بحث انتقال از اعضاء افراد مرده جدی‌تر دنبال شود. وقتی سرنوشت اعضای جسد، از بین رفتن و فنا شدن است و از سوی دیگر قابلیت دریافت بعضی از اعضای انسان زنده به دلیل پیش گفته وجود ندارد، بدیهی است که برای پیوند اعضایی چون پانکراس، کبد و قلب، گریزی از تأمین عضو از اجساد و مبتلایان مرگ مغزی نیست. این موضوع در کنار عوارض و نقایصی که پس از پیوند برای شخص عضو دهنده ایجاد می‌شود، باعث می‌شود در درجه اول مباحث فکری و نظری موضوع مورد اهتمام جدی قرار گیرد و در درجه دوم ترویج و تشویق به انجام این پیوندها، که در گرو رضایت اولیاء دم می‌باشد، جدی‌تر از قبل دنبال شود. این مهم در کشور ما که افعال بسیاری از مردم بر مبنای اعتقادات و باورهای دینی است، دشوارتر بوده و حل و فصل مباحث شرعی و فقهی موضوع می‌بایست توسط علما و محققین انجام شود.  


lass="entry-footer">Edit“پایان نامه در مورد  مشکلات اجتماعی، انقلاب اسلامی، باورهای دینی”
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:56:00 ق.ظ ]





اختیار در دو حالت قابل تصور است: یکی توانایی حقوقی و قانونی شخص در انجام معامله و دیگری توانایی شخص در تصرف اموال خود. در مورد اول شخص ممکن است، بصورت ارادی یا بصورت قانونی یک سری از امورات خود را به دیگری واگذار نماید که در این حالت اگر بصورت ارادی باشد. خود نیز می‌تواند آن امور را انجام دهد مانند وکالت. بعضاً اتفاق می‌افتد این اختیار در اثر اجبار، اکراه، اضطرار یا اشتباه خدشه‌دار می‌شود. طبق ماده 199 ق.م رضا درمعامله اگر با اشتباه یا اکراه توام باشد. آن معامله نافذ نخواهد بود. در موردی که قانون اختیارات شخص را محدود کرده باشد، او دیگر شخصاَ توانایی اجرای آن امور را نخواهد داشت. از جمله آنهاست: محجورین، مجنونین، ورشکستگان یا مفلسین، ممنوع المعاملین و در شرایطی که مال توقیف بوده یا وثیقه در جایی باشد یا از طرف مقام قضایی بازداشت باشد. طبق ماده 199 اشتباه هم می‌تواند اختیار را معیوب نماید. اشتباه در موارد تدلیس یا غبن می‌تواند یک سری خیاراتی برای شخص معیوب الاراده ایجاد نماید. که در  قانون مدنی در مواد 416 و 439 بعنوان خیارات آمده است و این نوع معیوب بودن اختیار سبب عدم نفوذ معامله نخواهد شد. درخصوص شخص مضطر، باید خاطر نشان کرد، درست است که اختیار شخص مضطر معیوب می‌باشد. ولی این اضطرار سبب عدم نفوذ عقد نخواهد شد.   گفتار سوم- مشروعیت جهت عقد مشروعیت جهت معامله یکی ازشروطی است که باید در حین عقد مد نظر قرار گیرد. علمای حقوق در این خصوص بیاناتی دارند:«انگیزه و مقصودی که هر یک از طرفین قرارداد، به خاطر رسیدن به آن، اقدام به انعقاد قرارداد و انجام معامله می‌کنند، جهت معامله نامدارد»[38]. «انگیزه و نیتی است که از انجام معامله در طرفین وجود دارد»[39]. در ماده 317 ق.م نیز در این خصوص چنین بیان می دارد: در معاملات لزومی به ذکر وتصریح جهت معامله نمی باشد. ولی اگر جهت معامله در قرارداد آورده شود،دراین صورت باید جهت ذکر شده مشروع باشد. درغیر اینصورت معامله باطل خواهد بود. همانطوری که از ماده فوق برمی‌آید نتیجه و مقصودی که طرفین معامله از آن دارند، لزومی برای ذکر آن مقصود نمی‌باشد. و عدم ذکر آن خللی بر عقد وارد نخواهد آورد. چرا که موارد لازم الذکر در عقد در قانون مشخص گردیده است. بعنوان مثال عوضین، اوصاف آنها و شرایطی که متعاملین در نظر دارند. و ارکانی که ذکر آنها برای طرفین ضرورت دارد و عدم ذکر آنها جهل طرفین را سبب خواهد شد. و جهل در معامله، معامله را غرری کرده و معامله غرری نیز باطل خواهد بود. ولی اگر جهت معامله که ذکر آن در عقد ضروری نمی‌باشد. آورده شده باشد، آن جهت ذکر شده حتماً باید مشروع باشد، در بعضی مواقع ذاتاً معاملات برپایه جهت نامشروع واقع می‌شوند. از آن جمله است: سفارش ساختن اسباب قمار؛ هر چند ادوات مذکور بمنطور قمار کردن سفارش داده نشود، این معامله بعلت نامشروع بودن جهت معامله باطل خواهد بود. چرا که جنس مورد معامله مالیت نداشته و عمل مذکور از نظر مشهور فقهای امامیه احترام ندارد و نمی‌تواند مورد داد و ستد قرار گیرد. چون مالیت ندارد ثمنی هم نمی‌توان برای آن تعیین کرد. مواردی هم هست که موضوع معامله هم برای جهت مشروع قابل استفاده است، هم برای جهت نامشروع، مانند انگور که هم می‌توان از آن شراب درست کرد و هم شیره انگور، سرکه و … که در این صورت اگر خریدار ذکر نماید، این انگور را جهت درست کردن شراب می‌خرم آن معامله به علت نامشروع بودن جهت معامله باطل خواهد بود. ولی اگر عنوان نشود که به چه منظوری انگور خریداری می‌شود، در صحت معامله مورد شکی نخواهد بود. موردی هم مطرح است که طرفین ذکر به جهت نامشروع معامله ننموده‌اند ولی فروشنده با توجه به شخصیت و شغل و ماهیت کاری خریدار، می‌داند که این انگور را که خریداری می‌کند حتماً برای درست کردن شراب می‌خواهد، هر چند که در حین معامله ذکر نشده باشد. بعضی از علما قائل بر بطلان این نوع عقد هستند، ولی آنطوری که از مفاد ماده 217 ق.م برمی‌آید. بعلت عدم ذکر جهت معامله نمی‌توان این عقد را باطل فرض نمود. بعضی از علما جهت معامله را دو قسم دانسته و بر آن عقیده‌اند:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:55:00 ق.ظ ]





2- محقق در شرایع می نویسد: المسلم یرث بانسب اصحیح والفاسد لان الشبهه کالعقد الصحیح فی التحاق النسب 0 یعنی مسلمانان با نسب صحیح و فاسد ارث می برند زیرا شبهه در اثبات و الحاق نسب مانند عقد صحیح است . 3- شهید ثانی در مسالک الافهام در شرح و تفسیر عبارت فوق می گیود: مراد از نسب فاسد کودکی است که به نکاح صحیح مستند نباشد وگرنه ولد ناشی از شبهه نیز صحیح است و همه احکام نسبت بر او ملحق می شود. 4- در تاب اللمعه الدمشقیه آمده است : ولوانکح المسلم بعض محارمه لشبهه وقع التوارث بالنسب ایضا. 5- شهید ثانی در کتاب روضه در شرح و تفسیر این جمله می نویسد: فروع کثیری بر آن مترتب می شود از جمله : فلو ولدالمجوسی بالنکاح اوالمسلم بالشبهه من ابنته ابنتین و رثن ماله بالسویه . اگر مجوسی به وسیله نکاح و مسلمان به سبب شبهه از دخترخود دو تا دختر بیاورد هر سه دختر همه ماترک پدر نامشروع خود را به ارث می برند. فروع دیگری نیز ذکر کرده است که نیاز به نقل آنها نیست چنانکه می بینید شهید ثانی نیز مانند شهید اول به ارث کودک ناشی از شبه با محارم فتوی داده است . 6- صاحب جواهر (قده ) در این خصوص می فرماید:بلاخلاف ولااشکال 0 7- صاحب ریاض بعد از حکم به توارث مجوس با نسب صحیح و فاسد می نویسد: و استدلوللتوارث بالنسب اصحیح والفاسدبتوارث المسلمین بهاحیث بقع الشبه وهی موجوده . از این عبارت مستفاد می شود که توارث با نسب فاسد در فقه امامیه از مسلمات است . 8- در تحریرالوسیله در کتاب ارث آمده است : المسلم یرث بالنسب الصحیح و کذاالفاسد لوکان عن شبهه فلو اعتقد ان امه اجنبیه فتز وجها و اولدمنها یرث الولد منها و همامنه . یعنی مسلمانان با نسب صحیح و فاسد از یکدیگر ارث می برند اگر او با مادش به اعتقاد اینکه اجنبی است ازدواج کند و از آن کودکی به دنیا بیاورد از مادر ومادر و کودک ازپدر ارث می برند. 9- در تحریرالوسیله در کتاب حدود آمده است : اگر با محارم خود ازدواج کند مانند مادر و دایه و با آنها نزدیکی کند در صورتی که جاهل به حکم یا موضوع باشد، حد براو جاری نمی شود. 10- در منهاج الصالحین آمده است : المسلم لایرث بالسبب الفاسد ویرث بانسب الفاسد مالم یکن زنا فولدالشبهه یرث ویورث . این عبارت نیز صارحت دارد در اینکه کودک متولد و وطی به شبهه با محارم 0 کودک مشروع است و احکام ولد را دارد. 11- در مبانی تکمله المنهاج می فرماید: فلوعقد علی امره محرمه کالام والاخت و زوجه الولد و نحوها جاهلا بالموضوع اوالحکم فوطاها سقط عندالجد. این عبارت نیز صراحت دارد که وطی به شبهه حتی با محارم نیز زنا محسوب نمی شود و در ذیل این کلام آمده است : من دون خلاف بین الاصحاب . از آنچه تاکنون گفته شد نتیجه می گیریم که وطی به شبهه زنا نیست خواه با محارم باشد و خواه با اجانب و بچه هائی که از آن به وجود می آیند ولد زنا نیستند پس ولد شبهه از کودکان مشروع به حساب می آید. تلقیح صناعی وانتقال جنین از جمله کودکانی که در مشروع بودن آنها اختلاف است کودکان تلقیحی و آزمایشگاهی هستند و چون اختلاف در تلقیح شدیدتر از انتقال جنین است ابتدا آن را بررسی می کنیم . تلقیح صناعی واقسام آن بعضی از اقسالم تلقیح اشکال شرعی ندارد و بچه ای که از آن به وجود می آید جزء کودکان مشروع محسوب می شود و همه آثار کودکان معمولی بر او نیز مترتب می گردد، مانند تلقیح اسپرم شوهر به زوجه خود این قسم از تلقیح حرمتی ندارد چون دلیلی بر حرمت آن نیست ، چنانکه اما مقده در تحریر الوسیله به جواز آن فتوی داده است. مگر آنکه مقدمات

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:55:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم