در ادامه توضیح و کامل ارائه خواهد شد در این خصوص که احسان جزو عناوین قصدیه است یا عملی یا هر دو یعنی ماهیت احسان بررسی خواهد شد.

1ـ3ـ2 ماهیت احسان

در این قسمت به بررسی ماهیت قاعده می‌پردازیم. در ابتدا لازم است به بررسی ماهیت احسان در عمل یا نسبت به عمل بپردازیم.

1ـ3ـ2ـ1 نسبت به عمل

احسان به معنای انجام کار نیک است. سوالی در اینجا مطرح است و آن اینکه ماهیت احسان دفع ضرر است یا جلب منفعت؟[84] یا هردو؟ یقینا و بدون شک اولین معنایی که به ذهن می‌رسد بعد از شنیدن لفظ احسان (به حکم تبادر) نفع رساندن به دیگری است و همچنین اگر معنای نفع رساندن را از لفظ احسان سلب کنیم از نظر عرف مذموم و ناپسند است (عدم صحت سلب[85]). پس نتیجه می‌گیریم که نفع رساندن معنای لفظ احسان است. حال نسبت به دفع ضرر بررسی می‌کنیم که آیا لفظ احسان دفع ضرر را هم در بر می‌گیرد یا خیر؟ از نظر ظاهری دفع ضرر احسان است هرچند این لفظ نوعی اثبات و التزام (ایجاب) را در معنای جلب منفعت می‌رساند ولی دفع ضرر معنای جدیدی (ایجاد) نیست و سلب صفت احسان از دفع ضرر صحیح نیست و آن چه از لفظ احسان به ذهن می‌رسد قدر مشترک این دو است. حالا اگر بگوییم احسان هم شامل دفع ضرر است هم جلب منفعت لازم است که تصرف بر مال دیگری برای دفع ضرر از خود یا جلب منفعت نمودن برای خود ایجاد ضمان نکند[86]. از طرفی حکم به نفی سبیل شخص محسن است یک حکم عقلی است و امور عقلی کلی است و استثناپذیر و تخصیص بردار نیستند پس هم جلب منفعت به یک شخص احسان است و هم دفع ضرر از وی. گاها در نظر عرف، دفع ضرر مصداق بارزتر احسان محسوب می‌گردد تا جلب منفعت اما ماهیت احسان عبارت است از کاری که باعث جلب منفعت یا دفع ضرر در مورد دیگری می‌شود اعم از آن که صریح و واضح باشد یا غیرصریح و واضح و اینکه بهتر است بگوییم هر فعل یا ترک فعلی که قابل ستودن باشد حال با تراضی و رضایت طرفین باشد مانند عمری و رقبی و سکنی و هبه و وقف و صدقه خواه نباشد مانند وصیت تملیکی. عناصر احسان از قرار ذیل است: اول – فعل یا ترک فعل مانند ابراء. دوم – فعل یا ترک فعل حقوقی باشد خواه با تراضی باشد مانند کفالت یا نباشد در صورت عدم تراضی هم فرق نمی‌کند بر آن فاعل (یا تارک) تعهدی بر عهده گیرد یا نگیرد مانند وصیت تملیکی در زمان حیات موصی ایفاء دین غیر هم احسان است ضمانت ضامن بدون تقاضای مدیون اصلی در حق او (مدیون اصلی) احسان است کفالت از کفیل در حق مکفول له هم احسان است. سوم – فاعل یا تارک مذکور توقع عوض (به هر صورت) نداشته باشد پس قرض بدون بهره احسان است مضمون بودن به عوض (که جوهر عقد قرض است) مانع تحقق احسان نیست چرا که قرض از عقود معوض نیست[87].(یعنی اگر هم عوضی ضمیمه شود چون ماهیت اصلی قرض غیر معوض بودن است آن را معوض نمی‌کند و خللی در این مورد پیش نمی‌آورد). در حقوق فرانسه ماده 1105 ق.م هر چند از عقد احسان سخن گفته است (عقد رایگان) ولی حقوق دانان احسان را اختصاص به عقود نمی‌دانند و عمل حقوقی یکجانبه می‌دانند مثل هبه. البته ما در سیستم حقوق اسلامی حدی برای احسان قائل نیستیم و نباید آن را با مباحث حسن نیت در حقوق فرانسه مخلوط کردچون با طبع سیستم حقوقی ما سازگار نیست. در خصوص قاعده احسان و ارتباط یا عدم ارتباط آن با حسن نیت می‌توان چنین گفت که فرد محسن در واقع امر، فردی با حسن نیت تلقی می‌شود و از روی حسن نیت عمل کرده است بر همین اساس به دلیل مستندات قاعده احسان که علاوه بر آیه 91 سوره توبه حکم عقل می‌باشد و آیه 60 سوره الرحمن نیز دلالت بر همین حکم عقل می‌کند این نوع تحلیل در جای خود درست و منطقی است اما از جهت ارتباط احسان با حسن نیت ذکر دو نکته قابل توجه به نظر می‌رسد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...