پایان نامه درباره نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری، نرخ بازده حقوق صاحبان سهام |
- تدوین و یا بررسی رسالتها، مأموریتها، اهداف کلان و استراتژیها
- تدوین و تنظیم شاخصهای ارزیابی عملکرد و تدوین و برقراری معیارها و استانداردها (عملکردی مرتبط با شاخصهای ارزیابی و ابلاغ و اعلام انتظارات شاخصهای ارزیابی شونده و اندازهگیری عملکرد واقعی)
- مقایسه عملکرد واقعی با استانداردهای هر شاخص و اعلام نتایج و نحوه نیل به آنها به ارزیابی شونده و اقدام برای به کارگیری عملیات اصلاحی به منظور بهبود مستمر عملکرد ارزیابی شونده از طریق مکانیسم بازخورد(ایمانوئل و چادری، 2010).
2-5-7، معیارهای ذهنی عملکرد
معیارهای ذهنی عملکرد عمدتاً معیارهایی هستند که بر مبنای قضاوت مدیران و صاحبان شرکت و نیز قضاوتهای ذهنی گروههای ذینفع شکل میگیرد. از جمله این معیارها میتوان به رضایتمندی مشتری، رضایتمندی کارکنان، نظر سنجی مدیران فروش، نظر سنجی کانالهای توزیع و …. اشاره کرد. از آنجائی که مقوله معیارهای ذهنی عملکرد موضوع بحث این پژوهش نیست، بنابراین در اینجا از این مقوله بحثی به میان نمیآید(همان منبع).
2-5-8، معیارهای عینی عملکرد
معیارهای عینی عملکرد معیارهایی هستند که به صورت کاملاً واقعی و بر اساس دادههای عینی اندازهگیری میشوند. این معیارها در سه گروه: معیارهای حسابداری، معیارهای بازار مالی و معیارهای ترکیبی حسابداری و بازار مالی قابل تعریف میباشند. از جمله معیارهای حسابداری عملکرد شرکت میتوان به شاخصهای سودآوری نظیر بازده دارایی، بازده حقوق صاحبان سهام، بازده سرمایهگذاری و سود هر سهم اشاره کرد. از جمله نگرانیهای مرتبط با بکارگیری معیارهای حسابداری میتوان به اشتباهات محاسباتی، گذشته نگری معیارها، تأثیر رویههای حسابداری و عواملی از این قبیل اشاره کرد(همان منبع).
2-6، معیارهای ارزیابی عملکرد
معیارهای بازار مالی عملکرد شرکت در ادبیات اقتصاد، مالی و در بین تحلیلگران مالی و سرمایهگذاران از اهمیت ویژهای برخوردار است. قیمت سهام، بازده سهام و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار سهام از مهمترین معیارهای بازار مالی عملکرد است که در این طبقه قابل بحث میباشد. از جمله نگرانیهای مرتبط با بکارگیری معیارهای بازار مالی مسأله تأثیر متغیرهای بین المللی و ملی بر شاخصهای بازار مالی است که تحت کنترل شرکت نیست و دیگر کمبود دادههای لازم جهت محاسبه و اثرات روانی بازارهای مالی بر آن است(همان منبع). با توجه به نقاط ضعف معیارهای حسابداری و معیارهای بازار مالی، معیارهای ترکیبی حسابداری و بازار مالی مورد توجه صاحب نظران در اندازه گیری عملکرد شرکت قرار گرفته است. از مهمترین این معیارهای ترکیبی میتوان به شاخصQ توبین اشاره کرد. شاید بتوان گفت Q توبین جدیدترین و شایع ترین معیار ترکیبی اندازه گیری عملکرد شرکت است که از ترکیب معیارهای حسابداری و معیارهای بازار مالی استخراج شده است.Q توبین نسبت ارزش بازار داراییهای شرکت به هزینه جایگزینی آن است. این شاخص تا حدی شبیه نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری داراییهای شرکت میباشد، بگونه ای که ارتباط بین این دو متغیر در بررسیهای صورت گرفته بیش از 90% بوده است. از نقاط ضعف این شاخص در نظر نگرفتن ریسک مالی شرکت است که میتواند کاربرد آن را تا حدودی محدود کند(همان منبع). از آنجایی که در این پژوهش تأثیر چرخه عمر شرکت بر توان توضیحی معیارهای عملکرد مالی مورد بررسی قرار می گیرد، بنابراین در ادامه بحث معیارهای عملکرد مالی شرکتها تشریح و تبیین میگردد.
2-6-1، عملکرد مالی
معیارهای عملکرد مالی بخشی از معیارهای عملکرد شرکت میباشند که جهت اندازهگیری عملکرد مالی مورد استفاده قرار میگیرند. بنابراین در تعریف عملکرد مالی لازم است شناختی از اهداف مالی شرکتها به دست آید. عملکرد مالی شرکت عوامل زیادی را بر اساس تنوع گروههای ذینفع شامل میشود و ضریب اهمیت هر یک از عوامل مذکور تا حد زیادی وابسته به نوع و ویژگیهای محیطی است که شرکت در آن فعالیت میکند. بطور کلی دو دیدگاه اقتصادی در مورد مبنا قرار دادن گروههای ذینفع در شرکت وجود دارد. یک دیدگاه اعتقاد بر این است که شرکتهای انتفاعی به دنبال منافع مالی خود هستند و به منافع اجتماع فکر نمیکنند. بنابراین گروههای ذینفع نظیر دولت، مشتریان و مردم باید وارد صحنه شده و با بهره گرفتن از مکانیزمهای مختلف اهداف خود را به شرکت تحمیل کنند.(فتحی، 1385) گروه دیگر اعتقاد دارند که شرکتهای انتفاعی با توجه به تلاشی که در راستای کسب سود میکنند، بهترین ابزار تقاضای کارایی و بهرهوری اقتصادی به حساب میآیند و لازم نیست هدفی غیر از اهداف صاحبان سرمایه (افزایش ارزش شرکت) را مدنظر قرار دهند. در نهایت با توجه به قوانین و مقررات و جریمههای حاکم بر عملکرد غیر قانونی و با توجه به عکسالعمل سایر گروههای ذینفع در مقابل عملکرد شرکت، معمولاً عدم توجه به اهداف آنها میتواند هدف اصلی سهامداران شرکت یعنی حداکثر کردن ارزش سهام را با خلل اساسی مواجه سازد. بنابراین نمیتوان ادعا نمود که اگر شرکت صرفاً به اهداف سهامداران خود یعنی حداکثر نمودن ارزش سهام توجه کند سایر منافع اجتماعی را زیر پا گذاشته است. بنابراین عقیده بر آن است که انگیزه صاحبان سهام از سرمایهگذاری در شرکتها کسب منافع مادی حاصل از آن است و افزایش ثروت مادی سهامداران از مهمترین این منافع به حساب میآید. با توجه به اهدافی که در عملکرد مالی مورد توجه قرار میگیرد، تعریف آن به صورت زیر خواهدبود: عملکرد مالی عبارتست از درجه یا میزانی که شرکت به اهداف مالی سهامداران در راستای افزایش ثروت آنان نائل میشود(همان منبع). اهداف عملیاتی که مدیریت شرکت در راستای دستیابی به هدف اصلی یعنی افزایش ثروت سهامداران دنبال میکند، دربرگیرنده شاخصها و معیارهایی است که بر مبنای آن میتوان عملکرد مالی شرکت را اندازه گیری کرد. در ادامه مدلهای ارزیابی عملکرد مالی را مورد توجه قرار خواهیم داد.
2-7، مدلهای ارزیابی عملکرد مالی
استفادهکنندگان گزارشهای مالی با بهره گرفتن از معیارهای مختلف، عملکرد شرکت را ارزیابی میکنند. روشهای متعددی برای ارزیابی عملکرد وجود دارد که به طور کلی میتوان آنها را به دو دسته: مدلهای حسابداری و مدلهای اقتصادی تقسیم کرد. در مدلهای حسابداری، ارزش سهام شرکت از حاصلضرب سود شرکت در ضریب تبدیل سود به ارزش محاسبه میشود. در این دسته از مدلها از معیارهای مختلفی از جمله سود، سود هر سهم، رشد سود، سود تقسیمی، جریانهای نقدی آزاد، نرخ بازده حقوق صاحبان سهام و نرخ بازده داراییها برای ارزیابی عملکرد استفاده میشود. در مدلهای اقتصادی ارزیابی عملکرد که از مهمترین آنها میتوان به ارزش افزوده اقتصادی، ارزش افزوده اقتصادی پالایش شده و ارزش افزوده بازار اشاره کرد، ارزش شرکت براساس قدرت سودآوری داراییهای موجود و مابهالتفاوت نرخ بازده و هزینه سرمایه تعیین میشود (استیوارت،1991؛ باسیدور و
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1398-12-15] [ 03:35:00 ب.ظ ]
|